eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
758 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 یڪبار سعید خیلے از بچہ‌ها کار کشید... دستہ بود شب برایش جشن پتو گرفتند... حسابے کتکش زدند من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا شاید کمے کمتر کتک بخورد..!😕 سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے آن جشن پتو ، نیم‌ساعت قبل از وقت صبح، گفت... همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😄 بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچہ‌ها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت: اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟🤔 گفتند : ما خواندیم..!✋🏻 گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟😳 گفتند : سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برایِ شب اذان گفتم نہ نماز صبح☀️ @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور در مقابل اینا بدون اسلحه باید باشی؟! تصاویر جدید از تخریب اموال عمومی توسط اغتشاشگران باید تاجزاده رو با اینا روبرو میکردن تا ببینم بدون اسلحه چطور میخواد بهاشون صحبت کنه😏 @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحیم پور ازغدی و دوگانه ها وتناقضات روحانی🤔 دروغگویان لیبرال کدخدا باور اشرافی و بی تدبیر 😡 @fatemiioon110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های بسیار جالب و قابل تأمل حاج حسین یکتا 👌🏼
تکراری بامزه یک ايراني در امریکا برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند بایک تابلو به این مضمون: "درمان بیماری شما با 50 دلار. در صورت عدم موفقیت 100 دلار💵 پرداخت می شود." یک دکتر آمریکایی برای مسخره کردن او و کسب 100 دلار به آنجا می رود و می گوید: من حس ذائقه خود را از دست داده ام ؛ ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر دارو را می چشد اما آن را تف می کند و می گوید این دارو نیست که گازوییل است! ایرانیه می گه شما درمان شدید! چون طعم گازوییل را حس کردید و 50 دلار می گیرد. چند روز بعد دکتر آمریکایی برای انتقام بر می گردد و می گوید که حافظه اش را از دست داده است. ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر اعتراض می کند که این دارو که مربوط به ذائقه بود! و ایرانیه می گوید شما حافظه خود را به دست آوردید و درمان شدید !!!! و 50 دلار می گیرد. به عنوان آخرین تلاش دکترچند روز بعد مراجعه می کند و می گوید که بینایی خود را از دست داده است. ایرانیه می گه متاسفانه نمی توانم شما را درمان کنم، این 100 دلاری را بگیرید! اما دکتر اعتراض می کند که این یک50دلاری است. ایرانیه می گوید شما درمان شدید و 50دلار دیگر می گیرد. ايرانيه میزنه رو شونه دکتر آمریکایی و میگه : هيچوقت ایرانی هارو دست كم نگير اینو به اون ترامپ هم بگو 😂😂😂 @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خون ریخته شده،باید محاکمه شوید واکنش صریح استاد حسن عباسی به حوادث اخیر کشور:همیه سیاست هایی که علیه آن حرف زدن را دارن احیا میکنند! زنگنه گفت ما ژنرال هستیم! گروهبان ها برن کنار! روحانی گفت اونچنان رونق ایجاد میکنم که نیاز به 45 هزار نباشه! @fatemiioon110
أین الفاطمیون؟!! 🎉🎊جشن میلاد سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🎊🎉 مکان: میدان رهبر، خ زهدی، خ بهارآزادی، خ انقلاب شمالی، کوچه میناب، پلاک پرچم فاطمیون زمان: ۱۰ آذر ماه، ساعت ۱۵ @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بزرگترم از این بچه حرف بشنوم؟ ____________________________ نشانی ما در نرم افزارهای ایرانی: 🌐@heiatclip1 اگر مایل به دریافت صوت کامل سخنرانی ها هستید به نشانی زیر مراجعه کنید: 🌐@fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا مانند حضرت علی(ع) با اختلاس ها برخورد نمی کند؟🔺دکتر حسن عباسی @fatemiioon110
🚫خرید گران ممنوع! 🛍️ رهبرانقلاب: دخترخانم‌هایی که می خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و ، توی این دکان‌های گران‌قیمت در محلات گران قیمت شهر اصلاً پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کار ها می کنند. ١٣٧٢/٣/١٩ 🔴 @fatemiioon110
❌می‌گویند در غرب، هست!! غربی‌ها حامی بیان هستند! ✅ اما نمی‌گویند چرا هر دهانی را که علیه حرف بزند، بی محابا می بندند ... از فضای حقیقی تا تا تا و یوتیوب، جرات دارید علیه اسرائیل سخن بگویید!! هزاران اکانت و پست افشاگرانه از جنایات اسرائیل، بایکوت و مسدود شده اند. مطلق ، است؟!🙄 بعید نیست همین پست هم بخاطر استفاده از هشتگ یا حذف کنند!! @fatemiioon110
🔅کراماتی از حضرت عبد العظیم حسنی هفته چهلم از منبع موثّقی نقل است یکی از تّجار بازار تهران را مشکلی پیش آمد، روزی با یکی از همکارانش مشکل خود را در میان گذاشت، همکار او گفت برای حلّ گرفتاری خود به حضرت عبد العظیم علیه السّلام متوسّل شو، وی گفت به آن حضرت نیز متوسّل گردیدم و مشکل برطرف نشد، همکار او گفت مشکل توسّط حضرت عبد العظیم علیه السّلام  حلّ شدنی است؛ ولی تو با اخلاص متوسّل نگردیده ای. حال بنشین تا سرگذشت خود را که تا کنون برای کسی نگفته ام برایت باز گو نمایم. من سال های گذشته ورشکسته شدم، بطوری که جهت معاش روزانه خود با تنگنا روبرو گردیدم و تصمیم گرفتم جهت رفع گرفتاری به حضرت عبد العظیم علیه السّلام متوسّل شوم، برای این کار نذر کردم چهل هفته پی در پی سحر پنج شنبه پیاده به زیارت آن حضرت بروم، 39 هفته سپری شد، هفته چهلم فرارسید که مواجه با زمستان بود و روز چهارشنبه بعد از ظهر برف شدیدی باریدن گرفت، غروب که به منزل رسیدم برف تبدیل به کولاک شده بود و زمین تا زانوهایم پر از برف بود، عیالم که از قضیه با خبر بود پرسید مگر امشب به زیارت نمی روی، آخر هفته است، گفتم در این برف و بوران خود آقا هم راضی نیست، انشا ا... هفته دیگر. آن شب زود به خواب رفتم، در عالم رویا دیدم بر روی ریل ماشین دودی به طرف شهر ری می روم، به مقبره شیخ صدوق (ره) رسیدم آنجا وضو گرفته و دو رکعت نماز خواندم و به سمت حرم حضرت عبد العظیم علیه السّلام حرکت کردم، از خواب برخواستم شب از نیمه گذشته بود تصمیم خود را گرفته آماده حرکت شدم، عیالم گفت: چطور شد سر شب نرفتی و حالا که نیمه شب است و برف هم شدید تر شده! خواب را تعریف نموده و گفتم باید بروم حتیّ اگر به قیمت جانم باشد. به راه افتادم مسیر حرکتم همان بود که در خواب دیدم روی ریل ماشین دودی، بعد ها به این نکته رسیدم که آن شب تنها راه رسیدن به شهر ری خط آهن بوده و الا رسیدن به حرم حضرت عبد العظیم علیه السّلام میسر نبود. راه را برروی ریل ادامه دادم تا به ابن باویه رسیدم، به تأسیّ از صحنه خواب وضو گرفتم دو رکعت نماز خواندم و بی درنگ به سمت حضرت عبد العظیم علیه السّلام حرکت کردم به حرم که رسیدم درب ها را تازه گشوده بودند و زمانی تا اذان صبح مانده بود، سرما و خستگی راه رمقم را گرفته و در گوشه حرم از هوش رفتم، در عالم خواب آقا سیّد الکریم علیه السّلام را دیدم کنار صندوق ایستاده، روی مبارک خود را به سمت من کرد و پرسید، چه مشکلی پریشانت ساخته؟ قصّه خود را عرض کردم دست به میان شال کمرش برد و دستمال گره زده ای را به کف دستم نهاد و فرمود این را سرمایه کسب حلال کن انشا ا... مشکلت حلّ شود دستمال را گرفتم به یکباره همه چیز محو شد. صدای موذن مرا از خواب بیدار کرد. و تنها چیزی که از آن رؤیا باقی مانده بود دستمال گره زده در دستم بود، باز کردم دوازده عدد سکّه یک قرانی داخل آن بود برخواستم وضو گرفتم نماز صبح را بجا آورده، با خوشحالی به سمت تهران براه افتادم. آن دوازده سکّه را به این کسب زدم و به سرنوشتی که توشاهد آن هستی رسیدم. منبع: سایت رسمی حوزه @fatemiioon110
و مضر در یک قاب روز بزرگداشت گرامی باد. @fatemiioon110
💥قسمت هشتم💥 💢خاطراتی از شهید حججی💢 خانه اش ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖 یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز. گفتم: "ای والله آقا . عجب کار توپی کرده ای."😜 لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻 ☜✧✧✧✧✧✧ خیلی زهرایم را ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.😌 اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود .😇 بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞 از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍 هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇 دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻 ~~~~~~~~~~~~~ حساس بود روی صبح هایش. اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز و پکر بود.😞 بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، و و میخواند.😔 هر سه اش را. برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد. میخواست چشمانش نشود و خوابش نبرد. میخواست بتواند دعاهایش را و با بخواند..😌👌🏻 . 💝زندگینامه 💝 💥قسمت نهم💥 دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد. بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای ، دست و بالم بسته میشه. "😉 با این وجود، یکبار پیشنهاد رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."😌 این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد. افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه. 😍 در به در دنبال بود.😇💚 . °°°°°°°°° سپاه قبولش نمی کرد.😢 بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."😐 برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.😮 خیلی این طرف و آن طرف رفت. آخرش هر جور بود درستش کرد.😍💪🏻 این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"😩 آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.🤗 آخر سر قبولش کردند.😇🤗 خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت.😇 رفته بودم سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."😍😎 . :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: برای گذراندن دوره ای از طرف سپاه رفته بودیم . تا دم ظهر کلاس بودیم. بعد از ظهر که میشد، دیگر محسن رو نمی دیدم. بر میداشت و میرفت حرم تا فرداش.😳😮 یکبار بهش گفتم: "محسن. اینهمه ساعت توی حرم چیکار میکنی؟ شامت چی؟ استراحتت چی؟"🤨 راه گلویش را گرفت. گفت: "وقتی برگشتیم حسرت این روزها رو میخوریم. روزهایی که پیش علی بن موسی الرضا علیه السلام بودیم و خوب نکردیم. "😢 فرداش قبل نماز صبح رفتم حرم. توی یکی از رواق ها یکدفعه چشمم بهش افتاد.🤔 گوشه ای برای خودش نشسته بود و با گردنی کج داشت زیارت میخواند. 😇 ایستادم و نگاهش کردم. چند دقیقه بعد بلند شد و مشغول شد به . مثل باران توی قنوت نماز شبش می ریخت.😭😢 آنروز وقتی برگشتم محل اسکان، رفتم پیشش نشستم. سر صحبت زیارت و امام رضا علیه السلام را باهاش باز کردم.🙄 عجیبی داشت. بهم گفت: "از امام رضا فقط یه چیزی رو خواستم. اونهم اینکه تو راه امام حسین علیه السلام و مثل امام حسین علیه السلام شهید بشم."😌 بهش گفتم: "محسن خیلی سخته آدم مثل امام حسین علیه السلام شهید بشه. خیلی زجر آوره!" گفت: " به خود امام رضا علیه السلام قسم که من حاضرم. خیلی لذت آوره!"😍👌🏻🤗 @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا رهبری به دولت و مجلس اجازه افزایش قیمت بنزین را دادند؟! 👈 پاسخ این پرسش که این روزها زیاد هم مطرح می‌شود را از زبان دکتر #سعید_جلیلی بشنوید. 🆘 @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"اشواق حجی"، دختر ایزدی، رو در روی متجاوز داعشی و کسی که در تمام زمان اسارت دختر در چنگال داعش، متعرض وی شده بود، قرار گرفت. زمانی دختر اسیر او بود اما اکنون او اسیر لباس زرد زندان های عراق است. خطاب به اسیر داعشب: تو زندگی مرا نابود کردی.. زمانی که 14 سال بیشتر نداشتم به من تعرض کردی، بدترین ظلم ها را در حقم روا داشتی. من جای دختر تو بودم، رؤیاهایم را دزدیدی؛ امروز نوبت توست که مکافات آنهمه ظلم را ببینی اشواق از شدت تالم از هوش میرود! این صحنه‌ها را باید آن اغتشاشگرانی ببینند که قصد سوریه‌سازی ایران را داشتند و طی دو روز هزاران اماکن عمومی را به آتش کشیدند @fatemiioon110
💠 انسان فطرتا علاقه دارد کارش نتیجه داشته باشد ؛ خصوصاً اگر از #جان برای کاری مایه گذاشته باشد. 💠 شهدا که مهمترین دغدغه هایشان را در وصیتنامه هایشان می نوشتند و بیش از هر کسی نگران حفظ آرمان و اثر جانفشانی هایشان بودند ، 🔺چرا به طور میانگین در هر وصیتنامه ، ۴ مرتبه بر#تبعیت_از_رهبری_و_ولایت_فقیه تأکید کرده اند؟ 👌👌👌👌 @fatemiioon110
✍ اینها رو ڪه مےنویسم بده نیـروها تهیہ ڪنند...، بعد بیان برای اعزام بہ #جبهہ_فرهنـگی ! ۱⇦ توڪـل ۲⇦ توسـل ۳⇦ غـیـرت ۴⇦ تهذیـب نفـس ۵⇦ فرمایشـات آقـا ۶⇦و از همه مهمتر ... اخـلاص ! 🌷#شهید_عباس_دانشگر🌷 @fatemiioon110
📚خواندن مطالب مستهجن 💠 سؤال: آیا #دیدن_عکس، #فیلم و خواندن #داستان_های_مستهجن و تحریک آمیز در فضای مجازی، حرام است؟ ✅ جواب: از این گونه امور که #مفسده دارد، باید اجتناب شود. #دیدن_فیلم_مستهجن #مشاهده_عکس_مستهجن 🆔 @fatemiioon110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واقعاً «کار خودشونه»⁉️ 🔻در کلیپی ۳۰ ثانیه‌ای که بی‌بی‌سی و شبکه منافقین به اسم معالی‌آباد شیراز منتشر کرده‌اند تا اینگونه وانمود کنند که آشوب‌ها کار نیروهای امنیتی کشور بوده است!، حداقل ۳ سوتی جالب‌توجه به چشم می‌خورد: ⬅️ ۱- استفاده پلیس امنیتی از تفنگ بازی پینت‌بال! 😁 ⬅️ ۲- استفاده از بیسیم قدیمی و بزرگ که فقط در بیابانها استفاده می‌شود،‌ نه در شهرها که کاملاً تحت پوشش فرستنده‌ها و گیرنده‌های قوی است. 😉 ⬅️ ۳- و از همه تابلوتر کوله‌پشتی نیروی امنیتی سوم! 😄 پس در : ⚠️ #فضای_مجازی ⚠️ #بدون_تحقیق ⚠️ #باور_نکنیم #دشمن_را_بشناسیم #بیداری_ملت @fatemiioon110
سلام اینم سفارش اعضای کانال که سبک دیروز رو خواسته بودن، چون این سبک توی فضای مجازی نیست و خود خانم اسدیان سازنده‌اش هستن توی کانال می‌ذاریم. و البته نشانی کانال اشعار خانم اسدیان که به مرور زمان اشعار و سبک‌هاشون رو توش قرار میدن هم زیر سبک قید شده... تقدیم به شما👇👇👇 یاعلی!...
ای نوه‌ی امام حسن سلطان ری، آقای من پناه تهرانی و تکیه‌گاه تهرانی شما آقای تهران فرستاده حضرت زهرا شما رو برای تهران اگر که کربلا دوره شمایی کربلای تهران یاحضرت عبدالعظیم یا سیدالکریم ای نوه‌ی امام حسن سلطان ری آقای من نواده‌ی امام حسن بوی حسین داری شبهای جمعه کل تهران می‌شه سمت شهر ری جاری از علما و صلحا گرفته که پاکن تا گنده لاتا قدیمی که خیلی بی باکن هزار تا طیب پای زائرای تو خاکن یاحضرت عبدالعظیم یا سیدالکریم ای نوه‌ی امام حسن سلطان ری آقای من پناه فتنه‌های آخرالزمان اهل تهرانی تو چندمین قاصد مادرم به ایرانی کریمی و ابن کریم بن کریم بن حسن جانی یا یا ای نوه‌ی امام حسن سلطان ری آقای من @dafaresher110
این شعر مربوط به خانم اسدیان نیست👇 ما را شکست بیش و کم ِ آخرالزمان عاصی شدیم از ستم ِ آخرالزمان گم کرده ایم بی تو عجب راهِ راست را در انحنایِ پیچ و خم ِ آخرالزمان دلتنگ و خسته ایم از آشوب های شهر از فتنه های دم به دم ِ آخرالزمان تدبیرِ گرگ ها نفس گله را گرفت تیز و بُرنده شد قلم ِ آخرالزمان سختی کشیده ایم ولی بر زمین نخورد از دست هایمان علَم ِ آخرالزمان تنها به شوقِ دیدن تو صبر می کنیم در زیرِ آخرین قدم ِ آخرالزمان جا دارد از لبان تو یکروز بشنویم صدها درود بر عجم ِ آخرالزمان «یا أیهاالعزیز» بیا و ظهور کن برگرد ای أبالکرم ِ آخرالزمان ای عشقِ هاشمی نسب ای منجیِ جوان ما را که پیر کرد غم ِ آخرالزمان! @fatemiioon110