eitaa logo
موسسه مصاف
193.1هزار دنبال‌کننده
52.7هزار عکس
31.2هزار ویدیو
1هزار فایل
✅ کانال رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف 📲 ارتباط با موسسه از طریق سامانه مصاف من👇 my.masaf.ir/r/eitaa 🌐 سایت👇 Masaf.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌گفتگوی اختصاصی نجوا با ناخدا محمد‌رضا محمدی (مقدمه) 🔹هر ملتی که بتواند بر دریاها حاکم شود، میتواند بر جهان هم حاکم شود. 🔹توضیح کامل درجه‌های نیروی دریایی ارتش و مقایسه آن‌ها با درجات نیروی زمینی 👈 💠@masaf_najva
۱۶ مهر ۱۴۰۲
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌گفتگوی اختصاصی واحد سیاسی (نجوا) 👈 (غبطه به شهدا، و نام پیام آوران کربلا) 🔹من بسیار غبطه میخورم که از خیل جاماندگانم. 🔹علاقه من به پیام آوران کربلا، موجب شد که نام آن‌ها را برای فرزندانم انتخاب کنم. 👈 💠@masaf_najva
۱۶ مهر ۱۴۰۲
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| هزینه‌های امنیتی ما 🔹هزینه‌های امنیتی ما در منطقه و دنیا به نسبت تهدید و به نسبت جمعیت و وسعت، جزء کمترین هزینه‌هاست. 🔺چهلمین سال انقلاب، فرصت‌ها و تهدیدهای پیش رو 📥 لینک دانلود سخنرانی 📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا) 🆔 @Masaf_Nevis
۱۶ مهر ۱۴۰۲
4_5843974150682579207.mp3
37.62M
🔊 استاد 📑 «مراسم دعای ندبه» - جلسه ۳۷ ✅ لینک فایل تصویری http://aparat.com/v/hC9uE 🗓 ۱۴ مهر ۱۴۰۲ - تهران، هیئت مع امام‌ منصور 🎧 کیفیت 64kbps 🆔 @Masaf
۱۶ مهر ۱۴۰۲
۱۶ مهر ۱۴۰۲
👤 توییت استاد ✍ شاید باورتان نشود از آنجا که بهائیان پیش از انقلاب تقریبا صدر تا ذیل تلویزیون ملی را تشکیل می دادند (از بنیانگذار آن حبیب ثابت پاسال تا آبدارچی‌ها!) پس از انقلاب عملا تصفیه ای صورت نگرفت تا اینکه نهایتا در دهه شصت از برخی بهائیان و بهایی زاده های علنی، تعهد گرفتند که دیگر بهایی نباشند! آن ها هم گفتند چشم عباس آقا… 🆔 @Masaf
۱۶ مهر ۱۴۰۲
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج ✅ @Masaf
۱۷ مهر ۱۴۰۲
🔅 علیه‌السلام: ✍️ مِن اخَلاقِ الأنبیاءِ التَّنَظُّفُ؛ 💠 تمیزی و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است. 📚 تحف العقول، ص۴۴۲ ✅ صفحات رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف👇 🔗 @Masaf
۱۷ مهر ۱۴۰۲
🔅 ✍️ داد از دل پر طمع 🔹كشاورزی هر سال که گندم می‌كاشت، ضرر می‌كرد. تا اینكه یک سال تصمیم گرفت با خدا شریک شود و زراعتش را شریكی بكارد. 🔸اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند. 🔹اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه‌هایش كمک گرفت و گندم‌ها را درو كرد و خرمن زد. 🔸اما طمع بر او غالب شد و تمام گندم‌ها را بار خر كرد و به خانه‌اش برد و گفت: خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همه‌اش مال تو! 🔹از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند. 🔸باز رو كرد به خدا و گفت: ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندم‌ها را من می‌برم و در عوض دو سال پشت‌سرهم، برای تو كشت می‌كنم! 🔹سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد تا بتواند محصول را به خانه برساند. 🔸وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا رازونیاز می‌كرد: خدایا، قول می‌دهم سه سال آیندہ همه گندم‌ها را در راہ تو بدهم! 🔹همین طور كه داشت این حرف‌ها را می‌زد، به رودخانه‌ای رسید. 🔸خرها را راند تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندم‌ها و خرها را یكجا برد. 🔹مردک دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد: خدایا! گندم‌ها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا می‌بری؟ ◽هرکه را باشد طمع، اَلکَن شود ◽با طمع کی چشم‌ودل روشن شود 🆔 @Masaf
۱۷ مهر ۱۴۰۲