eitaa logo
آوای هور
202 دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
39.7هزار ویدیو
378 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
منطقه قرمز 🔺دکتر توضیح داد که اینجا سه منطقه داریم . سیاه که مربوط به کسانی است که تست کرونایشان مثبت شده. مدل لباسی که باید بپوشید مثل آدم فضاییهاست . یک منطقه قرمز که مشکوکها آنجا هستند . شما آنجا میرید. آنجا هم قرنطینه است شما مثل همراه بیمارها خواهید بود چون خانواده شان اجازه ندارند بیایند داخل. 🔺لباس سبز رنگی پوشیدم. دستکش و کلاه و ماسک و غیره. گفتند حاج آقا عمامه را هم باید در آوری. وارد بخش شدم. یکی گفت حاجی این لباس آبی را بپوش بهتره. پوشیدم. حالا همرنگ همه شده بودم هم بیماران و هم پرستارها.... 🔺اکثرا پیرمرد ها و پیرزن ها بودند . مرا یاد پدر بزرگ و مادر بزرگم میانداختند که دیگر نیستند و دلم خیلی هوایشان را کرده. اینها شبیه آنها هستند لبخندشان و صدای خس خس نفسشان. یکی گفت پسرم پرتقال را پوست میکنی؟ گفتم چشم پر پر کردم یک پر را خورد گفت خودت هم بخور عزیزم گفتم پدر جان میل به چیزی ندارم. لبخندی زد. مهربان و آرام 🔺دیگری گفت قرصهایم را میدهی؟ پرستار گذاشته بود جلویش که بخورد. اجازه گرفتم و بهش دادم آمد بردارد بغض کرد گفت توان برداشتن قرصهایم را هم ندارم. کف دستش گذاشتم و آب به او دادم. خورد و گفت سلام بر حسین... 🔺یکی را گفتند مرخص است گفتند زنگ بزن به پسرش، زنگ زدم پسرش گفت ببخشید میترسم کرونا بگیرم لطفا به برادرم زنگ بزنید. زنگ زدم برادرش گفت شما همراه بیمارید گفتم بله، ناراحت شد گفت پس چرا نگذاشتند من پیش بابام باشم، گفتم نه من همراه همه هستم.... 🔺پرستارها مرا یاد خاله هام میانداختند خیلی مهربان، خیلی پر روحیه اهل مدارا با مریض ها... 🔺من یک روحانی ام کنار خیلی از روحانیون دیگر. روحانیونی که کار میکنند با اخلاص و بی سر و صدا. این روحانی ها جدیدند دیشب ندیده بودمشان. امروز دو تا روحانی هم آمده بودند دم در بیمارستان به نگهبان میگفتند کاری از ما بر میآید، او هم انگار برایش عادی بود میگفت صبر کنید تماس بگیرم. چقدر اینجا خوب است چقدر برایم پر عبرت است.... 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 @ali_mahdiyan
منطقه قرمز ۲ ⚡️امروز روز عجیبی بود، داغونم بچه ها داغون. پیرمردی که توان نداشت قرصهاش رو برداره و بغض کرده بود از این ناتوانی، حالا حالش بد شده بود، دیگه نفسش راحت بیرون نمی اومد، صورتش کبود شده بود، باید میبردیم تحویل میدادیم یه جای تخصصی تر، یک طرف تختش رو گرفته بودم. دو سه نفر بودیم که میبردیمش، توی آسانسور صورتش که قرمز شده بود و نفس زدنهاش داشت دلم رو آتیش میزد کاری از من روحانی بر میومد؟ بلد نبودم، فقط شروع کردم آروم سوره حمد رو تلاوت میکردم. از ته دل میخواستم حالش خوب بشه. ⚡️با یکی از کارکنان اونجا بر میگشتم. گفت شما طلبه ای؟ گفتم بله. گفت خدا خیرتون بده. چقدر اومدنتون به ما روحیه میده. خیلی سخته خیلی سخت.. ⚡️با لهجه شیرین ترکی میگفت مریضها زیادن. دارم سه شیفته کار میکنم. همه هستند. نه که فکر کنی کسی نمیاد، نه، کار زیاده. کاش پیشمون بمونید قوت قلبید. به خودم نگاه کردم، هیچ وقت فکر نمیکردم من به درد نخور را که هیچ کاری هم بلد نیستم ،تحویلم بگیرند. ⚡️رسیدیم تو بخش، دیدم همه به یه طرف دارند میدوند، گفتند مریض فوت شد، مریض دیگه ای که ندیده بودمش، از دور نگاه میکردم دورش حلقه زده بودند، آه اینجا مرز دنیا است، و من چقدر کوچکم. یا من فی الممات قدرته. احساس میکردم در کنار دریای قدرت خدا نشسته ام به حیرت... ⚡️جنازه را میبردند محیط را ضد عفونی میکردند و مرا مسوول جارو کشیدن آن اتاق کردند. کارم که تمام شد آمدم در یک اتاق روی صندلی نشستم. کسی در اتاق نبود جز یک پیرمرد . متوجه حضورم نشد. سخت نفس میکشید. اما همینطور با چشمهای بسته بعد از چند بار نفس کشیدن دستش را بلند میکرد و میگفت شکر..... ⚡️کلاس درس حوزه شده برایم اینجا.... 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 @ali_mahdiyan
منطقه قرمز ۳ 🔻نگاه دکترها و پرستارها و حتی خدماتی ها با احترام و محبت همراهه. کسی بهشون نگفته ما رو تحویل بگیرن. هر شیفتی که میره و شیفت بعد که میاد خودشون با یک احترام و یک محبت خاصی با هامون تعامل میکنن. 🔻برادری که کار خدماتی میکرد به من و یک طلبه دیگه گفت بیاید این دستگاه تنفس رو با مواد ضد عفونی بشویید. 🔻رفیقش گفت، صبر کنید بگذارید عینک و آستین براتون بیارم، خیالم راحت تر باشه. این دستگاه ممکنه ترشحاتش خطر داشته باشه. 🔻آخه ما به جز کمک به بیمارها به خدماتیها هم کمک میکنیم. زمین رو تی میکشیم، جارو میکنیم. تخت ها رو ضدعفونی میکنیم و خلاصه کارهای اینطوری. خدماتیها اینجا خیلی زحمت میکشن. بعضی هاشون چند شیفت کار میکنن. از همه بیشتر درگیرن. 🔻خلاصه این برادر خدماتی ما رفت عینک و آستین بیاره، خانم پرستار دیدش. بهش گفت این چه کاریه؟ این کارها رو به اینها ندید. 🔻اینها طلبه اند درسته برای خدا اومدن و پول نمیگیرن ولی شما هم ازشون کار نخواهید این قدر. مخصوصا این کارها. 🔻نیروی خدماتی چیزی نگفت. اومدم حرفی بزنم و بگم چه فرقی میکنه اگه خطره برای همه خطره و از این منبر رفتنها و شعارها که آقای دکتر از اون طرف گفت خوب خانم فلانی، شما هم خیلی وقتها حقوق چند ماهتون عقب میافته الان چند وقته حقوق نگرفتی؟ شما هم جهادی کار میکنید. خانم پرستار چیزی نگفت و رفت. 🔻 جالب بود خیلی جالب بود. نیروی خدماتی چند شیفت کار میکرد. پرستارهای دلسوز هم خودشان مشغول کار بودن. ما هم یک سری طلبه غریبه. ولی همشون برای ما ها دل میسوزوندن و مراقب ما بودن که نکنه خسته بشیم. نکنه تو خطر بیفتیم. 🔻آخرش هم نیروهای خدماتی اون کار رو به ما ندادن. ما هم مشغول یک کار دیگه شدیم. هیچی همین. 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 @ali_mahdiyan
منطقه قرمز ۴ 🔹شب که میشود خیال میکنی همه خوابیده اند و لابد کاری نیست. بیشتر چراغها خاموش است. من هم به همین خیال بودم که پرستار گفت یک سر به اتاقها بزن ببین کسی کاری نداشته باشه. در اتاقها سرک میکشیدم که دیدم یک پیرمرد توی خواب نفس نفس میزند، صورتش کبود شده بود، دویدم پرستار را صدا کردم. چند تایی ریختند دور و برش اکسیژنش را وصل کردند، فشارش را گرفتند، نمیدونم چه کارهایی کردند که رنگ و رویش عادی شد. 🔹شب در هر اتاقی که میروی یکی بیدار است یا آب میخواهد یا میگوید پشتم را ماساژ بده. یا ضربه هایی آرام به پشت او که نفسش راحت تر برود و بیاید. 🔹از همه جالبتر بیماری بود که اصرار داشت موبایلش را به برق بزنیم که خاموش نشود، چرا؟ چون منتظر بود کسی زنگ بزند. منتظر بچه هایش بود. اینجا همه دلهایشان رقیق است، زود سیمشان وصل میشود. زود با خدا حرف میزنند و درد دل میکنند. اینجا ملکوت به زمین نزدیک تر است. 🔹اینجا همین که به بیمار سر میزنی آثار خوشحالی را میتوانی مشاهده کنی. اینها پیرمرد و پیرزن هستند. حساسند. بچه هایشان هم که نباید بیایند قرنطینه اند. پرستارها هم انصافا توان ندارند میبرند، کمک لازم دارند. برای همین اینجا یک سخن آرام کننده، یک لیوان آب، کمی مالش شانه ها، آثار عجیبی دارد. 🔹خوب که چرخ زدم، دیدم در خروج اضطراری باز است، از در که خارج شدم، چشمم به گنبد و گلدسته های حرم افتاد. 🔹یا حضرت معصومه، بی بی جان، شب جمعه است، لیله الرغائب است، این مردم درد دارند، نفسشان بیرون نمیآید، بچه هایشان، نوه هایشان چشم انتظارند. بی بی جان تو هستی نه؟ دلهای شکسته این مردم را ببین؟ لبهایی که هنگام درد جز ذکر شما را نمیداند. خانم سایه تان به سرمان مستدام.... 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 @ali_mahdiyan
منطقه قرمز ۵ 🔺توی این بخش که من هستم غیر از بیماران سن بالا، گاهی جوون تر ها هم هستند. معمولا اینها بیماری تنفسی یا زمینه ای دارن. 🔺مثلا ته سالن یه اتاق بود که دیدم صدای نعره ازش میاد، فریاد میزنه مثل کسی که داره فحش خار و خاشاک میده. کسی اما توجهی بهش نمیکرد. انگار براشون عادی بود. فحشها برام واضح نبود دقیقا نمیفهمیدم چی میگه، فقط آهنگ صداش اینطوری بود. برام جالب بود. رفتم ببینم کیه و چی میگه. 🔺رفتم تا دم در اتاق، دیدم یه لات هیکلی با خالکوبی روی دست و بازوش نشسته اونجا. نزدیک که شدم دیدم فحش نمیده فقط داره میگه بهتون میگم بیاید اینجا. این شیلنگا رو باز کنین. 🔺رفتم جلو گفتم سلام علیکم کاری داری برادر؟ یه دفعه ساکت شد. احساس کردم از این احترام و تکریم جا خورد. یه دفعه با لحن نرم و آرامی گفت، نه حاج آقا. فقط بگید بهشون این لوله ها رو باز کنن. گفتم چشم حتما گفت ببخشید. 🔺اومدم بیرون خندم گرفت از این که چرا منو که دید با چند تا جمله نرم شد. مودب شد چرا یه دفعه.نمیدونم از کجا فهمید من حاج آقام. از کجا فهمید باید به یکی دیگه بگم. جالبه تا من رفتم بیرون، باز شروع کرد سر و صدا کردن. 🔺جوون تر ها معمولا سرشون تو گوشیه. یه بار توی یه اتاق نشسته بودم دیدم یکی بی هوا زد زیر خنده. با لهجه قمی غلیظ گفت: بابا عجب ملتی داریم. ببین چه جوکهایی میسازن واسه کرونا. یادم نیست جوکش چی بود خنده دار هم نبود به نظرم، ولی من هم باهاش خندیدم خیلی خندیدم. 🔺اما یک بار چشمم افتاد به صفحه اول پرونده یکی از بیمارها. دیدم متولد دهه چهله. با خودم گفتم پس خیلی پیر مرد نیست. داشتم فکر میکردم کدوم بیمار توی بخش ما میتونه باشه. 🔺همینطور که نگاهم متوجه اون صفحه بود و اسم و فامیلش و بقیه مشخصاتش رو میدیدم یه دفعه متوجه شدم پایین تر توی صفحه مشخصاتش نوشته: جانباز جنگ تحمیلی... 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 @ali_mahdiyan
یا رب مکن از لطف پریشان ما را🍃 هر چند که هست جرم و عصیان ما را🌸 ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم🍃 محتاج بغیر خود مگردان ما را🌸 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24
⭕️ خطرناکتر از بیماری‌های مسری وحشتناک 💭 گاهی یک در مغز یک نفر پیدا می‌شود که به قیمت از بین رفتن هستی و سعادت دنیا و آخرتش تمام می‌شود و خدا نکند که این گونه افکار شیوع پیدا کند و عده‌ای را گرفتار کند و به صورت یک مرض عمومی در آید. در این وقت است که ضرر آن فکر از وبا و طاعون بالاتر است. 📗 ، حکمت‌ها و اندرزها، ج۲، ص۹۲ 🔺 پی‌نوشت: اگرچه امروز همه نگران شیوع کرونا در جامعه هستند اما، آنچه از ویروس خطرناک‌تر است، اپیدمیِ بی‌آرمانی، بی‌تفاوتی و زندگیِ باری به هر جهتی است که دنیا و آخرتِ همه‌ی ما را تهدید می‌کند... برای این دردها هم کسی ستاد بحران تشکیل می‌دهد؟ کمپین و فراخوانی شکل می‌گیرد؟ 🔺@Motahari 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ توصیف دقیق سیاست‌های نئولیبرالی در ۵ دقیقه 🎙 : 💭 نئولیبرالیسم امروز مشکل ماست؛ شعار عدالت را به حاشیه رانده. 💭 مدیریت نئولیبرال فقر گسترده و فاصله‌ی طبقاتی ایجاد می‌کند؛ مدیریت متکبر غیر مسئولی که به مردم و دردهایشان بی‌اعتناست. 💭 وقتی مدیران نئولیبرال دولت، با آن وضع غیر کارشناسی، یک‌شبه قیمت بنزین را افزایش می‌دهند، بدنه‌ی اجتماعی نسبت به نظام دلسرد می‌شوند؛ نظامی که قرار است ضامن آرمان‌گرایی انقلابی با افق تاریخ تازه‌ای در این کشور باشد. 💭 نئولیبرالیسم چند مولفه مشخص دارد: در حوزه‌ی اقتصاد، مقررات‌زدایی؛ کاستن شدید از مسئولیت اجتماعیِ دولت، نئولیبرالی، طبقاتی کردن آموزش و پرورش، خودگردانی آموزش و پرورش، خودگردانی بیمارستان‌ها... این سیاست‌ها را کدام دولت‌ها در ایران اجرا کردند؟ 💭 مبانی نظری مقدمه‌ی برنامه توسعه، نئولیبرالی نیست؟ قرار نیست کسی رسماً از دفاع کند، اما نتایج سیاست‌های نئولیبرالی دقیقا استثمار بیشتر مردم بوده... 🔺 برشی از برنامه با حضور شهریار زرشناس و محمد قوچانی 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24 🎬 @Mostazafin_TV
🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ افکار و خیالات شیطانی... 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24
اجازه نده آدمها تو رو به طوفان خودشون بکشونن، تو اونها را به آرامش خودت دعوت کن.
امام علی علیه السلام فرمود: کار نیک به جا آورید، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید، زیرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است، و کسی از شما نگوید که: دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است گر چه سوگند به خدا که چنین است: خوب و بد را طرفدارانی است که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد. نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲ 🌏🌍🌎امروز شنبه10 اسفند ماه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @MAHOUR24