eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت دوم): #امام_زمان ﷻ ...گفتم: حاج عبد الرحمن، متاسفانه آب نیست. تا این حرف
(قسمت سوم): 💥ناگهان یک ماشین کوچک سیاه رنگ که به آن فورد آلمانی می گفتند از طرف کربلا پیدا شد با زحمت زیاد عبا را از روی سر حرکت دادم، خدا شاهد است که گویا این گرداندن عبا، فرمان آن ماشینی بود که دور زد و آمد به طرف ما. یک نفر جلوی ماشین نشسته بود و شال سبز، چفیه ولباس سفیدی داشت، ابروهایش به هم پیوسته،دندان هایش با فاصله چون دانه های مروارید چیده شده بود و درست در سمت راست صورتش خال سیاه صورت نورانی اش را زینت داده و حدود سی الی چهل ساله می نمود. با دیدن این شخص تمام ناراحتی ها فراموش شد و محو تماشای آن قیافه رحمانی و آن جلوه ی نورانی شده بودم. ✨💫✨ آن شخص با زبان فارسی فرمود: سید علی، فرزند سید محمود شاهرودی چه کار داری؟ عرض کردم: حاج عبد الرحمان مرده و حاج موسی هم در شرف مرگ است. آن آقا دستور فرمودند: جنازه حاج عبد الرحمان را بیاورید. من و راننده رفتیم و او را آوردیم و در قسمت عقب ماشین خواباندیم و بعد دو نفری حاج موسی را در ماشین نشاندیم و به امر آقا که فرمودند: شما هم سوار شوید. من هم سوار شدم و ماشین حرکت کرد. آن آقا با روی باز و لبخند زنان با کمال رأفت و مهربانی فرمودند: این پنج عدد آبنبات را بگیر، نفری یکی شماها و یکی به پدرت آقا سید محمود و یک دانه هم به مادرت زهرا بده و سلام مرا به پدرت آقا سید محمود شاهرودی برسان... 🔺ادامه دارد. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زخم هایت یک طرف، زخم سر تو یک طرف بغض نامت لشگری راابن ملجم کرده است🖤 ⁸محرم @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61 ☑️ در روز هشتم محرم امام حسین علیه ‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏ السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند. 💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. 🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏آورد. 💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه ‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. 📚منبع مقتل الحسین خوارزمی👆 ✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه ‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟' 🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟ ♨️عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. 🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه ‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🌺امام علیه ‏السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. 🌙شب هنگام امام حسین علیه‏ السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. 🌹 امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏ اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. 🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه ‏السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. 🔥یك بار گفت: مي‏ترسم خانه ‏ام را خراب كنند! امام علیه‏ السلام فرمود: من خانه‏ ات را مي‏سازم. 🔥ابن سعد گفت: مي‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. 🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. 🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود: تو را چه مي‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. ✨ به خدا سوگند! من مي‏دانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. 💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه ‏السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي‏گردم یا به مملكت دیگری مي‏روم. ♨️ عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند... 📒کشف الغمه،ج2،ص47 📘بحارالانوار،ج44،ص388 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت علي بن الحسين (عليه السلام) معروف به علی اکبر و کنیه ایشان «ابوالحسن» است [1] مادر ایشان حضرت لیلا و پدر ليلا، «ابي مرّة» بوده که او خود پسر «عروة بن مسعود ثقفي» از بزرگان تاریخ اسلام است.[2] ، وی در حادثه کربلا حدود بيست و هفت سال داشت.[3] البته در کتب تاریخی هجده و یا بيست و پنج سال و سن های دیگر نیز ذکر شده [4] اما از اینکه ایشان از برادرش امام زین العابدین(علیه السلام) بزرگتر است شکی نیست، روایتی از امام زین العابدین(علیه السلام) نیز نقل شده كه دلالت دارد بر این كه وی از جهت سن كوچك تر از حضرت علی اكبر(علیه السلام) بود.[5] وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیكَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. [6] بعد از شهادت اصحاب ایشان از پدرش اجازه میدان خواست. حضرت بلافاصله به او اجازه‏ داد. سپس نگاهى مأيوسانه به او كرد و چشمان خودرا به زير افكند و اشک ريخت، سپس فرمود: «اللهم اشهد أنّه قد برز الیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک و کنّا اذا اشتقنا إلى نبیّک نظرنا إلیه». «خدایا! گواه باش! جوانى به نبرد با آنان مى رود که از حیث اخلاق و شمایل و گفتار، شبیه ترین فرد به پیامبر تو است. ما هرگاه تشنه دیدار پیامبرت مى شدیم، به چهره على اکبر مى نگریستیم»..[7] على اکبر علیه السّلام مانند پدر و جدّ خویش، بر سپاه دشمن یورش برد و در چند نوبت گروه زیادی را به هلاکت رساند ( در کتب تاریخی ۵۴، ۷۰،‌ ۲۰۰ و ... نفر آمده است ) که مرّة بن منقذ عبدى، با پرتاب تیرى گلوى مبارک وى را هدف قرار داد [8] راوی می گوید : من ایستاده بودم و مرّة بن منقذ کنارم قرار داشت و على بن حسین از چپ و راست بر سپاه حمله مى کرد و آن ها را پراکنده مى ساخت، مرّة گفت: گناه عرب به گردنم، اگر این جوان گذارش به من بیفتد، پدرش را به عزایش مى نشانم! بدو گفتم: این کار را انجام نده، همان کسانى که وى را در محاصره دارند براى این کار کافى است. وى گفت: قطعا این کار را خواهم کرد. على اکبر علیه السّلام در حالى که خون از جسم مبارکش خارج می گشت سپاه را عقب مى راند، به سمت ما آمد، این فرد با نیزه ضربتى بر قامت استوار اکبر زد و على روى زین اسب خم شد و گردن اسب را بغل گرفت و اسب به اشتباه او را به سمت دشمن برد. آنان وى را به محاصره در آورده و بدن مبارکش را با شمشیر قطعه قطعه کردند [9] قبل از جان دادن صدا زد: سلام بر تو پدر! اکنون جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم مرا سیراب ساخت و امشب در انتظار تو است، حسین علیه السّلام به سمت میدان شتافت و کارزار سختى آغاز کرد تا به بالین جوانش با پیکر پاره پاره رسید و فرمود:  «فرزندم! خدا بکشد مردم ستمگرى که تو را کشتند، اینان چقدر بر خدا و هتک حرمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم جرى شده اند؟». سپس اشک از چشمان مبارکش جارى گشت و فرمود: «على الدّنیا بعدک العفا؛ پس از تو اف بر این دنیا!» [10] پی نوشت : [1]. مقاتل الطالبين، ص 80 . [2]. الارشاد، ج 2، ص 106 . [3]. مقتل الحسين مقرم، ص 318؛ [4]. مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 109. [5]. الطبقات الكبری ج 5،ص 211. [6]. منتهی الآمال، ج 1، ص 375. [7]. لهوف، سید بن طاوس، ص113 [8]. لهوف: 166. [9]. مقاتل الطالبین: 115. [10]. همان: 115؛ لهوف 167. @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ آبـــــها ٓ نآمــ توࢪٰا زِمزمـــــه مےڪُنند... دِࢪختـــــهآبہ اِحترٰامـ تو،. سَبــ🌴ـــزمےشوند... نَسیمــ دُ؏ـــآ؎ ؏َــــهــᰔـــد ࢪا ؛ دࢪگوشِ سَـــ🌲ــروهآمےخوٰاند.... دیدنِ گُــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ـــل ࢪویَت بِهتـــــرینْ ، هِدیـــــہ برٰا؎ مُنتظرٰانـــــ أستـــــ۔۔۔♡ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ🌼 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله گلپایگانے (ره): اِمروز "" بٰانوآنـــــ، أز ؏ـــــبآ؎ مَنـــ ، بٰاأرزش تَر أستـــــ.... بآنوٰانـــــ بٰاحِفظ بَرتر خـــــود، مُروّج دیـــــنِ "" هَستند.👌 @Manavi_2