eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت سوم) #امام_زمان تا نزدیک ظهر ضریح امیر المومنین را در آغوشم گرفته بودم و گریه
(قسمت چهارم) یکی از آن چهار نفر کودک تقریباً ده ساله اي بود، با قدی متوسط که او هم لباس و ظاهری شبیه آن دو سيد. ايشان کنار من سمت چپ و چسبیده به من نشسته بودند بدن آن سید با عظمت کاملا با بدن من تماس داشت. آرامشی مطلق بر همه جا حاکم بود. نورٌ علی نور شده بود، تمام حرم امیرالمؤمنین در نهایت وسعت معنوی قرار گرفته بود. تمام معنویت در حرم جاري بود. نیرویی مطلقي بر ذره ذره وجودم حاکم شده بود نيرويي که به من مي گفت، این آقایی که شانه به شانه تو چسبیده و جان تمام حقایق است، امام زمان تو است. چنان نیرویی که تمام ادله و بیّنات و شواهد و معلومات را مقهور خود ساخته بود. ✨💫✨ قلبم داشت می ایستاد، اما جرات عرض ادب نداشتم. ناگهان آن کودک ده ساله دست مبارکش را به روی ران چپم گذاشت و با محبتی عجیب نوازش داد یک لحظه برگشتم و تنها لحظه ای به صورت مبارکش نگاه کردم که داشتم قالب تهي مي کردم! خدای من گویا خورشیدی هزاران برابر منوّرتر، از بین دو ابروی مبارکش نور افشانی می کرد، بدون آنکه چشم را بزند بلکه تو را میخکوب و مجذوب و غرق در خودش می ساخت صورتش انعکاس نور بود آن هم نه این نورهای دنیایی... داشتم از هم مي پاشيدم، تاب نگاه کردن به او را نداشتم ... چند عدد پسته اي را که از بالاي سر امیر المومنین عليه السلام از روی زمین برداشته بودم و برای تبرک در جيبم گذاشته بودم، کف دست گرفتم و به ايشان تعارف کردم. ✨💫✨ نگاهی دوباره به من کرد، محبتی بی نهایت به قلبم نشست، با کمال ادب و بزرگواری یک عدد پسته برداشت و هنوز نگاه پر محبتش راکه داشت مرا ذوب می کرد از من بر نداشته بود که ناگهان آن آقای با عظمت دست مبارکشان را بر روی شانه ام گذاشتند و به گرمي فشردند (در اینجا نمی توانم بگویم چه بر من گذشت) اما همین قدر بگویم که با همین عنایت، جرأتی به قلبم جاری کردند که توانستم یک لحظه سرم را به طرف ایشان برگردانم، آقا با نهایت محبت نگاه کریمانه شان را به من کردند و فرمودند: "احسنت، تبارک الله، شکرا" و دوباره با دست مبارکشان شانه ام را نوازش دادند. ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر کسی سه روز نخونه ... آیت الله «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا ❤️ ◇دَر "قیـــــآمت" هَـــــم ؛ بِهشـــــت مَن تـُــــویے⇩⇩⇩ ⇦﴿یـــــأبـــــنَ الْحَســـــنﷺ۔۔﴾ ❍↲خـــــوب مےدٰانے کِہ، ◈"رضـــــوٰانے" نَـــــدارم جُـــــز خـــُᰔــودت! ↶«روزَت بِخیـــــرْ مـُــــولٰا؎مَن ۔۔𑁍»↑↷ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا □«بـــــآنــــــــــو۔۔𔘓» ⇠⇠تُـو فِـــــرِشتِہ خُـــــدایے↑↑، ◈◈بـــــا بٰـــــالهـــــآ؎ِ سیـــــآهے ↶کہ تـــُــو را آسمـــــآنےکـــــرده!↑↑↷ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا «فـــــإذا اختنقتُمْ، بالحُسيـن تَــنفّسوا » ⇠أگـــــر دلتـــٰــان ، □ سَخـــــت بہ تنـــــگ آمــــَـد ۔۔۔ ۔۔۔۔۔بــــٰـا ذِکـــــر ⇩⇩⇩ ⇦﴿حُسیـــــن ﷺ𑁍 ﴾نــَــفس بِکـــــشید.‌⇨ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
استاد محمد شجاعیسفر پر ماجرا 14.mp3
زمان: حجم: 7M
۱۴ کسی که خود را حقیقتاً شناخت لااله الّا اللّه را می فهمد؛ و... عاشــ❤️ـق می شود! ✨دلی که عاشـق شد؛ از ملاقات معشوق نمی هَـراسد! «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2