هدایت شده از ختم صلوات سه شنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسمه تعالی؛ عالم عامل آیة الله المعظّم بهجت قدّس سرّه: چهقدر حضرت ( امام زمان عجل الله فرجه)، مهربان است به کسانی که اسمش را میبرند و صدایش میزنند و از او استغاثه میکنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است.
📣📣اطلاعیه مهم
◾️توجه توجه
هر گونه اظهار نظر منتسب به استاد غفاری قره باغی حفظه الله در مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، بدون درج در این کانال یعنی کانال #مکتب_ثقلین و کانال #مباحث_طلبگی ( به آدرس @mabahesghaffari ) ، مورد تایید نبوده و انتساب آنها به ایشان رد می شود.
@maktabesaghalain
بنا به نقل حجة الاسلام حاج سيد احمد فهرى، در مقدمۀ كتاب شريف رسالۀ لقاء اللّه، از مرحوم حجة الاسلام يزدى- كه در بيرونى مرحوم ملكى مىنشست-: «آن مرحوم شبها كه براى تهجد برمیخاست، مدتى در رختخواب، ضمن اجراى آداب برخاستن از خواب، از قبيل سجده و دعا، گريه مىكرد، سپس به صحن منزل مىآمد و به اطراف آسمان نگاه ميكرد و آيات ان في خلق السموات و الارض ... را ميخواند و سر به ديوار ميگذاشت و مدتى گريه ميكرد؛ آنگاه براى وضو گرفتن آماده مىشد و در كنار حوض مىنشست و مدتى گريه ميكرد و پس از وضو ساختن چون به مصلايش ميرسيد و مشغول تهجد مىشد، ديگر حالش خيلى منقلب مىشد، ايشان گريههاى طولانى در نمازها و مخصوصا قنوتها داشته؛ تا آنجا كه بعضى ايشان را جزء بكائين عصر به شمار آوردهاند.» أسرار الصلاة (ملكى تبريزى)؛ ص: 6.
هدایت شده از شيخ زين العابدين النجفي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی زیبا
شلاقی بر اسب!
مرحوم علامه محمد تقی جعفری.
💠 کارگزاران خدا
🌱 تا من هستم از جهت زندگی، دغدغه نداشته باشید
● آیة الله العظمی وحید خراسانی نقل کردند: وقتی همسر مرحوم آیة الله العظمی خوئی در نجف از دنیا رفتند، برای تسلیت ایشان به منزلشان رفتم. دیدم خیلی پریشان و ناراحت هستند. بعد این جریان را نقل کردند:
● روز اوّل ازدواجمان هیچ در بساط نداشتم. فکر میکردم حالا روز اوّل زندگی، ظهر چهکار کنیم؟ همسرم به من گفت: چرا فکر میکنید؟ گفتم: روز اوّل زندگی است، چیزی در بساط نداریم، ناهار نداریم. گفت: شما بروید درس، به این کارها کار نداشته باشید، وظیفهٔ شما درس خواندن است.
● من رفتم درس مرحوم آقا ضیاء. ظهر آمدم دیدم آبگوشت درست کردهاند. گفتم: از کجا؟ گفتند: شما که رفتید، رفتم میان آشغالهایی که بیرون ریخته بودند گشتم، یک ظرف مسی شکستهای پیدا کردم، بردم فروختم، گوشت خریدم، آبگوشت درست کردم. شما تا من هستم از جهت زندگی فکر و دغدغهای نداشته باشید.
📚ما سمعتُ ممّن رأیتُ؛ ج۲؛ ص۹٥
@madras_emb