#حدیث_روز
💠امام حسین (ع) میفرماید:
✨«إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ کَمَا تُسَاقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ».✨
💫امام حسین (ع) فرمود: «محبّت ما اهل بیت سبب ریزش گناهان است، چنانکه باد، برگ درختان را میریزد».
📚(حیاة الامام الحسین، ج ۱ ص۱۵۶ )
#ذکر_روزپنجشنبه❤
🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
سوره_درمانی
#نماز_روز_پنجشنبه
💎روز پنجشنبه 2 رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواند و سپس《سوره_یاسین》بخواندواین
عمل را تا 《3》 روز انجام دهد بهتر است.
📚گوهر شب چراغ 2/157
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نیایش_صبحگاهی
#پنجشنبه26تیرماه1404
🌹خدایا
از تو ایمانی قلبی و
یقینی راستین می خواهم
تا آنکه بدانم جز آنچه
تو برایم مقرر کرده ای ونوشته ای
چیزی به من نمی رسد
پس مرا به آنچه که قسمتم کرده ای راضی گردان..
آمین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۱۵) ایشان گفتند که نمی خواستم بگویم اما چون روضه تمام شد گفتن دا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۱۶)
* کار برای اهل بیت(ع) حساب و کتاب دارد و گم نمی شود
یکبار می خواستند این را بگویند که کار برای اهل بیت حساب و کتاب دارد و گم نمی شود و ریزش را حساب می کنند و درست است که فضل اهل بیت و عنایت خدا است اما کار کردن برای اهل بیت حساب و کتاب دارد. به همین مناسبت خاطره ای از یکی از دوستانشان برای حقیر نقل کردند: مرحوم میرزا علی آقا سعیدیان از دوستان ایشان و از اهل علم بود. در مسجد حاج ابوالفتح نماز می خواند. ایشان فرمودند: نور به قبر ایشان ببارد. خود آمیرز علی آقا برای من نقل می کرد و واسطه ندارد. حاج آقا به نقل از مرحوم سعیدیان فرمودند: که دهه محرم و روز عاشورا بود و ما روضه داشتیم و شب آخر اطعام کرده بودیم. من خواب دیدم کسانی که نسبت به امام حسین (ع) عرض ارادت کردهاند در یک صف ایستاده اند و هر کسی می آید یک نفر نشسته و به یک نفر به او میگوید بنویس! مثلاً این مقدار قند، نان، شکر و تمام مخارجی را که طرف برای جلسات امام حسین(ع) کرده بود را صورت بر میداشتند. آقای سعیدیان میگوید نوبت من شد و رفتم جلو و آن فرد گفت: بنویس اینقدر برنج، روغن، لپه و... و 8 مثقال زعفران و در اینجا آقای سعیدیان گفته است که من ده مثقال دادهام و دوباره آن شخص گفت"بنویس 8 مثقال زعفران" و ایشان اعتراض می کندکه "10 مثقال زعفران. من خودم خریدم ده مثقال خریدم" و ایشان گفتند "نه 8 مثقال بوده همین که گفتم را بنویس" و بعد میگوید: من فردا از خواب بیدار شدم و حاج خانم را صدا کردم گفتم این زعفران هایی که من به تو برای روضه دادم همهاش مصرف شد؟ خانم میرزا علی آقا گفته بود: نه، دو مثقال آن را نگه داشتهام، گفتم برای خودمان بماند.
بعد از آن حاج آقا مجتبی به من گفتند مو را از ماست میکشند. کار حساب و کتاب دارد. و تکیهشان هم روی اخلاص بود که باید اخلاصتان را برای اهلبیت (ع) زیاد کنید. بدون خلوص هیچ فایده ندارد.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان یک وقت در باز شد دیدم سید جوانی وارد اطاق شد و فرمود: شیخ محمد
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان یک وقت در باز شد دیدم سید جوانی وارد اطاق شد و فرمود: شیخ محمد
#تشرف
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان
جناب آقای شیخ محمدتقی همدانی فرمود: در روز دوشنبه هجدهم ماه صفر ١٣٩٧ ه. ق همسرم بخاطر آن که دو جوانش ناگهان از کوههای شمیران سقوط کرده بودند و از دنیا رفته بودند، مبتلا به سکته ناقص شد و سخت بیمار گردید که ما هر چه مراجعه به اطباء کردیم، فایده ای نداشت. تا آن که در شب جمعه ٢٢ صفر یعنی چهار روز بعد از کسالت همسرم، تقریبا ساعت یازده شب در اتاق خود رفته بودم تا استراحت کنم که به نظرم آمد، قبل از استراحت چند آیه از قرآن را تلاوت کنم و دعاهای شب جمعه را بخوانم و متوسل به حضرت بقیةالله ارواحنافداه برای شفای کسالت همسرم بشوم، تا شاید خدای تعالی به آن حضرت اذن دهد و او به داد ما برسد.
✨💫✨
ضمنا این که من به آن متوسل شدم و مستقیما از خدا نخواستم، علتش این بود که تقریبا یک ماه قبل از این حادثه، یعنی کسالت همسرم، دختر کوچکم فاطمه از من خواهش کرده بود که من قصه ها و داستانهای کسانی را که مورد عنایت حضرت بقیةالله روحی و ارواح العالمین له الفداء قرار گرفته و مشمول عواطف و احسان آن مولا شده اند، برای او بخوانم. من خواهش این دخترک ده ساله را پذیرفتم و کتاب نجم الثاقب نوری را برای او گاهی می خواندم.
لذا آن شب به فکرم افتاد که چرا مانند صدها نفر که به خدمت آن حضرت رسیده اند و حاجتشان را گرفته اند، من هم متوسل نشوم و حاجتم را نگیرم؟
✨💫✨
لذا همانطور که گفتم حدود ساعت یازده شب متوسل به آن حضرت شدم و با دلی پر از اندوه و چشمانی گریان به خواب رفتم. ساعت چهار بعد از نیمه شب جمعه طبق معمول بیدار شدم که ناگهان متوجه شدم از اطاق پایین که مریضه در آنجا بود صدای همهمه میآید، کم کم سر و صدا بیشتر شد، من پایین آمدم دیدم دختر بزرگم که معمولاً در آن موقع خواب بود، بیدار شده و غزق در نشاط و سرور است. وقتی چشمش به من افتاد گفت: آقا مژده میدهم به شما، زیرا مادرم را شفا دادند! گفتم: کی شفا داد؟ گفت: مادرم چند دقیقه قبل...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴شب اول قبر شمر
داستان فردی که در تعزیه ها نقش شمر را داشت
و در آخرین نقش خود به دست مردم کشته شد.
🇮🇷اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَقِ زینَبِ الکُبری🇮🇷
#امام_حسین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2