#حاجت
#برگشت_مال
✍🏻ولید بن صبیح می گوید به امام
صادق علیه السلام شکایت کردم از قرض
هایی که به دیگران دادم یا نتوانسته اند یا
نخواستند بدهند چه کنم پولهایم وصول
شود و حضرت فرمود : این دعا را بخوان
به خواسته ات خواهی رسید : ↯↯↯
اللَّهُمَّ هَبْ لِي لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِكَ تُيَسِّرُ
عَلَى غُرَمَائِي بِهَا الْقَضَاءَ وَ تُيَسِّرُ لِي بِهَا
مِنْهُمُ الِاقْتِضَاءَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ
صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ 🌱
📗 منبع : مصباح کفعمی ص176-کافی ج 2 ص555
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀حج آقا مجتبی تهرانی(۲۸) حاج آقا در مورد امام تعبیری داشتند که من از خودشان شنیده بودم
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۲۹)
آیتالله مجتبی تهرانی نقل میکنند که پدرشان، آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی، به مغازه یک پینه دوز به نام سید عبدالکریم که از علمای اهل معنا بود، رفت و آمد داشتند. روزی پدرشان از سید عبدالکریم میپرسند که چه کردهای که با امام زمان(عج) دوست هستی و ایشان به دیدارت میآیند؟ سید عبدالکریم پاسخ میدهد که این را از خود امام زمان (عج) پرسیدهام و ایشان فرمودهاند به خاطر مبارزه با نفس و عمل به آنچه خدا میخواهد، با من دوست هستند.
سپس، آیتالله مجتبی تهرانی میگویند که در ادامه این ماجرا، حجتالاسلام هاشمینژاد در مورد یک نبات متبرک از ایشان سوال میکنند و ایشان میفرمایند که هنوز حلاوت آن نبات در کامشان باقی است و فکر نمیکنند که خدا بدنشان را به آتش بسوزاند؛ چرا که در آن تبرکی از امام زمان (عج) وجود دارد.
این ماجرا نشاندهنده ارادت و اعتقاد عمیق آیتالله مجتبی تهرانی به سادات و علمای اهل معنا و همچنین تأثیرگذاری این افراد در زندگی ایشان است.
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان ساعت هفت صبح بود که اتوبوس به ترمینال تهران رسید. ترمینال بزرگ
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان ساعت هفت صبح بود که اتوبوس به ترمینال تهران رسید. ترمینال بزرگ
#تشرف
#تشرفات (قسمت سوم)
#امام_زمان
خود را در مقابل حقیقت انکار ناپذیری می دیدند، چاره ای نداشتند جز اینکه تسلیم شوند. مرا به داخل خانه دعوت کردند و پس از پذیرایی مختصری گفتند: ما به اهواز رفته بودیم. در بازگشت، در سالن قطار، بچه شما را دیدیم که آرام ایستاده و ما را نگاه می کند، به او تبسمی کردم و از کنارش گذشتم. یکی دو ساعت بیشتر از حرکت قطار نگذشته بود، که مامور قطار دست دخترک را گرفته بود و به تک تک کوپه ها سر می زد.
-این بچه ی شما نیست؟
من که چند سال از ازدواجمان گذشته بود و هنوز بچه ای نداشتیم، به همسرم گفتم: خوب است بگوییم بچه ی ماست.
✨💫✨
همین که مامور قطار وارد کوپه شد، جلو دویدم و بچه را در آغوش گرفتم و گفتم: بابا کجا بودی، چقدر دنبالت گشتیم!
دیگر هیچ جای شکی نبود. مامور قطار بچه را به ما داد و رفت. خوشبختانه او اصلا احساس غریبی نمی کرد. مقداری خوراکی برایش خریدم.
-اسمت چیست؟
-فاطمه.
-خواهر و برادر هم داری؟
-[با همان لحن کودکانه] یک داداش و یک آبجی دارم. وقتی معلوم شد که خواهر و برادر هم دارد، ما خوشحال شدیم، با خود گفتیم که خانواده اش خیلی ناراحت نمی شوند و به مرور زمان او را فراموش می کنند. بچه را به خانه آوردیم و مثل بچه خودمان از او مراقبت کردیم. تا الآن که دو سال می گذرد، حتی همسایه ها نمی دانند که ما بچه داریم. همیشه خودمان در را باز می کردیم.
✨💫✨
اما نمی دانم امروز چه شد که غفلت کردیم و بچه که توی حیاط بازی می کرد، به طرف در دوید و آن را باز کرد. [بغض گلویش را گرفته بود سرش را پایین انداخت و دیگر چیزی نگفت.] تازه فهمیدم که چه طور اتفاق افتاده. خانه ی ما نزدیک راه آهن اهواز بود و بچه همین طور که توی کوچه بازی می کرده، آمده و سوار قطار شده. به هر حال از آن ها تشکر کردم. در طول این چند ساعت، بچه یک لحظه از من جدا نمی شد. به ایستگاه قطار آمدیم و عازم اهواز شدیم. به خانه که رسیدیم مادرش مات و مبهوت مانده بود، پس از لحظاتی انگار تازه باور کرد، بچه را در آغوش گرفت و می بویید و می بوسید و اشک می ریخت. اکنون بعد از دو سال به عنایت امام زمان ارواحنا فداه، باز کانون خانواده ی ما، حیاتی دوباره گرفت.
📗مجله منتظران شماره ۴۴
👌ایکاش ما شیعیان نیز گمشده اصلی خویش را چنین جستجو کرده و برای رسیدن به فیض حضورش از اعماق دلمان دعا میکردیم.
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴افشاگری جدید روازاده
#وبا
#جوش_شیرین
🇮🇷اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَقِ زینَبِ الکُبری🇮🇷
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
#سلام_امام_زمانم 💔
سَـــــلٰام ⇤﴿آقــــٰـا ﷺ﴾
□دوبــــٰـاره صُبـــــح و نــــٰـام شُمـــــٰا
⇇دَر کـــــوچِہ پَـــــس کـــــوچہ هــٰـــا؎،
جـــــٰان مـــٰــا مےگـــــردَد و
⇇آرٰامـــــشے رٰا هِـــــدیہ بَـــــر ،
◇◇روح و روان هــٰـــا مےدَهـــــد !
بے نــــٰـام تــــُـو ۔۔۔
این زِنـــــده مـٰــــانـــــدن هـــٰــا ،
نـــَــدٰارد أرزشـــے ⇉
«اِ؎ صـــــٰاحب عَـــصـــــر و زمٰـــــانہ »
↶بـــَــرگـــــرد آقــٰـــآ ﷺ↷
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2