#احسن_القصص
#تشرفات
ملا عبدالحمید قزوینی می گوید:
شبی در مسجد سهله مانده بودم، بعد از طلوع فجر نماز را در آنجا خواندم و هنگام بین الطلوعین بسوی نجف روانه شدم برای اینکه به درس صبح چهارشنبه برسم، چنان که غالبا در ایام تحصیل همین کار را می کردم، یعنی عصر سهشنبه از آنجا به مسجد سهله می رفتم و شب را می ماندم و بعد از نماز صبح برمی گشتم. از طرفی بین الطلوعین غالبا راه مسجد سهله خلوت است زیرا از سمت نجف بستنِ دروازه، مانع از خروج مردم می باشد و از سمت مسجد هم در آن وقت کمتر به نجف میروند. بین راه مرد عربی را دیدم که پیاده از پشت سر به من نزدیک شد، پس از سلام گفت: عبدالحمید، می خواهی حضرت صاحبالامر علیه السلام را ببینی؟
✨💫✨
من از سؤال او و بردن اسمم با این که هر قدر دقت کردم او را نشناختم، تعجب کردم! لذا در جواب گفتم: این سعادت کجا و من کجا! او به پشت سر اشاره کرد و گفت: حضرت ایشانند که به سوی نجف می روند، اگر می خواهی برو و با ایشان بیعت کن. تا این را شنیدم متوجه پشت سر شدم. شخصی را دیدم که در لباس چوپانان بود و دو رأس بز هم در جلو داشت. از دیدن این شخص در تکلیف خود متحیر ماندم که اگر بیعت کنم شاید آن حضرت نباشد و اگر بیعت نکنم شاید حضرت باشند. بنا گذاشتم که می روم و ودایع انبیاء (آنچه از انبیاء گذشته نزد حضرت هست) را که دلیل صدق ایشان است می خواهم.
✨💫✨
ولی باز با خودم گفتم: چرا من این کار را بکنم؟ این شخص به نجف می رود و ادعای خود را اعلام می کند، بعد از اظهار این ادعا، علمای نجف در مقام تحقیق بر میآیند و آنها هم در تحقیق از من واردترند. پس بهتر آن است که تا ورود به نجف صبر کنم و شتاب نداشته باشم. تصمیم خودم را گرفتم اما در همین لحظه که به اطراف و پشت سر خود نگاه کردم با کمال تعجب کسی را ندیدم و از بزها هم خبری نبود. آن مردی که با من همراه بود و گفته بود ایشان امام زمان ارواحنافداه است هم ناپدید شد. از آرزوی رسیدن به این نعمت مأیوس شدم و دانستم من بیشتر از آنچه که دیدهام نخواهم دید و از آن خیال منصرف گشتم.
📚عبقری الحسان ج1، ص 348
📚ملاقات با امام زمان در کربلا ص 248
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
✨﷽✨
👌قصههای زندگانی امام زمان(عج)
محمدبن یوسف برایم نقل کرد که:
یکبار زخمی چرکین در بدنم پدیدار شد، برای درمان آن نزد پزشکان رفتم و هزینهی زیادی هم پرداختم.
اما بهبودی نیافتم. آنگاه نامهای به پیشگاه مبارک امام زمان (عج) نگاشتم و از ایشان درخواست دعا کردم.
امام مهدی که درود همگان بر ایشان باد، پاسخی برایم فرستادند که در آن نوشته بودند:
«خداوند به تو تندرستی عطا فرماید و در دنیا و آخرت تو را با ما قرین وهمراه قرار دهد.»
هنوز بیش از یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که زخم من کاملا بهبود یافت.
در همین زمان محل آن زخم را به یکی از دوستانم که پزشک بود، نشان دادم. او با صراحت اظهار داشت که ما، به راستی برای چنین زخمی هیچ دارویی نمیشناسیم، بنابراین باید بگویم که بهبود یافتن آن تنها از سوی پروردگار مهربان بوده است.
📕برگی از کتاب امام زمان (عج) صفحه 75 و 76
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مردم زمان غیبت با فضیلت ترین مردمند‼️
🎤حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نیا
#امام_زمان
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#خـنـده_فـرشتـه_ها
✍ در روایت است وقتی تلقین به بعضی #مردگان خوانده می شود و او را تکان می دهند و می گویند: "اِسمَع!اِفهَم!" ملایکه میخندند که این زنده بود نفهمید الان چگونه بفهمد؟!!!❗️
خدا کند ما از این دسته نباشیم که ملائکه به ما بخندند. إن شاءالله تا زنده هستیم، بشنویم و بفهمیم.
🔰 یک جای دیگر که ملائکه می خندند، زن بی حجابی است که رویش را از نامحرم نمی گرفته و حالا مرده است. وقتی او را دفن می کنند، باید روی او ر ا باز کنند و عقب بزنند، قبر کن می گوید: "یک محرم بیاید"❗️
اینجاست که #ملائکه می خندند و می گویند: "این وقتی زنده بود، همه سر و صورت او را می دیدند و محرم و نامحرم نداشت، حالا می گویید محرم بیاید، رویش را عقب بزند؟!
📚 "از بیانات آیت الله مجتهدے تهرانے(ره)"
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
﷽ #احکام_متفرقه
❓پرسش
لطفا عقيقه را کاملا توضيح دهيد.
📿پاسخ
عقیقه یک عمل مستحبی است که برای افرادانجام می شودومستحب است اگرفرزندپسراست گوسفندنرواگردختراست گوسفندماده ای رابه نیت عقیقه ذبح کنندوگوشت آن رابه صورت خام یاپخته بین مردم تقسیم کنندوخوردن ازآن گوشت برای نانخورهای آن خانواده مخصوصامادر بچه کراهت دارد.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
﷽ #احکام_متفرقه
❓پرسش
دوستم کادويي به من داده و من شک دارم که شايد دزدي باشه، آيا اين کادو حلال يا حرام؟؟ و تکليف چيست
📿پاسخ
اگر یقین به حرام بودن آن نداشته باشید استفاده اشکال ندارد.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4