eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
🍀ملا محمد کاشانی (آخوند کاشی)(۱۶) شیخ عبدالرزاق کتابفروش خوانسارى از قول عالم عارف و زاهد، ملاحسین على صدیقین حکایت کرده است که ایشان فرموده بودند: «در ایام تحصیل گاهى شبها در اطاق سید استادم مرحوم علّامه جلیل سید ابوالقاسم دهکردى در مدرسه صدر جهت مطالعه بیتوته مى‌کردم. شب جمعه‌اى بود. حوالى سحر از حجره خارج شدم. هوا خیلى صاف بود و ظاهراً احدى از طلاب مدرسه در این موقع بیدار نبودند... چون به وسط صحن مدرسه رسیدم، ناگهان شنیدم در و دیوار و زمین و درخت همگى یک‌صدا و با هم مى‌‌گویند «یا حىّ یا قیوم»؛ به خود لرزیدم و اندکى مکث کردم. چون کمى قرار گرفتم نزدیک چاه وسط مدرسه رفتم و از چاه آب کشیده مشغول وضو شدم که مرتبه دوم شنیدم که همگى مى‌گفتند «یا حىّ یا قیوم» و برخى ذکر «یا سبّوح یا قدّوس» مى‌‌گفتند. گفتم سبحان‌اللّه، من خوابم یا بیدار! کمى دست و پاى خود را حرکت دادم و گفتم خیر من بیدارم و اینجا وسط مدرسه است و این هم چاه، به آسمان نگاه کردم و گفتم این هم آسمان. خلاصه یقین حاصل کردم که بیدار مى‌‌باشم و خواب نیستم که سومین مرتبه، صداى «سبّوح قدّوس» شنیدم. حالتى در خود مشاهده کردم. مشغول زمزمه و راز و نیاز با خداوند شدم و دور مدرسه که خلوت بود شروع به قدم زدن کردم. چون محاذى درب اطاق علاّمه بزرگوار و حکیم عالی‌مقدار، مرحوم آخوند ملامحمد کاشانى رسیدم شنیدم که مرحوم آخوند در حال مناجات است و چون «یا حىّ یا قیوم» مى‌‌گوید تمام موجودات با او هم‌آواز شده و همگى مى‌‌گویند «یا حىّ یا قیوم» و آنچه من شنیده بودم آثار انفاس قدسى ایشان بود که همه موجودات را به تسبیح و تهلیل خداوند جلیل واداشته است.» سید مصلح‌الدین مهدوى اصفهانى گوید من خود این حکایت را از مرحوم حاج ملاحسین على صدیقین شنیدم که مى‌فرمودند: «کسى در مدرسه صدر...» بدون آنکه اظهار کنند آن کس خود ایشان است. ادامه دارد‌.... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان شیخ اسد اللّه زنجانی فرمود: "این قضیه را ۱۲ نفر از بزرگان، از شخصی که در
💥روز اول ماه رجب ۱۴۲۱ به همراه همسرم بعد از نماز صبح به حرم مطهر امام رضا علیه السلام مشرف شدیم. ما آن وقت ها معمولا از کفشداری شماره ۱۶ وارد می شدیم و قراری که برای برگشت با هم می گذاشتیم جلوی درب خروجی به طرف همان کفشداری بود. آن روز برای حدود نیم ساعت بعد با هم قرار گذاشتیم. ✨💫✨ به طور معمول اگر همسرم زودتر برمی گشت همان جا می نشست و چون پوشیه داشت وقتی مرا می دید با دیدنم بلند میشد و به طرف من می آمد و با هم می رفتیم و اگر من زودتر می آمدم چون آنجا همیشه عده ای از خانمها بودند، رو به قبله می نشستم و ایشان به طرفم می آمد و به نحوی که متوجه شوم مرا از آمدنش مطلع می کرد. آن روز من زودتر آمدم و مثل همیشه رو به قبله نشستم ، حرم در آن ساعت صبح خلوت بود، لذا صدای عده ای که دورتر نشسته بودند و دسته جمعی دعای توسل می خواندند به خوبی به گوش می رسید. ✨💫✨ من هم با آن ها شروع کردم و به قصد خواندن خوب گوش می دادم، وقتی به بخش توسل به امام زمان علیه السلام رسید، با توجه به اینکه آن حضرت همیشه با ما و ناظر اعمالمان هستند بلند شدم و بعد مؤدب نشستم و چون یقین داشتم آقا حرفهایم را می شنود در دل شروع کردم به صحبت با ایشان، نمی خواهم حالتم را بیان کنم که چگونه اطمینان داشتم که حضرت پهلویم نشسته و به حرفهایم گوش می دهند، نمی دانم چند دقیقه طول کشید و من همانطور گرم صحبت و راز و نیاز بودم، ✨💫✨ یکمرتبه از گوشه چشم متوجه آمدن همسرم به این طرف شدم ، ولی دیدم ایشان مثل همیشه به من نزدیک نشد‌، بلکه راهش را کج کرد و از پله ها بالا رفت و وارد محوطهٔ کفشداری گردید، من صحبتم را قطع کردم و به دنبال ایشان رفتم، شماره را به کفشداری دادم ، کفشها را گرفتم و باهم بیرون آمدیم. ✨💫✨ بلافاصله همسرم پرسید: آن سیدی که با هم صحبت می کردید که بود؟ من ناگهان خشکم زد، ایستادم و پرسیدم کدام سید؟ گفت: همان سیدی که پهلویت نشسته بود و شما گرم صحبت با او بودید. من به این خاطر به شما نزدیک نشدم، فکر کردم از دوستانتان هستند ولی ایشان را تا به حال ندیده بودم. ✨💫✨ هر چند یقینم به احاطه علمی و نظارت همیشگی آن حضرت آنقدر زیاد بود که پس از شنیدن این مطلب از همسرم بیشتر نشد، ولی تأسف خوردم که اولا با اینکه احساس می کردم طرف راستم کسی نشسته است، چرا آن موقع باور نداشتم که پهلویم نشسته اند و به حرفهایم گوش می دهند، ثانیا چرا بی ادبانه صحبتم را قطع کردم و بدون خداحافظی از ایشان جداشدم و هنوز حسرت آن دیدار و استغفار برای بی ادبی ام پایان نیافته است. 📗ملاقات با امام زمان در عصر حاضر 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستمال کاغذی در مجالس روضه ممنوع⛔️ کلیپ رو نگاه کنید . مگه اشک بر علیه السلام..... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا 🖤 _بیـــــٰا ﴿مَهـــﷺــد؎﴾، ⇇کِہ دلهـــــٰا بےقـَــــرٰاره ۔۔۔ مُحـــَــرم یک¹ مَدیـــــنہ نـــــٰالہ دٰاره➛ _بیـــٰــا ﴿مَهـــﷺــد؎﴾ ⇇کہ آمـــَــد مـوسِـــــم غـَــــم۔۔۔ مَہ أشـــــک و دُعــــٰـا؛ « مـــٰــاه مُحـــــرّم»۞➺ _بیــــٰـا ﴿مهـــﷺــد؎﴾؛ ⇇ کہ دِل در شـــــور و شِیـــــن أســـــت... ◇عَـــــزٰا؎ جـَــــد عَطشـــــٰانت↡↡ ⇇«حُسیـــــنﷺ𔘓 »أســـــت➺ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا ﴿خـــــوٰاهـــــرجــᰔــٰـان﴾: ⇇ایـــــن مـــَــردم↓↓ ⇠ بــَـــرٰا؎جِنـــــس أرزان تـُــــرمـــز میـــــزَنن!!! ⇠فــَـــرقے هَم نـــــدٰارد بَرٰایشــــٰـان... ⇠میـــــوه🍉🥒 و پیــٰـــاز باشد یــٰـــا _ انســٰـــآن➛ ⇠جِنـــــس أرزان مُشتـــــر؎زیـــــٰاد دٰارد..!!! «خـــــوٰاهــَـــرم...𔘓» ↶خُـــــودت رٰا أرزان نَـــــفُروش...↷ ◇◇حجـــــٰاب ⇩⇩⇩ ⇦یـــَــعنے مـَــــن جَـــــوٰاهـــــرم و هَـــــرکَسے لٰایـــــق مَـــــن نیـــــست⇉ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا _تٰـــــاحـــــالٰابــِـه مَـعـــــنے ، کلـــــمہ﴿ أبٰـــــاعـبــداللهﷺ﴾ ، ◇فِکـــــرکـــــرد؎؟ _(( أبٰـــــاعـبــدالله)) یـــَــعـــــنے⇩⇩⇩ ⇦ پِـــــدر بَنـــــدگان خُـــᰔـــــدٰا۔۔۔۔!!𑁍➛ ±تُوصیفےقَشنگتـــَــر‌أز‌ایـــــن....؟❤️ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2