eitaa logo
داروخانه معنوی
6.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(۱۱) مشكلات سلوك مرحوم حاج شيخ يكبار می گفتند : روزی در اتاق د
☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(۱۲) انوار كعبه حاج شيخ از سفر حج بازگشته بودند و روزی در خدمتشان بودم و دو به دو نشسته بوديم . ايشان فرمودند : در يكی از طواف ها ديدم نوری از درون كعبه معظمه خارج شد و به طرف مشاهد مشرفه ، حرم مدينه ، حرم نجف و ... رفت و آنجاها را نورافشان كرد و دوباره به كعبه بازگشت ... حاجی احرام دگر بند و ببين يار كجاست ؟... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┈••••🌼•••┈┈ ⁉چرا امام زمان (عج) مهم تر از است ؟ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مرحوم لواسانی می فرماید: هرگاه کسی چیزی را گم کند، این آیه را روز شنبه 《120》 مرتبه تکرار کند . در خواب او را راهنمایی خواهند کرد. یٰا قَیُّومُ فَلٰا یَفُوتُ شَئٌ مِنْ عِلْمِهِ وَ لٰا یؤُودُهُ (سوره حج آیه ۷۰ ) 📚منبع: منتخب الختوم ص ۱۳۰ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان تشرف_روغن_فروش_حله_به_محضر_امام_زمان_ارواحنافداه 👈🏼👈🏼 مرحوم محدث‌_نوری، در کتاب
نجات_شهید_ثانی_در_بیابان_توسط_امام_زمان_علیه‌_السلام 👈🏼👈🏼 مرحوم محدث_نوری، در کتاب شریف نجم_الثاقب، در حکایت شصت وهفتم، داستان تشرف شهیدثانی را در شب چهارشنبه، دهم‌ربیع‌الأول ۹۰۶ق، این‌گونه می‌نویسد: ➖ مرحوم شهید_ثانی به‌همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به‌جایی به‌نام رمله رسیدند. شهید خواست به‌مسجدی که معروف به جامع_ابیض است، به‌جهت زیارت نمودنِ انبیایی که در آنجا مدفون هستند، برود. پس از ورود، مشاهده نمود که درب ورودی، قفل است و هیچ‌کسی در مسجد نیست. ➖ دستش را بر روی قفل گذاشت و کشید. به‌اعجاز الهی در باز شد. داخل مسجد شد و مشغول به‌نماز و دعا گردید. پس از انجام اعمالش، به‌خاطر توجّه‌اش به‌سوی خداوند متعال، متوجّه شد که کاروان رفته و هیچ‌کسی از آنها نمانده، لذا از قافله خود جا ماند. ➖ نمی‌دانست باید چه کند؟! و در مورد رسیدن به آن‌کاروان فکر می‌کرد؛ چرا که وسایل او نیز بار شتر بوده و همراه کاروان رفته بود! شروع به‌پیاده رفتن به‌دنبال کاروان کرد، و به راه افتاد تا اینکه از پیاده رفتن خسته شد و به‌آن‌ها نرسید و از دور هم آن‌ها را نمی‌دید‌. ➖ وقتی در آن وضعیّت سخت و دشوار گرفتار شده بود، ناگهان مردی را دید که به‌طرف او می‌آمد، که سوار بر سوار استری است. وقتی به‌او رسید، فرمود: «پُشت سر من سوار شو [تا تو را به‌کاروان، برسانم]». ➖ ایشان، وی [=شهید ثانی _رحمه‌الله_] را ردیف خود سوار، و مانند برق، در مدّت کوتاهی، به‌کاروان رسانده، او را از استر پیاده کرد و به‌او فرمود: «پیش دوستانت برو». او هم پیاده شد و وارد کاروان گردید. ➖ شهید می‌گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه، او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم و قبل از آن هم ندیده بودم». 📚 نجم الثاقب، محدّث‌نوری، (انتشارات مسجدمقدس‌جمکران، چاپ اوّل، ۱۳۷۵ش)، ص۵۹۸_۵۹۹ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راضی باش به مقدرات الهی "دکتر سعید عزیزی" «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 □سَـــــلٰام بَـــــر تــُـــو↡↡ ⇤ ا؎مـــُــولٰایے کِہ۔۔۔ هَمچـــــون «پـــــدرٰان پــٰـــاکـَــــت۔۔»، ◇بـــــر ذَرّه ذَرّه ایـــــن عـــٰــالَـــــم ⇇ ولٰایـَــــت دٰار؎. _سَـــــلام بـَــــر تــــُـو و ⇇ بـــــَر روز؎کِہ زیـــــرِ پـــــَرچَـــــم↶ ولٰایـــــت تـُــــو ، ■جهـــــٰان آبــــٰـاد خـــــوٰاهـــــد شُـــــد𔘓⇉ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2