شاید شما متوجهش نشین
ولی من پیامای قدیمی تر ِ اینجارو که نگاه میکنم
به وضوح تغییر رو در خودم ، شخصیتم و افکارم ، میبینم ..
حتی گاهی به گزافه گوییهام میخندم و دلم میخواد بزنم از دَم پاکشون کنم
امّا باز یه صدایی ته ِ دلم میگه ؛ اون شبی که فلان پیامو اینجا میزاشتی دیگه قرار نیست تکرار شه ، هرچقدرم که تباه باشه باز بعضی چیزا ، بعضی حسا و خاطرهها تکرار نشدنیان .
شاید در آینده هم وقتی برمیگردم به چنین روزی
همین حسرو نسبت به آذینِ الان داشته باشم
شاید به خودم بخندم بابت خیلی حماقتایی که الان متوجهشون نمیشم
ولی چه اشکالی داره ؟ ما اینجاییم واسه همین کارا دیگه
اینجاییم که تو لحظه به لحظهی زندگی خاطره خلق کنیم
اینجاییم که هرچند مضحک زندگی کنیم
مگه نه ؟.
مَتروکات
خاتون ِ من . .
سلام و ادب
دلدادهای شوریده احوال مینویسد
باید به اطلاعتان برسانم گل سرخی که امروز
به رسم ِ هدیه داده بودید را
پس از بوییدن های مکرر ، درست بر روی صفحهی کتاب نهادمش
نگران نباشید ؛ فیالحال جایش مناسب است
فقط کمی از صبح تاکنون پر و بالش خشک شده ، که آن هم مشکلی نیست
اصلاً چه بهتر هم میشود اگر خشک شده اش عمر ِ دراز تری نیز داشته باشد
از صدقه سریِ شما و پیشکشی ِ لطیفتان بانو ،
کلبهمان دَمادم از بوی گُل گشته
رنگ حضورتان را به خود گرفتهو رهایش نمیکند
در عجبم از این رایحهی نو
که هربار خواستنی تر از پیش بی خویشتنم میکند
این دلبر ِ سرخ ِ نازک برگ ..
تصدقِ نگاهتان گردم ؛ اگر ممکن است خوب مراقب دلمان که در بند ِ مشکی ِ چشمانتان است باشید .
سرتان را درد نمیآورم ،
مَخلَص ِ کلام اینکه بیمقدار از کرامتتان خشنود و از مهرتان سپاسگذاریم
وَسلام ؛ حافظکمالله .
- براۍ تویی که سخت دوست میدارمت (:♥️
[ ۰۱/۰۱/۲۳ ] #آذین
- فرهمند -AUD-20220413-WA0000.mp3
زمان:
حجم:
2.2M
فقط اینکه باهاش بزرگ شدم .
- بر همان عهد که بودیم ، بَر آنیـم هنوز ؟!
مَتروکات
ببین منو .. اشکال نداره که خوب نباشی ؛
ولی حق ِ پا پس کشیدن رو نداری ، خب .؟