part3861(1)-1.pdf
109.1K
#فایل_اول_مربوط_به_سوالات_مسابقه
با ما همراه باشید در کانال مکتب سلیمانی سیرجان تا روز عید غدیر برای شرکت در مسابقه😍
قسمت اول از فصل سوم کتاب انسان ۲۵۰ساله
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از قشنگی های حج ببینید 😍هر کی گفت اسلام زن ستیز هست این کلیپ رو بهش نشون بدین ...
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
#رمان 🔴 (قسمت سیصد و سی و نه) 7 روز تا ولادت امام رضا (ع) مونده بود و مقدمات برپایی ایستگاه صلواتی
#رمان
🔴 (قسمت سیصد و چهل)
پروانه، حسنا و آلاء بار سفر بستن و همراه با حمید، ماهرخ و هانیه پدر، مادر و خواهر حسنا راهی سفر کربلا شدن در حالی که نگاه منتظر ریحانه و رضا بدرقه ی راهشون بود.
اشک در چشم ریحانه پنهان شده بود تا به خانه که برگرده یه ساعتی برای سرنوشت مبهم خودش گریه کنه و برای تموم شدن بداقبالی هاش دعا کنه.
رضا هم علی رغم اصرار زیاد همسرش ترجیح داد به اون سفر نره. مالک تعمیرگاه محل کارش در سفر بود و کارهای زیادی برای انجام شدن در کارگاه تو صف مونده بودن. غیرت و احساس مسئولیت پذیریش هم تنها موندن خواهرش در خانه رو نمی پسندید.
ریحانه اون روزهای نبودن بیشتر اعضای خانواده برای فرار از تنهایی بیشتر، در طول روز به خونه دوستش سارا می رفت که در حال تهیه جهیزیه ش بود.
اون روزها فرصتی شد که سارا رو موقع خرید وسایل مورد نظرش برای جهیزیه همراهی و در خریدهای او اعمال سلیقه کنه. تعدادی از وسایل در همون روزها خریده شد و سارا هم همراه ریحانه از صبح روز ولادت امام رضا (ع) به ایستگاه صلواتی اومد.
خانم عارفی با کمک و همراهی محمدحسن عباسی، فرهاد فخری زاده، زهرا سادات، هاویر و نازگل وسایل مورد نیاز رو با یه وانت ساعت 8 صبح به حیاط حرم شاه عبدالعظیم انتقال دادن و بعد محمدحسن و فرهاد چادر ایستگاه رو در نزدیک در ورودی در محوطه ی پیاده رو برپا کردن.
ریحانه و سارا ساعتی بعد خودشونو به حرم شاه عبدالعظیم رسوندن و در کنار خانم عارفی و با کمک خانم های گروه سرگرم ترکیب کردن مواد فلافل، سرخ کردن اونا و خورد کردن گوجه، خیار و کلم برگ شدن.
موقع ظهر که رسید علی اکبر امجدیان و عموی نازگل هم به جمع اونا اضافه شدن و شرایط برای ریحانه تا حدی سخت شد. خیال نمی کرد آقای فتاح به اونجا بیاد و فرار از زیر دید او هم کار دشواری بود.
آقای فتاح برای ناهار گروه کوچیک جهادی 10 تا پیتزا سبزیجات خریده و با ماشینش که یه پژو 206 نوک مدادی رنگ بود به اونجا آورده بود.
ریحانه اشتهایی برای خوردن نداشت در حالتی که نازگل در کنارش نشسته بود و می دونست خانم عارفی زیرچشمی اونو زیرنظر داره.
دو تکه از پیتزا رو که خورد باقی اونو به دوستاش تعارف کرد.
هاویر برای خوردنش پیش قدم شد و با لحن خاصی به ریحانه گفت: آخیش خیلی گرسنم بود قربون دستت عزیزم.
نازگل ابرویی بالا انداخت و به ریحانه اما در حقیقت با کنایه به هاویر گفت: ریحانه جون این پیتزاها رو عمو جان لطف کردن و خریدن! چرا نمی خوری؟!
هاویر ایشی گفت و خانم عارفی هم با چشم غره ای به نازگل فهماند ادامه نده.
از ساعت 4 عصر کار ایستگاه صلواتی رسماً شروع شد.
محمدحسن سیستم صوتی و باند کوچیکی که با خودش آورده بود و در ته چادر ایستگاه قرار داده بود رو به تنها پریز برقی که متولی حرم اجازه استفاده از اونو صادر کرده بود، وصل و روشن کرد و مولودی «شب میلادتو عشقه» جواد مقدم را پخش کرد.
پسرای گروه در دو قابلمه ی بزرگ داخل چادر ایستگاه صلواتی شربت آبلیمو درست کردن و با پارچ درون لیوان های یه بار مصرفی که روی میز پلاستیکی مقابل چادر قرار داده بودن می ریختن و زائرا و رهگذرا لیوان ها رو برمی داشتن.
خانم ها هم ساندویج های کوچیک فلافل رو در کیسه های نایلون فریزر کوچیک بسته بندی کرده و بسته ها رو در نایلون های بزرگ قرار داده بودن و به نوبت اونا رو به سر میز دیگه ی مقابل ایستگاه انتقال می دادن و در بین زائرا و رهگذرای حاضر در اونجا پخش می کردن.
ادامه این رمان هیجانی و زیبا هر شب حوالی ساعت۲۱ درکانال مکتب سلیمانی سیرجان👇
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
🎈🎁🎈 رسیدیم به چهارمین شب قرعه کشی 😁 این شما و این کد برنده های پرچم اهدایی ویژه غدیر امشب😍👇 ۳۰۱ ۶۵
🎈🎁🎈
این شما و این کد برنده های پرچم اهدایی ویژه غدیر شب پنجم😍👇
۴۲۳
۵۵۹
۵۶۵
۵۹۶
۴۹۵
۳۶۸
۶۳۰
۳۴۰
۶۱۵
۴۷۷
۵۶۹
۴۴۶
۶۸۰
۳۳۴
❇️ عزیزانی که این کدها رو دارن به فروشگاه مکتب سلیمانی سیرجان مراجعه کنند و پرچم خودشون رو دریافت کنند توجه داشته باشید موقع دریافت پرچم حتما اسکرین از صفحه ای که کد قرعه کشی بهتون تعلق گرفته رو همراه داشته باشید
مبارک همشون باشه❤️
✅ آدرس فروشگاه مکتب سلیمانی سیرجان👈: خیابان سعدی _کوچه ۳ _روبروی عینک نگین _مجموعه فرهنگی مکتب سلیمانی سیرجان
✅ ساعت کاری فروشگاه 👈 صبح ها ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰و عصر ها از ۱۶:۰۰ تا ۱۹:۰۰ می باشد
@Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
نمیدونم چه کسی نیاز داره اینو بشنوه اما : اینو بدون که خدا در جواب صبرهات، درهایی رو برات باز
نمیدونم چه کسی نیاز داره اینو بشنوه اما :
یه لحظه صبر کن رفیق ...
لا به لای شلوغی و کلافگی و سخت گرفتن های
زندگی خواستم یه چیزی بهت بگم
یه نگاه به پشـــت سرت بنداز
مثل همه ی روزایی که گذشت
این روزا هم میگذره
خواستم بگم حواست هست دیگه ؟!
ما یک بار زندگی میکنیم
حالا ادامه بده ...
شبت آروم😊
#نمیدونم
@Maktabesoleimanisirjan
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام سلاآم✋😍 دیر اومدم چونکه امتحان داشتم اینم سندش👆 😁
آزمون دوره فرزند پروری _نوجوان
تربیت مشاور مجموعه
#چه_خبر_از_مجموعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا جانمون امیرالمومنین (علی علیه السلام) می فرمایند :
هیچ چیز به اندازه همت انسان را بلند نمیکند
و هیچ چیز به اندازه شهوت او را خوار و پست نمی کند
#حدیث_روز
#عید_غدیر
مکتب سلیمانی سیرجان
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
#همسرداری
👫زمانی که همسرتون حالش بده
اصلا قرار نيست شما کار خاصی بکنین
حرفای انگیزشی بزنین
انرژی مثبت بدین
نظریه صادر کنین
توصیه یا نصحیت خاصی بهش بکنین
اصلا احتیاج نیست شما حرف بزنین
بعضی وقتا فقط لازمه که
یه چای براش بریزید
خوراکی مورد علاقه اش رو بخرید
یه غذایی رو درست بکنید
رو به روش بشینید، تو چشماش نگاه کنید
دستش رو بگیرید، بغلش کنید
و سکوت کنید...🤫
اگه فضای امنی رو براش فراهم کنید
اگه دلش بخواد
خودش با شما حرف میزنه
درد و دل میکنه، غر میزنه
نق میزنه
فقط کافیه که شما فضای امنی
براش آماده کنید و
✅یک شنونده ی خوب باشید
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
#طب
🔻 برش های
▫️سیب زمینی را
▫️قبل از خواب
🔺روی چشم خود بذارید!
🔷باعث رفع خستگی
🔹رفع چین و چروک
🔹کاهش قرمزی ناشی از خستگی
🔷و رفع سیاهی های دور چشم میشه
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a