eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
” بیستم مردادماه سال شصت‌وپنج بود که رضا پا به دنیایی گذاشت بی‌نهایت زلال. قلب‌های آینه‌‌گون پدر و مادر، جایگاه رضا شد. با هزاران امید دوران کودکی‌‌اش را در روستای خورزان سپری می‌‌کرد. آقا علی‌اکبر کشاورز بود و معطر بود با و . پس دلنشین بود برای رضا، داشتن چنین پدر و مادری. رضا بزرگ شده‌‌ بود و دبستان کوچک و مردپرور روستای کبوترخان پذیرای او شد. تحصیلات دوران ابتدایی را در کبوترخان گذراند. برای ادامه تحصیل در دورۀ راهنمایی و دبیرستان به دامغان مهاجرت کردند. تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسۀ باقرالعلوم (شهید فراتی) و متوسطه را در دبیرستان حضرت ابوالفضل(ع) و در با موفقیت به پایان رساند. فرزند اول و پسر بزرگ خانواده بود و راهنمای حمید تنها برادرش. همیشه دعای پدر و مادر تنها خواسته‌اش بود. به پدر، مادر، دوستان و اقوام احترام زیادی می‌گذاشت و عصای دست پدر بود از دوران نوجوانی تا جوانی. در مزرعه و زمین هم‌‌پای پدر کار می‌کرد. حتی گاهی بیشتر از او، تا کمی از سنگینی ‌‌بار زندگی را که بر روی شانه‌های پدر بود، کم کند.  بعد از شرکت در کنکور سراسری در همان سال در رشته زبان و ادبیات فارسی قبول شد و مدرک کارشناسی خود را گرفت. مهربان و آرام مسیر زندگی را طی می‌کرد. و توکل تنها نیروهایی بودند که او را در تندباد حوادث یاری می‌‌کردند. او خود را برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی آماده می‌کرد. برای انجام‌ وظیفه نظامی خود در سپاه دامغان ثبت‌نام کرد. دوره‌های آموزشی‌اش شروع شده‌‌ بود؛ دوران تکمیلی را می‌‌گذراند که گردان کربلا برای مانور و راه‌پیمایی طولانی از اردوگاه قدس خارج شد. آموزش‌های کمین و ضدکمین آغاز شد و او در یک مرحله از نیروهای کمین‌‌زننده، مورد اصابت تیر قرار گرفت و در تاریخ بیست‌‌ویکم اسفندماه سال هشتادوهفت به فیض شهادت‌‌ نائل‌ ‌شد. فردوس‌‌رضای دامغان، بهشت ابدی رضا شد و او را تنگ در آغوش گرفت.🌷 “ ” «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══