#یاطفل‌‌الرضیع🖤 دلم هوای شش ماهه‌ات را کرده بود. عزم کردم که نامش را بنویسم و بغل کنم. بنویسم و برایش لالایی بخوانم. بنویسم و اگر بهانه گرفت،آرامَش کنم:) بنویسم و بو بکشم...💔🕊 #تیکه‌کتاب[ردّنگاهت‌راه‌آسمان]🍃

#نماهنگ‌باکاروان‌۴ #کربلایی_محمدحسین_حدادیان

#یاعلی‌اکبر"ع"🖤 نمک‌زندگی‌من‌پسرم‌بودولی... نمک‌زندگی‌ام‌رابه‌زمین‌پاشیدند💔

#یاعلی‌اکبر"ع"🖤 آمدم‌جمع‌کنم‌زندگی‌ام‌‌را ازخاک دسته‌جمعی‌به‌من‌وگشتن‌من‌خندیدند💔

#حر_مدافعان_حرم🕊 بینِ‌این‌دشت‌تمامِ‌تنِ‌اوپخش‌شده💔 #شهید_مجید_قربانخانی♥️ #رفیق‌ِمن🍃 [محل‌شهادت‌شهیدقربانخانی؛خان‌طومان] ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

یک سال منتظر شب هشتمت بودم به همین زودی تموم شد...💔:) شب نهم رسید چقدر امسال محرمت داره زود تموم میشه...

#امام‌عبّاس🖤 عبّاس پسر امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب"ع" مرد زیبا و باابهت و بلند قامت بود، به طوری که وقتی بر اسب قوی و بلند سوار می‌شد،پاهایش به زمین رسیده و روی آن کشیده می‌شد،واگر پاهایش را روی رکاب می‌گذاشت پای مبارکشان به گردن اسب می‌رسید!🕊 -ای‌پسرِغرورآفرین‌ِام‌البنین‌اباالفضل:)

#نماهنگ‌باکاروان‌۲

#نماهنگ‌باکاروان‌۴ #کربلایی_محمدحسین_حدادیان

#یاکفیل‌الزینب🖤 اثبات‌شد‌به‌من‌که‌توسقای‌‌عالمی! برخاک،قطره‌قطره‌ی‌چشم‌ترت‌که‌ریخت💔

#یاقمربنی‌هاشم"ع"🖤 خیلی دلم هواتو کرده هوای اون چشاتو کرده... :) ای ساقی حرم کجایی آب آورِ حرم کجایی💔🥀

#یاقمربنی‌هاشم"ع"🖤 اضطراب‌ِ‌حرم‌ازتشنگی‌مشک‌تونیست بی‌علمدارشدن‌رنگ‌پریدن‌دارد...💔 #کربلایی_علی_پورکاوه

#یاکفیل‌الزینب🖤 به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند قد و بالایِ رَسا هم سببِ دردسر است! اصغر از هلهله کردن بدنش میلرزد💔 گربداند که تو هستی کمی آرام‌تر است...

#حر_مدافعان_حرم🕊 خواستم بوسه زنم بر بدنش،آه...نشد جای بوسه به تن این گل پرپر مانده؟!💔 #شهید_مجید_قربانخانی♥️ [حضور‌مادرمحترم‌شهیدقربانخانی‌ دربهشت‌زهرا۱۴۰۲] ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

یادش بخیر پارسال خوب برامون روضه خوندی مامانِ مجید💔:)

#یاقمربنی‌هاشم"ع"🖤 عباس'ع' وقتی فهمید حسین'ع' رسید بالای سرش گفت:جسد من را به خیمه‌ها نبری.من از بچه‌ها خجالت می‌کشم... قول دادم آب برایشان ببرم ولی نتوانستم...💔 این هارا که گفت،حسین'ع' بیشتر آتش می‌گرفت🥀 #تیکه‌کتاب[قصه‌کربلا]

#یاسیدالغریب🖤 نگران بودی! کشته‌ی گرسنه‌ی‌ دمِ‌اذان بودی💔

#باسیدالغریب🖤 خسته‌بود‌آقا...🥀 تازه‌روی‌مرکبش‌نشسته‌بودآقا... می‌زدن‌سنگ‌وسرش،شکسته‌بودآقا💔

#یاسیدالغریب🖤 سرپیری‌یه‌سفراومدی‌زَهرِت‌کردن.‌..💔