🔴تفاوت زن #شهید و زن کومله در همین است
همانقدر که مرگ مهسا امینی باعث باز تولید خشم، نفرت، شکاف اجتماعی شد، همانقدر که ترس را وارد دل یک عده کرد که جرات دفاع از حق را هم نداشتند. همانقدر که در مرگ مهسا غبار تردید و شبهه جامعه را فرا گرفت و حتی خواص مسیر اشتباهی را انتخاب کردند.
همانقدر که مردم را مقابل مردم قرار داد و از جوانانی چون رهنورد قاتل ساخت.
برعکس خون شهید قلبهای مردم جامعه را به هم نزدیک کرد.
همه نقطهی مشترکی یافتند تا از وطن و هموطن دفاع کنند.
حتی همانها که در فتنه زن زندگی فریب امثال علیکریمی ها را خورده بودند، از نورانیت شهدا بیدار شده و خود دست به قلم شدهاند و امثال علی کریمیها را محکوم میکنند.
آری این تفاوت زن شهید و زن کومله است.
✍عالیه سادات
@Majmae_Mahya
ظرافت زنانه🦋
از جمله عناصر هویت ساز جنس زن؛ «ظرافت» است. عنصری که بیشتر در جنس زن دیده میشود.
💦«یعنى ظرافتى كه ميگوييم، تنها ظرافت در تركيب جسمانى و ساختمان جسمانى نيست، بلكه:
💦ظرافت در فكر و انديشه و تدبير و دستگاه تصميمگيرى است كه خداى متعال در زن قرار داده.».
🗓بیانات رهبری 21/2/1392
«به تعبیر دیگر ظرافت زن تنها به جنبهی جسمی او تعلق ندارد؛
💦بلکه در ساختمان فکری و عصبی وی نیز وجود دارد و این باعث ظرافت در کارکرد هم میشود.»
🗓 بیانات رهبری 21/2/1392
🌟«کارکرد اصلی این عنصر، در ظریفکاریها و ریزهکاریهای آفرینش و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است.».
🗓بیانات رهبری 5/5/1384
@Majmae_Mahya
⁉️چراهای بی جوابی که رهبری در روز ۶ دی در دیدار با بانوان فرمودند...
😏غرب از پاسخ فرار می کند...
واقعا چرا؟
#دیدار_بانوان
#رهبری
@Majmae_Mahya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃|فاطمه زهرا سلام الله علیها
🔝 بانویی است که بین سه زاویه حیاتی زندگی، یعنی خانه داری، سیاست مداری و شب زنده داری جمع کرد.
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
درباره مفهومِ استقلال زن
یادداشت سوم: موانع و چالشهای پیشرو
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
✳️ گفتیم که استقلال به معنای امکانِ ارادهورزی و انتخابگری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و ارادهی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازههای اجتماعی تکرنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر ارادهی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن میگردد.
✳️ پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازههای اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازندهی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا همافزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است. قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فینفسه «متعادل» نیز هست.
✳️ اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و ارادهورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبهای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخابگریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد میکند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند استقلال، ارادهورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی میکند.
✳️ موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیشروی زن قرار میگیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمیتواند...» و «زن نباید...» را خلق میکند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل میکند و از این مسیر به نفی استقلال و سلب اراده زن میپردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیشروی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد.
✳️ اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر ارادهورزی و انتخابگریِ مستقل زنان قرار میدهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به زیستجهان است. سازههای اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخابها و ارادههای مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی بهغایت نرینه و مذکر یافته است و زیستجهان حاصل از آن برای میدانداریِ زن بسیار ضیق و محدود است.
✳️ پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن(که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیستجهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیستجهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند.
✳️ حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالشهای پیشروی استقلال زن سفت و سختتر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیستجهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشهورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیفشان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم، نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقیست و عدهای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کردهاند.
✳️ من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیستجهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخشهای زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیستجهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار میدهد قابل قیاس نیست.
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اگر سلاح به دست گرفته ام برای دختر بی پناهی است که....🙂
#جان_فدا
#حمزه
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
43.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ما از معرفی# زن_مستقل در #تاریخ_اسلام عاجزیم...
🔸آیا زنان الگوی #شیعه نقش محوری دارند، یا نقش مکمل؟
اگر الگوهای زنانه شیعی درست روایت نشوند، باید به مخاطب امروزی حق بدهیم ، با ما همراهی نکند...
کمی از #اسماء بنت عمیس بشنویم...@Majmae_Mahya
#طباخیان
https://eitaa.com/m_mahdi_tabakhian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفتگوی بیپرده خانمهای دانشجوی ضعیفالحجاب با استاد رحیمپور ازغدی
👈 بیحجاب، راحتتریم..
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
🔴 اختلاط با نامحرم به ضرر خانم هاست
رهبر انقلاب:
آن آقایی که با زنان نامحرم سروکار دارد، دو جا برای او امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف وجود دارد، این دیگر به زن خودش آن جور پای بند نیست، مثل مردی که هیچ زنی نگاه نمیکندنیست.
اینکه میگویند زن باید خودش را در محیطهای اجتماعی با نامحرم مخلوط نکند، برای این است که این زن، دلبستگیاش به مرد خودش باشد و الّا اگر زن کارش به جایی رسید که مرد خودش برایش عادی شد، مثل وضعیتی که الآن در جوامع غربی میبینید که اصلاً این مرد برای زن اهمیّتی ندارد، میگوید حالا شد، شد، نشد هم نشد. میگوید طلاق میگیریم، تمام میکنیم تو برو دنبال کارت، من هم میروم دنبال کارم. این بد است. بعضی از خانمها امروز تلاش میکنند که وضع زنان را این جوری کنند. این به ضرر زنهاست به نفع زنها نیست؛ چون این، بنیان خانواده را متلاشی میکند.
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سینمای ایران در اختیار فمنیستها‼️
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 جوانان فلسطینی در حال نجات یک دختر فلسطینی پس از تیراندازی توسط یک تک تیرانداز اسرائیلی در غزه
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
#پیتربرمزارحاجقاسم
#پیتر_بر_مزار_حاج_قاسم
#تارا_طاهری
شبیه یک توپ بود. توپی که زیر لباس گل گلی مامان روز به روز بزرگتر میشد.
مامان هروقت می خواست از جا بلند شود، دو دستش را میگذاشت روی زمین.
وقتی راه می رفت، دستش را میزد به کمر.
بابا میگفت، میشود همبازیات.
مامان میگفت، میشود پشت و پناهات.
باورش برایم سخت بود، یک توپ قلقلیو این همه توانایی؟!
من فقط دلم میخواست بیاید دنیا، تا مامان دوباره بغلمکند و هی نگوید خودت را به من نچسبان، بچه را کشتی.
مامان می گفت:« اسمش را میگذاریم طاها»
بابا میگفت:« محمد.»
به هر دویشان گفتم:« اگه اسمش پیتر نباشه، همون بهتر که دنیا نیاد همبازی هم نخواستم»
قهر می کردم و میرفتم توی اتاق. مادر بزرگ می آمد سراغم و نازم را میکشید.
می گفت:« هر بچهای اسم خودشو از آسمون میاره، اِسما رو فرشته ها انتخاب میکنن. پیتر هم که به دنیا بیاد، هر اسمی قسمتش باشه همون میشه»
.......
یکروز صبح که بیدارشدم.
توی تلویزیون یک نوار سیاه بود.
مامان صورتش قرمزو چشمهاش خیس بود. بابا چسبیده بود به تلویزیونو حرف نمیزد.
فهمیدم آن آقای مهربان شهید شده است. همان که هر وقت تلویزیون عکسش را نشان می داد،خیالم راحت می شد.
شبها که می ترسیدم، مامان میبوسیدم ومی گفت:«راحت بخواب. از هیچی نترستا حاجی هست، دیوا هیچ غلطی نمی تونن بکنن»
شب می خواستیم شام بخوریم، صدای شکستن بشقاب آمدو داد مامان بلند شد.
بابا بردش بیمارستان.
فردایش پیتر به دنیا آمد. خاله و عمه آمدند. مادر بزرگ توی خانه بوی اسپند راه انداخت.
مامان به خاله گفت از نوشیدنی خودش برای من هم بیاورد. نوشیدنی تلخ و بدمزه ای بود.
پیتر همیشه بوی همان را میداد. بوی زیره و رازیانه.
از مامان پرسیدم:« توپ قلقلی چه طوری به دنیا اومد؟»
مامان به جای پیتر با زبان بچگانه خواند:
«...به خود دادم یک تکان،
مثل رستم پهلوان،
تخم خود را شکستم،
یکباره بیرون جستم.»
یک روز وقتی بابا از بیرون آمد، شناسنامهی سبزی توی دستش بود، خندید و گفت:«اینم شناسنامه. اسمشو گذاشتم، قاسم»
قاسم کوچولو تند شیر میخوردو بزرگ میشد. اما من دوستش نداشتم.
چهار دست و پا می رفتو کتاب و دفترهایم را پاره می کرد.
هر وقت دلم می گرفت و میگفتم مامان بغلم بخواب، جواب میداد:«قاسم گرمائیه، پتو رو از روخودش کنار میزنه، سرما می خوره، باید بغلش باشمو حواسم جمع باشه»
وقتی بزرگتر شد. ماشین و لباسهایش را چپاند توی اتاق من.
داد می کشیدم:«مامان کاش اینو نمی آوردی. کاش تک فرزند مونده بودم. مثل فاطیما»
حسرتم شده بود تک فرزندی.
....
قاسم آمد توی اتاقم. سرش داد کشیدم :«وقتی میای تو، درو پشت سرت ببند»
دررا بست.
نشست کنارم. کمی مربا دور دهانش ماسیده بود:« شبکه پویا میگه امروز روز مادره. »
خودکار را گذاشتم وسط کتابم.
بی حوصله گفتم:«خب؟»
گفت:« یه نقاشی کشیدم»
دست دراز کردم طرفش:«ببینم»
کاغذی که پشتش پنهان کرده بود، را آورد جلو:«برام می نویسی مامان روزت مبارک؟»
خواستم بنویسم. مداد را از دستم گرفت:«نه یادم بده خودم بنویسم»
برگه را گرفتم طرفش:«برو بینم. سه سال دیگه صبر کن. میری مدرسه خودت یاد می گیری»
پوزخند زدم:«در ضمن این گلی که کشیدی چرا قرمز زدی؟ مامان از گل صورتی خوشش میاد» صورتش سفید شد.
با بغض گفت:«آجی مداد صورتی ندارم. میدی بهم؟»
کاغذ را پرت کردم روی زمین:«برو ببینم. می خوای باز مثل اون یکیا ببری اینقدر بتراشی که تموم شه؟ نخیر صورتی ندارمممم.»
صدای بابا از توی هال آمد:«بچه ها امروزسالگرد حاج قاسمه، میاید بریم مزار؟»
صدایم را بلند کردم:«من که باید ریاضی کار کنم»
قاسم بپر بپر کرد:«آخ جون من میام» دوید طرف در.
صدا زدم؟« پیتر»
رو برگرداندو نگاهم کرد:«من قاسمم»
چشمکی زدم:«قاسم، تا بیای نقاشیت رو رنگ می زنم »
خندید،آمد طرفم. دست کرد توی جیبش، شکلاتی با زرورق نارنجی گرفت طرفم: «آجی الان دیرم شده. وقتی بیام برا خودت گل صورتی می کشم»
لپش را کشیدم:«باشه»
.......
همه جمع شده اند توی خانهی ما.
چند شب است خودم را مچاله میکنم زیر پتو. اینقدر می لرزمو گریه میکنم تا خوابم می برد. نقاشی و شکلات قاسم راگذاشته ام کنار رختخوابم. با دنیا عوضشان نمیکنم.
حالادیگر اتاقم مال خودم شده. اما چه فایده!
از همان روزی که مزار حاج قاسم را انتحاری زدند، تک فرزند شده ام، مثل فاطیما.
مامان همیشه می گفت:«قاسم گرمائیه»
طفلک داداشم، چقدر از گرما بدش می آمد.
بمیرم داداشی که حتما توی آن حادثه خیلی گرمت شد!
چه می گویم؟...گرم؟!. قاسم سوخت.
نویسنده: تارا طاهری ۱۲ ساله
#تقارنروز_مادر_با_سالگرد_شهادت_حاج_قاسم
https://eitaa.com/ghalamdaraan
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
مصوبۀ کمیسیون تلفیق برای افزایش وام ازدواج
🔹سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحۀ بودجه: امروز مصوب شد وام ازدواج در سال ۱۴۰۳ برای هر یک از زوجها ۳۰۰ میلیون تومان و با بازپرداخت ۱۰ ساله باشد.
🔹اگر پسر زیر ۲۵ سال و دختر زیر ۲۳ سال باشد وامش ۳۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
https://eitaa.com/Majmae_Mahya
♨️📸 تصاویر هوش مصنوعی، کار یکی از خواهران بسیجی بندر ماهشهر؛ پیرو شهادت زنان و کودکان بیگناه در گلزار شهدای کرمان
https://eitaa.com/Majmae_Mahya