زنی بی نظیر چون تو
به حواس بسیار و استثنایی نیاز دارد
به عشق های استثنائی ...
و اشکهای استثنایی ...
اعتراف می کنم که تو زنی استثنایی هستی ،
ونادانیِ من نیز ؛
استثنایی بود ...
@MajaleZan
#هیوا
چه لزومی دارد شب ها آدم به مشکلات و ناراحتی هایش فکر کند ؟!
مگر دنیا ، کم اتفاقاتِ قشنگ دارد ؟!
من نمیدانم چرا باید حتما شب هایمان را بادرد و حسرت صبح کنیم ؟!
بدونِ شک ، ما آدم هایِ خودآزاری هستیم ...
وگرنه یک ثانیه سکوتِ شب ؛
می ارزد به تمامِ همهمه ی سرسام آورِ روزها ...
@hiva_channel
#کافه_نادری
نصف زندگیم
صرف این شد که
به آدمای مهم زندگیم بفهمونم
با من نجنگ من دشمنت نیستم!
@naderi_cafe | عکس نوشت
#ماهور
گاهی عمیقا احساس تنهایی میکنی، مثل پرندهی تنهایی که خودش را در انعکاس پنجره دیده و پشت شیشه بالا و پایین میپرد و جست و خیزهای خودش را با اشتیاق نگاه میکند، با این امید که مقابلش پرندهی دیگریست.
گاهی از تنهایی به خودت پناه ببر، برای خودت چای بریز، برای خودت کتاب بخوان، قدم بزن، سفر کن... لازم نیست همیشه به آغوش و حضور آدمها پناه ببری و برای خوب شدن حالت، چشمانتظار حمایت و همراهی آدمها باشی!
گاهی مثل پرندهی مقابل شیشه، خودت را با دیگران اشتباه بگیر و با خودت رفیق شو و روی خودت حساب کن و از حضور خودت همانقدر ذوق کن که از حضور آدمها!
کی از خودت به خودت دلسوزتر؟
کی از خودت به خودت مهربانتر؟
کی از خودت برای خودت راهگشاتر، ارزشمندتر، عزیزتر؟!
@Mahoor_Channel
#کافه_نادری
هیچ کس اندوهی را از دلم درنیاورد! من همیشه تک و تنها در گوشه کناری، همه را بخشیدم...
@naderi_cafe | نیلگون مارمارا
#کافه_نادری
و گمان میکنی که پایان است،
سپس خداوند همهچیز را درست میکند....
@naderi_cafe | قهوه سرد
بچه که بودم ؛
آنقدر از خدا می ترسیدم ،
که بعد از هربار شیطنت ، کابوس می دیدم ...
می ترسیدم به آسمان نگاه کنم ...
من حتی ناراحت می شدم که می گفتند خدا همه جا هست !
با خودم می گفتم :
"یک نفر چطور می تواند تمام جاهای دنیا کشیک بدهد و تا کسی کارهایِ بدی کرد ، او را بردارد ببرد جهنم؟! "
من حتی وقتی می گفتند ؛ خداپشت و پناهت ، در دلم می گفتم کاش اینطور نباشد ...
می دانید؟!
چون خدایی که در ذهنم ساخته بودند ، مهربان نبود ،
فقط خدایِ آدمهایِ خوب بود و برای منی که کودک بودم و شیطنت هایم را هم گناه می دیدم ، خدایِ ترسناکی بود ...
اما من ، کودکم را از خدا نخواهم ترساند ...
به او می گویم "خدا بخشنده است" ...
اگر خطایی کرد می گویم ؛ خدا بخشیده اما من نمی بخشم ،
تا بداند خدا از پدر و مادرش هم مهربان تر است ...
من به کودکم خواهم گفت خدا ، خدایِ آدم های بد هم هست ، تا با کوچکترین گناهی ، از خوب بودنش نا امید نشود ...
می گویم خدا همه جا هست تا کمکش کند ، تا اگر در مشکلی گرفتار شد ، نجاتش دهد ...
من خشم و بی کفایتیِ خودم را گردنِ خدا نخواهم انداخت ...
من برایش از جهنم نخواهم گفت ...
اجازه می دهم بدونِ ترس از تنبیه و عقوبت ، خوب باشد ،
و می دانم که این خوب بودن ارزش دارد ...
من نمی گذارم خدایِ کودکم خدایِ ترسناکی باشد ...
کاش همه این را می فهمیدیم ...
باورکنید خدا مهربان تر از تصوراتِ ماست !
اگر باور نکرده اید ؛
لطفاً در مقابلِ کودکان سکوت کنید ...
خدا
ترسناک
نیست !!!!!!!!
#ماهسو
@MajaleZan
#ماهور
گاهی همان بهتر که نشود، که تا آخرین پله هم برسی و برگردی. گاهی صلاح کار در نشدن است، در با هزار مکافات و رنج تا پشت در رسیدن، در نزدن و بازگشتن!
گاهی تمام عمر آرزو میکنی بشود، تمام تلاشت را هم میکنی، به ورودیِ مقصد که رسیدی، میبینی ارزشش را ندارد و بر میگردی. منی که تمام مسیر را به عشق مقصدی دویدم و جنگیدم و از یک جایی به بعد خودم نخواستم برسم این را به تو میگویم! منی که خودم تمام راهی که با هزار اشتیاق و مصیبت رفته بودم، به میل خودم بازگشتم، منی که تازه فهمیدم با احساس که بروی، با منطقت پشیمان میشوی و بر میگردی!
هیچوقت در رسیدنت عجول نباش و به هر مقصدی تن نده و به هر قیمتی قانع نشو و نگذار پاهای خسته از دویدنت، تو را مجاب و ناگزیر به توقف کنند. به پلهی اولت برگرد و از نو تلاش کن، اما خودت را اسیر یک عمر پشیمانی و افسوسِ بینتیجه نکن!
این را از همانهایی بپرس که نیمی از عمرشان دویدند که برسند و نیم دیگر عمرشان را حسرت میخورند که ای کاش نرسیدهبودند و من معتقدم که : "نرسیدن" شرف دارد به " تاهمیشه حسرتِ بیفایده خوردن و راه به هیچ جایی نداشتن!"
@Mahoor_Channel