eitaa logo
محمد جواد مسعودی نیا
247 دنبال‌کننده
130 عکس
155 ویدیو
33 فایل
موضوع‌اصلی‌حیات‌است؛ومأموریت‌ما،نجات‌زمین‌برای‌تداوم‌چرخهٔ‌حیات! مازنده‌به‌آنیم‌که‌آرام‌نگیریم؛ موجیم‌که‌آسودگی‌ماعدم‌ماست! افتخـارِما،ارتبـاط‌باشـماست: 🆔 @mirzamohammadjavad
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا مقام معظم رهبری تزریق کردند؟! 🔸 وظیفه‌ی حفظ جان امام به عهده‌ی کیست؟ 🔸 نقش شیعیان و یارانِ امام در تحقق چیست؟
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و تبعیت از ولی فقیه 🔻 پاسخ به شبهاتی که پس از انتشار صوت اول با عنوان: «چرا مقام معظم رهبری تزریق کردند؟!» مطرح شد. 🔸 امام سیاست‌گذاری کرده و اصول را مشخص می‌کند و جزئیات را بر اساس اصول، مشخص کرده و امت اسلامی اقدام می‌کند. 🔸 چرا شرایط را برای بیان‌ و اظهار نظرهای کارشناسی متفاوت و اجرای کرسی‌های آزاداندیشی فراهم نکنیم؟!
در جامعه تنها راه برون رفت از یافته‌های تجربی نشان از آن دارد که ترس از اصلی‌ترین عوامل اختلال در عملکرد سیستم ایمنی بدن است و موجب آسیب‌های گوناگون به جسم و روان فرد می‌شود؛ در نهایت نیز می‌تواند عامل مرگ گردد. در واقع سیستم ایمنی مختل شده به سبب ترس و اضطراب، از حالت عادی خود خارج شده و در برابر تمام سلول‌هایی که احتمال می‌دهد محل ویروس باشند تهاجم خود را آغاز می‌کند. این حمله‌ی سنگین به بافت‌های مختلف از طرف سیستم ایمنی بدن، باعث از بین رفتن تعداد زیادی از سلول‌ها شده و این خود باعث مرگ بیمار می‌شود. لذا در بیمارستان‌ها با تجویز داروهای کورتونی از جمله دگزامتازون سعی می‌کنند این سیستم ایمنیِ از کنترل خارج شده را سرکوب و سلامتی را دوباره به بدن باز گردانند. [حالا شما نقش ویروس کرونا را در مرگ بیماران پیدا کنید!!] بررسی‌های میدانی نیز مؤید این موضوع است و به اذعان برخی پزشکان و پرستاران بخش‌ کرونا در بیمارستان‌ها: مرگ و میرها بیشتر ناشی از ترس می‌باشد. در آیات و روایات نیز با توجه به قرابت مفهوم خوف با حزن، هَم و غم، نشانه‌هایی از تاثیر مستقیم ترس بر ایجاد بیماری در انسان وجود دارد. [که پرداختن به آن در مجال نمی‌گنجد.] حال با توجه به مقدمه‌ی فوق، وقتی نظاره‌گر بحران کرونا می‌شویم به خوبی درمی‌یابیم که صهیونیسم جهانی و دستگاه تبلیغاتی آن با استفاده از توسعه، تعمیق و نهادینه سازی ترس در جامعه، سعی در تثبیت بیماری در جهان را دارد و می‌خواهد با استفاده از حوزه‌ی سلامت، حکمران بلامنازع جامعه‌ی بشری باشد. إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (آیه ۱۷۵ سوره مبارکه آل‌عمران) در حقیقت این شیطان است که دوستانش را [با شایعه پراکنی و گفتار وحشت زا] می‌ترساند؛ پس اگر مؤمن هستید از آنان نترسید و از من بترسید. پس مسأله اصلی در بحران کرونا ترسِ ناشی از مرگ است که اتفاقاً خود سبب مرگ خواهد شد. لذا تنها راه مقابله با آن نیز کنترل و مدیریت ترس در جامعه است. اقدامی که مقام معظم رهبری با توصیه به دعای هفتم صحیفه سجادیه و ذکر اهمیت شب‌های قدر از همان آغاز این بحران سعی در نهادینه سازی آن را داشته و اکنون نیز با تزریق شجاعانه‌ی ، می‌خواهند سایه ترس و نگرانی را از چهره‌ی آحاد مردم زدوده و با مدیریت فکری و روانی جامعه، سلامت پایدار را به ایران اسلامی باز گردانند.
اگر در مملکتی هستی که تمامش تاریک است، این نشان می‌دهد که تو یک کبریت هم روشن نکرده‌ای. نباید مساله را توجیه کنیم و بگوییم دیگران اقدام نکرده‌اند؛ که تو باید فرض کنی، کسی جز تو در این عالم نیست [تا اصلاحی صورت دهد]. باید خود شروع کنی و هر مقدمه‌ای را که می‌خواهد فراهم نمایی. وقتی اهداف دور را تکه تکه و ریز می‌کنی، زود به آن‌ها می‌رسی. ولی وقتی بخواهی قُلُمبه قلمبه کار کنی، اهداف نزدیک را هم از دست می‌دهی و محروم می‌شوی… استاد علی صفایی حائری شیرازی
👌 ابزار ریاست و فن اصلی مدیریت چیست؟ مولا علی علیه السلام: آلَةُ اَلرِّيَاسَةِ سَعَةُ اَلصَّدْرِ. 📚 نهج البلاغة ج ۱، ص ۵۰۱ ابزار ریاست، ظرفیت بالا و سعه صدر است. اَلْحِلْمُ رَأْسُ اَلرِّئَاسَةِ. 📚 عیون الحکم و المواعظ ج ۱، ص ۲۴ حلم و صبر، رأس ریاست است. [تصویر فوق از صفحه ۲۴۰ کتاب حرکت از استاد علی صفایی حائری است.]
📢 شاکر حقیقی کسی است که حتی در بیماری و بلا و سختی هم، خدا را پیدا می‌کند. 📢 شاکرِ حقیقی، نعمت خدای متعال و جمال صنع خدا را در متن بلا هم مشاهده می‌کند و آنچه از خدای متعال می‌رسد را زیبا می‌بیند. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ شاکرین و حامدین حقیقی رابطه‌شان با غیر خدای متعال قطع شده است؛ از او می‌گیرند و به او برمی‌گردانند و این موجب زیاده در خود انسان می‌شود. این شاکرین آرام‌آرام پرده از جلوی چشمانشان کنار می‌رود و نعمت‌های باطنی را هم که از طرف خدای متعال آنها را احاطه کرده است، می‌بینند و می‌کنند. «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً». ◀️ شاکران حقیقی آن کسانی هستند که حتی در بیماری و و سختی خدا را پیدا می کنند. آنها در بودن و در گرفتن نعمت، در همه حال، خدا را می‌یابند. ◀️ شاکرین حقیقی نعمت خدای متعال و جمال صنع خدا را در متن بلا هم مشاهده می‌کنند و آنچه از خدای متعال می‌رسد را زیبا می‌بینند. البته بعضی غفلت کردند و گمان کردند که این، فعل دشمن را هم شامل می‌شود! ولی فعل دشمن مستحق لعن و عذاب است و اگر کسی آن را بپسندد به عقوبت الهی مبتلا می‌شود. در کار خدا جز زیبایی نیست، حتی در تدبیر الهی که در عاشورا اتفاق افتاده است که اعظم ابتلائات برای امام حسین(ع) رقم خورده است؛ «ما رأیت الا جمیلاً». ◀️ شاکر حقیقی دائماً در محضر خدای متعال است و فقر خود را هم به او ارجاع می‌دهد و وقتی خداوند او را تأمین کرد، خدای متعال را حمد می‌کند و بین و استغاثه حرکت می‌کند. این همان مقامی است که انسان در محیط ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیدا می‌کند.» ☑️@mirbaqeri_ir
برای مقابله با موارد زیر را در مورد بیمار رعایت کنیم: ۱. پاکسازی مجاری تنفسی با و غرغره آب نمک رقیق ۲. مصرف زیاد ، آب سیب و آب هویج ۳. مصرف برای توانمند شدن بدن در برابر بیماری ۴. منع مصرف غذاهای سنگین در هضم مثل غذاهای گوشتی، و به ویژه سرخ کردنی ۵. مصرف شربت شور و شیرین (یک قاشق غذاخوری عسل را با یک قاشق چایخوری نمک طبیعی در یک لیوان آب جوشیده ولرم شده حل می‌کنید) برای کاهش ۶. مصرف روزانه یک لیوان جوشانده برای رفع سرفه و تنگی نفس ۷. ، روغن مالی و بادکش پشت کمر برای رفع تنگی نفس ۸. رفع یبوست با آب جوش یا آب زده ۹. رفع و نگرانی با توکل و توسل و تلاوت قرآن و ادعیه به ویژه دعای هفتم صحیفه سجادیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اناللّه‌واناالیه‌راجعون روح ملکوتی و آسمانی استاد مجاهد و طلبه‌ی فرهیخته به ملکوت اعلی پیوست. دکترمحمدحسین‌فرج‌نژاد از مولفان، محققان و اساتید برجسته سواد رسانه‌ای کشور بود که سال‌های سال خدمات ارزشمندی را در جبهه‌بندی علمی و سازمان‌دهی فضای مجازی جبهه انقلاب اسلامی ارایه کرده بود. بیشتر فعالان فضای مجازی و علوم انسانی وی را به عنوان یکی از متخصص‌ترین کارشناسان کشور در زمینه صهیونیست شناسی می‌دانستند. تمرکز بخش مهمی از تحقیقات اخیر وی در زمینه رویکردهای بود. همچنین ایشان در حوزه‌های اقتصاد و فلسفه‌ی طب نیز صاحب نظر بود و یکی از اعضای حوزه‌های علمیه کشور محسوب می‌شد.
متاسفانه آخرین نشست رو نتونستن برگزار کنند... @farajnezhad110
إِنَّا لِلَّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ رحلت استاد انقلابی، پژوهشگر خستگی ناپذیر، فرهیخته‌ٔ حوزوی و مرد بی قرار مبارزه با صهیونیسم جهانی جناب مستطاب آقای حاج محمد حسین فرج نژاد، ضایعه‌ای بزرگ برای جریان سلامت و سبک زندگی اسلامی بود؛ چرا که مجاهدت‌های علمی ایشان نه تنها در رسانه، هنر و اقتصاد تحول آفرین شد، بلکه عرصه فلسفهٔ طب را نیز در نوردیده و از پیشگامان نگاه نو به سلامت گردید. فعالیت‌های متنوع علمی اما هدفمند و اثرگذار در بسترسازی برای تمدن اسلامی، از دست آوردهای آن دانشمند متعهد است که در پیشگاه حضرت حق تعالی، مورد رضایت خواهد بود. ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه که در فقدان ایشان، غم فراق یکی از اعضای ثابت قدم خود را تجربه می‌کند، ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان، همکاران و شاگردان آن مجاهد نستوه، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران، رحمت و رضوان الهی و برای بازماندگان، صبر جمیل تقاضا می‌نماید. محمد جواد مسعودی نیا دبیر ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه
بخش اول هوالشاهد *تفاوتی از جنس حکمت* (به بهانه پر کشیدن مظلومانه برادرم؛ محمد حسین فرج‌نژاد) 🚩🚩🚩 ۱ آرام و قرار نداشت، حتی در نشست و برخاست‌های عادی. وقتی جوشش او را می‌دیدی ناخودآگاه به جوش می‌آمدی. فکر می‌کردم تفاوت و خاص‌بودن «حسین» از کجا نشأت می‌گرفت؟ با همه متفاوت بود و شاید بتوان گفت: منحصر به فرد. این برای هر انسانی جذاب است که با شخصیتی متفاوت و غیرتکراری مواجه شود. شاید برای کسانی که شناختی از او ندارند ابتدا کمی اغراق‌آمیز باشد اما به این حدیث معروف که دل دادم انگار متوجه رمز شخصیت «حسین» شدم. قال رسول الله(ص): «اذا مات‌العالم الفقیه، ثلم فی‌الاسلام ثلمة لایسدها شیء»؛ بارها روی منابر در مراسم بزرگداشت علما شنیده‌ایم یا روی اعلامیه فوت علمای بزرگ دیده‌ایم که پیامبر عزیزمان می‌فرمایند: «وقتی عالمی فقیه فوت کند، در اسلام رخنه و حفره‌ای ایجاد می‌شود که هیچ‌چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند.» حقیقتاً احساس کردم رفتن «حسین» حفره‌ای ایجاد کرده که قابل جبران نیست و این حدیث احساسم را جرأت داد و تازه به مصداق حقیقی «عالِم»بودنش هم مطمئن شدم. نه اینکه در نظرم عالم نبود، نه. عالم فقیه با تعریف شخصیت اول عالم خلقت؛ پیامبر اسلام(ص)، خیلی نگاهم را به «حسین عزیزمان» بزرگ‌تر کرد. ۲ معمولاً آدم‌ها وقتی از کنارمان دور می‌شوند، کوچکتر می‌شوند؛ اما حسین لحظه‌به‌لحظه از صبح عید قربان، بزرگ و بزرگتر شد و ظاهر این مسئله یعنی خرق عادت یا اتفاقی خلاف سیر طبیعت! دقیق‌تر که بشوی متوجه می‌شوی اتفاقاً او با رفتن‌ش به همه نزدیک‌تر شد. این را می‌شد در سه مراسم تشییع در قم، یزد و زادگاهش ابرکوه به وضوح دید. همه آدم‌های بهت‌زده و عزادار، عجیب معرفتی به او پیدا کرده بودند و «حسین» برای‌شان جدی‌تر شده بود. صرفاً یک استاد یا معلم و رفیق قابل احترام نبود. انگار یک «پیامبر مبشر و منذر»ی بود که حرف‌هایش راه سعادت را نشان می‌داد و باید ذهنت را مرور می‌کردی آخرین نکته‌ای که به تو گفته بود چه بود! و این یعنی «حسین» به آرزویش رسیده بود: بیدارکردن انسان‌ها، متوجه‌کردن به حقایق عالم خلقت. پس می‌شود در رفتن‌ش باز هم تأمل کرد و به برخی تحلیل‌های ظاهری از نحوه قربانی‌شدنش دچار حاشیه نشد. ۳ تفاوتی که در نگاه، حرف‌ها و فکرش وجود داشت ناشی از تفاوت نگاه او به عالم و حقایق خلقت بود. تفاوتی نشأت‌گرفته از چیزی که فقط می‌توانم منحصراً «حکمت» بنامم. اولاً: منشاء این حکمت خداست؛ «یؤتی‌الحکمة من یشاء.. (خدا) دانش و حکمت را به هرکس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد...» ثانیاً: «حکمت» را بی‌خود و بی‌جهت به آدم‌ها نمی‌دهد. جمله کسانی که به اشارات قرآنی به غیر از پیامبران(ع) و اولیای برگزیده الهی، مستحق دریافت «حکمت»اند، «صاحبان عقل و اندیشه» و «زاهدان و پارسایان»اند که در وصف آخرین دسته یعنی «زاهدان و پارسایان» در روایت آمده است: «هرکس دل از دنیا برگیرد، خداوند چشمه‌‏هاى حکمت را در قلبش جاى می‌دهد.»(۲) «حسین»، هم صاحب عقل و اندیشه بود و هم زاهد و پارسا. پس خیلی نباید اذهان را متوجه داشته‌ها و نداشته‌های مادی‌ش کرد و دچار حاشیه شد. هرچند بحمدالله خانواده بزرگوار او و همسر عزیزش استطاعت نسبی مادی داشتند اما او هرچه داشت و نداشت با مال و جان و خانواده جهاد می‌کرد. از همان اندک شهریه‌ی طلبگی در دوران مجردی‌ش کتاب تهیه می‌کرد تا بچه‌ها را با کتاب‌ انس دهد تا اینکه در همین سال‌های اخیر منزل‌ش پاتوق بسیاری از کارها بود و امکانات مختصر زندگی‌اش وسیله. ۴ دو عنصری که شخصیت او را خیلی پیش‌برنده می‌کرد و او را مستحق «حکمت»: اول «مجاهدت» بود و دوم «اخلاص». بسیاری از خاطراتی که این روزها از او نقل می‌شود حول این دو عنایت ممتاز الهی بر وی بود. به‌شدت دنبال کارهای سخت و پرمشقت بود. کارهایی که دشمن داشت و خیلی‌ها تن به آن نمی‌دادند؛ او مجدانه دنبال می‌کرد. آن‌هم گمنام و بدون توقع. دو خصیصه‌ای که در هر شخصیتی گرد آمد آثار و تبعات کار او را مؤثر حقیقی کرد و او را از سایرین ممتاز و متمایز. ۵ همه‌ی آدم‌ها برایش جدی بودند. حتی نوجوان‌هایی که با شیطنت‌ و بازیگوشی در کلاس‌های غرب‌شناسی دستش می‌انداختند. می‌فهمید ولی با سعه‌صدر و با نهایت شفقت و دلسوزی می‌گفت: «هرچند منظور شما چیز دیگری بود اما بدان پاسخت این می‌شود.» بچه می‌رفت توی فکر و بعدها همین آدم می‌شد مشتری پروپا قرص بحث‌های او. بدون تکبر، همه را جدی می‌گرفت. انگارنه‌انگار تحصیلات بالای حوزوی و دانشگاهی داشت و هم‌بحث با بسیاری از اساتید بنام بود و تئوریسین در برخی اندیشکده‌ها. برای‌ش کوچک و بزرگ، جوان و پیر فرقی نداشت. برای همه با نهایت جدیت وقت می‌گذاشت و به تفکرشان می‌انداخت.
۶ خیلی از آدم‌های بزرگ و موفق مسئولیت‌پذیرند ولی «حسین»، «مسئولیت‌ساز» بود. نمی‌شد چند دقیقه کنارت بنشیند و بعدش احساس نکنی عجب! چه مسئولیت سنگینی در عالم داری. و این‌قدر دردمندانه می‌گفت که تمام وجودت درد می‌کشید. تو را متوجه فلسفه‌ی انسانیت‌ت می‌کرد. مداومت در ارتباط با او دمای انسانیت را به‌قدری بالا می‌آورد که به جوش می‌آمدی و ناخودآگاه «قیام» می‌کردی. لحظات آخر وداع با پیکرش در حسینیه‌ی امیرچقماق یزد یکی از خانم‌هایی که اخیراً در یکی از دوره‌ها پای مباحث استاد فرخ‌نژاد بود خواهش می‌کرد: «از طرف من از استاد حلالیت بطلبید. چون با وجود بچه‌ی کوچکی که دارم نمی‌توانم برخی تکالیفی که ایشان گفتند را انجام بدهم. ما شرمنده ایشان هستیم!» ۷ بعضی از کلمات با «حسین» برایم معنی واقعی پیدا می‌کند؛ «عمیق»، «جدی»، «پُرکار»، «قانع»، «بی‌ادعا». یعنی اندیشه، رفتار و کردارش تجسم‌بخش فضائلی بود که یک «مؤمن مجاهد انقلابی» به تعبیر حضرت آقا در وجودش موج می‌زند. ۸ «حسین» تجلی «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ» بود. حضرت آقا در تفسیر آیه 256 سوره بقره اشاره می‌کنند: «فرمود: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَاانفِصامَ لَها؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همه‌ی عالم وجود را تقسیم می‌کنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقه‌ی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقه‌ی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر...» شالوده‌ی همه مباحثی که در فلسفه‌ی علم، فلسفه هنر، ماهیت سینما و رسانه، فلسفه طب، غرب‌شناسی، دشمن‌شناسی، فلسفه سیاست و... از او می‌شنیدیم همین ایجاد «هویت ایمانی در مقابل هویت کفر» بود. روی همه‌ی وایت‌بردها و تخته‌سیاه‌های کلاس‌هایش عالم را با یک خط عمودی تقسیم می‌کرد به منطقه‌ی نفوذ الله و منطقه‌ی نفوذ طاغوت. این مسئله و ملکه‌ی تمام زندگی شخصی‌اش هم بود. کارها و رفتارهای شخصی و خانوادگی‌اش هم در منطقه‌ی الله جا داشت و برای همین هم برای برخی رفتارهای‌ش تعجب‌برانگیز بود. ۹ انقلابی‌بودن «حسین» ترازی داشت که شاید خیلی از ماها نسبت به این تراز فاصله داریم. قطب‌نمای حرکت‌ش متأثر از تمایلات و اجتهاد شخصی نبود. همواره متوجه امامین انقلاب اسلامی بود و برای همین مسئله‌ی اولش، مسئله‌ی اول جهان اسلام بود. یعنی آرمان آزادی قدس شریف و محو اسرائیل و صهیونیسم از جهان. این مسئله خیلی نیاز به توصیف و نقل خاطره ندارد. نیاز به تأمل دارد که چگونه یک مؤمن خود را تماماً در جنگ حق و باطل می‌بیند و در جبهه‌ی حق نگاه همه را متوجه به ماهیت، هویت، مأموریت، نقشه و ابزار شیطان و اصحابش می‌کند. پس تمرکز او در مسئله ضدیت با صهیونیسم جهانی یک برداشت شخصی از اولویت‌ نبود. منبعث از موقف مجاهدت او بود در نزاع جهانی حق و باطل. ۱۰ «حسین» با این نحوه عروجش در شام عرفه و شب عید قربان با تمامی اعضای خانواده عزیزش برای همه رفقا و دوستان نکته‌ای ناب داشت و آن هم: «ضرورت جهاد و مبارزه خانوادگی». حتماً این تقدیر که حقیقتاً برای همه‌ی ما جانسوز بود، پیام‌آور معیت خانوادگی او بود در عرصه مبارزه. خداوند همه‌ی آنان را در سفر به جهان آخرت همراه و همسفر کرد تا سیر اصلی حیات و این زندگی بدون وقفه ادامه یابد و این تلخی دنیایی این داغ را برای او و عزیزانش شیرین می‌کند. ۱۱ امروز در عالم ظاهر «حسین» رفته است و کتاب‌ها و آثاری از او به یادگار مانده. اما حقیقت آنست که «حسین» مانده است و به اعتبار همه‌ی لحظات مجاهدتش و همه‌ی انسان‌های دلبسته‌اش همچنان در مسیر مبارزه با طاغوت حضور دارد و این حضور مرهون لطف الهی به همه‌ی آنانی‌است که در راه حق جان و مال و عزیزانشان را فدا کردند. «وَلاتَحسَبَنَّ‌الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ‌اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ؛ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند...» (۳) ۱۲ می‌ماند یک دعا: خدایا برادر عزیزمان «محمدحسین فرج‌نژاد» را با برادر شهیدمان «محمدحسین محمدخانی» در رجعت موعود بازگردان تا بار دیگر در رکاب ولی‌الله‌الاعظم جانی دوباره تقدیم کنند. 🚩🚩🚩 ان‌شاءالله سیداحمد عبودتیان ------‐-------------------------------------- (۱) بقره/ آیه ۲۶۹ (۲) امام صادق علیه‌السلام، اصول کافی، جلد ۲، ص ۱۲۸ (۳) آل عمران/ آیه ۱۶۹
انسان از ماده‌ی «اُنس» و اسم جنس است. یعنی وجه نام گذارى انسان به خاطر زيادى اُنس او، و به جهت آن است كه آفرينش او به گونه‌اى است كه قوام زندگى او به اُنس با انسان‌هاى ديگر است؛ از اين رو انسان مدنى بالطبع و به ذات اجتماعی مى‌باشد. [راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، ص۹۴، دارالعلم الدارالشامية، دمشق.] لذا دین، آئین و روشی نیز در زندگی انسان‌ها می‌تواند باعث سعادت و تکامل بشری شود که در قوام روابط انسانی و نحوه‌ی اداره‌ی اجتماعات بشری، حرف برتر داشته باشد.
قالَ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم في خطبَةِ الغَدير: أَلا إِنَّ خاتَمَ الأَئِمَةِ مِنَّا القائِمَ المَهدِي... أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُ اللهِ وَمُختارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلمٍ وَالمُحیطُ بِکُلِّ فَهمٍ. أَلا إِنَّهُ المُخبِرُ عَن رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالمُشَیِّدُ لاِمرِ آیاتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ المُفَوَّضُ إِلَیهِ. أَلا إِنَّهُ قَد بَشَّرَ بِهِ مَن سَلَفَ مِنَ القُرونِ بَینَ یَدَیهِ. أَلا إِنَّهُ الباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلا نُورَ إِلاّ عِندَهُ. أَلا إِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَلا مَنصورَ عَلَیهِ، أَلا وَإِنَّهُ وَلِي اللهِ في أَرضِهِ، وَحَکَمُهُ في خَلقِهِ، وَأَمینُهُ في سِرِّهِ وَعلانِیَتِهِ. [علامه امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۴۰] حضرت رسول، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در هجدهم ذی الحجة سال دهم هجری در بخشی از فرمودند: آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم از ماست.. آگاه باشید! که او نیکو و برگزیده خداوند است. آگاه باشید! که او وارث دانش‌ها و حاکم بر ادراک‌هاست. هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می‌گوید و آیات و نشانه‌های او را برپا می‌کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار. بیدار باشید! هم اوست که [امور جهانیان] به او واگذار شده است. آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده‎اند. آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود، حق تنها با اوست، و روشنایی تنها نزد اوست. هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت. آگاه باشید! او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم، و امانتدار امور آشکار و نهان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ویژه 📺 ببینید | 🔰 مروری بر تجربه اعتماد به غرب، همراه با بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب سایر کیفیتها: https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=48384
📢 الگوی توسعه غربی به تربیت نیاز دارد. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «اگر چرخ کارخانه می‌خواهد بچرخد، باید انسانِ مصرف‌گرا تربیت شود. داستانِ «کلاه سر همه بگذارید» همین است؛ یک‌موقعی با دست می‌بافتند؛ در طول یک تابستان یا مثلاً پاییز، می‌شد یک یا دو کلاه برای اهل خانۀ خودت ببافی. ولی وقتی آمد و تولید انبوه شد، باید سر همه کلاه بگذاری. وقتی تولید انبوه شد، باید مصرف بشود، پس باید ایجاد بکنی. جریان هم انسانِ مصرفی ایجاد و تربیت می‌کند. بعد به اسم بهداشت و هزار مسئله دیگر، فرهنگ‌سازی می‌کند و کالاهای یک‌بارمصرف را وارد جامعه می‌کند، و تازه در انتها روشن می‌شود که این‌ها همه عامل بدترین بیماری‌ها بوده است.» 🔗 https://b2n.ir/498959 ☑️ @mirbaqeri_ir
💠 با چهار قرآنی، خود را برای مبارزه و آماده کنید؛ 🔸 وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ» وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَوَقٰاهُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِ مٰا مَكَرُوا» وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا «إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مٰالاً وَ وَلَداً `فَعَسىٰ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ» اَلْآيَةَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ. 📚 من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۳۹۲ 🔹 امام صادق عليه السّلام فرمودند: از كسى تعجّب كرده‌ام كه از چهار چيز می‌ترسد، چگونه به چهار چيز پناه نمی‌برد: از كسى تعجّب كرده‌ام كه خوف بر او چيره شده است، چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ‌ كه فرمود: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌» «خدا براى ما كافيست و او نيكو وكيلى است» پناه نمی‌برد زيرا كه من از خداى عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ‌ مِنَ‌ اَللّٰهِ‌ وَ فَضْلٍ‌ لَمْ‌ يَمْسَسْهُمْ‌ سُوءٌ» «پس (آن مؤمنان كه كار خود را به خدا باز گذاشته بودند و با بدن‌هاى مجروح بى‌اعتناء به تبليغات مشركين به تعقيب ايشان پرداخته بودند پس از آنكه سپاه شرك از هيبتشان متوارى شدند) با ارمغان نعمت سلامت و تفضّلى الهى به مدينه بازگشتند. در حالى كه هيچ گونه گزندى به ايشان نرسيده بود - آل عمران:۱۷۴». و از كسى تعجّب كرده‌ام كه دچار مشكلى شده است، چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ‌ پناه نمی‌برد كه (به حكايت از يونس پيغمبر) فرموده: «لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌» «معبود حقّى جز تو نيست، منزّهى تو، همانا كه من از ستمكاران بوده‌ام» زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ‌ وَ نَجَّيْنٰاهُ‌ مِنَ‌ اَلْغَمِّ‌ وَ كَذٰلِكَ‌ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ‌» «پس ما دعاى او را مستجاب كرديم، و او را از آن بليّه نجات داديم، و مؤمنين را اين چنين نجات می‌دهيم - انبياء:۸۸». و از كسى تعجّب كرده‌ام كه دربارۀ او مكرى به كار رفته است، چگونه به گفتار خداوند تعالى پناه نمی‌برد كه فرمود:«وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» «و كار خود را به خدا تفويض می‌كنم، زيرا كه او نسبت به بندگان - و خير و صلاح ايشان - بصير است». زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَوَقٰاهُ‌ اَللّٰهُ‌ سَيِّئٰاتِ‌ مٰا مَكَرُوا» «پس خدا او را از گزندهاى مكر ايشان محفوظ‍‌ داشت - مؤمن:۴۴». و از كسى كه دنيا و زينت آن را می‌خواهد تعجّب كرده‌ام، كه چگونه به نقل خداوند تعالى پناه نمی‌برد كه فرمود: «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌» «هر چه خدا بخواهد واقع مى‌شود، هيچ نيروئى جز با مدد خدا وجود ندارد». زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «إِنْ‌ تَرَنِ‌ أَنَا أَقَلَّ‌ مِنْكَ‌ مٰالاً وَ وَلَداً فَعَسىٰ‌ رَبِّي أَنْ‌ يُؤْتِيَنِ‌ خَيْراً مِنْ‌ جَنَّتِكَ‌» «اگر مرا مى‌بينى كه از جهت مال و فرزند از تو كمترم، پس اميد است كه پروردگار من بوستانى بهتر از بوستان تو را به من عطا فرمايد - كهف:۴۱» و كلمۀ «عسى» كه در اين آيه آمده به معنى وجوب تحقّق متعلّق آن است.
انسان ساز؛ انسانِ جامعه ساز جامعهٔ پیشرفته و منسجم بیشتر از وابستگی به امکانات و تجهیزات به انسان‌های یافته نیازمند است؛ انسانی که زندگی در کنار دیگران را یاد گرفته باشد نه انسان منزوی و تحت تسلط ! امروز در محلهٔ «فوتبال» یکی از محلات پویا در حاشیهٔ شهر اراک، درک بهتری از مفهوم هیأت امام حسین علیه السلام را پیدا کردم و مطمئنم این بچه‌های رشد یافته بسیار پیشرفته‌تر از امثال بندهٔ مرفه هستند. فرزندان مستقل و توانمند ایران زمین؛ نه کودکان وابسته و ضعیف
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر تنها باشی، شیطان تو را می‌خورد🔸 چرا باید انسان عضو یک مجموعه شود؟ به خاطر اینکه شیطان متشکل است. شیطان لشکر دارد. تو اگر تنها باشی، تو را می‌خورد! یک انسان در مقابل یک لشکر شکست می‌خورد. چون شیاطین متشکل هستند و شما باید در مقابل شیاطین، تشکیلات داشته باشید. هیئت، تشکیلات مقاومت در مقابل شیاطین است. مگر می‌شود شما عضو هیئت باشید و حق عضویت ندهید؟ اگر ندادی بیرونت ‌می‌کنند. خب حق عضویت چیست؟ اینکه یکی دیگر را هم بیاوری در هیئت. این حق عضویت تو است. یکی تو را آورده، تو هم یکی را بیاور. یکی به تو آنقدر گفت، تا تو را آورد اینجا. تو هم باید آنقدر بگویی تا یکی دیگر را اینجا بیاوری. @haerishirazi
داریم یا نه؟! بسم الله الرحمن الرحیم با توصیف مختصری در باب تقسیم‌بندی علوم بهتر می‌شود قضاوت کرد که آیا طب اسلامی داریم یا نه؟! از منظری علوم در یک معادله تعریف می‌شوند؛ معادله‌ای که حاصل ضرب جبر هستی در اختیار آدمی را مساوی با نظام سنت‌های الهی قلمداد کرده و علوم را در سه وجه تعریف می‌کند. وجه اول؛ شناخت پدیده‌های هستی و روابط جبری مابین آن‌ها، که دسته‌ای از علوم مانند فلسفه، ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیست، فیزیولوژی و آناتومی را شامل می‌شود، و همگی ذیل بحث می‌شوند. وجه دوم؛ شناخت بایدها و نبایدها، دستورالعمل‌ها، قواعد و قوانین حاکم بر زندگی بشرِ صاحب اختیار نیز دسته‌ای از علوم مانند سیاست، حقوق، اقتصاد، تربیت و فرهنگ تدوین شده‌ی حاکم در سبک زندگی را شامل می‌شود، و همگی ذیل بحث می‌شوند. وجه سوم؛ شناخت حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریع که منتج به سنت‌های الهی گشته و خود دسته‌ای از علوم مانند تاریخ و نظام بیماری‌ها را شامل می‌شود، و هر دو ذیل نظام سنن بحث می‌شوند. با توجه به مقدمه‌ی فوق باید گفت که اگر در وجه اول علوم و شناخت پدیده‌های هستی و روابط جبری مابین آن‌ها نقش مسبب الاسباب و علت العلل بودن خداوند عز و جل مورد مطالعه، بررسی و غایت آن علم باشد، اطلاق اسلامی و دینی بودن در آن جایز است. در وجه دوم علوم که به نظریه پردازی و تدوین بایدها و نبایدها، دستورالعمل، قواعد و قوانین زندگی بشر برای تعالی اجتماع انسانی دست می‌زند، به طور قطع اگر از وحی سرچشمه گرفته باشد می‌بایست از اطلاق اسلامی و دینی بودن آن یاد کنیم. در وجه سوم علوم نیز که به حل معادله‌ی حاصل ضرب اختیار بشری در جبر هستی می‌پردازد، اگر در نظام تشریع آن معادله، علومی را مد نظر داشته باشیم که اسلامی و دینی باشد، آن جا هم باید از اطلاق اسلامی و دینی بودن علوم استفاده شود. حال به قضاوت در مورد طب، سلامت و سبک زندگی پرداخته و تحلیل می‌کنیم که آیا می‌توان از عنوان اسلامی و دینی برای این علم استفاده کرد یا نه؟ اولاً؛ اگر ذیل نظام تکوین در موضوع طب، سلامت و سبک زندگی، پدیده‌ها و روابط جبری مابین آن‌ها را از منظر وحی بررسی کرده و به طور مثال انسان را شامل اجزایی مانند روح، نفس و عقل دانسته و روابط مابین آن‌ها را تحت تاثیر خداوند متعال مورد مطالعه قرار دهیم، ثانیاً؛ با احکام، بایدها و نبایدها، دستورالعمل‌ها، قواعد و قوانین اجتهاد شده از اصول کلی آمده در متون دینی که به آن فقه اکبر می‌گوییم، برای حیات دنیوی بشرِ مختار، نظام تشریعی ایجاد کنیم، ثالثاً؛ و در آخر، نظام بیماری‌ها و آسیب‌ها را در رفتار غلط و خارج از نظام تشریعی یاد شده جستجو کرده و به تحلیل چگونگی آن ذیل سنن الهی بپردازیم، آن گاه باید بگوییم که طب، سلامت و سبک زندگی اسلامی را طلب کرده و در انتظار تحقق آن هستیم. البته اگر ما با نگاه ماتریالیستی و داروینیسم فکری به تحلیل هستی پرداخته و قوانین لذت‌گرا و مبتنی بر اصالت سرعت در اومانیسم را مبدأ دانش خود گرفته و فارغ از خدا، حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریعِ ساخته‌ی دست بشر را معادله‌ی پیش روی خود بدانیم و کاپیتالیستی رفتار کنیم، به طور قطع با طب اسلامی روبه رو نشده و در وضعیت بر همگان واضحِ پزشکی امروز خواهیم ماند و پیشرفت نخواهیم کرد. محمد جواد مسعودی نیا
💠 انسانیت انسان به حرکت، تلاش، ایثار و بخشش است! 🔹 امام صادق عليه السّلام می‌فرمودند: انفاق كن، و يقين بدار كه جاى آن پر خواهد شد، و بدان كه چون كسى در راه طاعت خدا انفاق نكند، در راه معصيت خداى عزّ و جلّ‌ گرفتار آن خواهد شد كه انفاق كند، و كسى كه در پى حاجت دوست خدا گام نسپارد، گرفتار آن خواهد شد كه در پى حاجت دشمن خدا رهسپار گردد. 🔸 وَ رَوَى يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلْمِيثَمِيِّ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ : «أَنْفِقْ وَ أَيْقِنْ بِالْخَلَفِ وَ اِعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُنْفِقْ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يُنْفِقَ فِي مَعْصِيَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ يَمْشِ فِي حَاجَةِ وَلِيِّ اَللَّهِ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يَمْشِيَ فِي حَاجَةِ عَدُوِّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». 📚 من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۴۱۲ 🔹 هيچ بنده‌اى نيست كه از يارى و كمك به برادر مسلمان خود و تلاش در راه نيازش -چه برآورده شود و چه نشود- خوددارى كند و امتناع ورزد، جز آن كه گرفتار تلاش و بر آوردن حاجت كسى شود كه بر عليه او مرتكب گناه گردد و اجرى هم نخواهد داشت. و هيچ بنده‌اى نيست كه از صرف هزينه و خرجى در راه خدا بخل ورزد جز آن كه گرفتار صرف مخارج چند برابر آن -در آن چه خداى را بخشم آرد- گردد. 🔸 وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَا مِنْ عَبْدٍ يَمْتَنِعُ مِنْ مَعُونَةِ أَخِيهِ اَلْمُسْلِمِ وَ اَلسَّعْيِ لَهُ فِي حَاجَتِهِ قُضِيَتْ أَوْ لَمْ تُقْضَ إِلاَّ اُبْتُلِيَ بِالسَّعْيِ فِي حَاجَةِ مَنْ يَأْثَمُ عَلَيْهِ وَ لاَ يُؤْجَرُ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَبْخَلُ بِنَفَقَةٍ يُنْفِقُهَا فِيمَا يُرْضِي اَللَّهُ إِلاَّ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يُنْفِقَ أَضْعَافَهَا فِيمَا أَسْخَطَ اَللَّهَ. 📚 تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام ج ۱، ص ۲۹۳