هدایت شده از داروخانه معنوی
#دعای_با_برکت_صبح_جمعه
#جمعه
هر کس دعای ذیل را صبح_جمعه بخواند تاثیر آنرا در گشایش و #وسعت_رزق و روزی خواهد دید ( باران_رزق) و در این دعا تاثیرات عظیمه است.
هر کس که پس از هر نماز بر آن مدامت داشته باشد خداوند او را رزق و روزی بی حساب عطا میکند و او را بر دشمنانش برتری میدهد و دینش را ادا مینماید و او را از هر خوف و ترسی محفوظ میدارد و به او مقام والا میبخشد و حاجتش را روا میسازد. در این دعا حقیقتا سری عجیب است.و آن دعا این است
بسم الله الرحمن الرحیم یا الله یا الله یا واحِد یا مَوْجـود یا جواد یا صمد یا باسِط یا کریم یا وَهّاب یا ذَاّ الطّول وَ الْإحسان یا جَمیل یا تَوّاب یا غَنی یا مُغْنی یا فَتّاح یا رَزّاق یا عَلیم یا حَیّ یا قَیّوم یا رحمٰن یا بدیعُّ السَّـماواتِ وَ الأرض یا ذَا الجلالِ والإکرام یا حَنّان یا مَنّان یا رَؤوف یا دَیّان اَنْفَحَنی مِنْکَ بِنَفْحَةِ خَیْرٍ تُغْنینی بِها عَمَّنْ سِواکَ إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَئٍ قَدیر و بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمیـن أنْ تَسْتَفْتَحوا فَقَدْ جاءَکُمُ الْفَتْح إنا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً إفْتَحْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَومِنا بِالْحَـقِّ وَ أنْتَ خَیْرُ الْفاتِحین إنْ یَنْصُرُکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُم نصرُ مَنَ الله وَ فَتحٌ قَریب وَ بَشِّرِ الْمُؤمنین وَ ما النَّصْرُ إلّا مِنْ عِنْدِ اللهِ الْعَزیزِ الْحَکیم اللّهُمَّ یا غَنیّ یا حَمید یا مُبْدِئُ یا مُعید یا فَعّالُ لِما یُرید یا رَحیم یا وَدود یا ذَا الْعَرْشِ الْمَجید إکْفِنی بِحَلالِکَ عَـنْ حَرامِکَ وَ أغْننی عَمَّنْ سِواکَ وَ احْفَظْنی بَما حَفَظْتَ بِهِ الرّوحُ فِی الْجَسَدِ وَانْصُرْنی بِما نَصَرْتَ بِهِ الرُّسُلِ وَ لا تُشْمِتْ بی أحَد إنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَئٍ قَدیر و یا نِعْمَ النَّصیر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلَا بِاللهِ ألْعَلّیِ الْعَظیم وَ صَلَّى اللهُ عَلىٰ سَیِّدِنا مُحمدٍ و عَلــىٰ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً عَدَدَ خَلْقِهِ وَ رِضاءَ نَفْسِهِ وَ زِنَةَ عَرْشِهِ وَ مِدادَ کَلِماتِهِ
@Manavi_2
#دفع_بلاوخطر
#ایمنی_در_سفر
🖊 هرکس 《سوره مبارکه حمد》
را هفت《7》 بار بنویسد و بهمراه خود
بدارد موجب حفظ از بلیات است
📚 گوهر شب چراغ ۱۴۳/۱
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(۱۰) عمله های نامرئی آيت الله حاج سيد محمود مجتهدی سيستانی در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(۱۰) عمله های نامرئی آيت الله حاج سيد محمود مجتهدی سيستانی در
#احسن_القصص
☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(۱۱)
مشكلات سلوك
مرحوم حاج شيخ يكبار می گفتند : روزی در اتاق دراز كشيده بودم ، ناگاه ديدم سقف شكافت و دو موجود قوی هيكل سياه و خشن پايين آمدند ، بطوری كه پاهاشان به زمين و سرهاشان به سقف می رسيد . من بلند شدم ديدم بله ، قصد حمله به مرا دارند و اگر يكی از آنها يك مشت به من بزند مرا خرد می كند . ناچار كلمه ای بر زبان آوردم ، سپس هر دو دود شدند و به آسمان رفتند .
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏠دستور برای زود #خانه_دار_شدن
🎙دکتر مسلم داودی نژاد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#رونق_کسب
#رزق
✍🏻هرگاه کسے بعد از نمازِ
روز جمعه آیه ۲۶ سوره اعراف را
بنویسد
و در منزل یا مغازه خود
آویزان کند ، روزیش زیاد گردد✨
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
📚 اسرار المقاصد ۱۰۱
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان 🔶 ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻢ بزرگوار... 🔹 عنایات خاصه امام زمان ارواحنافداه به م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان 🔶 ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻢ بزرگوار... 🔹 عنایات خاصه امام زمان ارواحنافداه به م
#تشرفات
#امام_زمان
تشرف_روغن_فروش_حله_به_محضر_امام_زمان_ارواحنافداه
👈🏼👈🏼 مرحوم محدث_نوری، در کتاب نجم_الثاقب، از شیخ_علی_رشتی که شاگرد استاد اعظم مرحوم شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه نقل میکند که:
➖ یک زمانی از زیارت حضرت «ابیعبدالله الحسین» (علیهالسلام) از راه آب فرات بهطرف نجف برمیگشتم.
در کشتی کوچکی که بین کربلا و #طویرج با مسافر میرفت نشستم، مسافرین آن کشتی همه اهل حله بودند، همه مشغول لهو و لعب و مزاح و خنده بودند، فقط یک نفر در میان آنها خیلی با وقار و سنگین نشسته بود و با آنها در مزاح و لهو و لعب مشغول نمیشد و گاهی آن جمعیت با او در مذهبش سر به سر میگذاشتند و به او طعن میزدند و او را اذیت میکردند و در عین حال در غذا و طعام با او شریک و هم خرج بودند.
➖ من زیاد تعجب میکردم ولی در کشتی نمیتوانستم، از او چیزی سؤال کنم.
بالاخره به جائی رسیدیم که عمق آب کم بود و چون کشتی سنگین بود و ممکن بود بهگل بنشیند، ما را از کشتی پیاده کردند، در کنار فرات راه میرفتیم، من از آن مرد با وقار پرسیدم، چرا شما با آنها اینطورید و آنها شما را اینطور اذیت میکنند؟
➖ او گفت: اینها اقوام من اند، اینها همه سنی هستند پدرم هم سنی بود ولی مادرم شیعه بود و من خودم هم سنی بودم ولی بهبرکت حضرت_ولیعصر ارواحنا فداه بهمذهب تشیع مشرف شدم.
➖ گفتم: شما چطور شیعه شدید؟
گفت: اسم من یاقوت و شغلم روغن_فروشی در کنار جسر_حله بود.
چند سال قبل برای خریدن روغن از حله با جمعی به قراء و چادرنشینان اطراف حله رفتم، تا آنکه چند منزل از حله دور شدم، بالاخره آنچه خواستم خریدم و با جمعی از اهل حله برگشتم.
در یکی از منازل که استراحت کرده بودیم و من به خواب رفته بودم، وقتی بیدار شدم، دیدم رفقا رفتهاند و من تنها در بیابان ماندهام و اتفاقا راه ما تا حله راه بیآب و علفی بود و درندگان زیادی هم داشت و آبادی هم در آن نزدیکی نبود.
بههر حال من برخاستم و آنچه داشتم بر مرکبم بار کردم و عقب سر آنها رفتم ولی راه را گم کردم و در بیابان متحیر ماندم و کم کم از درندگان و تشنگی که ممکن بود، به سراغم بیایند فوق العاده به وحشت افتادم.
➖ بهاولیاء خدا که آن روز به آنها معتقد بودم، مثل ابابکر و عمر و عثمان و معاویه و غیرهم متوسل شدم و استغاثه کردم، ولی خبری نشد.
یادم آمد، که مادرم به من می گفت:
که ما «امام زمانی» داریم! که زنده است و هر وقت کار بر ما مشکل میشود و یا راه را گم میکنیم، او به فریادمان میرسید و کنیهاش «اباصالح» است.
➖ من با خدای تعالی عهد بستم، که اگر او مرا از این گمراهی نجات بدهد، بهدین مادرم که مذهب شیعه است مشرف میگردم.
بالأخره بهآن حضرت استغاثه کردم و فریاد میزدم، که:
#یا_اباصالح_ادرکنی ناگهان دیدم! یک نفر کنار من راه میرود و بر سرش عمامه سبزی مانند اینها (اشاره کرد به علفهائی که کنار نهر روئیده بود) است و راه را به من نشان میدهد و میگوید:
بهدین مادرت مشرف شو و فرمود: الآن به قریهای میرسی که اهل آنجا همه شیعهاند.
➖ گفتم: ای آقای من با من نمیآئی تا مرا به این قریه برسانی؟!
فرمود:
نه زیرا در اطراف دنیا هزارها نفر به من استغاثه می کنند و من باید به فریادشان برسم و آنها را نجات بدهم و فورا از نظرم غائب شد.
چند قدمی که رفتم به آن قریه رسیدم، با آنکه بهقدری مسافت تا آنجا زیاد بود که رفقایم روز بعد به آنجا رسیدند.
➖ وقتی بهحله رسیدیم، رفتم نزد سید فقهاء #سید_مهدی_قزوینی ساکن حله و قضیهام را برای او نقل کردم و شیعه شدم و معارف تشیع را از او یاد گرفتم.
وسپس از او سؤال کردم، که:
من چه بکنم؟ یک مرتبه دیگر هم خدمت حضرت «ولیعصر» ارواحنافداه برسم و آن حضرت را ملاقات کنم؟
فرمود: چهل شب جمعه به کربلاء برو وامام حسین علیهالسلام را زیارت کن.
➖ من این کار را مشغول شدم وهرشب جمعه از حله بهکربلا میرفتم، تا آنکه شبجمعه آخر بود تصادفا دیدم مأمورین برای ورود به شهر کربلا جواز میخواهند و آنها این دفعه سخت گرفتهاند ومن هم نه جواز و تذکره داشتم، ونه پولی داشتم، که آن را تهیه کنم.
متحیر بودم مردم صف کشیده بودند و جنجالی بود هرچه کردم، از یک راهی مخفیانه وارد شهر شوم ممکن نشد.
در این موقع از دور حضرت «صاحب الزمان» علیهالسلام را در لباس اهل علم ایرانی که عمامه سفیدی بر سر داشت، داخل شهر کربلاء دیدم، من پشت دروازه بودم، به او استغاثه کردم. از دروازه خارج شد و نزد من تشریف آورد ودست مرا گرفت و داخل دروازه کرد، مثل آنکه مرا کسی ندید وقتی داخل شدم وقصد داشتم با او مصاحبت کنم او ناگهان غائب شد ودیگر او را ندیدم.
📚 نجم الثاقب، محدّثنوری، (انتشارات مسجدمقدسجمکران، چاپ اوّل، ۱۳۷۵ش)، ص۶۰۵
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2