شاید کسانی، با بیانی سحرآلود، روی ذهن و دل همسرتان کار میکنند. سخن زهرآگین اینان میتواند اندیشه همسرتان را به بیراهه بکشاند و دل او را از شما و از زندگیتان سرد کند. نیز میتواند همسرتان را از شما متنفر کنید.
آری، این جادوگران توانا و زهرزبان، میتوانند از زندگیتان دمار برآورند. اینان، با اندیشه پلیدشان و زبان چالاکشان و پیگیری خستگیناپذرشان، راست و دروغ را در هم میآمیزند و با دروغ و غیبت و تهمت و سخنچینی، چنان آشوبی در ذهنها و دلها و زندگیهای همسران میافکنند و چنان آبرو و حیثیت مردمان را میسوزانند، که شیطان برایشان هورا میکشد.
هرگز از نیرنگ این سیاهدلان ایمن مباشید.
شما، به جای اینکه برای یافتن دلیل تغییر اخلاق و رفتار همسرتان، به دنبال جادو و جنبل بگردید، دلیل را در سخن و وسوسه معاشران ایشان بجویید.
هستند کسانی که در سخنشان سحر است. اینان - که خدا لعنتشان کند - با سخنان خود، جادوی واقعی میکنند. میان همسران جدایی میافکنند. میان فرزندان و پدر و مادر را نیز جدا میکنند. «جداکنندگان میان گوشت و ناخن»اند. دلهای عزیزان را از هم دور میکنند. و هزار فساد دیگر میکنند.
اینان از دروغ و آراستن آن به راست، بسیار استفاده میکنند. از بسیارگفتن خسته نمیشوند. حریصانه دو ساعت و نیم، یکسره حرف میزنند تا به هدف پلید خود، که همانا آلودن دلها و افکندن نفاق میان همسران و عزیزان است، برسند.
برای رسیدن به هدف پلید خود، از دروغ، قسم ناحق، غیبت، تهمت، باک ندارند. حتی از گریه نیز استفاده میکنند. و معمولا به هدف میرسند و دلشان خنک میشود. چه خنکی پلیدی!
آری، شما به جای ترسیدن از جادوی ساحران و رمل رمالان و نفرین دعانویسان، مراقب این جادوگران واقعی باشید.
۳. تا جایی که میتوانید، از ارتباط همسرتان با اینان، پیشگیری کنید.
بدون خشونت، اما با قاطعیت، پای این ساحران را از زندگیتان قطع کنید.
توفیق صد در صد، ممکنتان نیست. هر مقدار که توانا باشید، همان مقدار ممکن را انجام دهید.
۴. آگاهیبخشی به همسرتان.
با ملایمت به همسرتان بفهمانید که ارتباط با این «ساحران بیان»، برای زندگیتان و برای ایمان و اخلاق خود همسرتان، زیان دارد.
۵. آنچه باقی میماند را تحمل کنید.
با همه تلاشهای اصلاحی، تاثیر نفس آلوده این «ساحران ماهر» ، بهکلی قطع نمیشود. این «ساحران سخنور»، همیشه و همهجا بودهاند و هستند و خواهند بود. و هرگاه و هرجا که باشند، فضای دلها را آلوده میکنند. لعنت خدا بر اینان!
باقیمانده اثر جادوی این «جادوگران زبان» را باید تحمل کرد. جارهای جز این نیست.
خداوند رحمان، بر این تحمل دشوار، صبر و اجر دهد.
۵ دی ۹۹
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
http://t.me/mazaheri_esfahani
سروش:
http://sapp.ir/mazaheri_esfahani
ایتا:
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام:
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله:
https://ble.ir/mazaheri_esfahani
💢 «حتی یکبار»ها
✍🏻 نویسنده: علیاکبر مظاهری
✅ برخی مردمان، نه! بسیاری از مردمان، نه! بیشتر مردمان، نه! همه مردمان، الّا اندکی از آنان، میپندارند امکان ندارد زن و شوهر در همه زندگی، حتّی یکبار اوقات تلخی نکنند، یا از همدیگر اوقاتشان تلخ نشود، یکبار باهم قهر نکنند، از هم گله نکنند، با هم دعوا نکنند، از هم ایراد نگیرند، از هم عیبجویی نکنند، از هم انتقاد نکنند، از هم نرنجند، حتّی در دل!.
ما که میگوییم: چرا. ممکن هست. نمیتوانند باورکنند. شاید چون ما میگوییم، بپذیرند، امّا در دل باور نمیکنند، در جان، وجدان نمیکنند، حتّی نمیتوانند تصور کنند! میپندارند افسانه است، در قصّههاست، در رؤیاهاست.
و ما چون میبینیم که این پندارها دارد از روزگار خانوادهها دمار بر میآورد، میخواهیم به ایشان بهویژه زوجهای جوان بباورانیم که ممکن هست. امّا چون تا آدمی مطلبی را با جان، وجدان نکند، برایش مقبول نمیشود، به اینسو میرویم که به آنان نمونه نشان دهیم تا ببینند و اطمینان کنند.
دیدهها را نمیشود تکذیب کرد، موجودها را نمیتوان انکار کرد.
پس نمونههایی از حتّی یکباریها را نشان میدهیم :
۱. سعید و سعیده
دو روز قبل حکایت عاشقیِ فداکارانه سعید و سعیده را نوشتم، درشمار حکایت های کرونایی. ایشان سه ماه است که راه زندگی مشترک را شروعِ به پیمایش کرده اند. از جزء جزء و ریز ریز و لحظه لحظه زندگیشان باخبرم. ایشان حتّی یکبار از هم نرنجیدهاند، سخن تلخ به هم نگفتهاند، حتّی در فرایند خواستگاری و بلهبرون، که معمولا و به عادت بیمارگونه بسیاری از خانوادهها، باید سخن درشتی گفته شود و کدخداها سبیلی بجنبانند و عمّهخانمها و خالهخانمها گیسی تکان دهند، نیز هیچ تلخیای ایجاد نشد.
از بنجان آفرینشان گفتم که چنین صبورانه امور را اداره میکنند.
در این سه ماه اندازه سه سال کار کردند؛ آشنایی، کسب شناخت، گفتگو، تحقیق، انتخاب، خواستگاری، عقد، وامگیری بانکی، خریدها، خانهدیدنها، انتخاب مسکن آینده، مهمانیها، پاگشاها، اهدای هدیهها، رسم شبیلدایی اول، که چند شب پیش بود، در همه این مراحل و همه این کارها حتّی یکبار به چالش کشیده نشدهاند، به بنبست نرسیدهاند، به هم نیش نزدهاند، از هم نرنجیدهاند.
ایشان در همین جهان، همین ایران، همین جامعه، همین زمان(پاییز و زمستان سال ۱۳۹۹) زندگی میکنند، با امکانات مالی مانند مردمان معمولی همین جامعه.
به ایشان میگویم: همین فرمان را تا آخر بروید؛ میخواهم حکایت حتّی یکبارتان را در تاریخ ثبت کنم!
الاهی که نیکوفرجام باشند.
شادباش ای عشق خوش سودای ما!
۹ دی ۹۹
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
http://t.me/mazaheri_esfahani
سروش:
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا:
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام:
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله:
https://ble.ir/mazaheri_esfahani
🔹فرشتهٔ مهربان من
🔸رابطهای برتر
🖋نویسنده: خانم ریحانه فرجی؛ آموزگار، دانشجوی روانشناسی
🔹اشاره*:
خانم ریحانه فرجی، دانشجویم است، در درس «دانش خانواده»، نیز نمایندهٔ کلاس است. اگر سر کلاس نباشد، نبودش نمود دارد. بهخصوص که تحویل و بررسی و ارسال مشق شبها (کارها و تکلیفهای کلاس)یی که به دانشجویان میگویم، به عهده ایشان است.
یکی دو روز بود که حضورش کمرنگ شده بود. جویایش شدیم، معلوم شد که همراه مادرشوهرش در بیمارستان است.
با اندکی تعجب، جویای ماجرا شدیم. معلوم شد که رابطهٔ این عروس و مادرشوهر، رابطهای فوق روابط معمول جامعه است.
حس کنجکاوی روانشناسانه و جامعهشناسانهمان گل کرد که از سر این راز، مُهر برداریم، و برداشتیم.
این عروس، مادرشوهرش را مانند مادر خودش دوست دارد، و آن مادرشوهر، این عروس را مانند فرزندانش عزیز میدارد. مادر، از حضور این دختر، حالش خوب میشود. این دختر نیز از خدمت به آن مادر، لذت میبرد.
این شد که از خانم فرجی خواستیم که گوشهای از این رابطهٔ خداپسندانه را برای ما و دیگر دانشجویانمان و خوانندگانمان، بنویسند، و نوشتند.
با هم میخوانیم:
🔹فرشتهٔ مقدس
قبلاً فکر میکردم هیچ فرشتهای روی زمین نیست، اما در اشتباه بودم.
هشت سال است که یافتهام فرشتهای پاک و مهربان، روی زمین است و کنار ما زندگی میکند؛ فرشتهای که غرق نور و معنویت الهی است؛ فرشتهای که پاک و معصوم است؛ فرشتهای که پر از آرامش و مهربانی است؛ فرشتهای که هر وقت در آغوشش میروم، انگار در عالم دیگری سیر میکنم.
ملکی از ملائکه که هر وقت دست نوازشش را بر سرم میکشد، آرامش تمام وجودم را فرامیگیرید.
فرشتهای که هر وقت برایم مشکلی پیش میآید، سجادهٔ پر از گلش را پهن میکند و تا اذان صبح برایم دعا میکند و قرآن میخواند.
وجود نازنینی که هر وقت لبخند من و فرزندش را میبیند، جوانتر میشود.
فرشتهای که یک لحظه نبودش را نمیتوانم تصور کنم.
هماو که هر وقت ناراحت میشوم، مرا به صبر دعوت میکند. او که آزارش به یک مورچه هم نرسیده است.
او که در سختترین شرایط، فقط لبخند بر لب و تسبیح در دست دارد.
او فرشتهای است که با عشق مرا صدا میکند.
او که کوه، در برابر صلابتش سست است.
این وجود شریف، مادرشوهرم است!
خدایا! وجود شریفش را سلامت بدار.
با افتخار، دستان پرمهرش را میبوسم.
۱۱ دی ۹۹
*اشاره از: علیاکبر مظاهری
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
http://t.me/mazaheri_esfahani
سروش:
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا:
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام:
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله:
https://ble.ir/mazaheri_esfahani
🔹مشاورهٔ خانواده
🔸باطری زندگیتان را شارژ کنید (۱)
🖋نویسنده: علیاکبر مظاهری
آقا و خانمی پرسیدهاند:
زندگی ما زندگی خوبی است، اما محبت میانمان گاهی فروکش میکند، بهگونهای که احساس خطر میکنیم که نکند عشقمان سوخته باشد. گهگاه این اتفاق در زندگیمان میافتد که دچار افت عشق میشویم. چه باید کرد؟ راهنماییمان کنید.
پاسخ ما:
🔸اول: زندگی زنوشوهری به شارژ دائم نیاز دارد. رابطههای نسبی و ژنتیکی ممکن است بهگونهٔ خودکار شارژ شود؛ مثلاً علاقهٔ میان مادر و فرزند معمولاً دچار افت نمیشود، هرچند که یکی بر دیگری جفا کند که در این مثال معمولاً فرزند به مادر جفا میکند و گاهی هم برعکس است و مادر به فرزند جفا میکند. این علاقه دچار افت نمیشود؛ ممکن است موجهایی در رابطهشان ایجاد شود؛ اما به صفر نمیرسد. چرا؟ چون میان آنها رابطهٔ خونی وجود دارد. سایر خویشاوندان نسبی درجهٔ یک مثل پدر و فرزند، برادر و برادر، خواهر و خواهر و... نیز همینطور هستند چون در میانشان رابطهٔ ژنتیکی برقرار است.
اما رابطهٔ زن و شوهر، سببی است، نه نسبی؛ ایشان بهسبب عقد به هم پیوستهاند. عقد این دو را به هم گره زده و مرتبط کرده است. این رابطه به شارژ دائمی نیاز دارد.
همهٔ ما یا اکثرمان موبایل داریم. باطری موبایل دائماً شارژ میخواهد. اگر زمانی بگذرد و شارژ نکنیم، دچار افت انرژی میشود و در نهایت، تأخیر شارژ سبب خاموشی باطری میشود.
زن و شوهر در رابطهشان، به شارژ دائمی نیاز دارند. این پیوند باید همیشه تغذیه شود تا که از هم گسیخته نشود. این یک قاعده و قانون است؛ قانونی تکوینی، تشریعی، علمی، شرعی و عقلی است.
شما دو بزرگوار همیشه باید در اندیشهٔ تقویت رابطه و عشقتان باشید. نگذارید که دچار افت شود، اگر هم چنین اتفاقی افتاد، فوراً آن را تقویت کنید. دائماً توشههایی آماده داشته باشید که هنگام افت عشقتان، آن را تغذیه کنید.
از عواملی که باعث تقویت رابطهٔ زن و شوهر میشود و این پیوند را محکم نگه میدارد، بلکه محکمتر میکند، عشقورزی است؛ عشقورزی کلامی، جسمانی و عاطفی.
زندگی زنوشوهری هیچگاه از عشقورزی بینیاز نیست.
مثال:
رانندهٔ ماهر آن است که هنگام رانندگی بهخصوص در سفرهای دور، مراقب عقربههای آمپرها باشد. آمپر نشان میدهد که بنزین رو به اتمام است، پس به اولین جایگاه بنزین که رسیدیم، بنزین میزنیم. آمپر آب نشان میدهد که آب رادیاتور رو به کاهش است. در اولین مکان ممکن توقف میکنیم و داخل رادیاتور آب میریزیم و آن را سر پر میکنیم. بقیهٔ ملزومات نیز همینطور است؛ بهخصوص روغن، زیرا روغن دیرپیداست. آمپر بنزین جلوی چشم ماست و زود پیداست. راننده کمتر دچار مشکل بیبنزنی میشود، چون آمپر بنزین در جلوی چشم او نمایان است؛ اما آمپر روغن اینگونه نیست. باید مراقبت کرد. روغن تدریجاً کم میشود و ناگهان موتور خودرو میسوزد. رانندهٔ ماهر آن است که همهٔ نیازهای موتور اتومبیل را تأمین کند تا در میانهٔ راه درمانده نشود و بتواند به مقصد برسد.
زندگی زنوشوهری اینگونه است: زن و شوهر باید مواظب آمپرهای نیازهای زندگی زنوشوهریشان باشند. این افتی که شما در سؤالتان مطرح کردهاید، قابلتوجه است. ببینید کدامیک از آمپرها پایین آمده است و توجه نکردهاید، ببینید کدامیک از خوراکهای موتور زندگی کم یا تمام شده است. این نواقص را جبران کنید تا موتور زندگی چالاک شود و شما را به مقصد نهایی برساند.
عشقورزی عاطفی، کلامی و جسمانی از بهترین غذاها برای موتور زندگی زنوشوهری است. این را دائماً مراقبت و استفاده کنید و باطری زندگی و جانتان را شارژ کنید.
🔸دوم:
مشاوری دائمی داشته باشید؛ مشاوری دانا و توانا و مرضیالطرفین؛ یعنی هر دو او را بپذیرید و سخن او برای هر دوی شما ارجمند باشد. هرگاه نیاز شد به او مراجعه کنید و نگذارید کارد به استخوان برسد و بعد نزد مشاور بروید. حتی اگر افتی هم مشاهده نمیکنید، گهگاه نزد مشاور بروید تا بهاصطلاح زندگی و رابطهتان را چکاب کنید.
🔸ادامهٔ راهکارها را در پست بعدی بخوانید.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
http://t.me/mazaheri_esfahani
سروش:
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا:
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام:
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله:
https://ble.ir/mazaheri_esfahani
هدایت شده از لینکها
کانال «مجموعه آثار»، حاوی برخی از آثار علیاکبر مظاهری است، با قابلیت #جستجو.
واتس اپ👇🏻
https://chat.whatsapp.com/IoZh94psjJY3zlseOnvtkp
ایتا👇🏻
http://eitaa.com/Majmooe_Asaar_ostad_AM
تلگرام👇🏻
http://t.me/Majmooe_Asaar_ostad_AM
از زبان مشاور
🔹مشاورهٔ خانواده 🔸باطری زندگیتان را شارژ کنید (۱) 🖋نویسنده: علیاکبر مظاهری آقا و خانمی پرسیدها
🔹مشاورهٔ خانواده
🔸باطری زندگیتان را شارژ کنید (۲)
🖋نویسنده: علیاکبر مظاهری
🔸سوم:
مطالعه کنید. در این مبحث، منظورمان مطالعهٔ کتابهایی است که به رابطهٔ زنوشوهری مربوط میشود، همچنین کتابهای مهارتآموزی زندگی خانوادگی و افزایش عشق میان زن و شوهر.
اگر کتاب میشناسید که خب، وگرنه بپرسید تا کتاب معرفی کنم.
🔸آفتشناسی و آفتزدایی
سخن دیگر آنکه علاوهبر تغذیهٔ دائمی، باید زندگیتان را آفتشناسی و آفتزدایی دائمی کنید؛ یعنی عاقلانه، موشکافانه و بیطرفانه آسیبها را بشناسید و بدانید که چه چیزهایی به زندگی شما آسیب میزند. تأمل کنید، یادداشت بردارید و یا اینکه از مشاورتان بپرسید. پس از شناختن آفت، نوبت به آفتزدایی میرسد، نگذارید پیوند ارتباطتان با هجوم آفتها دچار سستی و از هم گسیختگی شود.
مثلاً: شوخیهای نیشدار آفت است. از زندگیتان حذف کنید. گاهی یک شوخی نیشدار به رابطهٔ زنوشوهری آسیب شدید میزند؛ مانند زدن تبر بر ریشهٔ درختی ستبر.
آفت دیگر توهین به همسر است. توهین هم کوچکش زیانبار است و هم بزرگش؛ توهین ممنوع! اصلاً اجازه ندهید در رابطهٔ شما توهین جایی برای خود پیدا کند و...
برای یافتن آفتهای زندگی زنوشوهری مطالعه کنید. کتابی معرفی میکنم که به مبحث آفتها و آفتشناسی و آفتزدایی مربوط است و شیوههای شارژکردن عشق و زندگی را بیان کرده است؛ کتاب «فرهنگ خانواده». این کتاب دارای سی فصل است. بخشی از کتاب دربارهٔ آفتها و آفتشناسایی و بخشی دیگر دربارهٔ آفتزدایی و شارژکردن زندگی و بخشی دیگر دربارهٔ دوران میانسالی و کهنسالی است.
🔸نکتهٔ آخر:
اینکه علاوهبر عشق، گذشت نیز در زندگی جایگاهی رفیع دارد.
در آغاز گفتیم برای تقویت زندگی و استحکام پیوندتان، عشقورزی کنید؛ عشقورزی عاطفی، کلامی، جسمی و جنسی. در پایان هم میگوییم که گذشت کنید. زندگی زنوشوهری بدون گذشت، آسیب میبیند و دچار همان افتی میشود که شما بیان کردهاید. همین که خطایی از همسر سر زد - البته خطا نباید باشد - آمپر عشق و محبت بهطرف افت میرود و دل به سردی میگراید.
قرآن میفرماید:
«... وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ». (سورهٔ نور آیهٔ ۲۴)
یکدیگر را ببخشید. آیا دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟
همهٔ ما مشتاق و نیازمند عفو خداییم. خدا میفرماید: اگر عفو و گذشت من را میخواهید، باید همدیگر را ببخشید.
خداوند سبحان یاورتان باد.
۱۹ دی ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
http://t.me/mazaheri_esfahani
سروش:
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا:
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام:
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله:
https://ble.ir/mazaheri_esfahani
🔹فرشته عذاب!
🖌نویسنده: خانم هانیهسادات سلطانی
🔸اشاره:
پس از انتشار نوشته خانم ریحانه فرجی؛ "فرشته مهربان من"، نوشته دیگری از یکی دیگر از دانشجویانم رسید به نام "فرشته عذاب"، که میخوانیم.
نام نویسنده، مستعار است.
به نام آفرینندة خوبیها
🔸دلنوشتة یک گمنام خطاب به حجتالاسلام استاد مظاهری؛
سلامعلیکم
نیمهشب بود که داستان خانم فرجی را در کانال «از زبان مشاور» خواندم. با قلبی شکسته و کامی تلخ با خودم میگویم، مگر مادرشوهرها هم اینقدر خوب میشوند؟
بعد کمی به بخت و اقبال خودم بدوبیراه میگویم، بغض میکنم، گوشی را برمیدارم برای نوشتن طومار گلایه
که اگر از فرشتههای مهربان تمجید میکنید، کمی هم فرشتههای عذاب (امثال مادر شوهر من) را نصیحت کنید.
حالا قرار است هر مادرشوهری که این متن را خواند با خودش بیندیشد بهبه چه عروسی؟! خدا بدهد شانس.
احتمالاً حسودی میکنم، حسودی هم نه. حقیقتاً اهل حسودیکردن نیستم، اما غبطه میخورم.
خاطرم هست مجرد که بودم، وقتی به همسر خیالیام فکر میکردم برایش یک مادر پیر هم متصور میشدم، توی همان خیالاتم میفرستادمش حج واجب که آخر عمری آرزوی برآورده نشده دلش را آزرده نکند، قبل از سفر برایش یک چمدان سوغات میخریدم، برای همة نوهها و نتیجهها که بیدغدغه، تمام سفرش صرف زیارت شود.
با خودم فکر میکردم هر بار که آذوقة زمستان آماده کنم حتماً بخشی را برای او تدارک خواهم دید، سنش بالاست ثواب دارد.
خلاصه که تمام تصوراتم پر بود از خاطرات خوب با مادرشوهر پیر خیالیام.
اما واقعیت چندان شبیه تصوراتم نبود، ...
خلاصه که خواستم از این فرشتة عذاب گلایه کنم.
پسرم روی پایم خوابیده بود، نگاهش کردم، اندیشیدم که من از کدامشان میشوم، از آن مهربانهایش؟! یا آن فرشتههای عذاب؟!
و نوشتهام سمتوسوی دیگری گرفت...
🔸و حالا دلنوشتة من برای عروسهایی مثل خودم که کم نیستند؛
نوشتة خانم فرجی را که خواندم، به عنوان یک عروس حسرت چنین مادرشوهری را خوردم. با خودم زمزمه کردم یادت باشد پسرت که بزرگ شد و رخت دامادی به تن کرد، تو هم بشوی فرشتة مهربان عروست.
از آنهایی که کماند و حسرت برانگیز.
نکند بین دعواهای عروس - مادرشوهری نگذاری پسرت طعم داشتن عشق و مادر را یکجا بچشد. نکند زیر قولی بزنی که وقتی چشمش را به این دنیا گشود توی گوشش زمزمه کردی: "نمیگذارم آب توی دلت تکان بخورد."
کار از کار من و مادر همسرم گذشته، روی صحبتم با مادرشوهرهای فعلی نیست، میخواهم با عروسهای اینجا کمی درد دل کنم، آنهایی که مثل من و برعکس خانم فرجی، زندگی آنقدرها هم روی خوشش را نشانشان نداده است.
همانهایی که مثل من از شب عقدشان بغضهایشان را پشت لبخند تلخشان فروخوردند که آب توی دل پدر و مادرشان تکان نخورد.
همانهایی که در خانة پدر، لوس و دردانه بودند و در خانة مادرشوهر، با شنیدن طعنه و کنایه، پوست انداختند و بزرگ شدند.
همانهایی که روی تخت بیمارستان، موقع تولد فرزندشان با خودشان میجنگیدند که از قلب شکستهشان بگذرند یا تقصیرات مادرشوهر.
روی صحبتم با عروسهای جمع است، آنهایی که مثل من دل خوشی از خانوادة شوهر ندارند.
بیایید از خودمان شروع کنیم و این سیکل معیوب عروس - مادرشوهری را ختم به خیر کنیم.
پسرانی تربیت کنیم لایق دردانههای مردم،
از ما که گذشت...
اگر داستان زندگی ما فرشتة مهربان ندارد، خودمان بشویم فرشتههای مهربان داستان زندگی عروسهایمان.
به جای هر قطره اشکی که ریختیم، توی دل عروسهایمان یک لبخند بکاریم.
حیف این زندگی نیست که نیمی از آن به تلخی و جنگ با مادرشوهرمان بگذرد و نیم دیگرش به تلخیکردن با عروس؟!
۲۲ دی ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
May 11
◾️سوگنامهٔ برترین بانو
◾️اشارت:
نالیدن دلاوران، شگفتیآور است. مگر دلیران نیز، مانند عاجزان، مینالند؟! اما باید دانست که نالهٔ آنان، نه چونان نالهٔ اینان، از سر عجز و نابردباری در برابر ناملایمات اینجهانی است؛ بلكه نالیدنشان، چونان غرش نیمهشبان شیران است در غربت کوهستان.
هیبت و صلابت امیر مؤمنان - علیهالسلام - چنان بود که هنگام رویارویی
با جنگاوران، حتى دل پهلوانترینهایشان، میلرزید و همهٔ وجودشان، مقهور و مغلوب آن حضرت میشد. امیر دلیران - علیهالسلام - در هیچ میدانی و در پیکار با هیچ جنگاوری و در کارزار با هیچ لشکری، هرگز ننالید. اما این دلاور مظلوم، هنگام خاکسپاری پیکر همسر محبوبش، فاطمه - سلاماللهعلیها - اینسان مینالد و با پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - نجواگونه، چنین راز دل میگوید:
سلام بر تو ای پیامبر خدا؛ سلام من و دخترت، که اینک در جوارت آرمیده و شتابان و بیتاب، به تو پیوسته!
یا رسولالله! داغ مرگ دختر نازنینت، صبوریام را کاسته و فراق او، بیتابم ساخته و غم فقدانش، طاقتم را فرسوده است؛ اما من که - پیش از این - داغ فراق تو را (که توانفرساتر بود) چشیدهام و سنگینی جدایی تو را کشیدهام، این مصیبت را نیز میتوانم طاقت آورم.
آری؛ هنگامهای بود که سر مبارکت را به سینهام چسبانده بودم و جان عزیزت، در میان سینه و گلوی من، از پیکرت بیرون رفت و تو را بر بالین خاکین قبر، خوابانیدم. «إنا لله و إنا إليه راجعون»؛ همهمان از خداییم و همگی به او بازمیگردیم.
اینک امانتی که به من سپردی و کسی که برایش از من پیمان وفا و پاسداشتن گرفتی، به سویت بازگشت و به دستت سپرده شد.
اکنون این منم که اندوهناکم؛ اندوهی پردامنه و جاودانه. شبهایم بیداری و بیتابی است؛ بیداری همیشگی و بیتابی جانکاه، تا آنگاه که خداوند، مرا نیز به سرایی که شما در آنید، فرابخواند و به شمایم ملحق گرداند.
اکنون که دخترت، نزدت آمد، خبرها برایت دارد. تو نیز، به اصرار، از او بپرس و گزارش زمانه و احوال پس از رحلتت را بخواه تا برایت بازگوید که چهسان، با اینکه هنوز زمانی از رفتنت نگذشته بود و نام و یادت تازه بود، امتت، همدست و همداستان شدند و به دخترت ستمها کردند.
سلامم بر شما؛ سلام من که اگرچه خواهان ماندن در جوارتانم، اما از سر اضطرار، وداعتان میگویم و به بشارتی که خداوند بر پاداش صابران داده است، دل میبندم.
◾️نهجالبلاغه، خطبهٔ ۲۰۲، ترجمه و توضیح علیاکبر مظاهری، نشر بهنشر، چاپ سوم (دوم این ناشر).
۲۷ دی ۹۹
تلگرام 👇👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇👇
https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
🔰 برج سربلند
(جلد دوم کتاب "از زبان مشاور")
🖊️ علیاکبر مظاهری
دو سال پیش، کتاب "از زبان مشاور" را به ناشر سپردیم، که به لطف خداوند، در جامهای فاخر و در ۴۰۰ صفحه منتشر شد. بدون فاصله، به نوشتن کتاب بعدی پرداختم. نمیتوانم ننویسم. نویسنده، آن نیست که میتواند بنویسد، نویسنده، آن است که نمیتواند ننویسد. مطالب کتاب جدید، به همان سبک کتاب پیشین است؛ مطالبی خانوادگی، تربیتی، اخلاقی، مهارتی؛ برای همه ارکان خانواده: پدر، مادر (زن و شوهر)، فرزند، پدربزرگ، مادربزرگ.
مطالب این کتاب، بهاندازه کتاب پیشین است؛ حدود ۴۰۰ صفحه. داریم آن را سامان نهایی میدهیم. به امید خدا.
📚 نام کتاب
اگر کار نشر کتاب جدید، به همان ناشر کتاب قبلی (؛ بوستان کتاب) سپرده شد، نامش میشود: "از زبان مشاور، جلد دوم"، یا "از زبان مشاور ۲". و اگر آن را به ناشر دیگری دادم، نام دیگری بر آن مینهم. نمیپسندم که جلد اول یک کتاب، نزد یک ناشر باشد و جلد دیگر آن، با همان نام، نزد ناشری دیگر.
نام دیگری که برای جلد دوم در ذهن دارم، در صورتی که به ناشر دیگری بدهم، "برج سربلند" است؛ یعنی خانواده خوب، برجی است سربلند.
نامهای دیگری نیز در ذهن دارم، که هنوز نهایی نشده است. یکی از آنها "نظام خانواده" است.
باز میاندیشم. شاید نام یا نامهای دیگری از آسمان آمد و بر ذهن و دلم نشست! گفتهاند: الاسماء تنزل منالسماء؛ اسمها از آسمان میآیند.
شما عزیزان نیز اگر نامی برای این نوزاد خوشاقبالمان میپسندید، پیشنهاد فرمایید.
۳۰ دی ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔷 مدارا تا کجا؟ (۲)
مشاوره خانوادگی - اخلاقی
🖋 علیاکبر مظاهری
پس از نشر «مدارا تا کجای ۱»، آقایی چنین نوشته و پرسیدهاند:
❓ من هم کتاب "نبرد بیبرنده"تان را خواندهام، هم مقاله "مدارا تا کجا" را خواندم. مطلب برایم روشن است، اما گاهی در کاربری مدارا یا عدم مدارا حیران میمانم؛ نمیدانم اکنون زمان مدارا است یا مقابله؛ زمان تغافل است یا به رخ کشیدن؛ زمان سپر انداختن است یا شمشیر کشیدن؛ زمان ماندن است یا گریختن؛ زمان ستیز است یا پرهیز؛ زمان قوت است یا ضعف؛ زمان زدن است یا خوردن؟
این حیرت، هم در خانه است و با خانواده، هم در جامعه است و با مردمان. ملاکی واضح برای انتخاب شیوه ندارم. ازاینرو گاهی جابهجا عمل میکنم؛ جایی مدارا میکنم و زیان میخورم، گاه دیگر تغافل میکنم و بر سرم کلاهی گشاد میرود؛ گاه سوم سپر میاندازم و ضربت میخورم؛ گاه چهارم میگریزم و ترسویم میخوانند؛ گاه پنجم نمیزنم و سخت میخورم؛ گاه ششم گامی به عقب برمیدارم، حریفم گامهایی به جلو میآید؛ گاه هفتم بزرگواری میورزم، او پررو میشود...
معیاری روشن برای روشمندکردن کردار و بازکردارم ندارم.
لطفا راهم نمایید تا به کجراهه نروم.
❇ پاسخ ما
✔ معیاری کارساز
معیار روشن آن است که شخصیت و ظرفیت طرف مقابل را باید سنجید. برخی از آدمیان چندان بزرگوارند که تا شما تغافل کنید، او شرمنده میشود. تا مدارا کنید، مدیونتان میشود. تا شما سپر اندازید، او شمشیر میاندازد، تا فرار کنید، فرومینشیند؛ تا که شما ضربهاش را پسنمیزنید، دستتان را میبوسد و حلمتان را جار میزند. تا که شما دشنامش را پاسخ نمیگویید، به حساب ادبتان میگذارد؛ تا که شما بزرگواری میکنید، پای کرامت نفستان میگذارد.
ایشان شایسته هرگونه مدارا و تغافل و بزرگواریاند. اما آنان که، به فرموده خداوند ادبآفرین، چونان سگ هارند:
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ؛ مثَل او چون مثَل آن سگ است كه اگر به او حمله كنی، پارس میکند و اگر رهایش كنی باز هم پارس میکند. اعراف/۱۷۶)،
اینان لیاقت مدارا و بزرگواری را ندارند. با اینان باید همچون خودشان عمل کرد. بدون افتادن در افراط و تفریط.
⚘نمونهای عالی (در پست بعد بخوانید)
۱ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
🕯نیاز نگفتن
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری، رنج مبر، هیچ مگو
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت:
"آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو."
گفتم: ای عشق، من از چیز دگر میترسم
گفت: "آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو."
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی، جز که بهسر هیچ مگو
قمری' جان صفتی، در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر! هیچ مگو
گفتم: ای دل، چه مهست این؟ دل اشارت میکرد
که "نه اندازه توست این، بگذر، هیچ مگو."
گفتم: این روی فرشتهست عجب یا بشر است؟
گفت: "این غیر فرشتهست و بشر، هیچ مگو."
گفتم: این چیست؟ بگو، زیر و زبر خواهم شد
گفت: "میباش چنین زیر و زبر، هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو، رخت ببر، هیچ مگو."
گفتم: ای دل، پدری کن، نه که این وصف خداست؟!
گفت: "این هست، ولی جان پدر، هیچ مگو."
📚 مولوی، دیوان شمس، غزل ۲۲۱۹
۶ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✳️ این ژنها!
(تاکید بر توجه به توارث، در انتخاب همسر و ازدواج)
✍🏻 نویسنده: علیاکبر مظاهری
ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده، بلکه با یک فامیل، بلکه با یک نسل.
در مسألۀ انتخاب همسر، معقول نیست که انسان بگوید من میخواهم با خودِ این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و خویشانش ندارم؛ زیرا:
۱. این فرد، جزئی از همان خانواده و فامیل، و شاخهای از همان درخت است. و این شاخه، از ریشههای همان درخت، تغذیه کرده است. بسیاری از اوصاف آن خانواده و فامیل، از راه وراثت و تربیت، به این فرد منتقل شده است.
امام صادق (علیه السلام) در این باره میفرمایند:
«تَزَوَّجُوا فِی الحُجزِ الصَّالِحِ، فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ»؛
در دامن و خانواده شایسته، ازدواج کنید؛ زیرا عِرق (نطفه، خون، ژن) اثر میگذارد. (چرخان است. از کسی به کسی و از نسلی به نسلی منتقل میشود. در میانآنها میگردد.)
رسول خدا (صلی الله علیه واله) نیز فرمودهاند:
«أُنظُر فِی أیِّ نِصابٍ تَضَعُ وَلَدَکَ، فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ»
نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار میدهی (چه کسی را برای مادری یا پدری فرزندت انتخاب میکنی) زیرا عِرق و خصوصیات ارثی، به صورت پنهانی و بدون اختیار، منتقل میشود و اثر میگذارد.
۲. اگر تو با آنان کار نداشته باشی، آنان با تو کار دارند. هرگز نمیتوانی همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا کنی. خودت هم نمیتوانی رابطهات را با آنان قطع کنی. یک عمر باید با آنها معاشرت و زندگی کنی.
۳. بدنامی یا خوشنامی آنان، تا آخر عمر، همراه آدمی است. تحمّل بدنامی آنان، سخت است.
۴. اوصاف آنان، در فرزندان آینده، تأثیر دارد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) میفرمایند:
«تَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُم، فَإِنَّ الأَبناءَ تَشبَهُ الأخوالَ»؛
بنگرید چه کسی را به همسری برمیگزینید، زیرا فرزندان، شبیه داییهایشان میشوند.
✴️ توجه ویژه
در امور مهم، هرگز نباید تحت تأثیر احساسات واقع شد و در آن حال تصمیم گرفت. انتخاب همسر اگر از سیطرۀ عقل خارج و در قلمرو احساس واقع شد، مشکلساز میشود.
اکنون که جوان، در آستانۀ یک تحوّل بزرگ در زندگی واقع شده است، شرط عقل است که خوب دقّت کند.
اینک میخواهی سرنوشتت را با یک خانواده و فامیل، پیوند بزنی.
با چشم دل، پیامبر را بنگر که تو را مخاطب قرار داده است و با گوش جان پیامش را بشنو:
«قامَ النَّبِیُّ صلی الله علیه واله خَطِیباً، فَقالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! إِیَّاکُم وَ خَضراءَ الدِّمَنِ، قِیلَ: یا رَسُولَ اللهِ! وَ ما خَضراءُ الدِّمَنِ؟ قالَ: اَلمَرءَةُ الحَسناءُ فِی مَنبَتِ السُّوءِ»؛
پیامبر اکرم، به خطابه برخاست و فرمود: ای مردم! بپرهیزید از سبزهزاری که بر فراز مزبلهای روئیده باشد. پرسیدند: ای پیامبر خدا! سبزهزار بر مزبله چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانوادۀ پلیدی رشد کرده باشد. (مرد نیز همینطور)
✅ پرسشی و پاسخی
❓پرسش: ما دیدهایم که از خانوادههای بد، گاهی فرزندانی خوب، بیرون میآیند و از خانوادههای شریف، فرزندانی پلید؟
✔️ پاسخ:
یکم: بله، چنین است؛ امّا این اتّفاق، گاهی میافتد. گاهی در شورهزار، گُلی میرویَد و در گلستان، خاری. نمیشود بر مبنای استثناها، قانون کلّی بنا نهاد. آنچه ما بیان میکنیم، بر مبنای اغلب است.
دوم: همین استثناها نیز، با اصل خودشان ریشۀ مشترک دارند و بدون تردید آثاری از آن ریشۀ مشترک، در وجودشان هست، که ممکن است در احوال عادی ظاهر نشود، امّا در تلاطمها و حالات غیر عادی ظاهر میشود. خاکسترها عقب میرود و باطن آشکار میگردد.
سوم: اگر برای کسی یقین حاصل شد که این فرع، با آن اصل، متفاوت است و نیز بتواند این فرع را از آن اصل جدا کند و نگذارد خانوادهاش در زندگی آینده دختر و پسر نقشی داشته باشند، میتواند با او ازدواج کند. امّا این، کار هر کس نیست.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 شرط ضمن عقد
👥 مشاورهٔ خانوادگی
🖌 علیاکبر مظاهری
❇️ پرسش:
خانمی گفتهاند و پرسیدهاند:
من از جمله کسانی هستم که کتابهایتان را میخوانم، درواقع با کمک کتابهای شما توانستم همسرم را انتخاب کنم. کتابهای «جوانان و انتخاب همسر»، «فرهنگ خانواده»، «نبرد بی برنده» و... . حالا از محضر شما سوالی دارم:
من ۸ ماه است که عقد کردهام. قبل از عقد با همسرم صحبت کردم که مهریه ۱۴ سکه و حق طلاق رسمی و محضری برای من باشد. ایشان به من گفتند: باشد. حالا که اصرار میکنی، این حق را که خدا به مرد داده است، به شما میدهم، اما در عوض شما یک نوشتهٔ غیررسمی به من بدهید که تا آخر عمر با من میمانید.
من زیر بار نرفتم و گفتم: درد دل من همین است و این درخواست (حق طلاق) فقط به خاطر ترس من است.
روز عقد، عاقد گفتند: این کار باید در داخل دفتر ازدواج انجام بشود. روز تعطیل بود. روزهای بعد که به دفتر ازدواج رفتیم، افراد حاضر در دفتر اصرار داشتند که همسرم را از این تصمیم منصرف کنند. بالاخره یک حق بلاعزل ۱۰ ساله به من دادند.
ما هردو ۴۱ ساله هستیم. من از طریق همسرم با شما و کتابهای شما آشنا شدم. آدم خوب، مومن و متدینی است؛ اما وقتی به او میگویم: شما قول دادید این حق طلاق را به من بدهید و نمیدانم چرا تحت تأثیر حرفهای دیگران قرار گرفتید و یک حق طلاق ۱۰ ساله به من دادید، میگوید: در عوض شما یک برگهٔ غیررسمی به من ندادید!
البته الان اول ازدواج ماست و ما هنوز دوران عقد را سپری میکنیم و عروسی نکردهایم. من ایشان را آدم بدی ندیدهام، اما از آینده میترسم. فعلاً سکوت کردهام و مثبت میاندیشم، اما گاهیاوقات دلشوره به سراغم میآید. شاید چون در سن بالا ازدواج کردهام اینطور است. اما ایشان همیشه من را به آرامش دعوت میکنند. هردو، تا حدی مذهبی هستیم و در خانوادهٔ سنتی بزرگ شدهایم.
پاسخ ما:
۱. با این «حقگرفتن»ها موافق نیستم و به صلاح زندگی نمیدانم.
این «حقستانی»ها نشانه بیاعتمادی و خلاف صمیمیت است.
شاید بگویید واقعاً هم همینطور است. من به این مرد اعتماد ندارم و از او میترسم.
اگر چنین باشد، حق طلاق هیچ وقت هیچ کمکی به شما نمیکند. بلکه دلها را سرد میکند.
شما فکر میکنید اگر شوهر حق طلاق را به شما بدهد، دیگر کار تمام است و همه چیز دست شماست؟! ابداً چنین نیست. مرد اگر خوب نباشد، اگر ظالم باشد، بلایی سر زن میآورد که هم حق طلاق را فسخ کند و تمام مهریهاش را ببخشد، هم اینکه راضی بشود همهچیز را وانهد و فرار کند.
مرد ظالم و بد را نمیتوان با قرارداد، حق طلاق، و مهریهٔ سنگین، به راه راست آورد. شما که مهریهتان ۱۴ سکه است، اما فکر میکنید این خانمهایی که مهریهٔ سنگین دارند و شوهر را به زندان میاندازند، این زندگی به درد میخورد؟
یا کسانی که مهر سنگین میگیرند که مردشان را بترساند که مبادا طلاقشان دهد، اگر مرد، بد باشد، بلایی سر زن میآورد که همهٔ مهر را ببخشد و طلاق بگیرد. پیوند زنوشوهری مسئلهای اخلاقی است نه حقوقی. حقوق به درد دادگاه و بازار میخورد. میان زن و شوهر باید عشق حکمفرما باشد نه حقوق. وقتی شما حق طلاق را از شوهرتان بگیرید، او میفهمد که به او اعتماد ندارید؛ بنابراین برایتان جانفشانی نمیکند. اگر بخواهد برای شما انگشتر هدیه بخرد، از این کار دریغ میکند. با خود میگوید: او که به من اعتماد ندارد، حق طلاق را هم که گرفته است، چرا برایش هدیه بگیرم؟ شاید فردا از حق طلاق استفاده کرد و از من جدا شد.
حق طلاق، نه تنها به سود شما نیست، بلکه به زیان شما و خانواده است.
۱۲ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔷 مدارا تا کجا؟ (۳)
🖌 نویسنده: علیاکبر مظاهری
↩️ دنبالهٔ پاسخ به پرسش پست پیشین
گفتیم که در مدارا یا عدم مدارا، باید ظرفیت طرف مقابل را سنجید و با او چنان رفتار کرد که شایستهٔ آن است. با ظرفیتداران، معیار همان محتوای کتاب «نبرد بیبرنده» است، اما با بیجنبهها و نابزرگواران و هارصفتان، که خداوند فرمود:
«مَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبْ؛ چونان سگانی هارند که در هرصورت پارس میکنند...»، در تعامل با اینان باید نه مظلوم بود و نه ظالم؛ «لا تَظلِمونَ و لا تُظلِمون؛ نه ستم کردهاید و نه تن به ستم دادهاید...» (بقره/۲۷۹)
در مقابله با اینان کافی است که ظالم نباشیم، اما مظلوم هم نباشیم. در این عرصه، گناه ستمپذیری، کمتر از گناه ستمگری نیست.
✴️ نمونهای عالی از جاذبه و دافعه:
✅ امیرمؤمنان
ایشان، در کردار و گفتار، نمونهای عالی از انسان معتدل است که به گفتهٔ استاد مطهری، هم جاذبه دارد هم دافعه. امام علی (علیه السلام) در برابر مؤمنان، نیز غیرمؤمنان بیآزار، نیز جاهلان فریبخورده، و نیز مظلومان بیپناه، نرم بود و لطیف.
برای عاطفهورزی ایشان نمونهای جز پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) سراغ نداریم.
از کوچهای میگذشت، یتیمی غباراندود دید، بر زمین نشست، یتیم را بر زانو نشاند و با انگشت مبارکش عسل در دهان او میکرد. یکی از صحابیان ایشان که آن منظره را میدید، چنان برایش شیرین آمد که گفت: «در دل خود آرزو کردم که کاش یتیم بودم تا امیرمؤمنان با من چنین کند!»
بر منبر مسجد کوفه فرمود: «سَلونی قَبل أنْ تَفقدونی، فَلَأنَا بِطُرُقِ السَّماء أعلمُ مِنّی بِطُرق الأرض؛ ای مردمان! از من بپرسید، پیش از آنکه مرا نیابید، که من به راههای آسمان، از راههای زمین، داناترم.»[۱]
مردی غیر مسلمان، که برای مجادله با حضرت آمده بود، گفت:
«ادّعای درستی نکردی. من از راههای زمین هم بپرسم نمیدانی.» مردمان خواستند که او را ادب کنند، حضرت مانع شد و با لبخندی ملیح و مهرورزانه، به آن مرد غیرمسلمان فرمود:
«خوب! حالا بپرس. شاید بتوانم پاسخ دهم.»
او پرسید و حضرت، مهربانانه، پاسخ داد. باز پرسید و حضرت مهرورزانه پاسخ داد. تا جاییکه آن مرد پیش آمد و پیش آمد تا به حضرت رسید و مسلمان شد.
همین امام رئوف، تیغ بر میان خوارج لجوج مُحارب، که جنگ مسلحانه برپا کرده بودند، نهاد و از آنان دمار برآورد.
۱. از خطبه ۱۸۹ نهجالبلاغه، ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری، نشر آستان قدس رضوی
۱۷ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
وسواس، خزنده است!
دکتر عادله مطلق
میانگین زمانی که افراد با اختلال وسواس فکری یا عملی به روانشناس مراجعه میکنند ۷ سال است!
یعنی ابتدا تمام تلاش خود را میکنند که با خوددرمانی مشکل را حل کنند. زمانی که موفق نمیشوند و زندگی دیگر بسیار سخت میشود، آنگاه دنبال کمک میروند.
وسواس، یک بیماری پیش رونده است.
درمان، در ابتدای کار، بسیار سادهتر و کمهزینهتر است.
@DrAdelehMotlagh
💍 شرط ضمن عقد (۲)
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
👥 مشاوره خانواده
❓❕پرسشی طوفانی، پاسخی ملایم!
❇️ اشاره:
پس از انتشار پست «شرط ضمن عقد»، خانمی فرهیخته، از اساتید دانشگاه، مطلبی اعتراضی را در قالب یک سوال مطرح کردند. بخوانیم:
در جامعه ما حق طلاق با مرد است. حضانت فرزند، بعد از هفت سالگی، با مرد است. اما اینها را نگفتیم بیاعتمادی به زن! عرف دانستیم و تمام! مادری که هفت سال و نه ماه، بیشترین مسئولیتها و زحمتها و بیخوابیها را دارد.
اما کسی در رسانهها و روی منبرها نگفت: آقایان! مهریه! فقط گفتند خروج زن از خانهاش، حتی برای دیدن والدینش، بیاذن همسر، چنان است و چنین.
شنیدهام بعد از فوت، اولین دینی که برگردن مرد است و باید از اموالش کنار بگذارند، مهریه است! اما همه میگوییم: مهریه را کی داد و چه کسی گرفت؟!
حالا چه شده که اگر زنی حق طلاق را بخواهد برای خود ثبت کند، میشود بیاعتمادی؟!
در جامعه کنونی، دختران ما با چه اعتمادی به مرد بله بدهند؟
چه بسیار مردانی که به بهانههای مختلف، گرفتار رابطههایی، به لطف فضای مسموم مجازی هستند!
زنان اعتماد را از کجا بیابند؟ ببینید مردان چه کردهاند که خانم ۴۱ ساله، در این سن، مردد است در تصمیمگیری و تنها راهی که دلش را خوش میکند، همین ثبت حق طلاق است که آن هم تا ده سال برایش حفظ شده. این آقا اگر به خودش شک ندارد، چرا تا ده سال را ثبت میکند؟
مهریه این خانم که کم است و مثل عدهای، برای کاسبی ازدواج نکرده. مهر زنان هیچگاه بنیان خانواده را متزلزل نکرده و نمیکند. اما جامعه به ظاهر اسلامی ما پسران را به خوبی دختران، متعهد و معتقد بار نیاورده است.
چه کردهاند با اعتماد ما، مسلمانان امت محمد(ص)!
✅ پاسخ ما:
ما، اکنون، به جزئیات سوال ایشان نمیپردازیم، بلکه ابتدا به ایشان و همه زنان و مردان میگوییم:
✔️ اخلاق و حقوق، در زندگی خانوادگی
زندگی خانوادگی، از یک منظر، دو گونه است:
۱. زندگی حقوقی؛
۲. زندگی اخلاقی.
هر کدام از این دو گونهٔ زندگی، ویژگیهایی دارد و نتایج و ثمرههایی را به بار میآورد.
⚖️ زندگی حقوقی
زندگی حقوقی، آن است که حیات مشترک زن و شوهری، بر اساس قوانین حقوقی و مدنی بنا شود و همسران بنگرند که در زندگی مشترکشان و در قبال همسرشان چه وظایفی بر عهده دارند و چه چیزهایی از هم طلبکارند.
در ساختن این نوع زندگی و مدیریت آن، از قوانین حقوقی استفاده میکنند و به منابع حقوقی و فقهی استناد مینمایند.
در این نوع زندگی، هر کس در پی دریافت حقوق خویش است و همسرش را موظف به ادای حقوق و انجام وظایف همسری میداند و او را میپاید که مبادا حقوق وی را ضایع کند و یا آنها را، بهکمال، نپردازد؛ خود را نیز مجبور به انجام تکلیف در قبال همسر و ادای حقوق او میداند، که اگر ادا نکند و انجام ندهد، همسرش طلبکارانه آنها را مطالبه خواهد کرد.
در اینگونه زندگی خانوادگی، دو همسر، مانند دو شریکِ کاری و تجاری، در پی کسب حقوق و منافع خویشاند. وقتی یکیشان از دیگری چیزی میطلبد، او نخست میاندیشد که آیا از نظر حقوقی و فقهی، وظیفه دارد که خواستۀ همسرش را برآورد؟ یا همسرش حق دارد که چنین مطالبهای را از وی بنماید؟ در این نوع زندگی، این عبارات بسیار بهکار میرود: وظیفۀ تو است که چنین کنی، این حق من است، این کار بر عهدۀ تو است، من شرعاً وظیفه ندارم این کار را انجام دهم، تو قانوناً باید چنان کنی و... .
زندگی حقوقی، يك زندگی قانونمند و خط و مرز کشیده و تجارتگونه است. روح این زندگی خشک است؛ ایثار و رفاقت در آن معنای حقیقیشان را ندارند؛ محبّت در آن رنگ باخته است. زن و شوهر مانند دو شریک یا دو کارگر و کارمند، به اجبار قانون کار میکنند و مواظباند که بیش از وظیفۀ شغلیشان کار نکنند و اگر کردند، حقوق اضافه بگیرند. همچنين مراقب هستند که حقوق خود را تمام و کمال بگیرند و نیز دیگری به حقوقشان تجاوز نکند.
در زندگی حقوقی و قانونی، خطکشیهای دقیقی وجود دارد؛ مرزها معیّن و تعریف شدهاند و قلمرو هر کدام از زن و شوهر، مشخص است.
⭕ برخی از قوانين و نمودهای زندگی حقوقی
🔚 ادامه مطلب، در پست فردا. انشاءالله.
۲۰ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 شرط ضمن عقد (۳)
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
👥 مشاوره خانواده
❓❕پرسشی طوفانی، پاسخی ملایم! (۲)
✔️ زندگی حقوقی، زندگی اخلاقی (۲)
↩️ ادامه پست پیشین:
⭕ برخی از قوانين و نمودهای زندگی حقوقی
۱. نفقة زن و هزینۀ زندگي بر عهدۀ مرد است؛ در حدّ و اندازۀ عرف مردم جامعه، نه بیش و نه کم.
۲. زن، بدون اجازه و اطلاع مرد، نمیتواند از خانه بیرون رود.
۳. زن میتواند برای کار در منزل از مرد اجرت بگیرد؛ مانند یک کارگر و کارمند که از صاحبکار خود مزد میگیرد.
۴. زن باید نیازهای جنسی مرد را برآورد و اگر برنیاورد، مرد میتواند بر او سخت بگیرد و از وی شکایت کند و او را به محکمه بکشاند! یعنی مسائل جنسی زن و شوهر از دايرۀ مهرورزی بیرون است؛ یک تکلیف است بر عهدۀ زن و یک حق است از آنِ مرد. علاقه و آمادگی و عدم آمادگی روحی و عاطفی زن، چندان مطرح نیست؛ او باید وظیفۀ قانونیاش را انجام دهد و حق مرد را ادا نماید.
۵. زن میتواند برای شیردادن به فرزندشان از شوهر اجرت بگیرد؛ مانند یک دایۀ بیگانه.
۶. زن، بدون اجازۀ شوهر، نمیتواند بهکارهای فرهنگی و اجتماعی و کارهای دیگر در بیرون خانه بپردازد.
۷. زن، هرگاه بخواهد، میتواند مهریهاش را از همسرش مطالبه کند و بگیرد؛ اگرچه با به دادگاهکشاندن و به زندان افکندن شوهر باشد!
۸. بر زن لازم نیست که جهیزیه به خانۀ شوهر بیاورد و اگر جهیزیه داشت، شوهر حق ندارد بدون اجازۀ زن از آنها استفاده کند.
۹. زن حق ندارد بیاجازۀ شوهر در داراییهای او تصرف کند.
۱۰. شوهر حق ندارد مهمانی را دعوت کند که پذیراییاش بر عهدۀ زن باشد.
۱۱. زن نمیتواند بدون اطلاع و اجازۀ شوهر، مهمان دعوت کند و او را در خانه و زندگی مرد وارد نماید ـ حتّی پدر و مادرش را ـ و اگر مهمان، بیدعوت بیاید، زن نمیتواند از دارایی شوهر، بدون اجازۀ او، از مهمان پذیرایی کند.
و ... .
بهراستی که این نوع زندگی، چه سخت و طاقتفرسا است!
✔️ اما زندگی اخلاقی
۱. زندگی اخلاقی، يك زندگی «فراقانونی» است؛ به معنای مثبت آن. بدینسان که اخلاق و ارزشهای انسانی و حالتهای عاطفی و روانی چنان در آن پررنگاند که برای حقوق و قانون (به معنایی که در زندگی حقوقی حاکم است) مجالی باقی نمیماند. از اينرو، حیات مشترک زن و شوهر بر اساس تعاون و تفاهم و عشق و ایثار بنا نهاده شده است.
۲. در این زندگی، به قوانین و احکام حقوقی و مدنی استناد نمیشود؛ مگر به اندازۀ نیاز و به گاه ضرورت؛ آن هم در هالهای از ادب و احترام.
۳. در زندگی اخلاقی، زن و شوهر، عاشق و معشوقاند؛ رفیق و فدایی همديگرند و یکیاند؛ در نتيجه، روح عشق و ایثار، پیکر زندگیشان را شاداب و طربناک کرده است.
۴. در این نوع زندگی، حقوق و قانون مراعات میشود، امّا نه از سر اکراه و اجبار، بلکه به دلخواه و اختیار؛ حریمها و حرمتها پاس داشته میشوند، امّا نه از روی قرارداد و از ترس، بلکه از روی احترام و تکریم.
۵. در زندگی اخلاقي، مرد کار میکند، امّا نه براي آنکه قانون، تأمین نفقۀ زن و هزینۀ زندگی را بر عهدۀ او نهاده است، بلکه به فرمودۀ پیامبر اعظم (ص) کار او جهادی مقدّس و خود او مجاهد فی سبیلالله است:
«الکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ في سَبیلِ اللهِ»؛ [۱]
آن کس که برای عیال و تأمین معاش خانوادهاش تلاش میکند، چونان مجاهد در راه خداست.
۶. در زندگی اخلاقی، زن در خانه کار میکند، امّا نه مانند مزدوران و برای گرفتن مزد، بلکه به فرمودۀ امیرمؤمنان، خانه برای او چونان میدان جهاد فی سبیلالله است و همسرداریِ نیکو برای او چون جهاد در راه خداست و پاداش او مانند پاداش مجاهدان است:
«جِهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ»؛ [۲]
جهاد زن، نیکو شوهرداری کردن است.
۷. ...ا...
🔚 ادامه دارد...
۱: بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۱۳.
۲: نهجالبلاغه، حکمت۱۳۶.
۲۱ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 شرط ضمن عقد (۴)
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
👥 مشاوره خانواده
❓❕پرسشی طوفانی، پاسخی ملایم! (۳)
✔️ زندگی حقوقی، زندگی اخلاقی (۳)
↩️ ادامه پست پیشین
در زندگی اخلاقی:
۷. در این زندگی، هر لبخندی که زن بر لبان مردش بنشاند، پاداشي الاهي دارد.
۸. در این زندگی، زن به فرزند شیر میدهد، امّا شیرفروشی نمیکند و مزد نمیگیرد، بلکه در قبال هر مکیدن کودک، برای مادر حسنهای است و نزد خدای رحمان پاداشی دارد. پیامبر اعظم(ص) در این باره فرمودهاند:
«... فَإذا أرضَعَت، کانَ لَها بِکُلِّ مَصَّةٍ کَعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ إسماعیل، فَإذا فَرَغَت مِن رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَکٌ کَریمٌ عَلی جَنبِها وَقالَ: إستَأنِفِي العَمَلَ فَقَد غُفِرَ لَکِ»؛ [۱]
هنگامی که مادر به بچه شیر میدهد، ای هر مرتبهای که بچه پستان مادر را میمکد، خداوند ثواب آزاد کردن یک انسان از فرزندان حضرت اسماعیل (که مؤمن و موحّدند) به مادر پاداش میدهد و هنگامی که شیر دادن را به پایان برد، فرشتهای بزرگوار دست بر پهلوی مادر میزند و میگوید: زندگی تازهای را آغاز کن که خداوند گناهان گذشتهات را بخشید.
۹. در زندگی اخلاقی، مانند زندگی حقوقی، پذیرایی از مهمانان شوهر بر زن واجب نیست و نیز بر مرد هزینهکردن برای مهمانان زن واجب نیست؛ امّا مهمان حبیب خداست و پذیرایی از او مایۀ خیر و برکت است و سبب شادمانی دلها میشود و مهمان، اندوه و بلا را از خانه و زندگی بیرون میراند. و به فرمودۀ پیامبر اعظم(ص):
«إِنَّ الضَّيفَ إِذَا جَاءَ فَنَزَلَ بِالقَومِ جَاءَ بِرِزقِهِ مَعَهُ مِنَ السَّمَاءِ»؛ [۲]
هنگامی که کسی نزد کسانی به مهمانی رود، روزی خویش را از آسمان با خود میآورد.
۱۰. در زندگی اخلاقی، زن و شوهر به همدیگر عشق میورزند. نیاز جنسی و عاطفی برای هر دو مطرح است و هر کدام میکوشد دیگری را خرسند کند. نوازش و آمیزش ایشان حسنه است و ثواب دارد و سبب خشنودی خدا میشود. بنابراين، دیگر سخن از دادن حق از یک سو و گرفتن حق از سوی دیگر نیست، بلکه داد و ستدی دوسویه است. دیگر سخن در این نیست که زن، به هر شکل و در هر حالت، باید حق مرد را بدهد؛ بلکه هر دو مراعات حال یکدیگر را مینمایند و مسأله از صورت یک تکلیف خشک و بیروح بیرون میآید و به عشقورزی دوستانه و دوجانبه بدل میشود. زوجها با رغبت بهکار عشقیورزي و آميزش جنسی میپردازند؛ هیچ کدام فقط دهنده و هیچ کدام فقط گیرنده نیست، بلکه هر دو، هم دهندهاند و هم گیرنده. بهرۀ زن از تمتّعات جنسی و عاطفی، کمتر از سهم مرد نیست؛ گاهی بیشتر هم هست. زن نمیپندارد که دارد حقّی را میپردازد و مرد نیز نمیاندیشد که دارد حقّش را میگیرد، بلکه هر دو به دلخواه، یکدیگر را کامیاب میکنند.
۱۱.در زندگی اخلاقی، اگرچه مانند زندگی حقوقی، بیرون رفتن زن از خانه و پرداختن بهکارهای اجتماعی منوط به رضایت مرد است؛ امّا زن و شوهر رفیقانه و مسئولانه، در عرصۀ زندگی خانوادگی و نیز زندگی اجتماعی، یکدیگر را یاری میکنند و هر کدام در این ساحتهای فضیلت نقشی ایفا مینمایند.
۱۲. مهریه، هم در زندگی حقوقی و هم در زندگی اخلاقی از آنِ زن است؛ با اين تفاوت كه در زندگی حقوقی، زن مهریهاش را از مرد میطلبد، اگرچه مرد نادار باشد، و آن را میگیرد، اگرچه با توسّل به دادگاه باشد؛ امّا در زندگی اخلاقی، بخشیدن مهریه، یک فضیلت برای زن است و پاداش الاهی را ثمر میدهد.
۱۳. در زندگی حقوقی، هدیه دادن به زن بر مرد واجب نیست، چون هدیه جزو نفقه نیست؛ امّا در زندگی اخلاقی، اهدای هدیه حسنهای است که موجب خرسندی خدا و نشانۀ عشق است و کدورتها را از دلها میزداید. پیامبر اعظم(ص) فرمودهاند:
«تَهادوا فَإنَّ الهَدیَّةَ تُضَعِّفُ الحُبَّ وَتُذهِبُ بِغَوائِلِ الصَّدرِ»؛ [۳]
به یکدیگر هدیه دهید، زيرا هدیه دوستی و محبّت را میافزاید و کدورتهای سینهها را میزداید.
۱۴. ...ا
🔚 ادامه دارد...
۲۲ بهمن ۹۹
۱. وسائلالشیعه، ج۲۱، ص۴۵۱.
۲. وسایلالشیعه، ج۲۴، ص۳۱۷.
۳: کنزالعمّال، ج۶، حدیث۱۵۰۶۱.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 شرط ضمن عقد (۵)
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
👥 مشاوره خانواده
❓❕ پرسشی طوفانی، پاسخی ملایم! (۴)
✔️ زندگی حقوقی، زندگی اخلاقی (۴)
↩️ ادامه پست پیشین
در زندگی اخلاقی:
۱۴. در زندگی حقوقی، کفالت فرزند بر عهدۀ پدر است و حق حضانت او تا چند سال از آنِ مادر است و سپس به پدر منتقل میشود؛ امّا در زندگی اخلاقی، فرزند ثمرۀ عشق زن و شوهر و میوۀ بوستان زندگیشان است که هر دو او را ریحانۀ بهشتی و هدیۀ الاهی میدانند و با رغبت و شفقت، در پرورش او میکوشند و وی را از بهترین مصداقهای باقیات صالحات میدانند و از خداوند میخواهند که او را مایۀ گرمای دلها و روشنای چشمهايشان قرار دهد:
«رَبَّنا هَب لَنا مِن أَزواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعيُن»؛ [۱]
خدای ما! همسران و فرزندانمان را نور چشمانمان قرار ده.
۱۵.در زندگی حقوقی و قانونی، زن به شوهرش به چشم یک همکار مینگرد که چگونگی رابطۀ آن دو را قانون معیّن میکند و به زن میگوید که کجا باید از شوهر اطاعت کرد و کجا میشود اطاعت نکرد؛ امّا در زندگی اخلاقی و ایمانی، شوهر چنان در دل و جان زن اوج میگیرد که به فرمودۀ پیامبر اعظم(ص) اگر سجده بر غیر خدا جایز بود، زن بر شوهرش سجده میکرد، و نیز زن نزد شوهر امانتی است الاهی.
به دیانتی چنين لطیف و آسمانی، چهرۀ عبوس حقوقی دادن و جا را بر جلوههای زیبای دیگر تنگ کردن، جفای به دیانت است.
۲۲ بهمن ۹۹
۱. فرقان، ۷۴.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
افت عشق.pdf
348.1K
💢 اُفت عشق
مشاوره خانواده
✍️ نویسنده و مشاور : علیاکبر مظاهری
📑 منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»، بهمن ۹۹
#افت_عشق
ما را در رسانههایمان دنبال کنید.
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله 👇👇
https://ble.ir/mazaheriesfahani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وصول به وصال!
🌱 خداوند سبحان فرموده است:
ماه رجب را ریسمانى میان خود و بندگانم نهادهام؛ هر کس به آن درآویزد، به وصال من میرسد.
دعای هر روز ماه #رجب
تلگرام 👇👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇👇
https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
واتس اپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
اینستاگرام👇👇
http://instagram.com/mazaheriesfahani_ir
بله👇👇
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✴️ اندر حکایت مهریه
🖋 دلنوشتهای از خانم زهرا شریفزاده، دانشجوی خوبمان.
آن اوایل که خواستگاری به منزلمان میآمد، وقتی آقاپسر از من درمورد مهریه و رسوممان در این زمینه سوال میکرد، میگفتم: نظر پدرم و بقیهٔ بزرگترهایم در این قضیه نقش دارد.
و خب هیچکدام در این باره چیزی نمیگفتند و گفتهٔ مرا تأیید میکردند.
حدود ۲ سال که از رفت و آمد خواستگاران به منزلمان گذشت و من در این مدت به جمعآوری اطلاعات دربارهٔ خواستگار و سؤالات و مسائل مربوط به آن کردم، متوجه شدم که مقولهٔ مهریه از چه قرار است.
مهریه، یک هدیه و پیشکشی است که از طرف آقای داماد به عروسخانم داده میشود.
با خودم گفتم: آیا درست است که من یا خانوادهام یا برخی دیگر از بزرگان فامیلمان، به شوهر آیندهام که چه چیزی را چه مقداری به من هدیه بدهد؟
اصلا حکم ادب در هدیه گرفتن، این وسط چه میشود؟
مگر این نیست که اگر قرار است شخصی به دیگری هدیهای بدهد، باید از روی رضایت باشد، بر اساس توان و استطاعتش باشد؟
و خب این راهم قبول دارم که شخص هدیه دهنده، باید شأن و منزلت هدیهگیرنده را در نظر بگیرد.
تا آنجایی که من میدانم، مهریه چیزی است که باید بعد از عقد به عروس خانم داده شود، و حال دیگر نمیتوانم به کسی که راحت زیر بار مهریه سنگین میرود، اعتماد کنم. اصلا چگونه اعتماد کنم؟
مگر اینکه عقیدهاش این باشد که مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته است.
برخی از خانوادهها مهریهٔ سنگین را ضامن خوشبختی دخترخانمشان میدانند.
چه ضمانتی؟
وقتی یک مرد اهل زندگی نباشد، وقتی خانم را اذیت کند، وقتی برای پرداخت آن مهریه هنگفت پولی نداشته باشد، وقتی ...
اکنون دیگر برای مهریه، کسی را زندانی نمیکنند. بر فرض هم زندانی شود، به چه درد خانم میخورد؟
اگر شرایط زندگی برای کسی بد باشد، فقط میخواهد از آن زندگی آزاد شود، چه با مهریه چه بی مهریه.
و در این میان، برخی برای در نظرگرفتن مهریههای نجومیشان، اسم خدا و پیغمبر(ص) را سر پوشی بر آن میکنند.
آیا خدا و حضرات معصومین(ع) راضی به این عمل ما هستند؟
در روایتی خواندم که از برکات زن، کمى مهریه اوست.
به امید آن روزگاران که همه دخترخانمها، حضرت زهرا (س) و همه آقا پسرها، امیرالمومنین حضرت علی (ع) را الگوی خود در همه مراحل زندگی قرار دهند.
۲۷ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 جـوانــان و انٺـخـابِ هَمسـر ❤🧡
کتاب «جوانان و انتخاب همسر»، در آستانهٔ چاپ چهلم.
این کتاب را در سال ۱۳۷۱ و ۷۲ نوشتم و در سال ۷۳ منتشر شد.
این دردانهٔ چالاکم، دارد وارد «چهلچاپگی»اش میشود.
عمرش دراز بادا!
این دلبر دانا، به زبانهای انگلیسی، اردو، عربی، و تامیلی هم سخن میگوید.
نطقش پرطنین باد.
علیاکبر مظاهری
۲۷ بهمن ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani