eitaa logo
شهدایی
362 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
¦↵یه شب یه مورد؁ پیش اومد که یه ماشینی میخواست به زور دو تا دختر رو سوار کنه. ما اینهارو گرفتیم و بردیم پاسگاه تحویل بدیم مصطفی تو؁ راه به دختر ها گفت: شما چرا این وقت شب بیرون هستین؟ دختر ها گفتن جایی رو ندارن که برن مصطفی بهشون گفت: من شماره خانمم رو میدم، باهاشون صحبت کنید دختر ها خیاط بودن مصطفی گفت هم واسشون مغازه میگیره و هم وسایل خیاطی می خره تا اونجا کار کنن و شب ها هم تو مغازه بخوابن دختر ها خنده شون گرفته بود فکر نمی کردن یه نفر انقدر دلسوز باشه! راوی: جانباز مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیر؁ 🕊🕊 @Martyrs16
اقــا مـصـطـفی مـیـگفت وقــتـی شـهـیـد مـیـشـی که تـعداد رفیـقــات تـو مـزار شـهـدا بـیـشـتـر از داخـل شـهـر بـاشـد
♥️🎙 ازش پرسیدم : "دوست دارے روی قبرت چی بنویسن؟" کمے فکر کرد و گفت: " آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟🍃 دیوانه کنے هر دو جهانش بخشے... دیوانه ے تو هر دو جهان را چه کند؟! :)🖐🏻♥️"  راوی دوست شهید در نهایت هم همین شعر روی مزارشون نوشته شد💔✨
: نام ونام خانوادگی :مصطفی صدرزاده نام پدر:محمد وضعیت تاهل:متاهل دارای دوفرزنددختر و پسر محل تولد:شوشتر تاریخ ولادت:۱۳۶۵/۶/۱۹ تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۸/۱ محل شهادت:حلب-سوریه مدت عمر:۲۹سال محل مزار:بهشت رضوان -شهریار-تهران نحوه شهادت:شهیدمصطفی صدرزاده پس ازچندین بارزخمی شدن دردرگیری باداعش ظهرروزتاسوعامقارن با ۱ آبان ۹۴درعملیات محرم درحومه حلب سوریه به آرزوی خودشهادت درراه خدارسید. پیکرشهیددرگلزارشهدای بهشت رضوان شهریارآرام گرفته است -را-با-ذکر-صلوات -یاد-کنیم -شهدایی [@Martyrs16]
📝♥️ مہم نیست شہـــــید بشیــــم ، مہــــــم ایݩہ ڪہ موثر باشیــــــــم . ♥️ شهدایی ---🥀🥀🥀---- @Martyrs16
♥️🎙 با اینکه جانشین فرماندهے تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود ، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید! یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند.📿✨ آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد :)🕊 نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: "خب آقاجان ، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم! کمی هم استراحت کن... شما فرمانده مایی!باید آماده باشی!🌿" لبخندی زد و گفت: "خدا به ما به جون بخشیده ، باید جونمون رو فداش کنیم...♥️ جز این باشه رسم آزادگی نیست!🖐🏻"  راوی دوست و همرزم شهید
‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📿🌻!“••• رفیقش‌میگفت: گاهی‌مـیرفت‌یه‌گوشه‌یِ‌خلوت ، چفیه‌اش‌‌رومیکشـید‌رویِ‌سـرش‌توحالت ِ سـجده‌مـیموند.. به‌قولِ‌معروف‌یه‌گوشـه‌ای خداروگیرمی‌آورد..♥️(: . @Martyrs16
♥️🎙 مادرم هر سال دهه اول محرم را روضه می گرفت... روز تاسوعا بود و من هم مثل هر روز به خانه مادرم رفته بودم. مصطفے را که ۴سال داشت به برادر بزرگش سپردم و گفتم مواظب باشد که مصطفے بیرون نرود. اواخر روضه و نزدیکی اذان ظهر بود که صدای ترمز شدیدی از خیابان آمد و بلافاصله بعد یکی از همسایه ها خطاب به مادرم با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: بی بی بچه ات مرد!!😰 من با سابقه بازیگوشی و شیطنتی که از مصطفے دیده بودم می دانستم این بچه کسی نیست جز مصطفے... 💔 مثل همیشه از ترس خشکم زده بود و نمیتوانستم حرف بزنم! به دیوار تکیه دادم. درست روبروی کتیبه یا اباالفضل العباس بودم :) همین که چشمم به کتیبه افتاد گفتم: "یا اباالفضل العباس این پسر نذر شما! سرباز فدایی شما!🙃♥️🍃" یک ربع به اذان بود. مصطفے از در وارد شد و همین که مرا دید برای اینکه از استرس و اضطراب من کم کند امد و روی پایم نشست و گفت: "مادر ببین من حالم خوبه!🌸" صورتش خونی بود و رنگ به رخسار نداشت! پهلویش زخم شده بود ، اما به من نگفت...!🥀 برایش اب قند اوردند. مدت ها از آن خاطره می گذرد... بعد ها فهمیدم زمان شهادت پسرم دقیقا همان زمان نذر شدنش برای حضرت اباالفضل بوده :)🕊💔  راوی مادرشهید شهدایی [@Martyrs16]
‌یه‌شهید‌انتخاب‌ڪنیدبرین‌دنبالش... بشناسینش🍃 باهاش‌ارتباط‌برقرار‌ڪنین... شبیهش‌بشین♥️ ازش‌حاجت‌بگیرین... شهیدمیشین🕊 🦋 شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😁❤️ کوهنوردی با رفقای سید ابراهیم و چاشنی مداحی ...💚 شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
♥️🎙 شنیدن بعضی از معضلات جامعه، مصطفے رو خیلی عذاب می داد و ساعت ها به فکر فرو می‌برد از جمله مشکل فقر مالی مردم بود. این‌که کودکی نتواند ،از کوچکترین امکانات تحصیلی استفاده کند ، زجرش می داد!💔 سال ۱۳۸۲ پدرمصطفی برای پسر ها یک مغازه محصولات فرهنگی ، مانند ادعیه،زندگی نامه ی شهدا، سربند، پلاک، تسبیح و ... اجاره کرده بود. یه روز مصطفے اومد از من خواهش کرد که با بابا صحبت کن ، تا در کنار کار فرهنگی یک قسمت ازمغازه رو لوازم التحریر  بذاریم... وقتی علتش را پرسیدم جواب داد : اگر بتونیم در کنار کار فرهنگی دستی بگیریم ، موفق ترهستیم✨ در نظر داشت که لوازم التحریر رو با قیمت پایین و یا به شکل رایگان در اختیار بچه های بی بضاعت قرار دهد.🖐🏻 یکی از اولویت های مهم مصطفی در زندگی ، دستگیری و کمک به دیگران بود.🌸 شهدایی [@Martyrs16]
♥️🔗 ازش پرسیدم : "دوست دارے روی قبرت چی بنویسن؟"🖊 کمے فکر کرد و گفت: " آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟🍃 دیوانه کنے هر دو جهانش بخشے... دیوانه ے تو هر دو جهان را چه کند؟! :)🖐🏻♥️"  راوی دوست شهید🎙 در نهایت هم همین شعر روی مزارشون نوشته شد💔✨ 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهدایی [@Martyrs16]
مۍ‌گفت : اخم‌، توی‌محیطۍكه‌پراز نامحرمہ‌‌، خیلےهم‌خوبہ:)....!🌱 ●کانال شهدایی🕊 ●یادشهداباذکرصلوات🕊 ●الهم عجل الولیک الفرج🕊 [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه شهادت که در تاسوعای حسینی سال ۹۴ به دست دواعش شهید شد 🔹: «گاهی اوقات شما می‌بینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمی‌خیزد از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود می‌آید. ما از این مصطفی‌های صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم اینها همه امیدبخش است.» ●کانال شهدایی🕊 ●اَلّٰهُـمَّ‌عَجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَرَج🕊 [@Martyrs16]