eitaa logo
محمد جواد مسعودی نیا
243 دنبال‌کننده
122 عکس
154 ویدیو
26 فایل
موضوع‌اصلی‌حیات‌است؛ومأموریت‌ما،نجات‌زمین‌برای‌تداوم‌چرخهٔ‌حیات! مازنده‌به‌آنیم‌که‌آرام‌نگیریم؛ موجیم‌که‌آسودگی‌ماعدم‌ماست! افتخـارِما،ارتبـاط‌باشـماست: 🆔 @mirzamohammadjavad
مشاهده در ایتا
دانلود
برای مقابله با موارد زیر را در مورد بیمار رعایت کنیم: ۱. پاکسازی مجاری تنفسی با و غرغره آب نمک رقیق ۲. مصرف زیاد ، آب سیب و آب هویج ۳. مصرف برای توانمند شدن بدن در برابر بیماری ۴. منع مصرف غذاهای سنگین در هضم مثل غذاهای گوشتی، و به ویژه سرخ کردنی ۵. مصرف شربت شور و شیرین (یک قاشق غذاخوری عسل را با یک قاشق چایخوری نمک طبیعی در یک لیوان آب جوشیده ولرم شده حل می‌کنید) برای کاهش ۶. مصرف روزانه یک لیوان جوشانده برای رفع سرفه و تنگی نفس ۷. ، روغن مالی و بادکش پشت کمر برای رفع تنگی نفس ۸. رفع یبوست با آب جوش یا آب زده ۹. رفع و نگرانی با توکل و توسل و تلاوت قرآن و ادعیه به ویژه دعای هفتم صحیفه سجادیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اناللّه‌واناالیه‌راجعون روح ملکوتی و آسمانی استاد مجاهد و طلبه‌ی فرهیخته به ملکوت اعلی پیوست. دکترمحمدحسین‌فرج‌نژاد از مولفان، محققان و اساتید برجسته سواد رسانه‌ای کشور بود که سال‌های سال خدمات ارزشمندی را در جبهه‌بندی علمی و سازمان‌دهی فضای مجازی جبهه انقلاب اسلامی ارایه کرده بود. بیشتر فعالان فضای مجازی و علوم انسانی وی را به عنوان یکی از متخصص‌ترین کارشناسان کشور در زمینه صهیونیست شناسی می‌دانستند. تمرکز بخش مهمی از تحقیقات اخیر وی در زمینه رویکردهای بود. همچنین ایشان در حوزه‌های اقتصاد و فلسفه‌ی طب نیز صاحب نظر بود و یکی از اعضای حوزه‌های علمیه کشور محسوب می‌شد.
متاسفانه آخرین نشست رو نتونستن برگزار کنند... @farajnezhad110
إِنَّا لِلَّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ رحلت استاد انقلابی، پژوهشگر خستگی ناپذیر، فرهیخته‌ٔ حوزوی و مرد بی قرار مبارزه با صهیونیسم جهانی جناب مستطاب آقای حاج محمد حسین فرج نژاد، ضایعه‌ای بزرگ برای جریان سلامت و سبک زندگی اسلامی بود؛ چرا که مجاهدت‌های علمی ایشان نه تنها در رسانه، هنر و اقتصاد تحول آفرین شد، بلکه عرصه فلسفهٔ طب را نیز در نوردیده و از پیشگامان نگاه نو به سلامت گردید. فعالیت‌های متنوع علمی اما هدفمند و اثرگذار در بسترسازی برای تمدن اسلامی، از دست آوردهای آن دانشمند متعهد است که در پیشگاه حضرت حق تعالی، مورد رضایت خواهد بود. ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه که در فقدان ایشان، غم فراق یکی از اعضای ثابت قدم خود را تجربه می‌کند، ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان، همکاران و شاگردان آن مجاهد نستوه، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران، رحمت و رضوان الهی و برای بازماندگان، صبر جمیل تقاضا می‌نماید. محمد جواد مسعودی نیا دبیر ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه
بخش اول هوالشاهد *تفاوتی از جنس حکمت* (به بهانه پر کشیدن مظلومانه برادرم؛ محمد حسین فرج‌نژاد) 🚩🚩🚩 ۱ آرام و قرار نداشت، حتی در نشست و برخاست‌های عادی. وقتی جوشش او را می‌دیدی ناخودآگاه به جوش می‌آمدی. فکر می‌کردم تفاوت و خاص‌بودن «حسین» از کجا نشأت می‌گرفت؟ با همه متفاوت بود و شاید بتوان گفت: منحصر به فرد. این برای هر انسانی جذاب است که با شخصیتی متفاوت و غیرتکراری مواجه شود. شاید برای کسانی که شناختی از او ندارند ابتدا کمی اغراق‌آمیز باشد اما به این حدیث معروف که دل دادم انگار متوجه رمز شخصیت «حسین» شدم. قال رسول الله(ص): «اذا مات‌العالم الفقیه، ثلم فی‌الاسلام ثلمة لایسدها شیء»؛ بارها روی منابر در مراسم بزرگداشت علما شنیده‌ایم یا روی اعلامیه فوت علمای بزرگ دیده‌ایم که پیامبر عزیزمان می‌فرمایند: «وقتی عالمی فقیه فوت کند، در اسلام رخنه و حفره‌ای ایجاد می‌شود که هیچ‌چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند.» حقیقتاً احساس کردم رفتن «حسین» حفره‌ای ایجاد کرده که قابل جبران نیست و این حدیث احساسم را جرأت داد و تازه به مصداق حقیقی «عالِم»بودنش هم مطمئن شدم. نه اینکه در نظرم عالم نبود، نه. عالم فقیه با تعریف شخصیت اول عالم خلقت؛ پیامبر اسلام(ص)، خیلی نگاهم را به «حسین عزیزمان» بزرگ‌تر کرد. ۲ معمولاً آدم‌ها وقتی از کنارمان دور می‌شوند، کوچکتر می‌شوند؛ اما حسین لحظه‌به‌لحظه از صبح عید قربان، بزرگ و بزرگتر شد و ظاهر این مسئله یعنی خرق عادت یا اتفاقی خلاف سیر طبیعت! دقیق‌تر که بشوی متوجه می‌شوی اتفاقاً او با رفتن‌ش به همه نزدیک‌تر شد. این را می‌شد در سه مراسم تشییع در قم، یزد و زادگاهش ابرکوه به وضوح دید. همه آدم‌های بهت‌زده و عزادار، عجیب معرفتی به او پیدا کرده بودند و «حسین» برای‌شان جدی‌تر شده بود. صرفاً یک استاد یا معلم و رفیق قابل احترام نبود. انگار یک «پیامبر مبشر و منذر»ی بود که حرف‌هایش راه سعادت را نشان می‌داد و باید ذهنت را مرور می‌کردی آخرین نکته‌ای که به تو گفته بود چه بود! و این یعنی «حسین» به آرزویش رسیده بود: بیدارکردن انسان‌ها، متوجه‌کردن به حقایق عالم خلقت. پس می‌شود در رفتن‌ش باز هم تأمل کرد و به برخی تحلیل‌های ظاهری از نحوه قربانی‌شدنش دچار حاشیه نشد. ۳ تفاوتی که در نگاه، حرف‌ها و فکرش وجود داشت ناشی از تفاوت نگاه او به عالم و حقایق خلقت بود. تفاوتی نشأت‌گرفته از چیزی که فقط می‌توانم منحصراً «حکمت» بنامم. اولاً: منشاء این حکمت خداست؛ «یؤتی‌الحکمة من یشاء.. (خدا) دانش و حکمت را به هرکس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد...» ثانیاً: «حکمت» را بی‌خود و بی‌جهت به آدم‌ها نمی‌دهد. جمله کسانی که به اشارات قرآنی به غیر از پیامبران(ع) و اولیای برگزیده الهی، مستحق دریافت «حکمت»اند، «صاحبان عقل و اندیشه» و «زاهدان و پارسایان»اند که در وصف آخرین دسته یعنی «زاهدان و پارسایان» در روایت آمده است: «هرکس دل از دنیا برگیرد، خداوند چشمه‌‏هاى حکمت را در قلبش جاى می‌دهد.»(۲) «حسین»، هم صاحب عقل و اندیشه بود و هم زاهد و پارسا. پس خیلی نباید اذهان را متوجه داشته‌ها و نداشته‌های مادی‌ش کرد و دچار حاشیه شد. هرچند بحمدالله خانواده بزرگوار او و همسر عزیزش استطاعت نسبی مادی داشتند اما او هرچه داشت و نداشت با مال و جان و خانواده جهاد می‌کرد. از همان اندک شهریه‌ی طلبگی در دوران مجردی‌ش کتاب تهیه می‌کرد تا بچه‌ها را با کتاب‌ انس دهد تا اینکه در همین سال‌های اخیر منزل‌ش پاتوق بسیاری از کارها بود و امکانات مختصر زندگی‌اش وسیله. ۴ دو عنصری که شخصیت او را خیلی پیش‌برنده می‌کرد و او را مستحق «حکمت»: اول «مجاهدت» بود و دوم «اخلاص». بسیاری از خاطراتی که این روزها از او نقل می‌شود حول این دو عنایت ممتاز الهی بر وی بود. به‌شدت دنبال کارهای سخت و پرمشقت بود. کارهایی که دشمن داشت و خیلی‌ها تن به آن نمی‌دادند؛ او مجدانه دنبال می‌کرد. آن‌هم گمنام و بدون توقع. دو خصیصه‌ای که در هر شخصیتی گرد آمد آثار و تبعات کار او را مؤثر حقیقی کرد و او را از سایرین ممتاز و متمایز. ۵ همه‌ی آدم‌ها برایش جدی بودند. حتی نوجوان‌هایی که با شیطنت‌ و بازیگوشی در کلاس‌های غرب‌شناسی دستش می‌انداختند. می‌فهمید ولی با سعه‌صدر و با نهایت شفقت و دلسوزی می‌گفت: «هرچند منظور شما چیز دیگری بود اما بدان پاسخت این می‌شود.» بچه می‌رفت توی فکر و بعدها همین آدم می‌شد مشتری پروپا قرص بحث‌های او. بدون تکبر، همه را جدی می‌گرفت. انگارنه‌انگار تحصیلات بالای حوزوی و دانشگاهی داشت و هم‌بحث با بسیاری از اساتید بنام بود و تئوریسین در برخی اندیشکده‌ها. برای‌ش کوچک و بزرگ، جوان و پیر فرقی نداشت. برای همه با نهایت جدیت وقت می‌گذاشت و به تفکرشان می‌انداخت.
۶ خیلی از آدم‌های بزرگ و موفق مسئولیت‌پذیرند ولی «حسین»، «مسئولیت‌ساز» بود. نمی‌شد چند دقیقه کنارت بنشیند و بعدش احساس نکنی عجب! چه مسئولیت سنگینی در عالم داری. و این‌قدر دردمندانه می‌گفت که تمام وجودت درد می‌کشید. تو را متوجه فلسفه‌ی انسانیت‌ت می‌کرد. مداومت در ارتباط با او دمای انسانیت را به‌قدری بالا می‌آورد که به جوش می‌آمدی و ناخودآگاه «قیام» می‌کردی. لحظات آخر وداع با پیکرش در حسینیه‌ی امیرچقماق یزد یکی از خانم‌هایی که اخیراً در یکی از دوره‌ها پای مباحث استاد فرخ‌نژاد بود خواهش می‌کرد: «از طرف من از استاد حلالیت بطلبید. چون با وجود بچه‌ی کوچکی که دارم نمی‌توانم برخی تکالیفی که ایشان گفتند را انجام بدهم. ما شرمنده ایشان هستیم!» ۷ بعضی از کلمات با «حسین» برایم معنی واقعی پیدا می‌کند؛ «عمیق»، «جدی»، «پُرکار»، «قانع»، «بی‌ادعا». یعنی اندیشه، رفتار و کردارش تجسم‌بخش فضائلی بود که یک «مؤمن مجاهد انقلابی» به تعبیر حضرت آقا در وجودش موج می‌زند. ۸ «حسین» تجلی «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ» بود. حضرت آقا در تفسیر آیه 256 سوره بقره اشاره می‌کنند: «فرمود: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَاانفِصامَ لَها؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همه‌ی عالم وجود را تقسیم می‌کنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقه‌ی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقه‌ی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر...» شالوده‌ی همه مباحثی که در فلسفه‌ی علم، فلسفه هنر، ماهیت سینما و رسانه، فلسفه طب، غرب‌شناسی، دشمن‌شناسی، فلسفه سیاست و... از او می‌شنیدیم همین ایجاد «هویت ایمانی در مقابل هویت کفر» بود. روی همه‌ی وایت‌بردها و تخته‌سیاه‌های کلاس‌هایش عالم را با یک خط عمودی تقسیم می‌کرد به منطقه‌ی نفوذ الله و منطقه‌ی نفوذ طاغوت. این مسئله و ملکه‌ی تمام زندگی شخصی‌اش هم بود. کارها و رفتارهای شخصی و خانوادگی‌اش هم در منطقه‌ی الله جا داشت و برای همین هم برای برخی رفتارهای‌ش تعجب‌برانگیز بود. ۹ انقلابی‌بودن «حسین» ترازی داشت که شاید خیلی از ماها نسبت به این تراز فاصله داریم. قطب‌نمای حرکت‌ش متأثر از تمایلات و اجتهاد شخصی نبود. همواره متوجه امامین انقلاب اسلامی بود و برای همین مسئله‌ی اولش، مسئله‌ی اول جهان اسلام بود. یعنی آرمان آزادی قدس شریف و محو اسرائیل و صهیونیسم از جهان. این مسئله خیلی نیاز به توصیف و نقل خاطره ندارد. نیاز به تأمل دارد که چگونه یک مؤمن خود را تماماً در جنگ حق و باطل می‌بیند و در جبهه‌ی حق نگاه همه را متوجه به ماهیت، هویت، مأموریت، نقشه و ابزار شیطان و اصحابش می‌کند. پس تمرکز او در مسئله ضدیت با صهیونیسم جهانی یک برداشت شخصی از اولویت‌ نبود. منبعث از موقف مجاهدت او بود در نزاع جهانی حق و باطل. ۱۰ «حسین» با این نحوه عروجش در شام عرفه و شب عید قربان با تمامی اعضای خانواده عزیزش برای همه رفقا و دوستان نکته‌ای ناب داشت و آن هم: «ضرورت جهاد و مبارزه خانوادگی». حتماً این تقدیر که حقیقتاً برای همه‌ی ما جانسوز بود، پیام‌آور معیت خانوادگی او بود در عرصه مبارزه. خداوند همه‌ی آنان را در سفر به جهان آخرت همراه و همسفر کرد تا سیر اصلی حیات و این زندگی بدون وقفه ادامه یابد و این تلخی دنیایی این داغ را برای او و عزیزانش شیرین می‌کند. ۱۱ امروز در عالم ظاهر «حسین» رفته است و کتاب‌ها و آثاری از او به یادگار مانده. اما حقیقت آنست که «حسین» مانده است و به اعتبار همه‌ی لحظات مجاهدتش و همه‌ی انسان‌های دلبسته‌اش همچنان در مسیر مبارزه با طاغوت حضور دارد و این حضور مرهون لطف الهی به همه‌ی آنانی‌است که در راه حق جان و مال و عزیزانشان را فدا کردند. «وَلاتَحسَبَنَّ‌الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ‌اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ؛ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند...» (۳) ۱۲ می‌ماند یک دعا: خدایا برادر عزیزمان «محمدحسین فرج‌نژاد» را با برادر شهیدمان «محمدحسین محمدخانی» در رجعت موعود بازگردان تا بار دیگر در رکاب ولی‌الله‌الاعظم جانی دوباره تقدیم کنند. 🚩🚩🚩 ان‌شاءالله سیداحمد عبودتیان ------‐-------------------------------------- (۱) بقره/ آیه ۲۶۹ (۲) امام صادق علیه‌السلام، اصول کافی، جلد ۲، ص ۱۲۸ (۳) آل عمران/ آیه ۱۶۹
انسان از ماده‌ی «اُنس» و اسم جنس است. یعنی وجه نام گذارى انسان به خاطر زيادى اُنس او، و به جهت آن است كه آفرينش او به گونه‌اى است كه قوام زندگى او به اُنس با انسان‌هاى ديگر است؛ از اين رو انسان مدنى بالطبع و به ذات اجتماعی مى‌باشد. [راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، ص۹۴، دارالعلم الدارالشامية، دمشق.] لذا دین، آئین و روشی نیز در زندگی انسان‌ها می‌تواند باعث سعادت و تکامل بشری شود که در قوام روابط انسانی و نحوه‌ی اداره‌ی اجتماعات بشری، حرف برتر داشته باشد.
قالَ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم في خطبَةِ الغَدير: أَلا إِنَّ خاتَمَ الأَئِمَةِ مِنَّا القائِمَ المَهدِي... أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُ اللهِ وَمُختارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلمٍ وَالمُحیطُ بِکُلِّ فَهمٍ. أَلا إِنَّهُ المُخبِرُ عَن رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالمُشَیِّدُ لاِمرِ آیاتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ المُفَوَّضُ إِلَیهِ. أَلا إِنَّهُ قَد بَشَّرَ بِهِ مَن سَلَفَ مِنَ القُرونِ بَینَ یَدَیهِ. أَلا إِنَّهُ الباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلا نُورَ إِلاّ عِندَهُ. أَلا إِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَلا مَنصورَ عَلَیهِ، أَلا وَإِنَّهُ وَلِي اللهِ في أَرضِهِ، وَحَکَمُهُ في خَلقِهِ، وَأَمینُهُ في سِرِّهِ وَعلانِیَتِهِ. [علامه امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۴۰] حضرت رسول، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در هجدهم ذی الحجة سال دهم هجری در بخشی از فرمودند: آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم از ماست.. آگاه باشید! که او نیکو و برگزیده خداوند است. آگاه باشید! که او وارث دانش‌ها و حاکم بر ادراک‌هاست. هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می‌گوید و آیات و نشانه‌های او را برپا می‌کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار. بیدار باشید! هم اوست که [امور جهانیان] به او واگذار شده است. آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده‎اند. آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود، حق تنها با اوست، و روشنایی تنها نزد اوست. هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت. آگاه باشید! او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم، و امانتدار امور آشکار و نهان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ویژه 📺 ببینید | 🔰 مروری بر تجربه اعتماد به غرب، همراه با بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب سایر کیفیتها: https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=48384
📢 الگوی توسعه غربی به تربیت نیاز دارد. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «اگر چرخ کارخانه می‌خواهد بچرخد، باید انسانِ مصرف‌گرا تربیت شود. داستانِ «کلاه سر همه بگذارید» همین است؛ یک‌موقعی با دست می‌بافتند؛ در طول یک تابستان یا مثلاً پاییز، می‌شد یک یا دو کلاه برای اهل خانۀ خودت ببافی. ولی وقتی آمد و تولید انبوه شد، باید سر همه کلاه بگذاری. وقتی تولید انبوه شد، باید مصرف بشود، پس باید ایجاد بکنی. جریان هم انسانِ مصرفی ایجاد و تربیت می‌کند. بعد به اسم بهداشت و هزار مسئله دیگر، فرهنگ‌سازی می‌کند و کالاهای یک‌بارمصرف را وارد جامعه می‌کند، و تازه در انتها روشن می‌شود که این‌ها همه عامل بدترین بیماری‌ها بوده است.» 🔗 https://b2n.ir/498959 ☑️ @mirbaqeri_ir
💠 با چهار قرآنی، خود را برای مبارزه و آماده کنید؛ 🔸 وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ» وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا: «فَوَقٰاهُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِ مٰا مَكَرُوا» وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ» فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا «إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مٰالاً وَ وَلَداً `فَعَسىٰ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ» اَلْآيَةَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ. 📚 من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۳۹۲ 🔹 امام صادق عليه السّلام فرمودند: از كسى تعجّب كرده‌ام كه از چهار چيز می‌ترسد، چگونه به چهار چيز پناه نمی‌برد: از كسى تعجّب كرده‌ام كه خوف بر او چيره شده است، چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ‌ كه فرمود: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌» «خدا براى ما كافيست و او نيكو وكيلى است» پناه نمی‌برد زيرا كه من از خداى عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ‌ مِنَ‌ اَللّٰهِ‌ وَ فَضْلٍ‌ لَمْ‌ يَمْسَسْهُمْ‌ سُوءٌ» «پس (آن مؤمنان كه كار خود را به خدا باز گذاشته بودند و با بدن‌هاى مجروح بى‌اعتناء به تبليغات مشركين به تعقيب ايشان پرداخته بودند پس از آنكه سپاه شرك از هيبتشان متوارى شدند) با ارمغان نعمت سلامت و تفضّلى الهى به مدينه بازگشتند. در حالى كه هيچ گونه گزندى به ايشان نرسيده بود - آل عمران:۱۷۴». و از كسى تعجّب كرده‌ام كه دچار مشكلى شده است، چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ‌ پناه نمی‌برد كه (به حكايت از يونس پيغمبر) فرموده: «لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌» «معبود حقّى جز تو نيست، منزّهى تو، همانا كه من از ستمكاران بوده‌ام» زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ‌ وَ نَجَّيْنٰاهُ‌ مِنَ‌ اَلْغَمِّ‌ وَ كَذٰلِكَ‌ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ‌» «پس ما دعاى او را مستجاب كرديم، و او را از آن بليّه نجات داديم، و مؤمنين را اين چنين نجات می‌دهيم - انبياء:۸۸». و از كسى تعجّب كرده‌ام كه دربارۀ او مكرى به كار رفته است، چگونه به گفتار خداوند تعالى پناه نمی‌برد كه فرمود:«وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» «و كار خود را به خدا تفويض می‌كنم، زيرا كه او نسبت به بندگان - و خير و صلاح ايشان - بصير است». زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «فَوَقٰاهُ‌ اَللّٰهُ‌ سَيِّئٰاتِ‌ مٰا مَكَرُوا» «پس خدا او را از گزندهاى مكر ايشان محفوظ‍‌ داشت - مؤمن:۴۴». و از كسى كه دنيا و زينت آن را می‌خواهد تعجّب كرده‌ام، كه چگونه به نقل خداوند تعالى پناه نمی‌برد كه فرمود: «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌» «هر چه خدا بخواهد واقع مى‌شود، هيچ نيروئى جز با مدد خدا وجود ندارد». زيرا كه من از خداوند عزّ و جلّ‌ شنيده‌ام كه به دنبال اين بيان می‌گويد: «إِنْ‌ تَرَنِ‌ أَنَا أَقَلَّ‌ مِنْكَ‌ مٰالاً وَ وَلَداً فَعَسىٰ‌ رَبِّي أَنْ‌ يُؤْتِيَنِ‌ خَيْراً مِنْ‌ جَنَّتِكَ‌» «اگر مرا مى‌بينى كه از جهت مال و فرزند از تو كمترم، پس اميد است كه پروردگار من بوستانى بهتر از بوستان تو را به من عطا فرمايد - كهف:۴۱» و كلمۀ «عسى» كه در اين آيه آمده به معنى وجوب تحقّق متعلّق آن است.
انسان ساز؛ انسانِ جامعه ساز جامعهٔ پیشرفته و منسجم بیشتر از وابستگی به امکانات و تجهیزات به انسان‌های یافته نیازمند است؛ انسانی که زندگی در کنار دیگران را یاد گرفته باشد نه انسان منزوی و تحت تسلط ! امروز در محلهٔ «فوتبال» یکی از محلات پویا در حاشیهٔ شهر اراک، درک بهتری از مفهوم هیأت امام حسین علیه السلام را پیدا کردم و مطمئنم این بچه‌های رشد یافته بسیار پیشرفته‌تر از امثال بندهٔ مرفه هستند. فرزندان مستقل و توانمند ایران زمین؛ نه کودکان وابسته و ضعیف
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر تنها باشی، شیطان تو را می‌خورد🔸 چرا باید انسان عضو یک مجموعه شود؟ به خاطر اینکه شیطان متشکل است. شیطان لشکر دارد. تو اگر تنها باشی، تو را می‌خورد! یک انسان در مقابل یک لشکر شکست می‌خورد. چون شیاطین متشکل هستند و شما باید در مقابل شیاطین، تشکیلات داشته باشید. هیئت، تشکیلات مقاومت در مقابل شیاطین است. مگر می‌شود شما عضو هیئت باشید و حق عضویت ندهید؟ اگر ندادی بیرونت ‌می‌کنند. خب حق عضویت چیست؟ اینکه یکی دیگر را هم بیاوری در هیئت. این حق عضویت تو است. یکی تو را آورده، تو هم یکی را بیاور. یکی به تو آنقدر گفت، تا تو را آورد اینجا. تو هم باید آنقدر بگویی تا یکی دیگر را اینجا بیاوری. @haerishirazi
داریم یا نه؟! بسم الله الرحمن الرحیم با توصیف مختصری در باب تقسیم‌بندی علوم بهتر می‌شود قضاوت کرد که آیا طب اسلامی داریم یا نه؟! از منظری علوم در یک معادله تعریف می‌شوند؛ معادله‌ای که حاصل ضرب جبر هستی در اختیار آدمی را مساوی با نظام سنت‌های الهی قلمداد کرده و علوم را در سه وجه تعریف می‌کند. وجه اول؛ شناخت پدیده‌های هستی و روابط جبری مابین آن‌ها، که دسته‌ای از علوم مانند فلسفه، ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیست، فیزیولوژی و آناتومی را شامل می‌شود، و همگی ذیل بحث می‌شوند. وجه دوم؛ شناخت بایدها و نبایدها، دستورالعمل‌ها، قواعد و قوانین حاکم بر زندگی بشرِ صاحب اختیار نیز دسته‌ای از علوم مانند سیاست، حقوق، اقتصاد، تربیت و فرهنگ تدوین شده‌ی حاکم در سبک زندگی را شامل می‌شود، و همگی ذیل بحث می‌شوند. وجه سوم؛ شناخت حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریع که منتج به سنت‌های الهی گشته و خود دسته‌ای از علوم مانند تاریخ و نظام بیماری‌ها را شامل می‌شود، و هر دو ذیل نظام سنن بحث می‌شوند. با توجه به مقدمه‌ی فوق باید گفت که اگر در وجه اول علوم و شناخت پدیده‌های هستی و روابط جبری مابین آن‌ها نقش مسبب الاسباب و علت العلل بودن خداوند عز و جل مورد مطالعه، بررسی و غایت آن علم باشد، اطلاق اسلامی و دینی بودن در آن جایز است. در وجه دوم علوم که به نظریه پردازی و تدوین بایدها و نبایدها، دستورالعمل، قواعد و قوانین زندگی بشر برای تعالی اجتماع انسانی دست می‌زند، به طور قطع اگر از وحی سرچشمه گرفته باشد می‌بایست از اطلاق اسلامی و دینی بودن آن یاد کنیم. در وجه سوم علوم نیز که به حل معادله‌ی حاصل ضرب اختیار بشری در جبر هستی می‌پردازد، اگر در نظام تشریع آن معادله، علومی را مد نظر داشته باشیم که اسلامی و دینی باشد، آن جا هم باید از اطلاق اسلامی و دینی بودن علوم استفاده شود. حال به قضاوت در مورد طب، سلامت و سبک زندگی پرداخته و تحلیل می‌کنیم که آیا می‌توان از عنوان اسلامی و دینی برای این علم استفاده کرد یا نه؟ اولاً؛ اگر ذیل نظام تکوین در موضوع طب، سلامت و سبک زندگی، پدیده‌ها و روابط جبری مابین آن‌ها را از منظر وحی بررسی کرده و به طور مثال انسان را شامل اجزایی مانند روح، نفس و عقل دانسته و روابط مابین آن‌ها را تحت تاثیر خداوند متعال مورد مطالعه قرار دهیم، ثانیاً؛ با احکام، بایدها و نبایدها، دستورالعمل‌ها، قواعد و قوانین اجتهاد شده از اصول کلی آمده در متون دینی که به آن فقه اکبر می‌گوییم، برای حیات دنیوی بشرِ مختار، نظام تشریعی ایجاد کنیم، ثالثاً؛ و در آخر، نظام بیماری‌ها و آسیب‌ها را در رفتار غلط و خارج از نظام تشریعی یاد شده جستجو کرده و به تحلیل چگونگی آن ذیل سنن الهی بپردازیم، آن گاه باید بگوییم که طب، سلامت و سبک زندگی اسلامی را طلب کرده و در انتظار تحقق آن هستیم. البته اگر ما با نگاه ماتریالیستی و داروینیسم فکری به تحلیل هستی پرداخته و قوانین لذت‌گرا و مبتنی بر اصالت سرعت در اومانیسم را مبدأ دانش خود گرفته و فارغ از خدا، حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریعِ ساخته‌ی دست بشر را معادله‌ی پیش روی خود بدانیم و کاپیتالیستی رفتار کنیم، به طور قطع با طب اسلامی روبه رو نشده و در وضعیت بر همگان واضحِ پزشکی امروز خواهیم ماند و پیشرفت نخواهیم کرد. محمد جواد مسعودی نیا
💠 انسانیت انسان به حرکت، تلاش، ایثار و بخشش است! 🔹 امام صادق عليه السّلام می‌فرمودند: انفاق كن، و يقين بدار كه جاى آن پر خواهد شد، و بدان كه چون كسى در راه طاعت خدا انفاق نكند، در راه معصيت خداى عزّ و جلّ‌ گرفتار آن خواهد شد كه انفاق كند، و كسى كه در پى حاجت دوست خدا گام نسپارد، گرفتار آن خواهد شد كه در پى حاجت دشمن خدا رهسپار گردد. 🔸 وَ رَوَى يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلْمِيثَمِيِّ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ : «أَنْفِقْ وَ أَيْقِنْ بِالْخَلَفِ وَ اِعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُنْفِقْ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يُنْفِقَ فِي مَعْصِيَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ يَمْشِ فِي حَاجَةِ وَلِيِّ اَللَّهِ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يَمْشِيَ فِي حَاجَةِ عَدُوِّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». 📚 من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۴۱۲ 🔹 هيچ بنده‌اى نيست كه از يارى و كمك به برادر مسلمان خود و تلاش در راه نيازش -چه برآورده شود و چه نشود- خوددارى كند و امتناع ورزد، جز آن كه گرفتار تلاش و بر آوردن حاجت كسى شود كه بر عليه او مرتكب گناه گردد و اجرى هم نخواهد داشت. و هيچ بنده‌اى نيست كه از صرف هزينه و خرجى در راه خدا بخل ورزد جز آن كه گرفتار صرف مخارج چند برابر آن -در آن چه خداى را بخشم آرد- گردد. 🔸 وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَا مِنْ عَبْدٍ يَمْتَنِعُ مِنْ مَعُونَةِ أَخِيهِ اَلْمُسْلِمِ وَ اَلسَّعْيِ لَهُ فِي حَاجَتِهِ قُضِيَتْ أَوْ لَمْ تُقْضَ إِلاَّ اُبْتُلِيَ بِالسَّعْيِ فِي حَاجَةِ مَنْ يَأْثَمُ عَلَيْهِ وَ لاَ يُؤْجَرُ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَبْخَلُ بِنَفَقَةٍ يُنْفِقُهَا فِيمَا يُرْضِي اَللَّهُ إِلاَّ اُبْتُلِيَ بِأَنْ يُنْفِقَ أَضْعَافَهَا فِيمَا أَسْخَطَ اَللَّهَ. 📚 تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام ج ۱، ص ۲۹۳
🌸 رهبرانقلاب: ماه ربیع الاول، بهار زندگی است ☑️ @Khamenei_ir
یعنی گفتمان سازی برای تبدیل "واجب" به "معروف" و "حرام" به "منکر"، سپس تبلیغ دین و امر به معروف و نهی از منکر تا مسأله‌ای در اجتماع تبدیل به معروف (مورد پذیرش عموم) نشده است؛ نسبت دادن آن به دین، جای نگرانی دارد. امری که این چنین توسط حضرت امام صادق عليه‌السلام بیان گردیده است: «تحمل امر ما تنها به تصديق و پذيرفتن آن نيست! از جملهٔ تحمل امر ما پنهان دارى و نگهداشتن آن از نااهلش نیز می‌باشد. به شيعيان ما سلام برسان و به آن‌ها بگو: خدا رحمت كند بنده‏اى را كه محبت مردم را بسوى خود كشاند و آن چه را می‌فهمند به آن‌ها بگويد و آن چه را نمى‏پذيرند از آن‌ها پوشيده دارد.» [عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُول: إِنَّهُ لَيْسَ مِنِ احْتِمَالِ أَمْرِنَا التَّصْدِيقُ لَهُ وَ الْقَبُولُ فَقَطْ مِنِ احْتِمَالِ‏ أَمْرِنَا سَتْرُهُ وَ صِيَانَتُهُ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ فَأَقْرِئْهُمُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِهِ حَدِّثُوهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ اسْتُرُوا عَنْهُمْ مَا يُنْكِرُونَ.] [الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 222] تبیین وظیفه جامعه است.
چگونه می‌شود برای آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تربیت کرد؟ 💠 سید حسن نصرالله: توصیه و هشدار بنده به این و حوزه‌های علمیه این است که ویژگی اصلی و روح ویژه‌شان را از دست ندهند. ما وقتی خانه و خانواده‌مان را رها کردیم و با سید عباس به بعلبک آمدیم به این علت نبود که او را اعلم علمای لبنان می‌دانستیم. خیلی‌ها از او عالم‌تر بودند. اما رابطه‌ی ما چهار پنج نفر با او از نجف تا لبنان دقیقا رابطه‌ی پدر و فرزندی بود. او پیگیر بیماری، پول، مطالعات درسی و بعدها ازدواج ما بود. او وضعیت درسی ما را زیر نظر داشت و ما در این زمینه از او می‌ترسیدیم و اگر درس نمی‌خواندیم می‌فهمید. راز حوزه‌های علمیه‌ی سنتی ما این رابطه‌ی عاطفی، معنوی و درونی است. وضعیت ما مثل امروز نبود که حجت الاسلام که امروز تبدیل به شده‌اند، بیاید و درس بدهد و برود و حتی گاهی نام اشخاص حاضر در کلاس را نیز حفظ نباشد! 🎙 سخنرانی در چهلمین سالگرد تأسیس حوزه بعلبک (متن کامل در لینک زیر موجود است): 🌀 https://b2n.ir/g21303
📢 الگوی مواجهه با پدیده‌های تمدنی، ازجمله کرونا (1⃣) 🔴 آیت‌الله میرباقری در دیدار تعدادی از فعالان طب سنتی: 🔷 بحمدالله خداوند در این مرحله از انقلاب اسلامی، نیروهایی که برای گذار از این مرحله نیاز داریم را تربیت کرده ‌است. حضرت آقا همیشه دنبال تربیت این نیروها بودند و به‌دنبال به نتیجه رسیدنش بودند؛ یادم هست فعالانی در سال ۱۳۹۲ خدمت حضرت آقا رسیدند و ایشان به این مضمون فرمودند که من منتظر شماها بودم. یعنی ایشان سرمایه‌گذاری‌هایی انجام داده‌اند و منتظر به نتیجه‌رسیدنش بودند. جمع‌های فعال آتش‌به‌اختیار، محصول همان برنامه‌ریزی است و امیدواریم کار انقلاب با این‌ها جلو برود. 🔷 این مرحله از انقلاب، مرحله تحقق است. باید فرهنگ جامعه خودمان و زندگی بشر را از سطوح بنیادین تا سطوح روبنایی تغییر دهیم و این کار، نیاز به آدم‌های اهل این میدان دارد که بتوانند انقلاب فرهنگی را، از جمله در حوزه و سلامت دنبال کنند. ما با یک امر بزرگ مواجه هستیم که باید با آن خوب برخورد کنیم و ظرفیت انقلاب اسلامی را برای ایجاد تغییرات بزرگ پیش ببریم. ما باید بدانیم در مواجهه با فرهنگ مدرن، به‌خصوص در مواجهه با مدرن چه باید کرد. 🔷 مأموریت کنونی حوزه، مأموریت رهبری حوادثی است که تاثیرگذار بر فرایندهای جهانی هستند. الآن ظرفیت حوزه ظرفیت است؛ یعنی حادثه‌ای سیاسی یا حادثه‌ای در حوزه سلامت و حوادث دیگر ایجاد می‌کنند و بعد می‌خواهیم نحوه مواجهه خودمان را با این حادثه بیان کنیم. همین مواجهه ما با حوادثِ ایجادشده هم بر اساس فقه فعال نیست. یعنی نه‌تنها نداریم، بلکه در مواجهه با حوادثِ ایجادشده هم مواجهۀ فعالی نداریم. امام(ره) فرمودند که حوزه باید نبض زمان را در اختیار داشته باشد. در منشور روحانیت می‌فرمایند: استراتژی حاکم بر جهان را مستکبرین تعیین می‌کنند، ولی انقلاب اسلامی باید تعیین کند و حوزه باید در این مقیاس حضور پیدا کند. پس جایگاه ما باید تغییر کند و برخوردمان باید برخورد ایجاد حادثه بشود و حوادث اثرگذار بر پیشرفت‌های جهانی و فرایندهای جهانی ایجاد کنیم [و لااقل مواجهه ما با پیشامدها، مواجهه انفعالی نباشد.] 🔷 موقف ما باید موقف ایجاد و رهبری حوادث باشد (). اما در یک قدم قبل‌تر، در مواجهه با حوادث و مسائلی که دیگران ایجاد کرده‌اند، باید توجه داشته ‌باشیم که این حوادث و مسائل را از سه زاویه می‌توان بحث کرد: ۱. از زاویه تبیین حکمِ موضوع. یعنی آن را موضوعی ببینید که می‌خواهید حکمش را بیان کنید. ۲. آن مسئله را در یک ساختار کلان ببینید و نسبت‌هایش را ببینید و حکم بدهید. ۳. برای بهینه آن موضوع حکم بدهید. ما معمولاً از زاویه تبیین حکمِ موضوعات با مسئله‌ها و حوادث مواجه می‌شویم؛ از جمله در حوزه سلامت. فرض کنید در یک پدیده‌ای در حوزه سلامت، ما آن را به‌عنوان یک موضوع در نظر می‌گیریم و با آن مواجه می‌شویم و سعی می‌کنیم حکمش را استنباط کنیم؛ اما نسبتش را با بقیه موضوعات نمی‌بینیم و همچنین بهینه آن موضوع را نمی‌بینیم [و فارغ از اینها حکم می‌دهیم.] این‌هم خلأ دوم در حوزه است؛ یعنی غیر از این‌که رهبری حوادث نداریم، در مواجهه با موضوعات هم می‌کنیم [و تناسبات موضوع و بهینه موضوع را در نظر نمی‌گیریم]. استاد ما _ خدا رحمتش کند _ می‌فرمود که برای این مداد، سه لایه حکم می‌توانید بدهید؛ یکی این‌که این مداد را ابزار ارتباط و ابزار کتابت در نظر بگیرید و حکمش را بیان کنید؛ بگویید آیا کتابت با این مداد جایز است؟ آیا می‌توانیم با آن با نقاشی بکشیم؟ و... و حکم تولیدش و فروشش و خریدش چیست؟ این می‌شود احکام این موضوع. اما لایه دوم این است که بگویید نسبت این مداد با سایر ابزارهای ارتباطی چیست و چه سهمی را باید به این مداد در بین ابزارهای ارتباطاتی بدهیم؛ یعنی نظام نسبت‌ها و نظام اولویت‌ها را باید مشخص کنیم وسپس حکمش را بیان کنییم. این‌ حکم هم حکم همین موضوع است. صدور چنین احکامی، الآن در دست نظام کارشناسی است نه در دست نظام فقاهت. ما حکمی در این زمینه نداریم و نظام کارشناسی با یک نگاه سیستمی دراین‌باره نظر می‌دهد. لایه سوم حکم این است که بهینه این‌ موضوع چگونه باید واقع شود. آیا همیشه باید با خودکار بنویسیم؟ یک‌موقعی با چکش روی سنگ می‌نوشتند، کم‌کم کاغذ آمد و بعد صنعت چاپ شکل گرفت و حالا می‌گویند این قلم باید به قلم نوری و... تبدیل بشود. آیا در این بهینه‌ها حکم داریم یا خیر؟ ما دنبال حکم بهینه موضوعات نیستیم. این الگو، در همه موضوعات، از جمله در موضوعات سلامت هم وارد می‌شود. ادامه دارد... ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 الگوی مواجهه با پدیده‌های تمدنی، ازجمله کرونا (2⃣) 🔵 آیت‌الله میرباقری در دیدار تعدادی از فعالان طب سنتی: با توجه به نکاتی که عرض شد، ما در مواجهه با موضوعاتی مثل ، باید جایگاه موضوعات را بفهمیم. پدیده‌ کرونا است و یک موضوع خُرد در داخل یک تمدن نیست. پدیده کرونا پدیده‌ای است که با آن می‌خواهند جهان را بازسازی کنند و آن را که ایجاد کرده بودند و تحت تأثیر انقلاب اسلامی شکسته شد، می‌خواهند خودشان به‌ هم بریزند و بنای جدید بسازند. قبلاً هم‌ عرض کرده‌ام که آن‌ها در در جنگ‌های جهانی، جامعه جهانی را به گروگان گرفتند و ساختار جهانی و نظم جدید بین‌المللی را بر محور سازمان ملل درست کردند، و امروز هم می‌خواهند مردم را به گروگان بگیرند و با آن نظم جدید جهانی ایجاد کنند. البته در این دور، به‌شدت منفعل از انقلاب اسلامی هستند. شاید هم «وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ ۚ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ» دارد اتفاق می‌افتد! حالا خراب کنند، ببینیم آیا می‌توانند دوباره درستش کنند یا خیر! علی‌ای‌حال این پدیده در مقیاس تغییر نظم جهانی است؛ می‌خواهند و نظام جدیدی ایجاد کنند؛ شاید بتوان گفت که این نظم جدید، سه متغیر اصلی دارد؛ یکی اینکه می‌خواهند محور را از غرب به شرق ببرند و دوم این‌که فرهنگ حاکم بر جهان را به یک فرهنگ ترکیبی تبدیل ‌کنند و یک نوع معنویت مبهم نظیر معنویت کنفوسیوسی و... را تقویت ‌کنند و سوم اینکه این نظم جدید را از جهان حقیقی به جهان مجازی انتقال دهند و رؤیای امریکایی را به رؤیای حکمرانی مجازی تبدیل کنند. شاید بتوان گفت که این سه تحول، متغیرهای اساسیِ نظم جدیدی است که می‌خواهند ایجاد کنند. یکی از ابزارهای اصلی آن‌ها برای ایجاد این نظم جدید، گروگان گرفتن سلامت جامعه جهانی از طریق کروناست. لااقل یکی از سناریوها این است؛ سناریوهای تندتر هم قطعاً قابل‌فرض است. پس در مواجهه با موضوعاتی مثل سلامت و کرونا و سایر موضوعات، باید سطح موضوعات را بشناسیم و در سطح خودشان با آنها روبه‌رو شویم والا آن موضوعات قابل ‌کنترل و مدیریت نخواهد بود. مثلاً به‌نظر می‌آید اگر با ادبیات حضرت آقا بخواهیم بیان کنیم، اصل امام(ره) یک حادثه‌سازی در مقیاس بود. آن‌ها یک دوران جدید ایجاد کردند، امام هم یک ایجاد کرد. مرحله دوم آن‌ هم ایجاد یک نظام است که نه سوسیالیستی است نه سرمایه‌داری. کمااینکه انقلاب امام نه سرمایه‌داری بود نه مبارزه مسلحانه و نه مبارزه پارلمانتاریستی. پس حادثه‌سازی، باید در وِزان آن حوادثی باشد که دشمن ایجاد می‌کند. آن‌ها دوران جدید ایجاد کردند و امام هم یک عصر جدید ایجاد کرد که عصر امام‌خمینی(ره) است. در باب واکسن هم یک نکته کوتاه عرض کنم که: ممکن است نقدهای زیادی بر واکسن‌هایی که در جهان تولید می‌شود وارد باشد، اما باید بدانید که نمی‌توان همه ابعاد واکسن را کاملاً و همه‌جانبه رد کرد. یکی از اتفاقاتی که در این‌گونه دستاوردها می‌افتد امتزاج حق و باطل و ترکیب‌شدنِ جنبه‌های مثبت و منفی و مضار و منافع است تا قابل‌پذیرش بشود. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه پنجاه نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى». بنابراین، دنیای استکبار آنجایی که حق و باطل را ترکیب می‌کند دنبال حق نیست، بلکه اراده باطل می‌کند و با این آمیختگی می‌خواهد در کنار حقش، باطلش را القا و محقق کند؛ اما از این طرف، شما باید جنبه‌های حق و باطل و آثار مثبت و منفی را در این محصولات، تفکیک کنید؛ وگرنه اگر همه آثار واکسن را بالکُل نفی کنید، از شما قبول نمی‌کنند. (۱۴‌۰۰/۷/۲۹) ☑️ @mirbaqeri_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | استدلال‌های قرآنی‌ جامعیت اسلام 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام (۱۴۰۰/۰۸/۰۲) با تبیین موضوع جامعیت اسلام، به آیاتی از قرآن در این زمینه اشاره کردند که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در نماهنگ "استدلال‌های قرآنی‌ جامعیت اسلام" مرور میکند. 📥 سایر کیفیتها👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=48946