#دعا_برای_رفع_نحسی_قمر_در_عقرب
#قمر_در_عقرب
بطور کلی برای رفع نحسی قمر در عقرب بهتر است در روز شروع قمر_در_عقرب
سه《3》 مرتبه ، دعای #حوقله_سبعه را بخواند که اگر در ایام قمر در عقرب مضطر به پیگیری و انجام مهماتی از زندگی اش گردید، نحوست قمر در عقرب را بطور کامل دفع کرده باشد. دعای حوقله سبعه برای دفع نحسی قمر در عقرب این است :
بسم الله الرحمن الرحیم، لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ الاّ بِاللهِ اُفرِّجُ بِها کُلِّ کُربَهِ لا حَولَ و لا قُوَّهِ الاّ بِالله اُحِلُّ بِها کُلِّ عُقدَهِ، لا حَولَ و لا قُوَّهَ الاّ بِالله اَجلو بها کلّ ظلمه، لا حول و لا قُوَّهَ اِلاّ بِالله؛ اَفتَحُ بِها کُلِّ باب، لا حَولَ و لا قُوَّهِ الاّ بالله اَستَعینُ بِها عَلى کُلِّ شِدَّهِ و مُصیبَهِ، لا حَولَ و لا قُوَّهِ الاّ بِالله اَستَعینُ بِها عَلى کُلِّ اَمرِ یَنزُلُ بی، لا حَولَ و لا قُوَّهِ الا بالله اَعتَصِمُ بِها مِن کُلِّ مَحذُور اَحاذِرهُ . اَسئَلُکَ یا رَبِّ اَن تُصَلِّیَ عَلى محمّد و آل محمد و أهلِ بَیتِهِ الطّاهِرین بِخَفیِّ لُطفِکَ یا ذاالجَلالَ و الاِکرام، آمین آمین یا ربّ العالمین.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#حدیث_روز:
حضرت امام صادق علیه السلام:
كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمىشود.
📚تحف العقول، ص 356
ذکر_روز
⚜﷽⚜
❣ #ذكر_روز_شنبه
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نماز را بخواند خدا او را
در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد
[4رڪعت ودر هر رڪعت
حمد، توحید، آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نیایش_صبحگاهی
#شنبه20اسفند1401
نیایش صبحگاهی با حضرت عشق ❤️
خدایا...🤲
چقدر نیاز دارم بیایی و کنار گوشم آرام بگویی
نگران نباش، خودم درستش میکنم
خودم مراقب عزیزانت هستم
خودم حواسم به همه چیز هست
نگران نباش
خدایا...🤲
رهایمان نکن میان اینهمه درد
ما بدون تو کودکان گم شده در دل
شبهای تاریک یک بیابانیم
دستان ما را بگیر که میترسیم از سیاهی
دستان ما را بگیر🤲
آمیـــن یا رَبَّ
@Manavi_2
#تعویذ_روز_شنبه
#تعویذ ذیل مربوط به روز #شنبه میباشد. که هر گونه مشکل و اتفاق ناخواسته را دفع میکند و موجب موفقیت امور میگردد.
✨{{اللَّهُمَّ رَبَّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ قَاهِرَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کُفَّ عَنِّی بَأْسَ الْأَشْرَارِ وَ أَعْمِ أَبْصَارَهُمْ وَ قُلُوبَهُمْ وَ اجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ حِجَاباً إِنَّکَ رَبُّنَا وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ تَوَکُّلَ عَائِذٍ بِهِ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ رَبِّی آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا وَ مِنْ شَرِّ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُوءٍ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّم}}✨
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#ختمهای_روز_شنبه
حاجات و مهمات
🌹ختم هفته ازامام حسین(ع)🌹
🌸🍃گویندازامام حسین(ع)
روایت شده است که فرمودند
رسول خدا(ص)فرمودند👇
🌸🍃جهت قضای حوائج(هفت
《7》روز)وهر روزی هر،یک از این
اذکار را(هزار《1000》مرتبه)به این ترتیب
بخواند #حاجت او روا شود و الا
فردای قیامت دامن گیر من
باشد👇
✨روز شنبه ⇦یَا حَیُ يَاقَيُّومُ
✨روزیکشنبه⇦إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
✨روزدوشنبه⇦سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ
✨روزسه شنبه⇦يااللَّهُ يارَحْمنُ
✨روزچهارشنبه⇦حسبي اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ
✨روزپنج شنبه⇦يَا غَفُورُ يَا رَحِيمُ
✨روزجمعه⇦یَا ذَاالْجَلالِ وَالْاكْرامِ
📗گوهرشب چراغ ج۲ص64
✨ دعاهای_خاص_هرروز✨
🌹جهت تمام حوائج و رفع گرفتاری🌹
☘#شنبه: "زیارت جامعه کبیره"
☘یکشنبه: "زیارت عاشورا"
☘دوشنبه: "زیارت امین الله و دعای معراج"
☘سه شنبه: "دعای توسل"
☘چهار شنبه: "زیارت آل یاسین"
☘پنج شنبه: "دعای کمیل حدیث کساء"
☘جمعه: "دعای ندبه و سمات"
✨اذکارهرروزهفته(هر ذکر، 《100》مرتبه)✨
🌺 شنبه: *یارب العالمین*
🌺 یکشنبه: *یاذوالجلال وَالاِکرام*
🌺 دوشنبه: *یاقاضی الحاجات*
🌺 سه شنبه: *یاارحم الراحمین*
🌺 چهارشنبه: *یاحیُّ یا قیوم*
🌺 پنج شنبه: *لا اله الا اللهُ المَلِکُ الحَقُّ المُبین*
🌺 جمعه: *اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*
خانه_دار_شدن
#خانه
روضه حضرت مسلم جهت خانه دار شدن《 7》 تا شنبه درمنزل بخوانید یا گوش دهید
انشاالله حاجت روا امین رب العالمین
📿نماز آمرزش والدین در شب_شنبه
🌹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
🔰هرکس شب شنبه
4 رکعت نماز بخواند
(2 نماز 2رکعتی)،
❇️در هر رکعت یک بار حمد،《3 》بار آیه الکرسی و 《1 》بار سوره توحید؛
و بعد از سلام نماز،《 3》بار آیه الکرسی بخواند،
خداوند تبارک و تعالی او و والدینش را می آمرزد،
و از کسانی خواهد بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای او شفاعت می کند.
📚مصباح المتهجد،ص251-252
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#ذکری_مجرب_برای_افزایش_رزق_و_روزی
#رزق
⭕️برای افزایش رزق و روزی ، صبح ها قبل
از اینکه با فردی سخن بگوید ،
سه 《3》مرتبه
آیه شریفه یکصدو چهاردهم از سوره
مبارکه #مائده را بخواند و به این عمل
مداومت ورزد. روزی اش بسیار زیاد
خواهد شد:
قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا
مَائِدَهً مِّنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِّأَوَّلِنَا
وَآخِرِنَا وَآیَهً مِّنکَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ
الرَّازِقِینَ
(آیه ۱۱۴ سوره مبارکه مائده).
📚داروخانه معنوی
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#آثار_و_برکات_سوره_مائده
#مائده
1 - افزایش ایمان :
از امام محمد باقر علیه السلام روایت است که ایشان فرمودند: کسی که این سوره را در هر روز پنجشنبه بخواند، ایمانش به ظلم و ستم پوشیده نگردد و کسی را با پروردگارش شریک نسازد .
2 - زیاد شدن روزی :
هر کس هنگام صبح قبل از تکلم ، آیه 114 سوره مائده را با بسم الله 《3》 بار قرائت کند روزی او در آن روز از جایی رسد که خود نیز گمان ندارد .
3 - برآورده شدن حاجات :
روز اول بعد از نماز صبح با وضو :
دورکعت_نمازحاجت بخواند آنگاه تا《 40》روز هر روز رو به قبله《 100》 #صلوات بفرستد و آیه 《114》 سوره مائده را《 50》 بار بخواند و در بین خواندن با کسی تکلم ننماید. این عمل در فتح امور بسیار مؤثر است .
4 - جلوگیری از سرقت و تلف شدن مال:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر کس که سوره مائده را بنویسد و آن را در صندوق و وسایل و پارچه های خود قرار دهد، از سرقت و تلف شدن و از بین رفتن آنها در امان خواهد ماند .
[ درمان با قرآن، محمدرضا کریمی، ص34 ]
5 - ذکر قنوت :
این آیه یکی از دعا های قرآنی است که دارای مضامین زیبا و برکات بی نظیر میباشد و بیشتر برای رفع حوائج استفاده میشود ، توصیه این هست که آیه《 114》 از سوره مائده را در قنوت نماز صبح بخوانید و از خداوند بخواهید که آن روز شما را عید قرار دهد .
در بعضی از کتب معنی عید در این آیه روز بدون گناه نوشته شده است . لذا این آیه رو از قسمت « اللهم،ربنا » حفظ کنید ، درک کنید ، بعد بخوانید. به رحمت نا منتهی الهی گره از مشکلاتتون بخیریت باز میشود انشاء الله
📚راهنمای گرفتاران
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مرتضی زاهد (۶) یکی از همسایگان مرحوم آقای زاهد بنام آقای عسکری میگوید: یک سال که
#احسن_القصص
#شعبان
☘شیخ مرتضی زاهد (٧)
یکی از دوستان آقای زاهد می گوید: یک شب به جلسه منزل ایشان رفتم، دو سه نفر از دوستان به من گفتند: ای کاش دو سه شب پیش اینجا بودی، جایت خالی بود! گفتم: چه خبر بود؟ گفتند: یک یهودی اینجا بود که با آقا مرتضی زاهد در خصوص مسئله مباهله، آن هم بصورت سفسطه بحث می کرد و ایشان هم با حوصله به مناظره با او می پرداخت و با دلیل و استدلال می خواست مرد یهودی را قانع کند، اما او با مخالفت عجیبی که داشت، روی حرف خود مصمم بود.
⚡️⚡️⚡️
آقای زاهد به او گفت: حالا که روی حرفتان اصرار میکنید، بیا هر دویمان به مدت نیمساعت دستمان را روی آتش بگذاریم و به مدت نیمساعت به مباحثه ادامه دهیم و. خودشان بلافاصله دستشان را در مبان ذغالهای داغ فرو کرده و آماده بحث شدند. مرد یهودی تا این صحنه را مشاهده کرد، وحشتزده و رنگپریده از جاپرید و رفت و دیگر نیامد!
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗پرواز در ملکوت ص٢۵۶
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شروع هفته تون عالی
🍃دراولین روز
🌸هفته بهترین هارا
🍃براتون آرزومندم
🌸الهی
🍃یک هفته خیر و برکت
🌸یک هفته موفقیت و
🍃یک هفته پراز
🌸دلخوشی نصیبتون بشه
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#محبت
#حرز
#هیبت
✨کسی که می خواهد در چشم همسر خود بزرگ جلوه کند دعای زیر را بر دست خود بنویسد سپس به پیشانی خود بمالد بدین گونه هر کس از زن و مرد او را ببیند جرعت نزدیک شدن به او را نخواهد داشت .نزد همسر بسیار عزیز و مکرم گردد.
📌کسی از مخالفت همسر خود می ترسد نام همسر خود و مادرش را بنویسد و در خانه بگذارد همراه این دعا .
📌اگر آن را به نیت رفع بددهانی بسوزانی دیگر حرف زشت از همسر خود نخواهد شنید
📌 اگر از کسی می ترسی آن را بنویسد و در آب بیندازد بدین ترتیب از او خلاصی می یابد .
📌اگر برای بازرگانی و کسب_سود نوشته شود سود حاصله برکت زیادی خواهد داشت
📌هر کس آن را همراه اسم خود بنویسید و به صورت خود بمالد دیگر ترس از او زایل می شود تا دم مرگ سعادتمند خواهد شد
📌اگر کسی بخواهد به حضور سلاطین راه
پیدا کند این نوشته نزد خود نگهداری کند اگر این حرز و دعا همراه او باشد او هر چقدر هم ظالم و ستمگر باشد از او محبت و دوستی خواهد دید .
📌اگر کسی اموال خود را مفقود کرده باشد باید نام خود و نام اموال خود را بنویسد آن گاه اموال مفقوده بدست می اید .
📌اگر کسی مقروض باشد و نتواند آن ارا ادا کند همراه آن نام خود را بنویسد حتی یک مثقال هم باشد می تواند پرداخت کند .
📌اگر کسی بخواهد ثروتمند شود آن را هفت《7》 روز #جمعه و در هر جمعه هفت《7》 بار بنویسد در جمعه_هشتم خداوند او را مالدار و دارا می کند .
📌اگر کسی خانواده اش با او مخالفت دارد روز جمعه و یا یک روز دیگر آن را بر روی سینی بنویسد
📌دعای مربوطه به شرح زیر است👇👇👇
🥀هو الله رب موسی و هارون و ابراهیم عالم الغیب و الشهادة فتری منه عجبا و هذا الاسم المخزن المکنون الذی هو بین الکاف و النون الذی محم الطاعة المکتوب علی خاتم سلیمان بن داود🥀
📚مخزن الاوفاق ص 139 و 140
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات مرحوم ملا محمد تقي مجلسي (مجلسي پدر،متوفی) داستان تشرفشان به محضر مبارك حضرت و
#احسن_القصص
#تشرفات
حاج محمدعلی فشندی میگوید: با آقا سید باقر خیاط و جمعی به مسجد جمکران رفتیم، همه خوابیدند من بیدار بودم و یک پیرمردی که پشت بام یک شمعی روشن کرده بود و دعا میخواند. من مشغول نماز شب شدم. ناگاه دیدم هوا روشن شد. با خودم گفتم ماه طلوع نموده. هرچه نگاه کردم ماه را ندیدم، یک مرتبه دیدم به فاصله ۵٠ متری زیر یک درخت سید بزرگواری ایستاده و این نور از آن آقاست. به پیرمرد گفتم: شما کنار آن درخت سیّدی را میبینی؟ گفت: هوا تاریک است چیزی دیده نمیشود، خوابت میآید برو بخواب! دانستم که آن شخص نمی بیند.
✨💫✨
نزدیک آقا رفتم و عرض کردم: من میخواهم به کربلا بروم چه کنم نه پول دارم نه گذرنامه! اگر تا صبح پنجشنبه آینده گذرنامه با پول تهیه شود میدانم امام زمانم هستید و الا یکی از سادات میباشید! ناگاه دیدم آقا نیست و هوا تاریک شد. صبح به رفقا داستان را گفتم. بعضی از آنها مرا مسخره کردند. گذشت، روز چهارشنبه صبح زود در میدا فوزیه سابق برای کاری آمده بودم و منزل در شمیران بود. کنار دیواری ایستاده بودم و باران میآمد. پیرمردی نزدیکم آمد که او را نمیشناختم. گفت: حاج محمدعلی میخواهی کربلا بروی؟! گفتم: مایلم ولی نه پول دارم و نه گذرنامه. گفت: شما ده عدد عکس با دو عدد رونوشت شناسنامه بیاور. گفتم: عیالم را هم میخواهم ببرم. گفت: مانعی ندارد.
✨💫✨
فورا به منزل رفتم و عکس و رونوشت را تهیه کردم و آوردم. گفت: فردا صبح همین وقت بیا اینجا. فردا صبح در همان محل آن پیرمرد آمد، گذرنامه را با ویزای عراقی به ضمیمه پنج هزارتومن به من داد و رفت. دیگر او را ندیدم. به منزل آقا سید باقر رفتم، ختم صلوات داشتند. بعضی از رفقا از راه مسخره گفتند: گذرنامه گرفتی؟! گفتم: بلی و ماجرا را گفتم. شروع کردند به گریه کردن و میگفتند: خوش بحالت با این سعادتت!
📗شیفتگان حضرت مهدی علیهالسلام ج٢ ص ٢۴٣
💫تا زنده ایم وقت زیارت به ما بده
💫تا دیرتر نگشته زمان وصال ما
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#تذکرات_اخلاقی
👌اگر می خواهید زود موفق شوید از افراط و تفریط و حواسپرتی و مسائل جانبی که ممکن است حواستان را از تزکیه نفس پرت کند دوری کنید.
✨همه ما در سالن #امتحان_دنیا هستیم. اگر صندلیات صدا میدهد تا بخواهی آن را درست کنی وقت می گذرد. حواستان به امتحانتان باشد. درگیری با خواهر و برادر و اطرافیان سر و صدای صندلی است. بنشین یک گوشه روی زمین و سعی کن بدون دغدغه خاطر امتحانت را بدهی.
🌟 #استادحاج_آقا_زعفری_زاده
@Manavi_2
✍قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)
⇦قدم اول: نماز اول وقت
⇦قدم دوم:احترام به پدرومادر
⇦قدم سوم:قرائت دعای عهد
⇦قدم چهارم: صبر در تمام امور
⇦قدم پنجم:وفای به عهدباامام زمان(عج)
⇦قدم ششم:قرائت روزانه قرآن
⇦قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی
⇦قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
⇦قدم نهم:غیبت نکردن
⇦قدم دهم:فرو بردن خشم
⇦قدم یازدهم:ترک حسادت
⇦قدم دوازدهم:ترک دروغ
⇦قدم سیزدهم:کنترل چشم
⇦قدم چهاردهم:دائم الوضو
🌸برای تعجیل در امر فرج سه
صلوات بفرستید
@Manavi_2
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
#بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدونوزدهم
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
ساعت، از یک گذشته بود؛ اما هیچ خبری از مهیا نبود. شهاب، تک تک مکان هایی که به ذهنش رسیده بود را؛
همراه محسن رفته بود. اما خبری از مهیا نبود.
همه در حیاط خانه محمد آقا، جمع شده بودند.
مهلا خانم بی تابی می کرد و شهین خانوم و مریم، با اینکه حال مساعدی نداشتند؛ اما سعی میکردند او را آرام کنند.
احمد آقا، نگاهی به شهاب، که کلافه و عصبی در حیاط قدم می زد، انداخت. دو روز پیش، زمانی که مهیا دانشگاه
بود؛ شهاب، به خانه آن ها آمده بود و موضوع رفتنش به سوریه را گفته بود. احمد آقا هم از ابتدای آشنایی اش
متوجه شده بود؛ که این پسر ماندنی نبود.
شهاب، کلافه و نگران به سمتشان برگشت.
ــ من میرم دنبالش بگردم!
احمد آقا، با اینکه خودش هم نگران بود؛ ولی متوجه اوضاع بد شهاب شده بود.
ــ پسرم، کجا میری؟! تو که همه جا رو گشتی!
ــ میدونم حاجی! ولی نمیتونم اینجا بشینم! زنم نیستش...
اصلل وقتی به این فکر میکنم، که شاید براش اتفاقی افتاده باشه؛ دیونه میشم. پس ازم نخواید که نرم!
محسن به طرف شهاب رفت و کمکش کرد، که روی لبه ی باغچه بنشیند.
شهاب، روی لبه ی باغچه نشست. خسته سرش را پایین انداخت.
زیر لب زمزمه کرد.
ــ کجایی مهیا؟! کجایی؟!
احساس بدی، از نبود مهیا در کنارش داشت.
دوست داشت، او الان کنارش بود و مثل همیشه با حرف هایش آرامش می کرد. با بهم ریختن موهایش و اذیت
کردنش بلند او را بخنداند و با عشق به خنده هایش نگاه کند.
می ترسید با حال بدی که مهیا داشت؛ اتفاقی برایش بیفتد.
دیگر نمی توانست بنشیند و منتظر بماند.
منتظر بماند، که به او زنگ بزنند و خبری از مهیا بدهند... از جایش بلند شد.
محمد آقا به طرفش آمد.
ــ کجا شهاب؟؟
ــ نمیتونم دیگه تحمل کنم! نمیشه که بشینم و منتظر باشم.
محمد آقا، که متوجه حال بد شهاب، بود؛ میترسید که پسرش کاری دست خودش بدهد. اولین بار بود، که شهاب را
آنقدر نگران و آشفته می دید.
ــ پسرم صبر کن؛ یکم دیگه برو...
شهاب تا می خواست، جواب محمد آقا را بدهد؛ صدای موبایلش بلند شد.
سریع تلفنش را درآورد. با دیدن شماره ناشناس، ناامید، با صدای خسته، جواب داد:
ــ الو...
ــ سلام!
ــ سلام! بفرمایید؟!
ــ ببخشید؛ تازه خانومی رو آوردن بیمارستان که آخرین تماس رو با شما داشتند.
شهاب دستش را به در گرفت، تا جلوی افتادنش را بگیرد.
نشنید که پرستار چه گفت؛ فقط آن لحظه چهره معصوم مهیا، جلوی چشمانش آمد.
ــ الو... آقا...
ــ کدوم بیمارستان؟!
بقیه با شنیدن اسم بیمارستان، نگران به طرف شهاب آمدند.
مهلل خانم، گریه می کرد و امام حسین(ع)را صدا می کرد.
شهین خانوم و مریم هم، پا به پای او اشک می ریختند
محسن به طرف شهاب، رفت.
ــ شهاب، بده گوشی رو من حرف بزنم.
شهاب دست محسن را کنار زد.
ــ کدوم بیمارستان؟!
شهاب، تماس را قطع کرد و بی توجه به صدا کردن های بقیه به طرف ماشینش دوید.
ادامه دارد....
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4