eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکری عجیب از قرآن کریم 🌼.. در بر آمدن حاجات از امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد شده است: 👈..هر که 《6》آیه‌ی اول سوره حدید و 《4》 آیه‌ی آخر سوره حشر را بخواند، سپس بگوید: ✨{{يا مَنْ هُو كَذلِک، إفعَل بی}}✨ 👈..و حاجاتش را بخواهد، ان‌شاءالله حاجاتش برآورده می شود. 🙏📣.. می‌فرمايند: 👈"والله لو دعا بها الشقی لَسعد" 👈..به خدا قسم اگر انسان شقی و پست، این آیات را بخواند و دعا کند سعید و سعادتمند می‌گردد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت چهارم): #امام_زمان ﷻ 💥یکی دو ساعت راه پیمودیم ناگهان به راننده دستور داد
(قسمت اول): 💥آیت الله مرعشی نجفی می گفتند: برای زیارت حضرت سید محمد پسر امام هادی(علیه‌السلام) که در هشت فرسخی سامرا قبّه و بارگاهی دارد پیاده می رفتم، کم کم راه را گم کردم، گرما و تشنگی به من فشار آورد، تا آنکه روی زمین بیهوش افتادم و چیزی نفهمیدم، ناگاه چشمم را باز کردم، سر خود را روی زانوی شخصی دیدم که به حلقم آب می ریزد، من از آن آب خوردم ولی تا آن روز آبی به شیرینی و خوشگواری آن نخورده بودم. ✨💫✨ سپس سفره نانش را باز کرد و چند قرص نان به من داد و بعد گفت: ای سید در این نهر آب بدن خود را شستشو بده تا خنک شوی. گفتم: در اینجا چون آبی نبود من از تشنگی بیهوش شده بودم و روی زمین افتاده بودم، اینجا آبی نیست. گفت: فعلا ملاحظه کن این نهر آب خوشگواری است که در کنار تو جاری است. من به آن طرف که او اشاره می کرد نگاه کردم دیدم همان نزدیک من به فاصلهٔ دو سه متری نهر با صفائی جاری است که من فوق العاده از دیدنش تعجب کردم، ✨💫✨ با خودم گفتم: نهری به این خوبی در کنار من بوده و من نزدیک بود از تشنگی بمیرم! آن آقا به من فرمود: ای سید قصد کجا را داری؟ گفتم: می خواهم به زیارت حضرت سید محمد (علیه‌السلام) بروم. فرمود: این حرم سید محمد است. من به طرفی که آن آقا اشاره می کرد نگاه کردم، دیدم گنبد حضرت سید محمد معلوم می شود و حال آنکه می بایست من چندین فرسخ از حرم مطهر دور باشم... ادامه دارد. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭐جهت رفع اختلافات خانوادگی و ... 👌 استاد مسعود عالی   🌷 السلام علیک یا اباعبدالله🌷 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
شُکرخـــدا کہ نامِ علےﷺ در أذان مٰاست۔۔ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#داستان_کوتاه دعبل خزایی یکی از ارادتمندان و شاعر خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌گوید: پس از
💫 عشق سوزان مرد سیاه چهره‌ای به حضور علی علیه السلام رسید عرض کرد: یا امیر المؤمنین من دزدی کرده‌ام مرا پاک کن! حدی بر من جاری ساز! پس از آن که سه بار اقرار به دزدی کرد، امام علیه السلام چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. از محضر علی علیه السلام بیرون آمد و به سوی خانه خود رهسپار گردید با این که ضربه سختی خورده بود در بین راه با شور شوق خاص فریاد می‌زد: دستم را امیر المؤمنین، پیشوای پرهیزگاران و سفیدرویان، آن که رهبر دین و آقای جانشینان است، قطع کرد. مردم از هر طرف اطرافش را گرفته بودند، او همچنان در مدح علی سخن می‌گفت. امام حسن و امام حسین علیهما السلام از گفتار مرد با خبر شدند آمدند او را مورد محبت قرار دادند، سپس محضر پدر گرامیشان رسیدند و عرض کردند: پدر جان! ما در بین راه مرد سیاه چهره‌ای که دستش را بریده بودی، دیدیم که تو را مدح می‌کرد. امام علیه السلام دستور داد او را به حضورش آوردند. حضرت به وی عنایت نمود و فرمود: من دست تو را قطع کردم، تو مرا مدح و تعریف می‌کنی؟ عرض کرد: یا امیر المؤمنین! عشق با گوشت و پوست و استخوانم آمیخته است، اگر پیکرم را قطعه قطعه کنند، عشق و محبت شما از دلم یک لحظه بیرون نمی‌رود. شما با اجرای حکم الهی پاکم نمودی. امام علیه السلام درباره او دعا کرد، آنگاه انگشتان بریده‌اش را به جایشان گذاشت، انگشتان پیوند خورد و مانند اول سالم شد. 📔 بحار الأنوار: ج۴١، ص٢٠٢ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو زیبآیے ؛ وَلے نَہ بخٰاطرِ چشمآنِ سیآهت بَلکہ بخٰاطرِ بینشِ شُعلہ وَرت . تُو زیبآیے ؛نہ بِخاطرِ جَمالِ زیبآیت ، بَلکہ بخٰاطرِ صَفٰا؎سِرشتَت . تُو زیبآیے ؛ نہ بخاطرِ گلوبند؎ رخشان بَر گلویَت ؛ بَلکہ بخٰاطرِ جَبروت خِصلتهآ و خو؎ِ شُکوھمَندَت ، تُو قھرمآنے! وَلے نَہ بہ خٰاطرِ پیچیدِگے مُچ هآیت و پھنآ؎ شٰانہ أت،بَلکہ بخٰاطرِ چِشمہ فِیضے کِہ نُخُست بر قَلب و زبآنت و سِپس دَر گفتآر و رفتآرت سَرازیر شُدہ أست . سلیمانِ‌کتانے،دانشمند‌وادیبِ‌مسیحے، خطاب‌‌بہ‌مولا؎عزیزمان‌حضرت‌علۍ.؏. . .♥️ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2