eitaa logo
مۭــڶــګــا мαłeκα🪐
53 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
504 ویدیو
30 فایل
مۭــڶــګــا мαłeκα🪐 بسم‌اللھ‌ِ‌الذی‌خلق‌ حُسین''؏'':)! ما‌نسلی‌هَستیم. که‌ازخیابان‌های‌خرابه‌سوریه تاکوچه‌خیابان‌های‌مشهد برای‌حفاظت‌ازعَقیدِمان‌میجنگیم:)🪐♥️ =:) @Rememberthat میشنویم :))) https://harfeto.timefriend.net/16662462617883
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 اولین‌ومهمترین‌چیزۍڪہ‌مارا ازامام‌زمان دور مےڪند 💔ماست. . . ومهمترین‌چیزےڪہ‌فرج‌حضرت‌‌را جلو 🌱مےاندازدترڪ‌گناه است. . . بہ‌قول‌استادرائفۍپور مشڪل‌خودماییم💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ˹➜˼@Malekab💗
تا منو دید ایستاد.خیلی خوشحال بودم، چشم ازش نمیگرفتم.وحید هم فقط به من نگاه میکرد.بعد مدتی گفتم: _سلام..️☺ خندید و گفت: _سلام.😍 تو دستش گل بود.چهره ش خسته بود. چشمهاش قرمز بود ولی باز هم مهربان بود.گفت: _از خواب و استراحتم میزدم تا زودتر کارمو تموم کنم که چند ساعت زودتر ببینمت. پانزده روز به عروسی مونده بود.... همه کارها رو انجام داده بودیم.خونه مون آماده بود.تالار و آرایشگاه رزرو شده بود.کارت عروسی هم آماده بود. وحید گفت: _بهم مأموریت دادن.هرچی اصرار کردم که پانزده روز دیگه عروسیمه قبول نکردن.😢 گفتم: _چند روزه باید بری؟😳 -سه روزه خب برمیگردی دیگه.️☺ از حرفم تعجب کرد.خیلی جا خورد.انتظار نداشت اینقدر راحت😳😟 قبول کنم. وحید رفت مأموریت و برگشت.... همه برای عروسی تکاپو داشتن. روز عروسی رسیدگفتم: ✨خدایا خودت میدونی ما هر کاری کردیم تا مجلسمون نداشته باشه.خودت کمک کن جشن اول زندگی ما با تیره نشه.💞💖✨ قبل از اینکه آرایشگر شروع کنه گرفتم که بتونم نمازمو اول وقت بخونم.💖✨ لباس عروسم خیلی زیبا بود.یه کت مخصوص هم براش سفارش دادم که پوشیده هم باشه..
_مهمترین فرد زندگیت خدائه یا وحید؟😈 بالبخند نگاهش کردم و گفتم: _بهار الان دیگه سؤال نداره، شیطنت داره.☝ لبخندی زد که یعنی مچمو گرفتی.☺️به چشمهاش نگاه کردم و جدی گفتم: _مهمترین فرد زندگی من . رو هم چون خداست دوست دارم.وگرنه وحید با تمام خصوصیات اخالقی و ظاهری خوبی که داره اگه خدا نداشته باشه من عاشقش نمیشم.🙂☝️ -چرا وقتی فهمیدی من و وحید ازدواج کردیم ناراحت نشدی؟😕 بالبخند نگاهش کردم. -اولش ناراحت شدم... مکث کردم و بعد گفتم: _هیچ وقت از وحید نپرسیدم چرا اینکارو کردی.ولی چون میشناسمش میدونم چرا اینکارو کرده. خوشایندش نبوده.احتمال داده گناهی مرتکب بشه،هر چند کوچیک، مثال حتی وحید بخاطر منافعی که یقینا مجبور شده تو محیطی باشه که نگاه،ترجیح داده با تو محرم بشه که انجام نده.☝ «چرااا -خب میتونسته تو اون فضا نباشه. -گفتم که حتما بوده. -میتونسته نگاه نکنه. -بعضی گناه ها .️☝ ولی عمدا خلاف چیزی که برات مهمه رفتار کنه. یعنی برات مهم نیست شوهرت بهت خیانت کرده😏 تو رابطه ی من و وحید خیانت یعنی اینکه چیزی برات مهم باشه،طرف مقابلت هم بدونه برات مهمه مهمه.اگه میکرد کرده بود.اینکه هر کاری،هر چند خلاف میلش، که مطمئنم خلاف میلش بوده، انجام داده تا به چیزی که برای منم مهمه خیانت نکنه،برام ارزش داره.من کاری با مردهای الهوس ندارم.من درمورد وحید خودم حرف میزنم..اتفاقا بعد اون قضیه وحید برای من