#شھـیدابراهیمهادۍ🌱'
.
-
درایندھ...
توڪتابهاےتاریخمینویسندوازما
روایتمیڪنندڪھ:
یھجمعیتخیلۍزیادےبودن
ڪھخودشونروسینہزنو
نوڪرامامحسین(ع)میدونستن
ڪلۍبچہحزباللھۍداشتن
ڪلۍبچہهیئتۍومذهبۍداشتن
ڪلۍحوزھعلمیہداشتن
ولۍحتۍ۳۱۳تاشونواقعۍنبودنڪھ
امامزمانشونظھورڪنھ!
همہفقطمدعۍبودنڪھخوباند!(:🙄🖐🏿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیت نامه شهید #مهدی_باکری :
دعا کنید شهید شوید؛ بعد از جنگ، رزمندگان به سه دسته تقسیم مىشوند.
دسته اول به گذشته خود پشت کرده و از آن پشیمان مىشوند.
دسته دوم با برگزیدن راه بىتفاوتى در زندگى مادى غرق مىشوند و همه چیز را فراموش مىکنند.
دسته سوم کسانىاند که به اصول خود پایبند بوده و از غصه دق می کنند.
#یاد-شهدا -صلوات
#کانال-شهدایی
---🥀🥀🥀---
@Martyrs16
#شهیدعباسدانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه ميكند؛ مثل ياران امام حسين(علیه السلام) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نميكند. كسي نميداند در اين نماز ميان عباس و خدا چه ميگذرد. او چند ساعت بعد به شهادت ميرسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنجشنبه ۹۵/۳/۲۰ به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نميدانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط ميدانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و ميگفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بيقرار بوديم. گاهي از مقر بيرون ميآمديم، چشمانتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه ميآمد همه بيرون ميپريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخياش سرزمين حلب را رنگين كرده است.»
عباس تازهداماد بود. رفقاي عباس در سوريه همقسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود.💔
#کانال شهدایی •°🕊🌹🍃
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت : مگه امام جمعه هست که فقط جمعه ها ازش یاد میکنید😪
بخدا امام زمانه😭💚
#دࢪمحضࢪشہدا🥀
@DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدانه
#چادرانه
#ڪارهایتراخدایےڪن
#کامال-شهدایی
اللهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
[@Martyrs16]
اشڪالِ ڪارِ ما اینہ ڪھ براۍ همہ وقت مۍذاریم، جز براے خدا! نمازمون رو سریع مۍخونیم
و فڪر مےڪنیم
زرنگۍ ڪردیم؛ اما یادمون مےره
اونۍ ڪھ بہ وقتها
برڪت مۍده، فقط خود خداست ..!♥️🌱
#شهیدعلیرضاڪریمۍ🍃
شهدایی
#رمان #مبارزه_با_دشمنان_خدا #پارت_پنجم توی راه حوزه، حسابی خودم رو سرزنش می کردم که: _نزدیک بود خ
#رمان
#مبارزه_با_دشمنان_خدا
#پارت_ششم
وحشتم چند برابر شد اما سریع خودم رو کنترل کردم و خواستم فرار کنم که یه روحانی شیعه حدود 50 ساله دستم رو گرفت، دیگه پام شل شد و افتادم، مرگ جلوی چشمم بالا و پایین می رفت
روحانیه با ناراحتی رو به خادم گفت:
_ چه کردی با جوون مردم؟؟
آخر، زیر بغلم رو گرفتن و بردن داخل ساختمان های حرم، هر چه جلوتر می رفتیم، بدنم سردتر و بی حس تر و ترس واضطرابم دو چندان میشد.
من رو برد داخل و گفت برام آب قند بیارن،جرات نمی کردم دست به آب قند بزنم، منتظر بودم کم کم سوال و جواب رو شروع کنن و کار بالا بگیره .
با خودم گفتم حتما از اون بی سیم به دسته تا حالا دنبالت بودن، بدتر از همه لحظه ای بود که چشم چرخوندم دیدم هر کس دور منه، یا روحانی شیعه است، یا بی سیم دستشه.
چشم هام رو بستم و ب خودم امید دادم وگفتم:
_آروم باش، دیگه بین تو و دیدار پیامبر، فاصله ای نیست، خدایا من برای شهادت آماده ام.
****
چشم هام رو بسته بودم و توی حال خودم بودم با خدا صحبت می کردم که یکی زد روی شونه ام و دوباره با وحشت چشم هام رو باز کردم.
همون روحانیه بود،چنان آب گلوم با سر و صدا پایین رفت که خنده اش گرفت، با خنده گفت:
_ نه به اون داد و بیداد، نه به این حال و احوال، مرد که اینقدر راحت، غش و ضعف نمی کنه.
بعد هم لیوان آب قند رو دوباره گذاشت جلوم، و رفت سر کارش، هیچ کس مراقبم نبود. فکر کردم یه نقشه ای کشیدن و یواشکی مراقبم هستن.
زیر چشمی مراقب بودم که در اولین فرصت فرار کنم، کم کم داشت شرایط برای فرار مهیا می شد، تمام شجاعت و جسارتم رو جمع کردم که صدای الله اکبر بلند شد.
خوشحال شدم و گفتم الان اینها بلند میشن برای نماز، منم از غفلت شون استفاده می کنم فرار میکنم، اما این فرار توهمی بیش نبود.
روحانی که حاج آقا صداش می کردن، درست جایی ایستاد که اشراف کامل به در داشت،با ناراحتی به خدا گفتم:
_ فقط همین یه بار می خواستم نمازم رو دیرتر بخونم.
اما پیشمان شدم و بعد فورا استغفار کردم وبه نماز ایستادم.
اومدم اقامه ببندم که حاجی گفت:
_ نماز بی وضو؟؟
پ.ن: «طبق فتوای برخی از مفتی های عربستان، یک بار وضو گرفتن برای کل روز کافی است و حتی خوابیدن آن وضو را باطل نمیکند»
#ادامه_دارد...
🛑 #اینرمانواقعیاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شهید محسن حججی وفرزندش علی آقا در حرم امام رضا(ع)
💐یادی کنیم از امام وشهدا به ذکر صلوات...
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
#دلتنگی_شهدایی 🌙✨
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنے :)♥️🕊
#شهید_محسن_حججی
#دلنوشته_هاے_یک_جامونده 🌿
#پروفایل 📸
✿ داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری
👌 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:
◇ من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
◇ من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
❗️ چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
❗️ زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#_چادر🧡
این چادرمشکی ضمانت امنیت من است✌
خواهرم🌙
معنی آزادی رودرست🌸
متوجه نشدی❗
آزادی یعنی:
مطمئن باشی
اسیرنگاه ناپاکان نیستی😌
#استوری
#چادرانه
#کانال-شهدایی
[@Martyrs16]
مقام شهیدهمت
پس از شهادت حاجی حضرت زینب سلام الله علیها را در خواب دیدم که به من گفتند همسر شما از اولیای خاص خداست.☝️
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
هدایت شده از شهدایی
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣#قرارعاشقی❣ ❣هرشب❣
بخوان جان آقام عج💚
❤️دعـــــــــــای فـــــــــــرج ❤️
🦋 بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم 🦋
💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.💚
❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️
💚"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💚
#اللھمعجللولیڪالفرج
#سلامتی_تعجیل_در_فرج_آقا_امام_زمان_عج
#5صلوات و 3 تا سوره توحید
❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️
کانال شهدایی🕊
@Martyrs16