eitaa logo
آوای هور
198 دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
39.3هزار ویدیو
377 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳نامه شهید به آیت‌الله خامنه‌ای بسم‌الله الرحمن‌الرحیم خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای أیدکم‌الله تعالی بتأییداته ‌الخالصه. سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته. 🔵امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی‌گذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بی‌منتهای رب‌العالمین وارد در اصل مطلب می‌شوم بعد از عرض این مختصر که: 🔵ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند.‌ بسیارند کسانی که می‌دانند در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. . کمترین مطیع شما سید مرتضی آوینی امروز پنج شنبه 29 اسفند ماه 🌹🌹🌹عاشقان سردار سلیمانی 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله ✅ 🇮🇷 ⏳ @shenakhte_rahbari
بالاترین فتح است که بار روایتش افتاد روی دوش آوینی از سردار سلیمانی تا شهید سلیمانی تشییع عظیم حاج‌قاسم، شعله‌ی برافروخته‌ی تشیع ما بود ۵ سیداحسان موسوی: نمی‌دانم کدام را بیشتر دوست دارم؛ سردار سلیمانی یا شهید سلیمانی؟ سردار فاتح میدان جنگ یا سرباز خفته در خاک؟شیر دلیر کربلای پنج یا پیکر یادآور کربلای حسین؟ کدام این دو، محبت را بیشتر می‌جوشاند و دل را شیداتر می‌سازد؟ اما مگر به دوست داشتن من‌ و توست مقبولیت او نزد الله؟ هرگز از خود پرسیده‌ایم که روایت فتح سیدمرتضی، روایت کدامین فتح بود! و مگر فتحی بالاتر از شهادت؟ یا فالق‌الاصباح... مگر زبان آفتاب‌گردان‌ها برای چمران، چیزی جز رمز و راز شهید بودن تا شهید شدن است؟ کجایی ای قلندر خیبر، ای حریف همه‌ی قلدرهای جهان؟ بیا و سخن بگو، دل‌مان بی‌قرار رجز‌هایت شده سردار! شهادت برازنده‌ی توست و متاعی بالاتر از آن نیست؛ چه برای این دل‌های مرده‌ی ما که به واسطه‌اش، بعثت دگرباره‌ی انبیاء را به مشاهده گرفته‌ایم و چه برای تو که جویان و پرسان و گریانش بودی... اما چه‌ کنیم که حتی کلمات، هنوز به واژه‌ی پشت اسم تو عادت نکرده‌اند. چه‌طور این قلب‌های شکسته و مجروح بتوانند ادایش کنند؟ سردار! می‌شنوی؟ می‌شنوی صدای پشت بی‌سیم را؟ صدا، صدای سیدمحمد جهان‌آرا است... می‌گوید: «مواظب باشید ایمان‌تان سقوط نکند؛ شهر فدای سرتان، بازش می‌گیریم!» هان ای حاج‌قاسم! ای بزرگ‌مرد! ای که با رفتنت به جان‌مان شرر زدی و دل غم‌آلود ما را نیز با خودت بردی! این ایام، نبودی ببینی که چه فتح خونی رقم زده‌ای... و چه ایمان‌های سقوط کرده‌ای را که خون تو فتح کرد! آری! خرمشهر‌ها در پیش بوده و هست. تو فقط حریف دشمنان حریص به خون ما نبودی، که مبارزه‌ی اصلی تو درون نفوس تک‌تک ما بود و حریفان زبونت، شیاطین درونی ما، منیت ما! تشییع عظیم تو، شعله‌ی برافروخته‌ی تشیع ما بود که نور عروج تو آن را شعله‌ور ساخت؛ «لا نعلم منک الا خیرا!» اشک‌ها و بغض‌ها را دیدی سردار؟ این عصاره‌ی همه‌ی اشک‌های تو برای شهادت بود و نه نماد اشک‌های ما و مگر اشک بر تو خشک می‌گردد؟ خون تو نیز در امتداد خون حسین، تا همیشه جوشان است و چشم‌ها در داغ فراقت همیشه گریان... به‌راستی! این را با چه نسبت است؟ آیا خون، وارث این اشک‌هاست یا این اشک‌هایند که که حرکت این خون‌ها را در دل تاریخ بدرقه می‌کنند؟ گویی که اشک، سیلابی‌ است به سمت خون و خون مسیری‌ است برای اشک. بیا برگرد... نمی‌بینی هنوز نسل خرازی‌ندیده‌ها، متوسلیان‌ندیده‌ها، باقری‌ندیده‌ها و کاوه‌ندیده‌‌ها، در شوک دیدن‌های تو و فریاد‌های تو و بودن‌های تو و رفتن‌های تو هستند؟ هنوز هم باورمان نشده حکایت دستت را! دستی جدا از بدن که چون به تماشا نشستیم، پی به معنای عمیق مفهوم و بردیم... و فهمیدیم و شناختیم کلمه‌ی مقدس را و عنوان مطهر را و واژه‌ی سرشار از جنون را و عنوان مخلصانه‌ی را... که اینان انگار همیشه‌ی تاریخ «شهید» بوده‌اند؛ از ازل تا ابد... اما نبودنِ تو، تویی که از جنس آنها بودی و برای ما بیش از هر شهیدی ساختی، قابل تحمل نیست... فقط بگو چه روزی برمی‌گردی سردار! نمی‌بینی پس از رفتنت، سهم‌مان شده خلوت و قرنطینه و غم و تنهایی؟! فقط بگو چه روزی برمی‌گردی... @haghdaily
⭕️ چمرانی که نمی‌شناسیم 🔸 "چمران" را ما با تصویر و تصورات ذهنمان می‌شناسیم، خیلی‌هایمان با عکس‌های قشنگ و برخی‌هایمان هم با دست‌نوشته‌های شورانگیز و زندگینامه‌اش. ما اما با "زندگی و زیست چمران" بیگانه‌ایم. برایمان این جمله‌ی امام جذاب است که "مثل چمران بمیرید."، اما حواسمان نیست مثل چمران مردن، مقدمه‌اش مثل است. 🔹 چمران را به ظاهر زندگی مادی‌اش که نگاه کنی چیزی ندارد، رسما باخته است. نه شغل ثابتی، نه درآمدی، نه پیشرفتی، نه اندوخته‌ مالی درست درمانی. می‌گویند وقتی شهید شد وسایل خانه‌اش هم چیز قابل ذکری نبود. در زندگی خانوادگی‌اش هم فراز و فرود و ناکامی کم ندارد. 🔸 رک و روراست اگر امروز یک جوان اینطور زندگی کند، یعنی در راه آرمان و انقلاب و معتقَداتش از آسایش و آرامش و ثبات و درآمد زندگی‌اش بزند، یک بار زنش رهایش کند برود، آنقدر درگیر جهاد فی سبیل الله _به معنای عامش_ بشود که بعد از چند دهه زندگی، نه اندوخته مالی داشته باشد و نه بار و بساط زندگی؛ سایرین او را چگونه قضاوت می‌کنند؟ همین جماعت حزب‌اللهی‌ها را می‌گویم. نمی‌گویند بی عرضه بود؟ اولویت نشناس بود؟ مدیر نبود؟ 🔹 زندگی چمران را بدون ذکر نام بنویسید و بدهید به رفقای خودمان بخوانند، بگویید نظرتان درباره این مدل زندگی کردن چیست؟ خودتان یا فرزندانتان حاضرید اینطور زندگی کنید؟ بگویید الان یک نفر در سال ۹۹ می‌خواهد اینطور زندگی کند، می‌خواهد این مَنش را در زندگی‌اش پیاده کند، نمی‌خواهد همه زندگی‌اش خودش و زن و بچه‌اش شود، می‌خواهد وقتی همه دنبال خدمت به انقلاب با حقوق و بیمه و ثبات شغلی و مزایا هستند، مثل چمران زندگی‌اش را وقف دین خدا و انقلاب کند، چه جوابی می‌شنوید؟ 🔸 چمران بهار ۱۳۳۹ وقتی داشت در آمریکا درس می‌خواند، وقتی رفقایش به دنبال زندگی‌شان بودند نوشت: "عالَم و مافیها مرا راضی نمی‌کند. مردم را می‌بینم که به هر سو می‌دوند، کار می‌کنند، زحمت می‌کشند، تا به نقطه‌ای برسند که به آن چشم دوخته‌اند. ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می‌دوم و کار می‌کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می‌کنم، ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی‌کند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می‌گذارم و در کشمکش حیات شرکت می‌کنم." 🔹 چند درصد یا چند دهم درصد از جوان‌های ما حزب‌اللهی حاضرند پا را از حد شعار_ استوری اینستاگرام و توییت و پیکسل روی کیف و امثال اینها_ فراتر بگذارند و مثل چمران زیست کنند؟ اولین نفرش خودِ نگارنده این سطور.... توصیف این زمانه را باید سید مرتضی بکند با آن قلم فاخرش: 🔺 "نگاهي به شهر بيندازيد! عقل غربي سيطره يافته و وجود بشر را در دائره‌المعارف خويش معنا کرده است. و لذت‌پرستي توجيهي عقلايي يافته است و از ميدان‌هاي ورزش تا کلاس‌هاي دانشگاه، «رب‌النوع تمتع» است که پرستيده مي‌شود و باز در اين ميان، بسيجي حزب‌الله، تنها و غريب است و با آن چوب زيربغل و پاي مصنوعي و دست فلج و چشم پلاستيکي و موي کوتاه و محاسن و لباس ساده و فقيرانه و لبخند معصومانه، مظهري است از يک دوران سپري شده که با «خونين شهر» آغاز شد و در «والفجر 10» به پايان رسيد و بعد از «مرصاد»، از ظاهر اجتماع به باطن آن هجرت کرد و بيماردلان را در اين غلط انداخت که ديگر تمام شد!" ➖ ۱۹ بهمن ۹۵ | روحانی: بعضی‌ها می‌گفتند در مذاکره سر شما کلاه می‌گذارند؛ گفتیم: ما عمامه داریم، کلاه سرمان نمی‌رود؛ می‌گفتند کلاه خیلی گشاد دارند؛ فوق عمامه (با خنده)! 🌺روز دختر مبارک 📚مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۱۵ ‌🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤 🗓امروز سه‌شنبه: ۳ تیر ۱۳۹۹ ۱ ذی‌القعده ۱۴۴۱ ۲۳ جون ۲۰۲۰ 🔘نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله و تلگرام 🇮🇷 @MAHOUR24🔘ڪلیڪ ڪنید 🎬 @Mostazafin_TV 🎬 @Mostazafin_TV
باد زمان.mp3
4.34M
🔉 صدای من بجایی نمیرسد، اما اگر میشد، باید در این مملكت برای سریان ونفوذ گسترده‌تر رأی ولایت فقیه تلاش كرد. نباید راضی شد و گذاشت كه اوامر آقا در پیچ و خم توجیهات وتفسیرهای غلط معطل بماند 🗓 تقویم امروز شنبه: ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۴ ذی‌الحجه ۱۴۴۱ ۲۵ جولای ۲۰۲۰ 🇮🇷 @MAHOUR24
حسینا، اماما، هرچند ما عاشوراییان قرن پانزدهم هجری قمری در کربلا نبودیم تا به ندای «هل من ناصر» تو پاسخ گوییم و حق را یاری کنیم، اما حسینا، ما میدانیم که تاریخ بر محور تو و عاشورا و کربلایت می‌گردد و زمان از آن می‌گذرد تا یاران تو را از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون کشد و همه آنان را در زیر علمِ خون‌خواهی تو گرد آورد و آنان را وارث زمین گرداند و این چنین، همه تاریخ روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست. 🌷🌷🌷🌷ما_ملت_امام_حسینیم 🗓تقویم امروز یکشنبه: ۲ شهریور ۱۳۹۹ ۳ محرم ۱۴۴۲ ۲۳ آگوست ۲۰۲۰ 🇮🇷 @MAHOUR24🔶کلیک کن👈🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ مامتکی به ابزار نیستیم! اما دنیای امروز دنیای ابزار است و اگر ما بر ابزار "تسلط" نیابیم چه بسا که وابسته آن شویم، ضعف وابستگی‌ست و ما با اتکال به خداوند بزرگ بر ابزار غلبه خواهیم کرد❗️ 💪 استقلال ما نیز در نفی همه وابستگی‌هاست... 🎙 شهید سید مرتضی 🌿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿 🗓 🔹🔘🔹امروز جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰ 🇮🇷 @MAHOUR24
. دلم شده ست... برای آوینی! برای چمران! برای علم الهدی! برای خرازی! برای هاشمی! برای ابراهیم هادی! دلم تنگ شده ست برای باقری... . برای کاوه و همت! برای ! برای کاظمی! دلم تنگ شده ست برای برونسی... . میگویم!! اصلا دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ میبینم در آنهایی‌که داشتند... . شجاعت مصطفوی... غیرت ، بصیرت ... اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... . در این بین... و را بیشتر عاشقم... امام نیز آوینی پسند است! و را استاد خود می‌داند! . . رفقا! کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در ماندگانِ مسیرِ خداییم... . . . : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... . پی نوشت: خدایا! این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟
⭕️ چمرانی که نمی‌شناسیم 🔹 "چمران" را ما با تصویر و تصورات ذهنمان می‌شناسیم، خیلی‌هایمان با عکس‌های قشنگ و برخی‌هایمان هم با دست‌نوشته‌های شورانگیز و زندگینامه‌اش. ما اما با "زندگی و زیست چمران" بیگانه‌ایم. برایمان این جمله‌ی امام جذاب است که "مثل چمران بمیرید."، اما حواسمان نیست مثل چمران مردن، مقدمه‌اش مثل است. 🔸 چمران را به ظاهر زندگی مادی‌اش که نگاه کنی چیزی ندارد، رسما باخته است. نه شغل ثابتی، نه درآمدی، نه پیشرفتی، نه اندوخته‌ مالی درست درمانی. می‌گویند وقتی شهید شد وسایل خانه‌اش هم چیز قابل ذکری نبود. در زندگی خانوادگی‌اش هم فراز و فرود و ناکامی کم ندارد. 🔹 رک و روراست اگر امروز یک جوان اینطور زندگی کند، یعنی در راه آرمان و انقلاب و معتقَداتش از آسایش و آرامش و ثبات و درآمد زندگی‌اش بزند، یک بار زنش رهایش کند برود، آنقدر درگیر جهاد فی سبیل الله _به معنای عامش_ بشود که بعد از چند دهه زندگی، نه اندوخته مالی داشته باشد و نه بار و بساط زندگی؛ سایرین او را چگونه قضاوت می‌کنند؟ همین جماعت حزب‌اللهی‌ها را می‌گویم. نمی‌گویند بی عرضه بود؟ اولویت نشناس بود؟ مدیر نبود؟ 🔸 زندگی چمران را بدون ذکر نام بنویسید و بدهید به رفقای خودمان بخوانند، بگویید نظرتان درباره این مدل زندگی کردن چیست؟ خودتان یا فرزندانتان حاضرید اینطور زندگی کنید؟ بگویید الان یک نفر در سال ۱۴۰۱ می‌خواهد اینطور زندگی کند، می‌خواهد این مَنش را در زندگی‌اش پیاده کند، نمی‌خواهد همه زندگی‌اش خودش و زن و بچه‌اش شود، می‌خواهد وقتی همه دنبال خدمت به انقلاب با حقوق و بیمه و ثبات شغلی و مزایا هستند، مثل چمران زندگی‌اش را وقف دین خدا و انقلاب کند، چه جوابی می‌شنوید؟ 🔹 چمران بهار ۱۳۳۹ وقتی داشت در آمریکا درس می‌خواند، وقتی رفقایش به دنبال زندگی‌شان بودند نوشت: "عالَم و مافیها مرا راضی نمی‌کند. مردم را می‌بینم که به هر سو می‌دوند، کار می‌کنند، زحمت می‌کشند، تا به نقطه‌ای برسند که به آن چشم دوخته‌اند. ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می‌دوم و کار می‌کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می‌کنم، ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی‌کند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می‌گذارم و در کشمکش حیات شرکت می‌کنم." 🔸 چند درصد یا چند دهم درصد از جوان‌های ما حزب‌اللهی حاضرند پا را از حد شعار_ استوری اینستاگرام و توییت و پیکسل روی کیف و امثال اینها_ فراتر بگذارند و مثل چمران زیست کنند؟ اولین نفرش خودِ نگارنده این سطور.... ➖ توصیف این زمانه را باید سید مرتضی بکند با آن قلم فاخرش: 🔺 "نگاهي به شهر بيندازيد! عقل غربي سيطره يافته و وجود بشر را در دائره‌المعارف خويش معنا کرده است. و لذت‌پرستي توجيهي عقلايي يافته است و از ميدان‌هاي ورزش تا کلاس‌هاي دانشگاه، «رب‌النوع تمتع» است که پرستيده مي‌شود و باز در اين ميان، بسيجي حزب‌الله، تنها و غريب است و با آن چوب زيربغل و پاي مصنوعي و دست فلج و چشم پلاستيکي و موي کوتاه و محاسن و لباس ساده و فقيرانه و لبخند معصومانه، مظهري است از يک دوران سپري شده که با «خونين شهر» آغاز شد و در «والفجر ۱۰ » به پايان رسيد و بعد از «مرصاد»، از ظاهر اجتماع به باطن آن هجرت کرد و بيماردلان را در اين غلط انداخت که ديگر تمام شد!" @MAHOUR 🎬 @Mostazafin_TV