ملکـــــــღــــه
#رسوایی این بار از شدت شوک از جا پریدم . -چرا من ! به کمر چرخید و باز هم به سقف خیره شد . -تو
.#رسوایی
همان شب اول آمده بود. از علی شنیده بود دستم شکسته و هر چه علی و من برایش
گفتیم که کار عمران نبوده گوش نداد و تا توانست حرف بار عمران کرد .
با بوی سوخته از جا پریدم .
-سوخت !
تا او خودش را از اتاق برساند، من زودتر از او به آشپزخانه رسیدیم و زیر غذا را خاموش
کردم .
استانبولیی که جزغاله شده بود را با افسوس از نظر گذراندم .
-سوخت که !
عصبی لگدی به پایه صندلی زد و غرید :
-گندش بزنن اه! غذایی که مردم برامون میفرستنم نمی تونی گرم کنی !
صدای زنگ گوشی اش هر دویمان را از آن دوئل نگاه بیرون کشید .
گوشی که روی کانتر بود را چنگ زد و بار دیگر چشم غره ای برایم رفت .
گفته بود حواسم به غذا باشد تا او چرتی بزند اما حالا...
-کی میان؟ خو ببینم چی میشه .
تماس را قطع کرد و اشاره ای به غذا زد .
-زهرمار بخوریم دیگه نه؟
شانه ای بالا انداختم .
حرص خوردن و غرغرهایش خنده دار بود ببخشید !
انگشتش را تهدید وار تکان داد .
-نخند...
نتوانستم جلوی کمانه شدن لب هایم را بگیرم که با گامی بلند لباسم را گرفت و جلو
کشید .
-مسخره می کنی؟
اوهومی گفتم که با سر به پیشانی ام کوبید. آرام بود اما خودم را به کولی بازی زدم .
-آی سرم...
لب هایم را میان انگشتانش کشید و فشرد .
-سر به سرم نذار دختر .
صداهای نامفهوم در می آوردم که رهایم کرد و عقب کشید. تازه یادش آمده بود چیزی
بگوید .
-بیا بریم حاضر شو که برنامه ها چیدن برامون .
شکه به دنبالش راه افتادم .
-کجا بریم چی شده؟
مانتو را از رخت آویز بیرون کشید و به طرفم گرفت .
-عموت اینا بسیج شدن آرزو رو برگردونن سر خونه زندگیش، بنظرم ترسیدن تو رو پس
بفرستم مانتو از میان انگشتانم سرخورد و ناباور نگاهش کردم .
پی به حرفی که زده بود، برد که تیشرت را از سرش کشید و سعی کرد خودش را به آن
راه بزند .
-که اونم تو خواب ببینن .
آبی که ریخته بود جمع نمی شد. بی آن که طبق این چند روز برای اذیت کردنش مدام
وادارش می کردم تا کمکم کند، به تنهایی لباس هایم را به تن زدم و چادر را روی سرم
انداختم .
جا انداختن کش هایش پشت گوشم با یک دست سخت بود که از پشت دستش را برای
یاری رساندن، جلو آورد.
-بغ کردی چته؟
دروغ نمی گفتم اما گفتن چیزی که خودش می دانست هم کار بیهوده ای بود. زودتر از
او به راه افتادم تا ببینم این بار چه چیزهایی قرار بود بشنوم .
هوا سردتر شده بود و او خوب می دانست من سرمایی ام که پالتوام را نیز در دستش
گرفته و از اتاق خارج شد .
-بیا بپوش سرما نخوری .
لج کرده بودم. با او... با خودم... با حسی که در قلبم بود .
-گرممه نمی پوشم.
به تنگ آمده، چادر را از سرم پایین کشید و مجبور به پوشیدنم کرد
به قلم پاک #حدیث
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیه ۶ سوره مبارکه صف.
🔎 جستجوی سوره: #صف
#مصحففارسی
💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💐سـ❤️ ـلام 😍 ✋
🍁 روزتون پراز خیروبرکت 🍁
🍂 امروز دوشنبه
☀️ ۱۴ آبان ۱۴۰۳خورشیدی
🌙 ۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ قمری
🎄 ۴ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی
💯ذکر_روز
🍁🌼یا قاضی الحاجات🌼🍁
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
📚داستان کوتاه
🔴ضرب المثل دسته گل به آب دادن
جوانی ساکن یکی از آبادیهای شهرکرد چهارمحال و بختیاری به قول همشهریهایش از شانس خوبی برخوردار نبوده و به آدمی جنجالی معروف بوده که به هر جا پا میگذاشته، اگر اتفاق یا حادثهای ناگوار روی میداده، بلافاصله نظرها روی او جلب میشده و اگر هم در آن درگیری تقصیری نداشته از اقبال بدش او را گناهکار دانسته که بهطور مثال اگر در فلان دعوا میانجی نمیشد یا شرکت نمیکرد، چنین و چنان نمیشد. جوان بیچاره به خودش هم امر مشتبه شده بود که از شانس خوبی برخوردار نیست.
از قضای روزگار و دست حوادث، جوان بداقبال چنان دلباخته دختری از اهالی آبادی میشود که دست مجنون را از شدت عشق از پشت میبندد. آوازه عاشق شدن جوان در آبادی میپیچد، در حالی که خود دختر هم بیمیل نبوده به همسری او درآید، اما سابقه ناخوشایند جوان عاشق موجب میشود خانواده دختر موافق به آن ازدواج نباشند، بلکه عدهای آن وصلت را شوم میدانند.
جوان ناامید میشود، خواستگاری دیگر گوی سبقت از او میرباید. بعد از خواستگاری و موافقت پدر و مادر دختر، بساط جشن برپا میشود. جوان عاشق هم برای دختر آرزوی خوشبختی میکند و چون قادر نبوده از نزدیک تماشاگر جشن عروسی کسی باشد که از جان بیشتر دوستش داشته، ایام حنابندان و جشن و پایکوبی از آبادی خودش دور میشود و به کوههای اطراف پناه میبرد.
کوههایی که آبهای برفهای زمستان به هم پیوسته تشکیل رودخانهای بزرگ میدهد. جوان عاشق که دستش از همه چیز کوتاه شده برای تسکین دل عاشقش از دشت و دمن و کوه صحرا دسته گل زیبایی میچیند. از آنجا که میداند رودخانه از روبهروی خانه عروس عبور میکند. دسته گل را به آب میاندازد که شاید نگاه عروس به آن بیفتد.
روبهروی خانه دختربچهها و پسران خردسال مشغول بازی هستند. تا نگاهشان به دسته گل میافتد هر یک برای گرفتن گل از دیگری سبقت میگیرند. دختر خواهر عروس برای گرفتن دسته گل خودش را به رودخانه میزند. گرداب او را در خودش غرق میکند. دخترک از دنیا میرود و عروسی به عزا تبدیل میشود.
جوان عاشق بعد از یکی دو روز به آبادی برمیگردد. روبهروی قهوهخانهای ماتمزده مینشیند. ماجرا را برایش شرح میدهند که جشن عروسی تبدیل به عزا شد. چرا؟ علت را توضیح میدهند.
جوان عاشق دست پشت دست میزند. آه از نهادش بلند میشود و ماجرا را شرح میدهد که دسته گل را او برای عروس فرستاده بوده و مردم به او میگویند: «پس اون دسته گل را تو به آب داده بودی»
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال و طالع 🍃🍃🍂🍃
📚 #فال_حافظ_روزانه
🔴 دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳
🌾فال حافظ امروز متولدین #فروردین :
سلیمی منذ حلت بالعراق
الاقی من نواها ما الاقی
الا ای ساروان منزل دوست
الی رکبانکم طال اشتیاقی
📜تعبیر:
گاهی اوقات در زندگی حوادث و اتفاقاتی روی می دهد که در زندگی انسان تحولاتی ایجاد می نماید. اکنون که به طور کاملا تصادفی تو با این اتفاق خجسته در زندگیت روبرو شده است، آن را به فال نیک بگیر و فرصت را غنیمت شمر و نیت خود را عملی گردان که صلاح تو در این است.
🌾فال حافظ امروز متولدین #اردیبهشت :
سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
📜تعبیر:
با بهکارگیری عقل و درایت به نتیجه مطلوبی خواهید رسید. از تصمیمات عجولانه و در لحظه خودداری کنید و در انجام کارهای بزرگ، با افراد متخصص و مورد اعتماد مشورت کنید. تنهایی نمیتوانید از موانعی که سر راه قرار دارد عبور کنید، غرور را رها کنید و برای دستیابی به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.
🌾فال حافظ امروز متولدین #خرداد :
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو
زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهد
از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو
📜تعبیر:
شایستگیهای زیادی دارید و هر چه به دست آوردهاید در شان و لیاقت شماست. انسان خوش اقبالی هستید که پیروزیهای پی در پی به دست میآورید. همای سعادت روی شانههای شما نشسته و محبوب خلق هستید. از عقل و درایت زیادی برخوردارید و خواسته های دل تان زود برآورده میشود.
🍀فال حافظ امروز متولدین #تیر :
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
📜تعبیر:
قصد انجام کاری دارید، با گام های استوار و همت عالی قدم در مسیر بگذارید و همواره به یاد خداوند باشید. خلوص نیت داشته باشید و صداقت به خرج دهید. مراقب تصمیمات خود باشید. از سختی ها نهراسید و با تلاش و پشتکار جلو بروید تا به هدف برسید.
🍀فال حافظ امروز متولدین #مرداد :
آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد
از سر کشته خود میگذری همچون باد
چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد
📜تعبیر:
گذشت داشته باشید. عفو با بزرگان است. لذتی که در عفو هست در انتقام نیست. عمر مثل باد می گذرد. فرصت را از دست ندهید. دل خستهای را به دست آورید که ثوابی بالاتر از این وجود ندارد.
🍀فال حافظ امروز متولدین #شهریور :
ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند
طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند
زین قصه بگذرم که سخن میشود بلند
📜تعبیر:
دلتنگ کسی هستی که در دلت جایگاه ویژه ای دارد و هیچکس و هیچچیز نمیتواند جای او را برای شما پر کند، دلت حتی برای یک لبخند او نیز تنگ شده است. انشاءالله که به زودی دلتنگیتان بر طرف شود.
💚💚
16.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🔘خدایا دورمون ننداز که بی تو هیچی نیستیم❤️
تو فشارهای زندگیت اگر طاقت بیاری تبدیل به یک ورژن جدیدی از آگاهی و بینش میرسی
اگر جا بزنی، هیچوقت لذت تغییر را درک نمیکنی✌️
با خدا باش پادشاهی کن😍
ممنون از نگاه زیبات
نشر از تو❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💎🌹وقتی بچه بودم کنار مادرم می خوابیدم
و هر شب یک آرزو می کردم
مثلا آرزو می کردم برایم اسباب بازی بخرد
می گفت : میخرم به شرط اینکه بخوابی
یا آرزو می کردم برم بزرگترین شهربازی دنیا
می گفت : میبرمت به شرط اینکه بخوابی
یک شب پرسیدم : اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟
گفت : میرسی به شرط اینکه بخوابی
هر شب با خوشحالی می خوابیدم
انقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند
دیشب مادرمو خواب دیدم
پرسید : هنوز هم شب ها قبل از خواب به آرزوهایت فکر می کنی؟
گفتم : شب ها نمی خوابم
گفت : مگر چه آرزویی داری؟؟
گفتم : تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم
گفت : سعی خودم را می کنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#دوران_عقدی_اعضا
✅سلام عزیزم.....
من خاطره عروسیمو فرستادم واستون گذاشتین کانال گفتم این خاطره خواستگاری و عقدمم بذارم. شوهر من صبح ساعت9صبح اومدن خواستگاری ماهم همون صبحش تازه رسیده بودیم خسته. باورتون میشه اینقدر هول هولکی کارا رو کردن حتی من با شوهرم حرفم نزدم ساعت9اومدن11رفتیم خرید حلقه و لباس😟شبشم عقد کردیم. روز بعدش رفتیم واسه آزمایش. منو شوهرم اول باهم نمیساختیم همش دعوا بود و دعوا چون هیچ شناختی نسبت بهم نداشتیم. ما یه شهر دیگه زندگی میکردیم که تا عقد کردیم دیگه نذاشتن برم پیش خانوادم....
نمیگم عقدی خیلی بدی داشتم نه ولی الان حسرت خیلی چیز هارو داریم هم من هم همسرم. توروخدا مامانا یه فرصتی به بچهاتون بدین. دورانی که میتونست بهترین دوران باشه بدترین بود.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام به یاس خانم عزیز در جواب اون خانمی که گفتن یاکریم خوبه یا نحس ،خواهر جان من که فهمیدم یاکریم میخواد توحیاط خونمون رو کولر لونه درست کنه خودم دست بکار شدم و يه سبد تو حیاط بالای پنجره براش گذاشتم تابره لونه درست کنه این هر چهل روزی ۲ تا تخم میزاشت تبدیل به جوجه میشد ،ماهم طبقه بالا بنایی میکردیم یعنی هر وقت این جوجه هاش باز میشد ی پولی دستم میومد که اصلا باورت نمیشد از کجا رسید برای من که واقعا برکت داره پدر مادرم هم از قدیم میگفتن یا کریم تخم بزاره تو خونت یا مسافرت میری یا پول برات میاد ،گربه هم اگه تو خونت بزاد خیلی خوش یوم هس 😂گربه هم تو انباری متروکه حیاطمون ۲بار زایمان کرده ،واقعا تجربه شده هس من هم کبوتر هم گربه برام خییییلی خوش یوم بوده
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
🔰 روایت مادر شهید روح الله عجمیان از زمانیکه نحوۀ به شهادت رسیدنِ فرزندش را پرسیده بود.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 اگر هر کس بدون توجه به قوانین و هنجارهای اجتماعی، هرگونه که خودش می خواهد رفتار کند، سنگ
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#بوی_ناهنجار🌱
در گرمای ظهر، اتوبوس شلوغ بود و مسافران عرقریزان در انتظار رسیدن به مقصدشان بودند. در این میان، پیرمردی با موهای جوگندمی و چهرهای مهربان، به دختری جوان و آرایش کرده که بخش زیادی از موهای بلند و رنگارنگش از روسری بیرون زده بود، خیره شد و با لحنی آرام و پدرانه گفت: "دخترم، این چه حجابی است که داری؟ موهات همه بیرون ریخته!"
دختر که از سخن پیرمرد دلخور شده بود، با لحنی پرخاشگرانه پاسخ داد: "به تو چه ربطی داره؟ تو نگاه نکن!"
سکوت سنگینی بر اتوبوس حاکم شد و مسافران به این جدال لفظی خیره ماندند. چند دقیقه بعد، پیرمرد که گویی از حرفهای دختر دلخور نشده بود، خم شد و کفش خود را از پا درآورد. ناگهان، بوی تند و ناخوشایندی در فضا پیچید و شماری از مسافران دستمال به دست گرفتند و بینیهایشان را گرفتند.
دختر که از بوی بد به شدت آزرده شده بود، با لحنی عصبی به پیرمرد گفت: "آقا، این چه کاریه؟ بوی جوراب شما کل اتوبوس رو برداشته!"
پیرمرد با خونسردی به دختر نگاه کرد و گفت: "تو بو نکن!"
سکوت مطلق بر اتوبوس حاکم شد. مسافران به چهره پیرمرد که لبخندی بر لب داشت نگاه میکردند و دختر که از رفتار پیرمرد متنبه و از رفتار خود شرمنده شده بود، سرش را پایین انداخت و موهایش را زیر روسری پنهان کرد.
در آن لحظه، دختر درک کرد که بیاحترامی به هنجارهای جامعه، پیامدهای ناخوشایندی دارد! اگر هر کس بدون توجه به قوانین و هنجارهای اجتماعی، هرگونه که خودش می خواهد رفتار کند، سنگ روی سنگ بند نمی شود و همه دچار مشکل می شوند. همان گونه که بوی گندیده جوراب دیگران را آزار میدهد، بی حجابی و بی حیایی نیز می تواند روح و روان خیلی ها را آزرده و سلامت اخلاق و معنویت جامعه را به خطر اندازد و خود فرد را نیز از رشد و تعالی اخلاقی و معنوی باز دارد.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
💑 مراقبت از ازدواج و رابطه وظیفه هردوست
🔸دختر و پسر باید سعی کنند پیوند ازدواج را پاسداری کنند. وظیفهی آنها هم این نیست که بگوییم هر کاری یکی از آنها کرد، دیگری تحمل کند. نه، باید هر دو به هم کمک کنند تا این پاسداری صورت گیرد.
🔸نمیشود بگوییم شوهر سهم بیشتری دارد یا زن سهم بیشتری دارد، نه، هر دو در حفظ این بنیان و در حفظ این اجتماع دو نفره، که بعدها به تدریج زیاد میشود، نقش دارند.
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام وعرض ادب به مید کانال خوبتون اون خواهر عزیزمون ک گفتن دخترش پریود ماهانه مرتب نمیشن دختر من هم همینطور بود کلی دکترو قرص و اینا وزنش هم بالا بود تا اینکه ی جایی مطلبی خوند بود که دو هفته کاملن قندو حذف کنه باورتون نمیشه هم باد بدنش خوابید از بین رفت هم پریودش منظم شد سه یا ۴ ماهه اصلا پریود نمیشد الان مرتب هر ما میشه عزیزم ادم خودش باید دکتر خودش باشه دوهفته قندو حذف کنه بعد دوهفته یه کمی مصرف کنه تا چند روز ولی دوباره شروه کنه دختر منکه نتیجه دید بخدا انشالا برا شماهم مفید باشه این مطلب منو حتمان بزاربن ممنونم مرسی
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام صبح بخیر
دوستی که ضخامت اندومتر دارند
من این مشکل را داشتم البته همراه با خونریزی شدید یک خانم دکتر بهم گفتند روزی سه تا میگو ناشتا کباب کن و بخور الحمدالله من جواب گرفتم
این دستور برای فیبروم هم هست البته بسته به سایز ان بیشتر می شود
یک خانمی در مطب همون خانم دکتر گفتند فیبروم من اندازه یک پرتقال بزرگ بود که با خوردن روزی 15 عدد میگو خوب شدم .چند ماه باید خورده شود ولی خیلی خوب بود به لطف خدا
برای شادی خانم دکتر تهرانی و تمام درگذشتگان یک صلوات بفرستید
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تجربه_اعضا ...❤️
سلام وقتتون بخیر یاس جان
لطفا ب خانومی ک از عفونت شدید واژن زجر میکشن و آی یو دی انجام دادم بفرمایین من خودم تا حدودی مثل شما هستم بعد از دسشویی رفتن بجای دستمال کاغذی با دستمال نخی خودتون رو خشک کنین و من وقتی خارش میگیرم و دچار عفونت بد بو میشم در روز دو سه بار عسل ب واژن میزنم سعی کنین تا حد امکان داخل تر بزنین. خیلی بهتره عسل واسه عفونت و ترشحات بد بو. البته من از شهدش استفاده میکنم عسل هر چ طبیعی تر بهتر
•
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ....❤️
سلام یاسی ودوستان کانالی درجواب به
خانومی که گفتن دختر ۱۴سالشون خونریزی داره عزیزم خودت میگی چیزای سرد میخوره آخه چرا میزاری بخوره به شدت باید پرهیز کنه از چیزای سرد دوم اینکه ببرش دکتر زنان سونو انجام بده شاید مشکل خاصی داشته باشه اونجوری بهتر میتونیم راهنمایی کنید
منم باشم حلی 😉
سلامت وتندرست باشید 🥰
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پیشنهاد_اعضا ...❤️
سلام خوب هستید خانوم یاس ،،ممنون از ایجاد کانال خوبتون ،،،در مورد اون خانوم که گفتن صورت مادرشون قارچ میزنه ،،میخاستم بگم منم پارسال یه همچین مشکلی برام پیش اومد اما زودجلوشو گرفتم،،،پما د هیدروکرتیزون یک درصد،روزی دوبار،،،روغن بنفشه ی کنجدی که واقعا جواب داد وهرچی لک رو صورتم بود اونارو هم از بین برد ،،صورتم شکر خدا صاف صاف شده،،در ضمن صبح ناشتا خوردن یک لیوان اب ولرم با مخلوط یم قاشق ابلیمو،،که واقعا سم زدایی میکنه از کل بدن،،،ان شاله که موثر واقع بشه،،،
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#گلاب ۱۲۴ اما چه کنیم که هیچ راهی نبود الوند همه راه ها رو رفته بود، دعوا ،بحث.. هر چیزی اما این
#گلاب
۱۲۵
نمی دونستم باید چی کار کنم تا این ماجراها ختم به خیر بشه فرخلقا تا کجا می خواست پیش بره بعد از اتفاقاتی که افتاده بود یک روز توی یکی از بحث های مادر ترنج و الوند ، الوند بلند داد زد و گفت که دیگه ترنج نشون اون نیست و دیگه هیچ وقت عقدش نمیکنه اما با این حساب ترنج و مادرش هنوز توی عمارت بودن و نمیدونستم که کی می خوان برن هر چند که همون موقع ارباب الوند و دعواش کرد و گفت که این ازدواج صورت میگیره و چیزی نیست که قرار باشه به هم بخوره. نمیدونستم که مامان کی میخواد کاری انجام بده تا منو بدبختیا رها کنه.
ضربه ای به در خورد و بتول اومد داخل سینی صبحانه رو گذاشت وسط اتاق
+ صبح بخیر خانوم جان بفرما صبحانه.
_اشتها ندارم بتول خانم ببرش
بتول خانم ضربه ای پشت دستش زد و گفت
+یعنی چی که اشتها ندارم خانم جان بیا یک لقمه بخور.. بیا.. به خاطر من که انقدر زحمت کشیدم برات صبحانه اوردم..
نتونستم دلش رو بشکنم و مجبوری رفتم جلو اما تا بوی تخم مرغ به دماغم خورد دلم به هم پیچید و از جام شدم و با دو از اتاق زدم بیرون...
یک گوشه خم کردم و شروع کردم به عق زدن بالا اوردن. بتول هم پشت سرم اومد و شروع کرد به پشتمو ماساژ دادن.
+ خدا مرگم خانوم جان چت شد یهو؟
_ خوبم چیزی نیست بتول خانم..آب برو آب برام بیار
بتول رفت سمت اتاق و یک لیوان آب برام آورد دست و دهنم شستم و برگشتم توی اتاق بی حال افتادم یک گوشه و فقط زیر لب گفتم
+این سینی و ببرش بیرون.
اما بتول حرکتی نکردنگاهش کردم که لبخندی روی لباش بود.
_ چیه؟ببرش دیگه ..
سری تکون داد و سینی و برداشت و از اتاق رفت بیرون .میدونستم داره به چی فکر میکنه به همون چیزی که خودمم بهش فکر میکردم ..بی اراده دستم نشست رو شکمم و نگاهم نشست بهش.. یعنی ممکن بود که من حامله باشم؟ اگه حامله میبودم نصف مشکلاتم حل میشد و دیگه کسی جرئت نمیکرد بهم بگه بدشگون .. الوندم نمیتونست طلاقم بده .. اصلا همه چیز تغییر میکرد.
لبخند رو لبام پررنگ تر شد که در باز شد و مامان به همراه بتول و گلبهار اومدن تو اتاق.مامان درو بست و اومد طرفم.
اومد سمتم و جلو روم نشست
+حالت بهم خورد؟
به بتول چپ چپ نگاه کردم که بدون توجه به اخمام با خنده اومد جلو روم نشست و گفت
_ خانم جان فکر کنم حامله اس.
مامان لبخندی زد و گفت
+دراز بکش گلاب
رو زمین دراز کشیدم که مامان لباسمو زد بالا و دستشو گذاشت رو شکمم .
یکم دستشو رو شکمم تکون داد و کم کم لبخندش پر رنگ و پر رنگ تر شد به بتول گفت
+ بدون هیچ سر و صدا و جلب توجهی برو قابله رو خبر کن زود باش...
بتول با ذوق از جاش بلند شد و چشم خانومی گفت ..
💚💚
✨﷽✨
#تلنــگر
👈انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند
انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند
انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند
👈انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند
انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند
انسانهای کوچک : بی دردند
👈انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند
انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند
انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند
👈انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند
انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند
انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند
👈انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارند انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند
شما كدام يك هستيد ؟!
♦️ خوشا آنان که
عقیده و درد و حرف و عظمت خواهی شان همه امـ💚ـام زمان (عج )هست!
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 در کلاس درسشان حاضرند و
درس مقاومت می آموزند😔
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#سیاست_همسرداری
✍رفتار شما باید به گونه ای باشد که همسرتان بتواند به راحتی هر آنچه را که می خواهد با شما در میان بگذارد و با شما درد و دل کند
❗️بدون اینکه نگران عواقب صحبت هایش با شما باشد.
❌ هیچگاه در زمان ناراحتی از درد و دل های همسرتان
•
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88