دستی نوشت نام تو را نون و القلم
حتی قلم به سوی مرکب نرفته بود!
نام تو با پیامبران نسبتی نداشت
گویی به بندگان مقرب نرفته بود
آمد بهار من که قرار از دلم ربود (:
آمد نگار من که به مکتب نرفته بود
فالی زدم به خواجه و خواب از سرم پرید
نزدیک صبح بود ولی شب نرفته بود!
- #مهدی_جهاندار
#غریق
- @Mava_a !🌸'
ماوی
- @Mava_a !🌸'
هرشب ميان مقبره ها راه مي روم
شايد هواي زيستنم را عوض کنم
بايد که لهجه کُهَـنم را عوض کنم
اين حرفِ مانده در دهنم را عوض کنم
يک شمعِ تازه را بسرايم از آفتاب
شمع قديم سوختنم را عوض کنم
هرشب ميان مقبره ها راه می روم
شايد هواي زيستنم را عوض کنم
بردار شعر های مرا مرهمی بيار
بگذار وصله های تنم را عوض کنم
من که هنوز خسته باران ديشبم
فرصت بده که پيرهنم را عوض کنم
- #علی_داوودی
#هِناس
- @Mava_a !🌿'
نمیدانم که این شعر از کجا در خاطرم مانده،
"یکی اینجا دلش تنگ است آنجا را نمیدانم...!
- #اصغر_عظیمیمهر
#آسو
- @Mava_a !🌿'
- ببینم رابرت، تا حالا آدم کشتی؟
+ آره یه زن رو...
- با اسلحه یا سلاح سرد؟
+ هیچ کدوم با احساساتش بازی کردم!
- 🎬 #Heat
#شاخه_نبآت
- @Mava_a !🌿'