ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
وقتی بطرف کلنیک میرفتیم مامان گفت : امیر ؟ زود باش دیگه منتظرم چاقو گذاشتی توی گردن منو نمی بری ؛؛بسه دیگه حرف بزن ....
در حالیکه یکم آروم شده بودم ولی با همون بغض گفتم : مامان لاکو حامله اس ..
اینو گفتم ولی نتونستم جلوی خودمو بگیرم و شروع کردم به فریاد زدن ..دیدی مامان ؟ دیدی چی شد ؟ اون شوهر داره ...
مامان گفت : تو چی می گی امیر ..سه و ماه نیمه که پیش ماست از کی حامله شده ؟
یا خدا به دادمون برس ...نکنه؟ ..وای نه ..دکتر نگفت چند وقته ؟
گفتم : میگه بچه بزرگ شده و کاملا از روی شکمش پیداست ولی هنوز جواب آزمایش رو نمی دونم ...
گفت : نه انشاالله غده ای چیزی باشه ؛ یا معده اش ورم کرده باشه اینم میشه ...نگران نباش ...
گفتم : مامان ؟ چی داری میگی ؟خدا نکنه غده داشته باشه ؟
گفت : ای بابا ؛؛ چی بدونم چی بگم ..خوب از بچه که توی این اوضاع بهتره ..دیدی بهت گفتم امیر صبر کن برای همین چیزا بود ...ما اصلا نمی دونم گذشته ی اون چیه ؟ شوهر داره ؟ نداره ؟ آخه چرا کس و کارش دنبالش نمی گردن ؟ ای خدا این چه مصیبتی بود نصیب ما کردی ؟
خدایا به ما رحم کن ...حالا با تو چیکار کنم ؟ باید دل بکنی فهمیدی ؟
گفتم : وقت این حرفا نیست ...من برای لاکو نگرانم ...
دوتایی سراسیمه خودمون رو رسوندیم به لاکو ..هنوز سرمش تموم نشده بود و آروم خواب بود ..
با نگاه کردن به اون دوباره بغضم گرفت و چشمم پر از اشک شد ..طوری خوابیده بود که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده ..مثل یک فرشته پاک و معصوم به نظرم اومد ..
صورتم رو با دو دست گرفتم و اشکهامو پاک کردم ..
مامان زد به پهلوی منو گفت: بیا از اینجا بریم ..بیا ....و منو از لاکو دور کرد و ادامه داد ..
نامحرمه ؛ شوهر داره دیگه حق نداری بهش نزدیک بشی چون دوستش داری کار درستی نیست..من اجازه نمی دم ...
همین فردا هم می فرستمش خونه ی مادری دیگه نمی تونه خونه ی ما بمونه ..
گفتم : مامان به خدا اگر یک کلمه دیگه در این مورد حرف بزنی ورش می دارم میرم و پشت سرمو نگاه نمی کنم ...
من با ناپاکی بهش نگاه نمی کنم ..قسم می خورم ..فقط دوستش دارم ....
مامان خیلی زیاد دوستش دارم ..اونو برای خودش می خوام ... باور کن اون برام یک هوس نیست که الان بتونم به راحتی فراموشش کنم تو رو خدا دیگه شما اذیتم نکن ...مامان دارم میمیرم ..
دارم دیوونه میشم تو دیگه نمک به زخم من نپاش ..حالا لازم نیست غیرتی بشی ..کمکم کن ..مامان تو رو خدا کمکم کن ..
گفت : خیلی خوب اول بریم جواب آزمایش رو بگیریم ..خدایا به من رحم کن و جواب منفی باشه ..نمی دونم چی داره بسرمون میاد ..
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💞وقتی بچه بودم، پدرم هر شب به من نصیحتی می کرد که باعث شد زندگیم نابود شه، اون می گفت: وقتی یه راهی رو انتخاب می کنی، هرچقدر هم که سختی داره تحمل کن، نا امید نشو، تا تهش برو.
اون می خواست من رو شجاع و سختکوش بار بیاره، غافل از اینکه من متخصص انتخاب کردن راه های اشتباه بودم!
اشتباهی رفتم تو تیم بسکتبال و با وجود قد بلندی که داشتم، همیشه ذخیره وایسادم، من حتی نمی تونستم از یه متری توپ رو بندازم تو سبد، اما باز تلاش کردم و نا امید نشدم. در حالی که شاید من می تونستم یه تنیس باز حرفه ای شم!
رشته تحصیلیم هم اشتباه انتخاب کردم، و با وجود اینکه توش هیچ استعدادی نداشتم ولی تا تهش رفتم و چند سالی عمرم رو هدر دادم.
من اشتباه های مسخره زیادی کردم اما تلخ ترینش دوست داشتن اشتباهی بود، همه اطرافیانم بهم می گفتن که این دوست داشتن نتیجه ای نداره، اما من گوشم بدهکار نبود، هیچ وقت نمی خواستم قبول کنم که راه رو اشتباهی اومدم، فکر می کردم آخرش همه چیز درست میشه، اما نشد.
آخر سر یه روز به خودم اومدم و دیدم یه عمره دارم واسه چیزهای بی ارزش تلاش می کنم، گاهی با خودم میگم کاشکی پدرم بین نصیحت هاش، حداقل یه بار می گفت اگه فهمیدی یه راه رو اشتباه اومدی، الکی سماجت به خرج نده، همون لحظه بذارش کنار و از نو شروع کن..
✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💞پروردگارا
اگر باعث آزردگی کسی شدم
به من قدرت عذر خواهی بده
و...
اگر دیگران مرا آزردند
به من قدرت بخشش بده
پایان آدمیزاد بی خداییست!
نه از دست دادن معشوق
نه رفتن یار
نه تنهایی...
هیچکدام پایان آدمی نیست!
تنها بی خدایی
آدم را تمام میکند...
"الهی"
بـوی ِناب"بهشـت"میدهد همـۀ "نامهای"قشـنگ ِ"تــو"
میگذارمشان روی ِزخمهای "دلم"
گفـته بـودی "اَلجَّبار"
یعنی کسی کـه"جُـبران مــیکند"همـۀشکستگـیهایِ "دلت" را
گفـــــته بودی "اَلمُصَـوِّر"
یعنی کسی کــه از "ُنومـیسـازد"
همۀ آنچه را"ویـران"شـده اسـت درون ِ "دلت"
گفــته بـودی"الشّـافـی"
یعنی کسی کـــه"شِفا" مـیدهد تمام ِ
"زخمهـایِ عمیق"و"ناعـلاج"را
هـوای ِ"دلم" سبک میشود بــازمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشــم درهوایِ "مهربانیهـایِ نابت" "الهی"
ممنونم که هستی وخدایی میکنی.
✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_5765008131813806507.mp3
3.68M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🎵#هــوای_پـاییــز
🎙#مهـــدی_احمـدوند
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 #زندگی_زیبای_جنجالی سلام عزیزم.منم میخواستم داستان زندگی مو بگم. من دخترکوچیک خانواده ب
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
من به اون علاقه ندارم.دوستش ندارم.فکر میکردم دارم خیانت میکنم بهش.خلاصه روزها که میگذشت کم کم علاقم بیشتر شد تا اینکه دیگه از وجودش خجالت نمیکشیدم و با افتخار باهاش قدم میزدم.دو سالی بیشتر عقد بودیم و خسته شده بودیم از دوران عقد خانوادش هم برای خودشون خونه ساخته و بهانه بی پولی می آوردند. و ما با همراهی و فشار بابام راهی خونه خودمون شدیم.و خانوادش هم به بهانه بنایی اصلا کمکی نکردن و ما زندگی رو شروع کردیم.دیگه حالا کاملا عاشقش بودم و براش هرکاری میکردم و هنوز چندماهی از زندگی مون نگذشته بود که کارخانه تعدیل نیرو کرد و همسرم بیرون کردن.دیگه آذوقه جهاز هم ته کشیده بودو من چون دردونه خانوادم بودم و با گریه زاری صاحب همه چی میشدم حالا همه اعضا خانواده منو میسپردن که به همسرم سخت نگیرم که بیکار شده اون آدم کاری هست ولی کار نبود اون سال ها هم کارخانه ها همه تعطیل میشدن و بیکاری فراوان بود.خلاصه بگم ولی من بخاطر علاقم به همسرم اصلا سخت نمیگرفتم و مدام بهش دلداری میدادم.جوش نزن.خدا بزرگه.اما زندگی قسطا و نبود وخورد و خوراک سخت بود به طوری که زن و شوهر چندوقت بود هوس آبگوشت کرده بودیم و یه تیکه گوشت تو خونمون نبود و من به او و او به من میگفت برو خونه بابات بگو برنج نذار آبگوشت درست کن.اما دوتایی مون خجالت میکشیدیم.بالاخره بعد چند ماه بیکاری.کار تو یه کارخانه دیگه پیدا شد اما تعدیل نیرو و بیکاری چند بار دیگه هم اون اوضاع سخت نداری رو نصیب ما کرد.
بعد یه سال حامله شدم و هرکاری برای زیبایی فرزند میخوندم و میشنیدم انجام میدادم.که فرزندم زیبا شود و خدا رو شکر همانطور هم شد.و خدا دختر زیبایی بهمون هدیه داد به طوری که هرکی میبینه میگه دخترت به کی رفته شبیه خودت و همسرت نیست.یعنی غیرمستقیم میگن زشتین😂.اره دیگه قبول کردم که زشتیم.اما به این نتیجه رسیدم که اخلاق مهمتر از زیبایی هست.همون برادرشوهر که میگفتم زیباست.الان خدا رو هزاربار شکر میکنم که اون همسر من نیست.چون اصلا اخلاق خوبی نداره.
خلاصه هرچند زندگی همچنان سخت مستاجری.بیپولی و فقر و نداری تو زندگیم بیداد میکنه به طوری که هم تو خانواده خودم و هم خانواده همسرم نیازمندترین هستیم و همچنان همسرم کارگر است و آرزوی خیلی از چیزهایی که دخترم و خودم میبینیم و میخوایم به دلمون میمونه ولی همیشه یاد اون خاطره نداری و رسیدن به همه چی بابا و بابابزرگم میفتم و از آرزوم پشیمونم آخه خیلی خیلی نداری سخته.وهردعا و ایده معنوی که تو گروه اعلام میکنید برا برکت میخونم اما انگار فایده نداره قرض و بدهی و نداری ادامه داره و اصلا فکر نمیکنم و آرزوی محال میدونم که بتونم صاحب خونه و ماشین بشم.این روزا همش از این میترسم که بخاطر نداری تو روی همسرم غر بزنم که گاهی اوقات هم غر میزنم و از عشقم بهش کم بشه.ولی میدونم و میبینم که تلاش میکنه ولی حقوقش اصلا جوابگو نیست.برا همین همش تو تنهایی و خلوت اشک میریزم و از خدای مهربان کمک میخوام.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
نرگس جون میگه
همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد !
در دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود .
گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛
پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها .
در مواقعِ سختی ، نا امید نباش .
برایِ آرزوهایت بجنگ .
و محکم تر از قبل ، ادامه بده ...
چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، که به مرداب ختم می شوند ،
و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛
که به زیباترین باغ ها می رسند .
تسلیم نشو ... !
شاید پله ی بعد ؛
ایستگاهِ خوشبختی ات باشد ...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ایده_معنوی_اعضا
سلام یاس جونم خیلی خوبی خوشبحالتون اینهمه اعضا براتون دعای خیر میکنین خدا خیلی شما رو دوست داره💋💋💋
داستان لاکو هم عالیه تازه داره مهیج میشه منم اومدم یه ایده معنوی بگم براتون💜💜 برای موقع ناراحتی و #افسردگی
سوره الم نشرح
هرکسی که دلش غم داره،افسرده است،برای برطرف شدن این غم ودلتنگی 17روز،هرروزیک بارصبح ویک بارشب این سوره روبخوانید.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
باران.....
گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_5765008131813806594.mp3
3.46M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🎵#مـنو_تـو
🎤#شهــــرام_شکـوهـی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 چی میخواستم چی شد.... 🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🪴 چی میخواستم .... چی شد؟
«کریسدا رودریگز» طراح و نویسنده مشهور جهان قبل از مرگ در سن 40 سالگی بر اثر سرطان معده نوشت:
1. من گران ترین ماشین دنیا را در گاراژم داشتم، اما حالا باید از ویلچر استفاده کنم.
2. در خانه من انواع لباس ها، کفش ها و وسایل قیمتی مارک دار وجود دارد، اما اکنون بدنم در پارچه کوچکی که بیمارستان تهیه کرده است پیچیده شده است.
3. پول زیادی در بانک گرفتم اما الان از این مبلغ سودی نمی برم.
4. خانه من مثل یک قلعه بود، اما الان روی دو تخت در بیمارستان می خوابم.
5. از هتل پنج ستاره تا اکنون گذراندن وقت در بیمارستان از یک کلینیک به کلینیک دیگر
6. من به صدها نفر امضا داده ام اما این بار مدارک پزشکی امضای من است.
7. من برای مرتب کردن موهایم به هفت آرایشگر رفته ام، اما اکنون - یک مو روی سرم نیست.
8. با جت شخصی می توانم به هر جایی پرواز کنم، اما اکنون به دو دستیار برای پیاده روی تا دروازه بیمارستان نیاز دارم.
9. با اینکه غذاها زیاده ولی الان رژیمم روزی دو قرص و شب چند قطره آب نمکه.
10. این خانه، این ماشین، این هواپیما، این مبلمان، این بانک، شهرت و شکوه بیش از حد، هیچ کدام از اینها به درد من نمی خورد. هیچ کدام از اینها به من آرامش نمی دهد. "هیچ چیز واقعی جز مرگ وجود ندارد."
در پایان روز مهمترین چیز سلامتی است.
لطفا از کم یا مقداری که دارید خوشحال باشید در حالی که سالم هستید، همه چیز داشته باشید، یک بشقاب برای خوردن، یک جای خواب داشته باشید... هیچ چیز را ازدست ندهید❤️
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دلخوشی... 🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💞تمام دلخوشی اش بود...
همدم روزها و شب هایش، یک رادیوی قدیمی کوچک که همیشه همراهش بود
اما مدتی می شد که دیگر مثل قبل کار نمی کرد، دیگر صدایش در نمی آمد
اما او رادیو را دوست داشت، دلش نمی خواست جایش را با رادیوی دیگری پر کند. هر بار که خراب می شد آن را پیش بهترین تعمیرکار شهر می برد تا درستش کند، هر چند مثل اولش نمی شد اما دلخوش بود که هنوز صدایی دارد
اما هر بار که تعمیر می شد نهایتا چند هفته کار می کرد و دوباره تعمیر و تعمیر و تعمیر!
یک روز صبح مثل همیشه داشت رادیو گوش می کرد که باز هم صدایش قطع شد. دلخوشی تمام این سال هایش حالا تبدیل به یک مشکل بزرگ شده بود، رادیو را برداشت و تکانش داد تا شاید صدایش در بیاید و درست شود اما از دست هایش افتاد و همه چیزش پخش زمین شد. تکه هایش را جمع کرد و پیش هر تعمیر کاری که می شناخت برد. دلش قرص بود باز هم مثل همیشه درست می شود اما تعمیر کاری نبود که رادیو را ببیند و نگوید قابل تعمیر نیست.
نا امید آن را برداشت و به خانه رفت. مثل همیشه آن را روی طاقچه گذاشت و این بار او گفت تا رادیو بشنود:
"گاهی در زندگی تمام تلاشت را می کنی تا تنها دلخوشی ات را از دست ندهی. هر بار که خراب می شود به هر قیمتی تعمیرش می کنی تا با او ادامه دهی. اما حقیقت این است بعضی از خرابی ها قابل تعمیر نیست. یک روز می رسد که باید رهایش کنی تا تبدیل به یک مشکل بزرگ نشود، تا خاطرات خوبش خراب نشود. گاهی باید دل کند از چیزی که خراب شده است و امیدی به تعمیرش نیست. می خواهد یک رادیو باشد یا یک احساس ..."
✍#حسين_حائريان
✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅برای اون خانمی مینویسم گه احساس گناه دارن از اینکه همه مسائل اطرافیان رو برای شوهرشون تعریف میکنن
منم توی زندگیم همه چی رو بهش میگفتم
چون شوهرم با خانواده ام راحت بود. احساس راحتی و دوست داشتن دولت طرفه بود
بعد میدیدم اصلا شوهرم از خواهرهای خودش هیچی نمیگه هیچی هیچی
منم کم کم نگفتم
ولی مامانم هر وقت میرفتیم شهرستان پیششون تمام اتفاقاتی که این مدت برای خواهر و برادرهام افتاده بود تعریف میکرد
هر چی به مادرم میگفتم نگو میگفت حالا مگه چی میشه
واقعا مادرم دامادش رو مثل پسرش میدونست
شوهرم هم راز نگه دار بود
خلاصه گذشت تا بعد از 30 سال به خاطر بعضی مسائل اختلاف بین من و شوهرم افتاد و خونواده هم از من طرفداری کردن.
خدا اون روز رو برای کسی نخواد
تمام اون اتفاقات و حرفها همه درشت هاشو سوا کرد و کوبوند تو صورتم
این قدر گفت و گفت
هر موقع یادم میاد واقعا تمام بدنم میلرزه
نگین تو رو خدا
✅لطف میکنیدپیام من روداخل کانال بزاریدشایدکسی بتونه راهنماییم کنه.من یه دختر۳۹ساله هستم قیافم نمکیه به گفته خیلیا.اهل درس.محجبه خانوادم خوبن ازاری نداریم فقط یکی ازبرادرام عصبیه اونم زمانی که کسی بخاد اذیتش کنه.تابه این سن هرکی خاسته بیادخاستگاری فقط حرف بوده رفته ودیگه حتی منوندیدن.فقط یکباریه مادرودختراومدن که اوناهم رفتن.توکلم به خدازیاده راستش تاچندسال پیش زیادنگران نبودم اماالان فکرمیکنم طلسمی جادویی نمیدونم.کلی چله.توسل.دعاامانشده.اینطورنیستم که بشینم زانوی غم بغل بگیرم اماخب دوست دارم یه زندگی مستقل داشته باشم.ببخشیدطولانی شد.اگه کسی میتونه راهنماییم کنه ممنون
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
فاطمه جون میگه
توی تاریکی، برق آشپزخانه را روشن میکنم. توی کاسه سفالی کمی نخود خیس میکنم که فردا آبگوشت بپزم. یادم میافتد، قندان خالی است. قندان را هم از قند پر میکنم.
بهگمانم نسبت من با زندگی را همین خردهکارهای زنانهای میسازد که وقتهای زیادی بسکه همیشگیاند، در عین معجزهگریشان، زیادی ساده و بدیهی بهنظر میرسند.
این روزها که زمان را گم کردهام، خودم را گم کردهام، دلم را گم کردهام، ذکرهایم را گم کردهام و از همه مهمتر سلامتیام را گم کردهام، کمی خاکِ قند ته قندان و دوتا سنگریزه بین نخودها، گوشهٔ دامنم را که مدتهاست دیگر گلهای قشنگ تازهای ندارد، میگیرد و میکشاند به زندگی.
ساعت از یک نیمهشب گذشته بود که زنی در آشپزخانهٔ کوچکش با معجزهٔ چند نخود و خاک قند، احیایِ قلبی شد و به جریانِ زندگی برگشت!
از همهٔ قندانها و بستهٔ نخودهای پاکنشده ممنونـم!
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 شکوفه و افشین 🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#زندگی_عشقی_اعضا
سلام عزیزم منم میخام داستان زندگیمو بگم
از وقتی یادمه همیشه میگفتن شکوفه برا افشین هست افشین پسر عموی بزرگ منه که دو سال ازم بزرگتره به قول قدیمیا ناف برون کرده بودن
حالا هر وقت زن عموم به من میگفت نامزد افشین منم بهش میگفتم من افشینو دوس ندارم سیاهه گذشت و گذشت تا بزرگ شدیم اولین خاستگار که اومد ده یا ۱۲ سال ازم بزرگتر بود بابامم یه کلام گفت نه این نامزد پسر عموشه اون موقع دوم راهنمایی بودم ولی پسره اینقد عاشق من بود پا پس نکشید هر روز عروسشون میفرستاد سر راه سرویس مدرسه جلوی منو میگرفت در مورد این پسره حرف میزد و نامه میداد و شماره میداد ولی من نه خودم راضی بودم نه خانواده ام جوری شد که همه روستا از عشقش نسبت به من مطلع شدن همیشه جلو در مدرسه منتظر میموند تا زنگ خونه زده بشه منو ببینه منم از عمد راهمو عوض میکردم و راهمم طولانی میشد تا این پسره منو نبینه بازم تا میرسیدم سر کوچه تا اونم هست اگه خودش نبود بقیه با صدای بلند صداش میزدن خودشو میرسوند دیگه کم کم بقیه خاستگارا هم میومدن ولی من به هیچ کس راضی نبودم یه شب عموی بزرگم اومد با بابام حرف زد برا نامزدی من و پسر وسطیش که داداش بزرگتر افشین بود میگفت افشین خیلی بچه اس تا بخاد درس بخونه بره سربازی دیر میشه دخترتم خاستگار داره میخام خاستگاریش کنم برا محمد که هم درسشو خونده هم کار داره هم ماشین و اینا بابامم قبولکرد و ما نامزد شدیم پسره هم تا دید من نامزد کردم کشید کنار و رفت نامزدی کرد من خیلی از محمد خجالت میکشیدم ولی خب به مرور بهتر شدم و دابطه ما خیلی خوب شده بود ورد زبونا بودیم ولی بعد شش یا هفت ماه یه فیلم از من پخش کردن که کار خاصی هم نمیکردم فقط داشتم قالی میبافتم رو فیلمه هم زده بودن خداحافظی با عشق قدیمی من تا دیدم فهمیدم این کار پسرعموی بابامه که خاستگارم بود و جواب رد شنیده بعدش برام حرف درست کردن که با یه پسره دوسته اینقد همه چی بهم ریخت که که نامزدی ما بهم خورد شش ماه از هم بیخبر بودیم بخاطر این حرفا ۶ ماه نامزدی ما ول بود توی این شش ماه محمد تا پای خاستگاری رفت منم چندتا خاستگار خوب برام اومد ولی بابام راضی نشد تا دوباره داماد محمد اینا اومد پا در میونی و دوباره ما نامزد شدیم و بازم شد عشق من الانم یه پسر سه ساله ناز داریم.
درسته سختی زیاد کشیدیم ولی ارزششو داشت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
خودش رفت و جواب رو گرفت و باز کرد من پشت سرش ایستاده بودم زانو هام می لرزید ..مثبت بود ..
هر دو بی رمق روی صندلی کنار راهرو نشستیم ..همینطور که جواب دستش بود ..گفت : حالا چه خاکی تو سرمون بریزیم ؟ اگر مدعی شدن تو خونه ی ما این بلا سرش اومده چی میشه ؟ اصلا امیر من قبول کنم بابات رو می خوای چیکار کنی ؟ الان همه به تو شک می کنن ...
گفتم : غلط می کنن اون همه که میگی منو میشناسن می دونن اهل این کارا نیستم ...
گفت : خوب حواست رو جمع کن بوگو ببینم وقتی از آب گرفتی چطوری بود؟ گفتم : یعنی چی نمی فهمم ؛؛
گفت : روی بدنش زخمی؟ لباس پاره ای ؟
گفتم مامان جان شما که اونجا بودی ..من از قایق دادم به بابا و اونو گذاشتش توی بغل شما ..خودت که بهتر اونو دیدی ...
گفت : نه ..منم چیزی ندیدم ..فقط صورتش یکم حالت کبودی داشت که تا رسیدیم دکتر خوب شده بود ..
اصلا لباشو که عوض می کردمن ندیدم جای کبودی و زخم دیگه ای داشته باشه ....خوب دقیق بوگو ببینم چندم شهریور بود ؟
گفتم چهاردهم ...
گفت صبر کن حساب کنم ..تا چهاردهم مهر یک ماه ؛ تا آبان دوماه تا آذر سه ماه ..اینم پانزده روز میشه سه ماه و نیم ..
اگر دکتر زنان تایید کنه بچه تقریبا چند وقت داره دیگه کسی نمی تونه به تو شک کنه ..می برمش پیش دکتر زنان ...
و بلند شد و رفت پرس و جو کرد و برگشت و گفت : الان دکتر زنان نیست اما فردا صبح هست ..تو فعلا به کسی چیزی نگو تا من بهت بگم ...حالا خودتو مثل یک مرد جمع و جور کن باید به لاکو بگیم که حامله اس ...
تعجب می کنم چطوری خودش نفهمیده تا حالا ..بیچاره شوهرش ..
گفتم : چی میگی مامان ؟
شوهرش نداره اگر داشت الان زمین و زمان رو زیر و رو کرده بود اونو پیدا کنه ..نداره ...
مامان گفت : ای بگم خاک عالم به سر من کنن؛؛ بچه ی منو ببین ؛ خوش خیال ؛ دروغه ؟ ..خوب احمق اگر نداشته باشه که بدتره ..یعنی تخم حرام ..اینو می فهمی ؟ حالا اینطوری خودشو زده به مظلومی ..حتما آتش پاره ای بوده توی تهران ...خدا کنه شوهر داشته باشه ...
و راه افتاد طرف اتاقی که لاکو رو خوابونده بودن ..بازوشو گرفتم و گفتم : مامان بزار من بهش بگم ..یا اگر شما میگی تو رو خدا جون امید قسمت میدم بد جور نگو یک طوری که اذیت نشه ..اون طفلک حالش خوب نیست رحم کن ...گفت : تو کی دیدی من آدم بی رحمی باشم ؟منو اینطوری شناختی ؟ دستت درد نکنه امیر آقا خوب مزد منو کف دستم گذاشتی ....
لاکو بیدار شده بود و تا ما رو دید سرشو کمی بلند کرد و گفت : مامان چرا اومدین ..سرمم داره تموم میشه ..چیزی نمونده ...مامان گفت : فدا بشم دختر جان حالت بهتره ؟ چی به روز تو اومده ؟ گفت : خوبم ..شب چله ی شما رو خراب کردم ..گفت : ای بابا , تو خوب بشی از این شب چله ها زیاد میاد ..حالا هم دیر نشده ..شب درازه ...لاکو گفت : امیر اصلا بگو بیان سرم رو بکشن بریم خونه ؛ حالم خوبه ...مامان گفت : نه من نمی زارم ..وقتی بهت میگم خوب غذا بخور برای همین چیزاس ...تو آروم باش من باید با تو حرف بزنم ..امیر تو برو بیرون ...
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅سلام یاس نازنینم.شیرینم.خواستم تجربه امو راجع به اختلاف سنی زوجین بگم.بستگی به آدمش داره.ولی پدر و مادر دوستم نزدیک ۱۷سال #اختلاف_سنی دارن.الان پدرش ۶۰سالشه مادرش تازه وارد چهل و خورده ای شده پر شور و اهل گشت و گذار و رفت و امد و پدرش از خونه بیرون نمیره همیشه دعوا دارن پدرش نق و نوق و غرمیزنه ولی مادرش اجتماعی و پر شر و شور.مادرش همیشه از وقتی یادمه از اختلاف سنی زیاد میناله و هرکس دختر کم سن و سال به مرد سن بالا بده انگار آب داغ ریختن روسر مادر دوستم.همیشه نصیحتش به جوونا و مادرا اینه که دختراتونو یازود شوهر ندین یا با اختلاف سنی زیاد ندین.خواستم این تجربه رو بهتون بگم که خودم تا اینجای زندگیشون شاهدم اصلا موفق نیستن.
✅یاس خانم من یه خاستگار دارم ۳۱سالشونه وایشون هیچی ندارن جز یه کار
ومیگن من میخوام ازدواج کنم بازنم پس انداز کنیم خونه ماشین هرچی خواستی میخرم
اما من بین دوراهی گیر کردم نمیدونم چی جوابشون بدم
میشه بگید چیکار کنم ممنون🌷🙏
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_5767148314017402843.mp3
4.15M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🍁ده راهکار برای جذب انرژی مثبت:
🍁روز خود را با دعا، نیایش و شکرگذاری شروع کن
🍁همان طور با دیگران رفتار کن که دلت می خواهد با تو رفتار شود
🍁در هر وضعیتی سعی کن بیشتر جنبه های مثبت را ببینی
🍁از کنترل کردن همه چیز دست بردار
🍁زندگی پر از صلح و صفا را تجسم کن
🍁نگران آینده نباش، تنها برنامه ریزی کن و به خدا توکل کن
🍁از دلخوری دست بردار
🍁اوقاتی را در طبیعت سپری کن
🍁در مقابل دیگران جبهه نگیر
🍁آرامش را در وجودت احساس کن
#رادیو_انرژی😊🌱
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
باران.....
گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
سلام یاس عزیزم بازم مزاحمت شدم وقتی نمیتونم با کسی درد و دل کنم اینجا مزاحم شماها میشم در مورد دخترم و باباش کمک میخواستم اصلا همو نمیفهمن این وسط همه تقصیرا سر من میوفته اون میگه تو خوب تربیتش نکردی اینم میگه از اول با همه چی ساختی عادت کرده دخترم تنها بچمون هست 😔 البته از بعد از دست دادن پسرم 🖤 ۱۵ سالشه باباش ۴۵ سالشه یه فرد تودار و درون گرا باهاش حرف نزنی صداشم درنمیاد فقط در حد چایی بیار شام حاضره و اینا دختر یه نوجوان و تقریبا یه بچه با خواسته های زیاد مثلاً امسال تیر ماه یه دو سه روز گردش رفتیم خوبم بود بهش خوش گذشته بود الان همش اطرافیان رو مثال میزنه که مسافرت رفتن باید مام بریم این یه نمونه هست باباش زیاد اهل رفت و آمد با خونه اقوام نیست بخصوص خانواده من هر چند وقت یه بار سر این موضوع جر و بحث داریم تا این هفته آخر که دعوت خواهرم از طرف باباش رد شده تقریبا یه هفتس خونمون قهر و بی محلی بینمون هست .من خودمم با همسر حرف نمیزنم ولی بیشتر برا رابطه دختر و پدر ناراحتم نمیدونم این محبت پدر رو چطوری باید براش پر کنم تقریبا هر کاری از دستم بر بیاید براش میکنم ولی دیگه خسته شدم اصلا حرف زدن با همسر رو پیشنهاد ندید که همه جوره براش توضیح میدم تا تهش که بچه میره از بیرون محبت جنس مخالف رو پیدا میکنه و اینا ولی تاثیر نداره هر دوتاشون سر جای خود خوبن ولی باهم نمیسازن این دیگه خستم کرده بریدم بینشون گیر کردم ترو خدا کمکی راه حلی اگه دارید ازم دریغ نکنید خود ب خود زنگیمون غم و غصه داره
به نظر من مرگ و مردن خیلی بهتر از این مدل زندگی کردن هست از دست دادن فقط با مرگ نیست گاهی وقتا زنده هستیم ها ولی هم دیگه رو کشتیم و از دست دادیم
#مامان ائلیار قهرمان
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال حافظ... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🏛 فال حافظ روزانه 🏛
💖چهارشنبه 22 شهریور 1402💖
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #فروردین :
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
💎تعبیر:
از اینکه دوستانتان از زحماتی که شما برایشان کشیدید، چنانکه باید قدردان نبوده اند، ناراحت هستی. اگر کاری را برای رضای خداوند انجام داده ای پس چرا دیگر شکایت می کنی. خداوند مزد تو را می دهد.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #اردیبهشت :
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
💎تعبیر:
درد دل تو و فریادها و آه های جگر سوزت درمان ندارد. هر چه می کشی از آشنایان است .حاضری حتی برای رسیدن به مقصود جانت را هم فدا کنی. با گریه و زاری نیز مشکلت حل نمی شود.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #خرداد :
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش
به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
💎تعبیر:
دل در گرو کسی یا چیزی بستهاید. هدفتان تماماً همان است. از هیچ کار و تلاش و هزینه ای برای رسیدن به آن هدف دریغ نمی کنید. با این همه تلاش و پشتکار قطعاً به هدفتان خواهید رسید.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #تیر :
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
💎تعبیر:
هر کسی که شما را برای اولین بار میبیند پی به خوش قلبی و ساده دلی شما می برد. چون باطنی خوب دارید فکر می کنید همه مثل شما میباشند. پس مواظب باشید از شما سوءاستفاده نکنند، کمی زرنگتر باشید. خوددار باشید. برای هر کسی دلسوزی نکنید که هر کسی شایستهی دلسوزی نیست.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #مرداد :
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
ساحت کون و مکان عرصه ميدان تو باد
نه به تنها حيوانات و نباتات و جماد
هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد
💎تعبیر:
شما پیشرفت زیادی میکنید. با حسن خلقی که دارید همه به شما علاقهمند هستند. از خوبی و مهربانی دست بر ندار که راز موفقیت شما در همین خصلت است.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #شهریور :
دل من در هوای روی فرخ
بود آشفته همچون موی فرخ
دوتا شد قامتم همچون کمانی
ز غم پیوسته چون ابروی فرخ
💎تعبـیر:
آنقدر در حال و هوای یار به وصال فکر کرده ای که زندگی را فراموش کرده و تمام سختی ها را به جان خریده ای. دل دیده ات را با گریه به تاراج داده دیگر اشکی باقی نمانده است. هر چه مقدر و قسمت باشد همان می شود. امیدت را هیچ وقت از دست نده چون خداوند ارحم و الراحمین است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال حافظ... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #مهر :
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد
💎تعبیر:
تقاضای خویش را بلند بگو تا شاید کسی حرفهایت را بشنود و یا اینکه شکار به دام تو بیفتد یعنی اینکه به مقصد برسی. پس آن روز بسیار نزدیک است و تو به بلندترین جای خوشبختی و مقام دست پیدا میکنی.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #آبان :
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
💎تعبیر:
دنیا پستی و بلندی های زیادی دارد. گاهی خوب و گاهی بد، گاهی خزان و گاهی بهار در هر صورت تو فقط به دوستی ها بیاندیش تا التیام دل بی قرار دیگران باشی. بدون دوست خود را تهی میدانی از خدا میخواهی همین چند صباحی را که زنده هستی همواره در کنار دوست باشی .
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #آذر :
روشنی طلعت تو ماه ندارد
پيش تو گل رونق گياه ندارد
گوشه ابروی توست منزل جانم
خوشتر از اين گوشه پادشاه ندارد
💎تعبیر:
بسیار انسان خوش شانسی هستید. هر کجا میروید بقیه کنار میکشند چون موفقیت تان در آنجا حتمی است. کاری را که انجام میدهید از دست هیچکس بر نمیآید و این به خاطر ذوق و سلیقه ی خودتان است. مواظب باشید راه خطا نروید چون دشمنان میخواهند شما را خراب کنند.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #دی :
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد
💎تعبیر:
سر در گم شدهاید، طلب کمک میکنید. انتظار کرم و بخشش دارید در حالی که کسی به شما کمک نمیکند. خودتان همت داشته و از علم و دانایی خودتان استفاده کنید. در این راه عنایت خداوند شامل حال شماست و نتیجه همت و تلاشهایتان را خواهید دید.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #بهمن :
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد
💎تعبیر:
امیدوار باش. ناامیدی علامت نرسیدن است. با فرد سنگدلی رو به رو هستی که هرچه میکنی نمیتوانی دلش را به دست آوری و به همین دلیل بسیار غصه میخوری. اطرافیان تو هم از غصهی تو غصه می خورند خوددار باش و امیدوار.
🕊♥️ فال حافظ امروز متولدین #اسفند :
دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد
💎تعبیر:
از اینکه مژده ی رسیدن به مقصود را به تو دادهاند مغرور نشو . مالت را بیخود به کسی نبخش و در راه درست خرج کن . کمی خوددار باش. به دست آوردن هر چند آسان نیست ولی نگه داشتن آن سخت تر میباشد.
🍃🍃🍃🍃🍂🍃