💠🔹#شب_عرفه، شب دعا، عبادت، توبه و آمرزش الهی
🍃💐رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
💥همانا در شب #عرفه هر دعای خیری مستجاب میشود.
✅ پاداش کسی که در این شب به عبادت خداوند متعال بپردازد، معادل پاداش عبادت صد و هفتاد سال است.
🌙شب عرفه، شب مناجات است و در این شب، خداوند توبه توبه کننده را میپذیرد.
📕اقبال الاعمال، ص۶۳۴
💠🔹آخرین اُمید جاماندگان از شب قدر، شب و روز عرفه است.
✅ عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
🍃⚜مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ.
🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔸گناهكارى كه در ماه مبارك رمضان مورد مغفرت و بخشودگى واقع نشود، تا سال ديگر مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اينكه به حج برود و در صحراى عرفات مورد مغفرت حق واقع گردد.
📗 الکافی،ج۴،ص۶۶
📝 شیخ کُلِینی رحمة الله علیه
💠🌙 اعمال شب عرفه✨💠
شب نهم ذی الحجة، از شبهای متبرك و شب مناجات با قاضى الحاجات است؛
توبه در این شب مقبول و دعا در آن مستجاب است.
عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد.
✔️براى #شب_عرفه چند عمل وارد شده است:
👇👇👇
1⃣ قرائت دعایی که با این عبارت آغاز میشود:
🍃اَللّهُمَّ یا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى وَ عالِمَ كُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى كُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً... "
كه روایت شده هر كس آن را در شب عرفه یا در شبهاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.
2⃣ قرائت هزار مرتبه تسبيحات عشر
(ذکر شده در مفاتیح الجنان)
3⃣ قرائت دعاى " اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ...
كه هم در شب عرفه و هم شبهاى جمعه وارد شده است.
4⃣ زيارت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام
📚 مفاتبح الجنان
🌴🌹شب شهادت مسلم ابن عقیل سفیر امام حسین(ع)
در کوفه تسلیت باد.🌹🌴
🌴🌹 کوفه نیا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد🚩🚩🚩
🌴🌻 ذکر توسل به مسلم ابن عقیل 《170》 صلوات بنیت اسم ابجد ایشان برای حاجتروایی +یکبار سوره یس 🌻🌴
@Manavi_2
_چِہ بـــــٰا عَظمـــــت أست۔۔
«ذِ؎ ألحَـــــجّہ۔۔𑁍»
⇇مُـــــوسٰے بہ طـــــور مےروَد۔۔
⇇فـــٰــاطمهۜ بہ خــــٰـانہ عـــــلّےﷺ
⇇ابـــــرٰاهیم بـــٰــا اسمٰاعیـــــل ،
□بہ قُربـــٰــانـــــگاه۔۔۔
⇇محمّـــــدﷺ با عـــــلّےﷺ بہ ⇇غَـــــدیر
.. وَ ..
╰➤
◇◇﴿حُسیـــــن ﷺ﴾..،
بٰـــــا هَمہ هستےأش بہ کَـــــربـــــلٰا✿⇉
#عرفه
#ذی_الحجه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان #بغض_محیا قسمت دوم حالا شاهد عاشق شدنش بودم ... صدایم را در بالشت خفه کردم ... و هق زدم ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#رمان #بغض_محیا قسمت دوم حالا شاهد عاشق شدنش بودم ... صدایم را در بالشت خفه کردم ... و هق زدم ..
#رمان
#بغض_محیا
قسمت سوم
دست و پایم را جمع کردم ...
رو به روي آینه ایستادم ...
حالا این چشمان ورم کرده را چطور رفع و رجوع میکردم ...
حتما تا الان عموسعید و عمو مجید و آقا جون هم آمده بودند ...
لباسم را با تونیک بلند سرمه اي و ساپورت سورمه اي عوض کردم و روسري هم سرم ستش را هم سرم کردم ...
با دقت موهایم را پنهان کردم و چادر رنگی را روي سرم انداختم که دیگر انگار جزیی از بدنم شده بود ...
این هم از مزایاي دست جمعی زندگی کردن بود...
به دختر داخل آینه خیره شدم ...
لبخند زورکی به لبانم نشاندم که تضادش با آن چشمان سرخ و ورم کرده عجیب توي ذوق میزد...
تا صداي مادر بلند نشده بود قدم تند کردم به سمت دستشویی داخل راهرو و چند مشت آب خنک
دواي چشمانم کردم...
و با دو از پله هاي قدیمی مارپیچ راه پله وارد پذیرایی شدم ...
نگاه چرخاندم ...
آقا جون و عمو ها مشغول چاي نوشیدن بودند و لباس هاي راحتی شان نشان از این بود که ربع
ساعتی از آمدنشان گذشته و زن عمو پروانه که زن عمو سعید بود و زن عمو هاجر که زن عمو مجید
بود پذیرایی میکردند از مردهاي تازه از راه رسیده اشان...
نگار و دریا و ساحل هم که به ترتیب دختران عمو سعید و عمو مجید و عمه مرجان بودند به همرا
مادر و عمه مرجان در آشپزخانه مشغول بودند ...
جلو رفتم و ظرف ها را از نگار گرفتم و روي میز نهارخوري هشت نفره ي داخل آشپزخانه گذاشتم ...
با دیدنم لبخندي زد...
منهم...
- نعیم و ندیدم نگار ...
شانه اي بالا انداخت و اشاره زد به دریا ...
حتما مثل همیشه با خان داداشاي شماها ددر رفتن دیگه ...
لبخندش پهن شد ...
مثل این که هوس کردن دوباره آقا جون گوششونو بپیچونه ...
دریا ته خیاري که درون ظرف سالاد خورد میکرد را دهان گذاشت...
- ببین کی آقا جون به اینا یه درس درست و حسابی بده ...
عمه مرجان تشر زد...
دخترا بدویید مردا گشنه ان ...
خودمان را جمع و جور کردیم و سریع تر شدیم...
سفره را برداشتم و داخل پذیرایی پهن کردم...
روي مبل نشسته بود و در سکوت به تلویزیون خیره شد بود ...
معلوم بود که اصلا حواسش پی تلویزیون نیست...
معلوم بود که کجا سیر میکرد...
و لبخندي زدم به تلخی زهر ...
باالخره غذاها را هم کشیدیم ...
بغضم که راه نفسم را بسته بود با لقمه اي فرو دادم...
از دختراي راسته ي فرش فروش هاست...
خانواده ي خوب و مقبولین ...
آقا جون متفکر به چهره ي زیبایش خیره شد...
- تو خودت کاردانی پسر ...
ماشااالله سه تا حجره رو داري میگردونی و عین شیر بالا سر مادر و خواهرتی و جاي محمود و تو این
پنج سال پر کردي...
دیگه کم کم سنتم داره میره بالا ...
وقتشه سامون بگیري ...
خود دانی...
سري تکان داد و آرام تشکري کرد ...
و من راه نفسم بسته شد ...
مثل همان زمانی که خبر تصادف و مرگ پدرم و محمود آقا رو آوردن ...
همان روزي که مادرجانمان با شنیدن آن خبر شوم سکته کرد و ...
خانواده ي ما سه داغ پشت هم دید ...
منهم دیدم مرگ عشقم را عشقی که ده سال با تمام تا رگ و پیم نفوذ کرده بود ...
من داشتم میمردم ...
با عشقی که در سینه ام بود...
قاشق که از دستم رها شد...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤
🕊خدايا ؛ در اين شب به تو رو می آوريم،
🤍شبى كه آن را شرافت
🕊و عظمت دادى به محمّد پيامبرت و فرستاده ات
🤍و برگزيده از خلقت، و امين وحيت،
🕊آن مژده دهنده و ترساننده، و چراغ نوربخش،
🤍آن كه به سبب او بر مسلمانان نعمت بخشيدى،
🕊و او را رحمت براى جهانيان قرار دادى.
🤍خدايا ؛ بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،
🕊آنچنان كه محمّد از جانب تو شايسته آن است،
🤍اى بزرگ، بر او بر همه خاندان نجيب و پاك و
🕊پاكيزه اش درود فرست،
🤍و ما را به گذشت از ما بپوشان،
🕊كه صداها با انواع لغات به جانب تو بلند است،
🤍خدايا ؛ در اين شب برای ما قرار ده،
🕊از هرخيرى نصيبى كه ميان بندگانت
🤍تقسيم میكنى، و نورى
🕊كه با آن هدايت می نمايى،
🤍و رحمتى كه می گسترانى،
🕊فرازی از دعای امام حسین علیه السلام
🤍در روز عرفه ؛ بعد از شب های قدر
🕊عرفه بالاترین ارزش را دارد
🤍خدایا ؛ توفیق درک این شب
🕊را به همه عزيزانم عنایت بفرما
🤍با آرزوی اجابت حاجات همه شما خوبان
🕊شبتون آروم و در پناه خدا
🤍یاحق🤲 التماس دعا🤲
#شب_بخیر
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛
﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند :
خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾
در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡
#سخن_بزرگان
#بین_الطلوعین
#زیارت_ال_یس
@Manavi_2