eitaa logo
☘️ مسجد قمر بنی هاشم(ع) شهرک فرهنگیان ☘️🌹🌹
254 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
16 فایل
💜رهبر معظم حفظه الله تعالی:👇 📚جهاد تبیین یک واجب قطعی است ☘️مباحث این کانال به امید خدای عزیز: ☘️شرعی/اخلاقی/اعتقادی/تربیتی/بصیرتی.. ☘️اطلاع رسانی از برنامه های مسجد ☘️ارتباط با ادمین @allahmaana شماره کارت مسجد جهت واریز نذورات 6280231539513480
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📜 حکایت آموزنده ای از بهلول دانا: اسحق بن محمد بن صباح امیر کوفه بود. زوجه او دختـري زاییـد. امیـراز ایـن جهـت بـسیار محـزون و غمگین گردید و از خوردن غذا و آب خودداري نمود. چون بهلول این مطلب را شنید به نزد وي رفـت و گفت : "اي امیر، این ناله واندوه براي چیست ؟" امیر جواب داد: "من آرزوي اولادي ذکـور را داشـتم ، متاسـفانه زوجـه ام دختـري آورده اسـت." بهلـول جواب داد : "آیا خوش داشتی که به جاي این دختر زیبا و تام الاعضاء و صحیح و سالم ، خداوند پسري دیوانه مثل من به تو عطا می کرد ؟" امیر بی اختیار خنده اش گرفت و شکر خداي را به جـاي آورد و طعـام و آب خواسـت و اجـازه داد تـا مردم براي تبریک و تهنیت به نزد او بیایند. ┄┅┅┅┅❀🟥❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷https://eitaa.com/Masjedghamarbnehashem
. 📚 سهم بهلول و هارون از دنیا روزی هارون الرشید از محله ای می گذشت که دید بهلول زمین را با چوبی اندازه می‌گیرد. از او پرسید: "چه می‌کنی؟" بهلول گفت: می‌خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه‌قدر می‌رسد و به شما چه‌قدر؟ هر چه سعی می‌کنم، می‌بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمی‌رسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی‌رسد. 👌 ┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷https://eitaa.com/Masjedghamarbnehashem
. 📜 روزی مردی به خانه‌ی بهلول رفت و از او خواست که طنابش را برای مدتی به او قرض دهد. بهلول کمی فکر کرد و گفت : "حیف که روی آن ارزن پهن کرده ام و گرنه حتما آن را به تو می دادم!" مرد با تعجب گفت : "مگر می شود روی طناب ارزن پهن کرد؟!" بهلول گفت: "برای آن که طناب را ندهم این بهانه کافی است!" 😃 ┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷https://eitaa.com/Masjedghamarbnehashem
. 📜 حکایت‌های بهلول دانا چند نفر در حال ساختن مسجدی بودند. بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم. گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، به همین دلیل محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول».! همگی ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟! بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من آن را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند. ‏‪┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷https://eitaa.com/Masjedghamarbnehashem