داروخانه معنوی
#احسن_القصص
☘شیخ غلامرضا یزدی (۱۱):
شیخ با نور معنویت خود، قلوب یهودی ها و زرتشتیان یزد را نیز مسخر خویش کرده بود، یهودیان یزد الطاف و کرمات بسیاری از شیخ دیده بودند؛ بخصوص در جنگ جهانی دوم، در حالی که فقر شدید و گرسنگی همه را تحت فشار گذاشته بود؛ حاج شیخ کیسه کیسه آرد به خانه مردم شهر می برد، یهودیان را نیز فراموش نمی کرد و برای آنها هم آرد می برد، وقتی اطرافیان شیخ اعتراض می کردند و می گفتند او یهودی است، شیخ می فرمود: مگر یهودی خوراک ندارد!؟ مگر یهودی گرسنگی نمیفهمد؟!
⚡️⚡️⚡️
همین کرامات اخلاقی شیخ سبب شده بود تا یهودیان، متعجب از سیره شیخ، دلباخته او شده و احترام فوق العاده برای ایشان قائل باشند، یکی از یهودیان یزد پیرمردی بود که سالیان سال خادم کنیسه قدیمی شهر یزد بود، این مرد علاقه بسیاری به شیخ داشت و احترام خاصی برای ایشان قائل بود و وقتی مسلمین از علت ارادت او می پرسیدند جواب میداد: در زمان قحطی که نان کم بود، نانواها به خاطر یهودی بودن، نان به ما نمیدادند. وقتی شیخ از این موضوع مطلع شد، باهمکاری فرزندش، نیمه های شب به در خانه ما می آمد و کیسه های آرد را در منزل ما می گذاشت و می رفت؛ لذا برای ما در آن زمان شیخ از موسی هم برای ما بالاتر بود و به همین علت است که ما هرگاه اسم ایشان را می شنویم، برایش طلب آمرزش می کنیم.
⚡️⚡️⚡️
امیرالمومنین حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام در کلمات قصار خود در نهح البلاغه فرمودند: با مردم چنان معاشرت کنید که اگر از دنیا رفتید برای شما صمیمانه گریه کنند و اگر زنده بودید دلشان مشتاق به سوی شما باشد و مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی حقیقتا مصداق این فرمایش بود، که حتی مردم یهودی و غیر مسلمان نیز مشتاق او بوده و پس از مرگ بر فوت او متأثر بودند.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
اینگونه_باشیم.
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ندای الهی، در هر شب ماه رمضان به بندگانش
🔺خداوند در هر شب از #ماه_رمضان، ۳ بار این را به بندگانش میگوید👆
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات #امام_زمان 💥یکی از شاگردان مرحوم مقدس اردبیلی می گوید: یکی از شبها در صحن مطهر
#احسن_القصص
#تشرفات
#امام_زمان
در تشرف دیگری از علامه سید مهدی بحرالعلوم آمده است که فرمود:
شبی برای نافله شب به مسجد کوفه رفته بودم و تصمیم جدی داشتم که صبح اول وقت برای مباحثه برگردم... صبح وقتی از مسجد بیرون آمدم دیدم فوق العاده مایلم که به مسجد سهله بروم، ولی از ترس اینکه مبادا اول وقت به درسم نرسم مردد بودم. ناگهان باد و غبار غلیظی حرکت کرد و مرا به طرف مسجد سهله حرکت داد...داخل مسجد شدم. زوّاری در آنجا نبود. تنها یک نفر شخصی جلیل (که جان همه به قربانش) مشغول مناجات بود.
✨💫✨
آنچنان مناجات می کرد که قلب را منقلب و چشمم را گریان می فرمود، حالم متغیر شد، دلم از جا کنده شد، اشکم از شنیدن آن کلمات که هرگز نشنیده بودم جاری شد! من در کتب ادعیه مثل آن مناجات را ندیده بودم...آنجا ایستادم و آن مناجات را گوش می دادم و از آنها لذت می بردم. تا آنکه مناجاتشان تمام شد، به من متوجه شد و به زبان فارسی فرمود: "مهدی بیا" من چند قدم جلو رفتم و ایستادم، باز فرمود: جلوتر بیا، باز هم چند قدم دیگر پیش رفتم و ایستادم، باز فرمود: جلوتر بیا، 👈ادب در اطاعت است. من به قدری جلو رفتم تا آنکه دست من به دست او و دست او به دست من رسید و چیزی به من فرمود که آن از اسرار مکتومه است.
📗ملاقات با امام زمان ص ۱۷۲
💠التماس دعای فرج
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱تا حالا به معنای فرج در و عجل فرجهم فکر کردیم..؟!👌
#علامه_حسن_زاده_آملی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2