سوال: من خواستگار ندارم، چکار کنم؟
پاسخ : گروه تحقیقاتی استاد عباسمنش👇👇👇
🌼چند تا باور قوی و چند تا تمرین فوق العاده از دوره های فوق العاده ی استاد بهت میدم فقط باید قول بدی هر روز صبح انجام بدی:
🌼اول این باور های قدرتمند کننده و مشابه همینا رو بنویس روی یه برگه و هر روز مرورشون کن یا باصدای خوت ضبط کن و هر روز بارهاوبارها گوش بده :
آنچه در زندگی ام اتفاق می افتد را خودم با فرکانس هایی که به جهان ارسال میکنم خلق میکنم.(یعنی مهم نیست پدر و مادر شما در چه وضعیتی هستند)( سند: تمام آیاتی از قرآن که در آن جملات {بما کانو تعملون}و{بما کسبت ایدیهم} و {بما قدمت ایدیهم} آمده مثلا آیه ۱۸۲ سوره ی آل عمران. یا ۱۳۴ بقره)
خوشحالم و سپاسگزارم که آدم لایق و ارزشمندی هستم. من رابطه ی بسیار زیبایی رو تجربه میکنم. چون لایق یک رابطه ی زیبا هستم. هرکسی با من باشه واقعا احساس خوشبختی میکنه. چون من همیشه در جستجوی خوشبختی ام و به چیزای خوب توجه میکنم.
بینهایت آدم مناسب با همون ویژگی هایی که من میخوام هستند.(باور فراوانی)
خداوند همواره منو به مسیر هایی هدایت میکنه ، که به بینهایت خوشبختی و سلامتی و ثروت و عشق برسم.
و….
🌼 تمرین : یه دفتر یا دو تا برگه بردار و تمام موارد مثبت و زیبایی که درحال حاضر در زندگیت داری رو بنویس.و جملاتت رو با شکرگزاری تلفیق کن.(مثلا خدایا شکرت که شغل بسیار خوب و شان اجتماعی بالایی دارم).
🌼 در برگه ی دوم تمام ویژگی ها و صفات و خصوصیات ظاهری و باطنی خودت رو توش بنویس و جملات رو با سپاسگزاری تلفیق کن (مثلا : سپاسگزارم که اینقدر اخلاق خوبی دارم).
🌼 بخاطر نداشتن همسر ناراحت و نگران نباش و از همین لحظاتت لذت ببر.
🌼 هر روز صبح بخونشون و بخاطرش سپاسگزار باش و خودتو در تمام طول روز در احساس شادی و سپاسگزاری نگه دار. {این قوی ترین و سریع ترین تمرینیه که شما رو در مدار فرکانسی ای قرار میده که فرد مورد علاقه شما و با ویژگی های نزدیک به شما رو وارد زندگیتون میکنه}
🌼تمرین۲: هر روز برو جلوی آینه بایست و به خودت از این مدل جملات بگو: چقدر من آدم فوق العاده ای هستم. چقدر من آدم ارزشمندی هستم. من لیاقت بهترین نعمت ها و ثروت های خداوند رو دارم.
🌼تمرین۳: عاشق ویژگی های شخصیتی خودت باش. به خودت بگو که من عاشق قدمم، من عاشق صورت زیبام هستم و…
🌼تمرین۴: یه برگه بردار و تمام ویژگی هی مثبت و فوق العاده ای که دوست داری همسر آینده ات داشته باشه رو توش بنویس ، و هر روز یه آهنگ ملایم و زیبا بزار و با احساس خیلی خوب و احساس سپاسگزاری ، فردی رو تصور کن که باهاش ازدواج کردی و همه ی اون ویژگی هایی که مدنظرته رو داره. (برای قد هم دقیقا بنویس دوست داری که همسرت قدش چند سانت باشه و تو تصوراتت تجسمش کن و از بودن در کنارش لذت ببر و سپاسگزار باش)
شاد ، خوشحال ، سلامت ، ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
برای کودکی که پوکی استخوان دارد
✅سلام وعرض ادب خدمت دوستان عزیز ببینید شیر ولبنیات خوبه ولی در صورتی که با مصلحش خورده بشه مثلا شیر با عسل یک الی دو وعده در روز کشک گاوی با زیره سیاه وپونه قبل خواب خورده بشه دوغ وماست با پونه ونعنا خورده بشه پنیر با گردو خورده بشه اما از قدیم وائمه گفته شده سنجد پوستش پوست گوشتش گوشت وهسته اش استخوان رامیرویاند شما سعی کن سویق سنجد که شامل پودرپوست وگوشت وهسته سنجد هست راتهیه کنی ومخلوط با آب یا شیر با عسل بدی بخوره خیلی خوبه روزی ۲۰ دقیقه بدون لباس در معرض نور آفتاب بزارش تا ویتامین دی بدنش تامین بشه وبهترین خوراکی به عنوان تنقلات مغز بادام درختی روزی ۷ الی ۱۴ عدد مثل آدامس جویده بشه یا پودر بشه با عسل یا خرما در آب حل بشه وبده بخوری برگ چغندر را آش یا سوپ کنی بدی بخوره خرما خیلی خوبه بخوره اگه تقریبا ۱ماه این کارها انجام بدی حتماجواب خوبی میگیری مطمئن باش در عوض گریه کردن سعی کن بفهمی چه طور میتونی اینها رابدی بخوره مثلا پودر بادام را با آب وعسل یا خرما توپک درست کنی بده بخوره واز این دست کارها
✅سلام من تجربه ندارم ولی میدونم شیر و لبنیات بدترین چیزا هستن
من مامان بزرگم سال هااااای خیلی زیادی صبحانش شیر بود اخرم از پوکی استخوان به شدت رنج میبرد
کلا طبعشو باید گرم کنه نه سرد
شیر برای هیچ سنی خوب نیس و رد شده کلا
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
برای خانومی که از موی زیر پوستی پرسیده بودن
سلام یاسی جون
درجواب این خانم من خودم اپیلاسیونمیکنم و مو زیر پوستی داشتم از کاربلدش پرسیدم گفتن بعد اپیلاسیون یا هر کاری که مواز زیر پوست جدا میشه نباید پوست روشست باید با یه دستمال مرطوب تمیز کرد حداقل تا چند ساعت بعد....
چونمنافد پوست بازمیشه نباید اب بریزید روش که باعث رشد مو در زیر پوست میشه
✅سلام عزیزم
حتما وفقططط .مو رو در خلاف جهت رویش بکنند
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تجربه_ناموفق_اعضا
🍀سلام یاسی جون ممنون بخاطر کانال عالیتون و خدا قوت😘😘.راستش من دوماهه پیش از روغن خراطین تایلندی برای گونه هام استفاده کردم که میگفتن خیلی حجم میده😐و من دو هفته استفاده کردم گونه هام حجم نگرفتن هیچ پوست صافم پر #جوش شده یه ماهه هر کاری میکنم خوب نمیشه واقعا اعتماد به نفسم رو از دست دادم 😔😔ممنون میشم پیام منم بزارین یاسی جونم اعضا درس بگیرن💋💋💋
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#آرامش خندیدم و گفتم: -ای جی پایینه. همه چیزو برات توضیح میده،تنها کسایی که شادو بهشون اعتماد داش
#آرامش
با توپ پر و عتاب امیز وارد شدم اما از دیدن تصویر مقابلم تموم حس هام به یک باره نابود شد و من بودم و چشم هایی که حریصانه گوشه گوشه این تصویر رو می بلعید. سِحر شدم.واقعا جادو شدم. حس می کردم عضلات سفت و منقبضم رو به آرامش میرن. مشتم باز شد و وقتی دیدم مادر و دختر در آغوش هم به خواب فرو رفتن,از قدرت ویرانگر نیروی بینشون,سست شدم. یک جور بی هوایی... نمیتونستم.. دستم رو مشت کردم,چرخیدم و دست دراز کردم دستگیره رو در دست بگیرم اما هنوز قدم از قدم برنداشته بودم که با شنیدن نق نق کودکانه ای خشک شدم. نه قدرت ادامه دادن و نه توان برگشتن داشتم. صدای نق نقش بلند تر شد و کسی که بی هوا چرخید و به سمت صدا حرکت کرد,من نبودم! نه میلرزیدم,نه رعشه بدنم رو گرفته بود,فقط گیج بودم. آروم و با طمانینه نزدیک تخت قرار گرفتم. دست های کوچکش درون دست های آرامش بود,غرغر میکرد و آرامش عمیقا به خواب رفته بود. وقتی آوای نامفهمومی از دهانش خارج شد یک سیل عظیمی درون وجودم به راه افتاد. یک نیروی عجیبی از وجود این بچه ساطع میشد,هنوز به چهره اش نگاهی نمیکردم اما افسار بی قراریم رو در دست گرفتم و بعد جلو رفته و به آرومی از روی تخت بلندش کرده و در آغوشم گرفتمش. ابتدا نق نقی کرد اما با محض اینکه سرش روی گودی گردنم قرار گرفت,سکوت کرد و من حس کردم یک چیزی از وجودم سر خورد و به زمین افتاد. وقت رو هدر نداده و با عجله از اتاق بیرون زدم.
**آرامش
نفس هاش رو حس نمی کردم...بی قرار و خواب آلود دست دراز کردم تا به خودم نزدیک ترش کنم اما وقتی جای خالیش رو حس کردم,سراسیمه از خواب پریدم. ابتدا گیج بودم اما به محض یادآوری تموم اتفاقات شالم رو از روی تخت برداشته و از اتاق بیرون زدم. درون سرم هزارن فکر مختلف رژه می رفت و مهم ترین و خطرناک ترینش این بود: "نکنه پناه رو از من گرفته باشه؟" اسیمه سر از اتاق بیرون زدم. اونقدر ترسیده و آشفته بودم که حتی نمی تونستم حرف بزنم به سمت راه پله قدم تند کردم اما هنوز پا روی پله نذاشته بودم که با شنیدن غرغرش,مکث کردم. مستاصل برگشتم و به سمت اتاق رو به رویی قدم تند کردم. وقتی صدای پناه رو شنیدم,نفس هام به سینه برگشت,لبخند زنان خواستم نزدیکش بشم اما...,وقتی چشمم به حامی خورد.به عقب چرخیده و پشت در مخفی شدم. خدای من...دست روی قلبم گذاشته و به آرومی خم شدم از گوشه در نگاهش کردم. سر پناه روی گردنش بود و با صدای بمی گفت:
-تو از جون من چی میخوای بچه؟
**حامی
میخکوب بودم.سوزوند،نابودم می کرد. قدرت نگاه کردن به چشم هاش رو نداشتم و ترجیح میدادم همین طور بمونه. بوی خاصی میداد....بوی بهار می داد,تکون های ریزش حس زندگی داشت و صداش,از جنس آرامش بود. غرغر کرد,دست های کوچکش رو به گردنم زد و کم کم غرغر هاش بلند تر شد و من....ناتوان و عاجز دست دراز کردم و از گردنم فاصله دادم و بعد...برای اولین بارچشمم به چشم های آبی روشنش افتاد. چشم هایی که رنگِ نگاه من و پرتره از زیبایی مادرش رو به ارث برده بود. مادری که باعث خوشبختی دنیای من شده بود. مادرش من رو خوشبخت کرده بود و وجود این بچه برای زندگی کردنم کافی بود!! "با تو خوشبخت ترینم کافیه بودنت واسم این راهو باید بریم تا تهش باهم" دیگه نفس نکشیدم...دیگه چیزی نشنیدم,دیگه چیزی حس نکردم و جهان کوچکم در چشم های رنگی این بچه تموم شد!!! موژه های فر خورده و سیاهش شلاقی شد و به قلبم کوبیده شد. من با بهت و پناه با کنجکاوی نگاهم می کرد. سرگشته این حس بودم که نگاهش,رنگی از آرامش گرفت و دست های کوچکش رو بلند کرد و مثل نوازش یک پر روی ته ریشم گذاشت و لمسش...به محض لمس سر انگشتاش روی ته ریشم آرامش به وجودم تزریق شد. مغزم تنها یک چیز رو برام تداعی کرد....وقتی اولین بار آرامش تو رینگ مبارزه برای آروم کردنم, ته ریشم رو نوازش کرد و اون دست های معجزه گر من رو رام کرد. گم شده وجودم,چیزی که در به در دنبالش بودم با لبخندش پیدا شد و وجودم رو جادو کرد. این لبخند.این چشم های وحشی می تونست تموم خلا های زندگی من رو پر کنه. "بذار عشقی که گم کردم با تو پیدا شه هر چی جای خالیه جای تو باشه" لمسش ابتدا نرم و آروم بود اما ناگهانی,دهن باز کرد و خنده شیرینی کرد و سمفونی خنده اش من رو با زانو انداخت. تند تند و با ذوق و خنده دست های کوچکش رو به ته ریشم می کشید و با صدایی که باعث می شد روح زخمی ام تسلی پیدا کنه می خندید. صدای خنده اش من رو غرق کرد و من رو به اثبات رسوند این دختر,از وجود آرامش زندگی من چشم به این دنیا گذاشته که انقدر من رو آروم میکرد. به اختیار من نبود اصلا دست من نبود فقط بی تاب و منگ مقابل صورت زیباش گفتم:
-تو چی هستی بچه؟ انگار صدام باعث تشدید خنده اش شد.
ادامه دارد ...
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زناشویی
⁉️ چرا نمیتونم محبت شوهرم رو جلب کنم؟
✅ دکتر میثم صداقتزاده:
🔹 غریزه مردانه، به رابطه خوب نیاز داره...
⭕️ نکته مهم:
❓ اگه غریزه مرد در رابطه با همسرش به خوبی ارضا بشه، هم محبت و توجه اون مرد رو بیشتر میکنه و هم به حفظ خانواده و عفت بیشتر زوجین کمک میکنه. پس به غرایز مردانه همسرتون توجه کنید!
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✍🏻 این جمله ی دکتر هلاکویی
واقعا جای فکر داره که میگه :
«هرگز برای داشتن کسی سماجت نکن
پرنده ای که سهم تو نباشد
برایش قفس هم بسازی می رود
پس برای آدمایی که حاضر نیستن
برای تو از یه گودال بپرن
از یه اقیانوس عبور نکن.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#رسوایی پنجره پاهایم سست شد و آرام روی زمین نشستم. با برخورد تیغه ی کمرم به چیزی، صدایی آمد و در
#رسوایی
کجا؟ کارم تموم نشده هنوز...
صدایم گرفته بود و بغض در حال جویدن گلویم بود .
-بزن...
متوجه نشد. کمی سرش را جلوتر آورد، نور ماه حالا بیشتر اتاق را روشن کرده بود یا
شاید من به این سیاهی عادت کرده بودم. دوباره تکرار کردم .
-بزن...
دستش بالا رفت و چشمانم بسته شد اما سنگینی دستش را احساس نکردم، شبیه به
همان خالی کرد خشم و عقده هایش بود .
عقب رفت و به شانه ام زد .
-رو زمین بیشتر خوش می گذشت.
دیگر نتوانستم جوابش را بدهم، متورم شدن لب هایم را به صراحت احساس می کردم .
با حالی نزار دست به دیوار گرفتم و از اتاق بیرون رفتم. سکندری می خوردم. مهسا در
راهرو بود، روی اولین پله نشسته بود با دیدنم ایستاد. قدمی جلو گذاشت و ناباور صدایم
زد .
-بهار !
چه چیزی او را آن گونه متحیر کرده بود که چشم از صورتم بر نمی داشت !
-دسشویی کجاست؟
صدایم گرفته تر شده بود. اشاره ای دستش به درب کنار اتاق عمران بود پشت به او کردم اما به دنبالم آمد .
-بهار خوبی؟
در را باز کردم و وارد سرویس شدم .
سخت بود نگاهم را به قهوه ای های غرق شده در اشکم بدوزم . من از خودم خجالت
می کشیدم، بخاطر تمامی ضعف ها و ترس هایم، بخاطر دقایقی پیش که آن قدر بزدل
بودم که اجازه دادم او هر کاری که می خواهد با تنم بکند، محرمش بودم اما نه آن که
آن گونه حیوان بودنش را ثابت کند .
لب هایم سرخ و متورم شده بودند و خون مردگی گوشه ی لبم نشان دهنده ی جای
دندان هایش بود.
یاد آوری آن لحظات معده ی حساسم را تحریک کرد و محتویات به دهانم هجوم
آوردند .
عق زدن هایم تمامی نداشت. در زدن پی در پی مهسا و فرا خواندن نامم هر لحظه
بیشتر می شد، کمی بعد خودم را جمع و جور کردم و بیرون رفتم .
مهسا پشت در با چهره ای نگران دستم را گرفت .
-چرا تو این حالی؟
به کمکش وارد اتاق شدم. عمران پنجره را باز کرده و دستانش را ستون کرده بود .
شلوارش را به پا زده بود اما پیراهنش هنوز گوشه ی اتاق بود .
مهسا با پا به در کوبید که عمران به عقب باز گشت.چه بلایی سرش آوردی؟
سرش را چرخاند و بی تفاوت گفت :
-کاریش نداشتم، دلش درد میکنه قرصاشو بخوره خوب میشه .
او گفت اما قبل از آن مهسا با پوزخند، به تیشرت و لباس خصوصی ام که کنار بالشت
افتاده بودند، سر تکان داد .
دستم را رها کرد .
-من برم به عروس عمو بگم یه چی بیاره برات بخوری رنگت پریده .
نمی خواستم برود اما مجال نداد و خیلی سریع رفت .
در را بستم و کنار کمد دیواری نشستم .
مگر چقدر گذشته بود که سمیرا از مسجد آمده بود؟
صدای قدم هایش می آمد اما من رمقی برای گشودن پلک های خسته ام نداشتم .
بالای سرم ایستاد که از زیر پلکانم نگاهش کردم. پیراهنش را به تن می زد .
-بهشون بگو اونقدری پیش نرفتم که لازم به کاچی باشه ...
حتی هم صحبتی با او هم حالم را بد می کرد. تمام تلاشم بر آن بود که فکرم در پی او
و لحظاتی قبل نرود، فقط باید حالم خوب می شد کمی که خوب می شدم می توانستم
با همه ی دنیا بجنگم برای جدایی از این مرد...
با صدای در زدن کسی، به طرف در رفت .
باز کردنش مصادف شد با ورود مهسا و بعد از او سمیرا که لیوان آبی در دستش بود
به قلم پاک #حدیث
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
سلام و خسته نباشید
برای خواهری ک فیبرم دارن:
عزیزم تنها درمان فیبرم عمل هستش منم فیبرم داشتم سه سال پیش عمل کردم
فیبرم از بین نمیره فقط اگه ب موقع متوجه بشی و اقدام کنی برای درمان میتونی توی همون اندازه کوچیک نگهش داری و گرنه اصلا از بین نمیره
پس تا دیر نشده با دکتر متخصص مشورت کن و عملش کن
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تجربیات_شخصی
✅سلام برای خانومی که از فیبروم رنج میبرند
مادر خودمم همچین مشکلی رو داشتن و دچار سردرد میشدن، تو مجازی با یه خانومی آشنا شدن که کارشون طب سنتی بود و خیلی از درد ها رو ریشه ای درمان میکردن
یه پکیجی مخصوص پاکسازی رحم بود ازشون خریدن
قیمتش هم در مقایسه با سونو و ویزیت و داروهای شیمیایی و ...
قیمت مناسبی بود
البته قبلش فکر کنم باید یکی و دو هفته ای رو زنجبیل و عسل بخورید
البته مطمئن نیستم
آیدی خودشون رو میذارم
حتما بهشون پیام بدید راهنماییتون میکنند
من خودمم پکیج لاغری ازشون گرفتم
دو سه کیلو به وزنم اصافه شده
@PRTorabii
آیدی خانمی که تو طب سنتی هستند
✅سلام عزیزم رای شما که فیبروم دارین چرا از طب اسلامی کمک نمیگیرین خیلی خوبه
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
ارسالی_اعضا
درمان #عفونت_کیست_فیبرم_توده_سردی_رحم
1⃣در ایام پاکی در طی روز سه تا چهار لیوان از دمنوش رازیانه استفاده کنید
2⃣هر شب یک لیوان عرق بومادران میل کنید
3⃣هر شب ۱۰ccتزریق واژینال عسل انجام بشود
4⃣هر شب بادکش گرم کمر انجام شود
5⃣استفاده از دود عنبر نساء هم در تکمیل درمان بسیار مآثر است.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
مشکل، عشق نیست؛ بلکه مشکل تاکید بیش از حد بر روی عشق در زندگی است!
وقتی بیش از حد بر روی جنس مخالف در زندگی تمرکز صرف داریم و میخواهیم به هر ترتیبی به عشق برسیم ، حالمون خوب نیست و عشق برامون حکم ماده مخدر رو داره تا دردمونو تسکین بده.
عشق نباید دوای درد های ما باشه و اگر اینطور باشه و حتی اگر هم بهش برسیم، مطمئنا عشق سالمی نیست و بیمار گونه خواهد بود.
هورنای میگوید: در تحلیل روانی بسیاری از زنان به اینجا رسیدیم که این زنان فقط یک فکر را در سر می پروراندند:
" من باید مردی داشته باشم"
یعنی این فکر چنان بر زندگی آنها سایه افکنده که جایی برای افکار دیگر نگذاشته است، گویی در زندگی دیگر نه فعالیتی وجود دارد و نه هدفی....
فاجعه اینجاست که فرد معنی و جهت و هدف زندگیشو فقط و فقط در عشق جستجو کنه!
روانشناسی زنان. کارن هورنای🌻
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅سلام یاسی جون آخ که منم بااین دوستم هم دردم وواقعادرکش میکنم منم خواهرم مستاجربود مامانم هیچ کمکی بهش نکرد وسال به سال بخاطراینکه اجاره هازیادمیشدن میرفت بدترین خونه رواجاره میکردطفلی خواهرم ولی مامانم عین خیالشم نبود ولی واسه داداشم سنگ تموم گذاشت بهترین خونه وماشین زیرپاش گذاشت هرچی زمین وملک داره میزنه به نام داداشام که ماآبجیا پس فرداادعای ارث نکنیم جرات نداریم پشت سرعروسش حرف بزنیم تامیخوایم ازش گلایه کنیم میزنه زیرگریه بخدابعضی وقتامیشینم گریه میکنم ازاین فرق گذاشتناش ومیگم خداببخشتش درصورتی که بخدا تومشکلاتش ماسه تاخواهربدادش میرسیم وداداش بزرگم خیلی باهاش بدحرف میزنه
خیلی دلم گرفته ولی مادره قربونش برم نمیتونم به روش بیارم
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦜🪴 زیباترین دعا..........
#دکتر_انوشه
✅نشرتمامی محتوای کانال حلالوثوابجاریهدارد
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم ♥️
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
😊#پفک_سیب_زمینی ، خوشمزه و آسون
🔶️مواد لازم
- سیب زمینی : 500 گرم
- نشاسته ذرت : 40 گرم یا 6 قاشق غذا خوری
- نمک و فلفل سیاه
- ادویه های دلخواه مثل زردچوبه ، پاپریکا و غیره ...
🔵 طرز تهیه :
نیم کیلو سیب زمینی رو آب پز یا بخار پز کن .
سیب زمینی رو از آب بیرون بیار .
نمک ، فلفل و ادویه های دلخواه رو بهش اضافه کن .
در حالی که داغه پورهش کن .
نشاسته ذرت رو اضافه کن و خوب ورز بده تا پوره به هم بچسبه و کش بیاد .
یک تکه بردار و بهش شکل دلخواهت رو بده .
هر چه ضخامت کمتر باشه تردتر میشه .
توی تابه یا قابلمه روغن بریز .
حرارت متوسط باشه ، اگر زیاد باشه زود میسوزه و تلخ میشه .
و بذار تا روغن داغ بشه .
و تکه هارو در روغن قرار بده سرخ کن تا طلایی بشه .
برای گرفتن روغن اضافی از توری یا دستمال حولهای استفاده کنید.
❤️نوش جان❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌱برای خانومی که دختر دوست دارن
✅سلام یاس قشنگ دوست داشتنی این پیام منو بزار کانال تا این دوستمون بخونن انشاءالله 🍀 خواهر گلم تورو خدا ناشکری نکنید جنسيت بچه زیاد ملاک نیست فقط سلامتبش مهمه من خودم ۳ تا گل پسر دارم سر هر کدوم من گفتم کاش دختر بشه ولی هر کدوم را که برای اولین باررفتم سونو فهمیدم پسره سریع شکر خدارا کردم هیچ ناراحتم نشدم از خدا. چرا که این خداوند رحمان و رحیم هست که صلاح ما بنده هارو میدونه و ما بی خبر هستیم .😔خواهره من دوتا پسر داشت که به قصد دختر باز بار دار شد هی هر جا نشست گفت من دختر میخوام از خدا. با اینکه رفت سونو فهمید پسره هنوز امید دختر داشت که شاید سونو اشتباه شده باشه 😳 طفلکی به دنیا اومد و ۱۰ روز زندگی کرد و آسمانی شد😭 خواهرم الان ۸ ماه هنوز یادش نمیره دلش خیلی براش میسوزه میگه کاش تو آغوشم لمسش نمیکردم کاش روشو ندیده بودم و گریه میکنه شما هم دوست گلم بگو خدای خوبم من راضی هستم به رضا ی خودت انشاءالله همیشه سالم و سلامت باشید ❤️❤️❤️❤️❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃همانقدر كه زن را بايد فهميد
مرد را هم بايد درک كرد
🍃همانقدر كه زن، "بودن" میخواهد
مرد هم "اطمينان" میخواهد
🍃همانقدر كه بايد قربان صدقه ی روی بیآرايش زن رفت
بايد فدای خستگیهای مرد هم شد
🍃همانقدر كه بايد بیحوصلگیهای زن را طاقت آورد
كلافگیهای مرد را هم بايد فهميد
🍃خلاصه "مرد" و "زن" ندارد
به نقطهی "مــا" شدن كه رسيدی
بهترين باش برايش
✅خانوما شرایط اقتصادی خیلی سخت شده، لطفا هوای "مرد زندگی" تون رو بیشتر داشته باشین
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌱
برای خانومی که دختر دوست دارن
سلام خدمت یاس عزیزم وبقیه دوستان عزیز /خداروشکر که بچه سالم توراه دارید اینکه ناامیدنباشید چون اون بچه حس شمارو کامل میفمه واین بده خیلی هادرحسرت داشتن یه بچه هستن ومهم نیس که دخترباشه یاپسر
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌱برای مادری که دختر میخوان
سلام به شما و همه ی دوستان گل کانال ❤️ عزیزم خدا بهتر از ما صلاح کارمون رو میدونه منم ی پسر داشتم ودومین بچمم پسر شد ولی چون اولی بزرگ شده بود وقتی دومی دنیا اومد خیییلی راحت بودم به خاطر پوشک عوض کردنو و حمام کردنش چون همجنسن راحتن کنار هم حالا اگه دختر بود باید قایمکی لختش یا پوشکش و عوض میکردم بعدم الان که دومی ده ساله شده و اولی ۲۰ساله خیلی خوبن باهم چون همجنس همن عزیزم همیشه میگم خدایا خودت خیلی خوب بلدی چکار کنی ما بنده ها ناشکریم
شمام ی اسم زیبا براش انتخاب کن و خوشحال باش از این حکمت خداوند ..ما اسمشو از قرآن برداشتیم به نام زیبای محمد😍❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 داستان ایلیار تاسیان.. 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
تجربه تلخ داغ دل یا به زبان گیلکی تاسیان هرچی که دلتون میخواد اگه دوست داشتین بزارید تو کانالتون
مامان ائلیار قهرمان
سلام دختر خوب گل یاس
چه غصه هایی چه سرنوشتایی
که برا همشون خدا عالم است و بس
اینا رو میخونم ناراحت نمیشم( میدونم چرا ها )
بعضی ها میگن پوستشون سبزه هست یا بچشونم شبیه خودشون سبزه به دنیا اومده یا امثال این حرفا....
نا خدا آگاه دلم میگیره که چه چیزای بیخودی آزارمون میده
مامان دوتا خوشگل هستم یکی دخترم که یه کوچولو سبزه هستش و شبیه بابا و عمه هاش البته نسبت به خودم
پسرکم رنگ پوستش سفید و دلش مهربون ینی بگم گل پسر ته تغاریم هستش ۶ سالشه
یه همسر دارم که عاشقانه دوستش دارم صد بارم بدنیا بیام بازم ایشونو انتخاب میکنم با اینکه وضع مالی زیاد خوبی نداریم ولی خیلی خوب بودیم...
😔نگم براتون از چرخ روزگار آخرای بهمن ۹۸ ائلیار (پسرکم ) بی حال بود چون زیاد اهل مریض شدن و سرما خوردن نبود دلم شور زد همون روز اول بردم پیش دکتر گفت چیزیش نیست ویروسه یکی دو روز گذشت دیدم نه داره بدتر میشه دم عید و شلوغی کار من (خیاطی میکردم تو خونم) وبی حالی بچم و تعطیلی کار همسرم خیلی سخت بود
آخر همون هفته بردمش یه دکتر دیگه ازش خواستم آزمایش برامون بنویسه جوابش خوب بود ولی حال ائلیار داشت بدتر و بدتر میشد
دیدم نه طفلی یه چیزیش هست که زیاد میخوابه کم میخوره گردن دردش بدتر شده استفراغش که نگم دیگه وداره میگه چشمام درد میکنه چراغارو خاموش میکردم دستمال نمدار روش میزاشتم اصلا انگار ن انگار برا شنبه وقت از پزشک مغز و اعصاب گرفتم ینی از کل بی حالیش ۱۰ روز نگذشته بود رفتیم داخل مطب بدون معاینه و حرفی از پزشک خواستم براش سیتی اسکن بنویسه گفت چی شده علایم رو گفتم بگذریم که اگه خودم اصرار نمیکردم نمینوشت 😡
تا اسکن کردن گفتن بعله یه چیزی تو سرش ناحیه مخچه هست باید بره ام آر آی😭 شروع بد بختی منو همسرم
جراحی توسط یه پزشک خبره که کارش عالی بود انجام شد و چه کنیم که سرطان دامن بچمو، اونم عضو کوچک خونمو گرفته بود و وسعت بیماریش و توموری که درگیرش کرده بود خیلی زیاد بود طولش نمیدم بعد ۱ سال و نیم این در و اون در زدن و من که بدون همسرم جایی نمیرفتم از تبریز تا تهران بیمارستان محک رفتم و اومدم تا حال جگر گوشم خوب بشه ولی با اینکه طفلی خیلی مقاومت کرد اما بیماری لعنتی از اون قویتر بود و بچمو تو تاریخ ۱۴۰۰/۴/۲۷ازمون گرفت تو ۶سال و سه ماه 🖤🖤🖤🖤
ینی میخوام بگم خدا رو شکر کنین که صداشو نشنیدین بغلش نکردین لمسش نکردین و هزارتا نکرده های دیگه
الهی خدا کمکم کنه بتونم دلمو با خدا صاف کنم بازم مث قبل به خودش پناه ببرم
#قهرمان
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 اعتراف میکنم.... بانوی قهرمان کانالمون😍 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
سلام خواستم تجربه هام رو با دوستان به اشتراک بگذارم و شجاعانه و مفتخر به اشتباهاتم اعتراف کنم .خانمی هستم چهل و نه ساله . بزرگترین اشتباه نادیده گرفتن خودم وجوشیدن احساسات و عواطفم بود :به تعبیر اشتباه که ببخش و از کسی توقع نداشته باشه حدود سی سال از عمرم رو سرکردم .بخاطر انتخاب اشتباه شریک زندگی بی مسئولیت و به اسم عشق به زندگی مشترک و وظیفه زن بودن ومادر بودنم تمام زمام اموررو به گردن گرفتم و غرق در بخشیدن شدم و روز به روز به بی مسئولیتی و بی تفاوتیهای همسرم دامن زدم .
به تنهایی بار زندگی رو به دوش کشیدم و عشق ورزیدم و پاسخ مثبتی دریافت نکردم تا اینکه مبتلا به سرطان شدم .خیلی راحت ترکم کرد و گفت تاب اینو نداره قضاوت بشه وبشنوه که میگن چه پولی درمیاوردم که همشو بابت درمانم دادم رفت ... کژدارمریز سرکردم وبا بیماری دست وپنجه نرم کردم .تنها دخترم رو به خونه بخت فرستادم به بهترین نحو ممکن . بعداز چندماه کلنجارو درد به خودم اومد و بخشیدمش تقاضای طلاق غیابی کردم و استارت یک زندگی جدید رو زدم و همه چی رو تحت کنترل خودم درآوردم وبا دوست ناخونده ام (سرطان)زندگی رو از نو شروع کردم .
توی تایمی کمی با این کانال آشنا شده بودم همه تصمیمات رو گرفتم و تولدی دوباره پیدا کردم تحت توجهات خداوند پاک درحال حاضرخوشحالم و دیگه به احدی باج نمیدم چون اولویت خودم هستم ... بقول آقای رضا بهرام:چنان آرامشی دارمکه طوفان را بغل کردم. !دوستتوندارم از صمیم قلب .ازتون سپاسگزارم🙏🪴
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88