eitaa logo
از زبان مشاور
487 دنبال‌کننده
185 عکس
55 ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا ازدواج نکردی.pdf
373.8K
🔹چرا ازدواج نکردی؟ 🖋نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۴۰ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»، مرداد ۱۴۰۰ ✔️ فایل پی‌دی‌اف 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹چرا ازدواج نکردی؟ 🖋نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۴۰ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبا
🔹چرا ازدواج نکردی؟ (تحلیل و بررسی) (۱) 🔸از فانتزی‌های فیلم هندی تا ‌آمار ازدواج در کرونا 🖋نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری ▫️توضیح خانهٔ خوبان: در صفحهٔ کامنت‌دونی شمارهٔ ۱۳۹ مجله، مطلبی با عنوان «‌چرا ازدواج نکردی؟» منتشر شد که در آن برخی از جوانان آقا و خانم، دلایل غیراقتصادی ازدواج نکردن خود را بیان کردند. اکنون در این مطلب، تحلیل و بررسی استاد علی‌اکبر مظاهری (مشاور خانواده) را دربارهٔ دلایل ذکر شده، می‌خوانید. 🔹خشنودیم که در جامعه‌مان کسانی هستند که دلیل ازدواج نکردن یا تأخیر در ازدواج را مشکل اقتصادی ذکر نمی‌کنند. از دیرزمان -حدود چهل سالش را من به یاد دارم- اگر دلیل ازدواج نکردن یا به عقب انداختن ازدواج را از جوانان می‌پرسیدیم، اکثر آن‌ها نخستین مسئله‌ای را که بیان می‌کردند، مشکل اقتصادی بود؛ نداشتن پول، خانه، شغل و مانند این‌ها. اکنون نیز چنین است، اما به تازگی در صفحهٔ «کامنت‌دونی» مجله‌مان دلایل دیگری نیز مشاهده‌ شده است؛ دلایلی که پول و مسائل اقتصادی جزو آن‌ها نیست. مپنداریم که این ‌بار، کامنت نویسانمان همگی ثروتمندند؛ نه! اینان نیز مانند همگان‌اند و در همین جامعه زندگی می‌کنند، اما توانسته‌اند از کلیشه‌ها فاصله بگیرند و واقعیت‌های دیگری را نیز ببینند. آفرین بر اینان. اکنون چند نمونه از دلایل غیراقتصادی را بخوانیم؛ پرسیده‌ایم: «چرا ازدواج نکرده‌اید؟» گفته‌اند: ۱. خانم نویده، ۳۳ ساله، گفته است: «سخت شدن تصمیم برای ازدواج از یک سنی به بعد». آری؛ وقتی سن، بالا رفت: ۱. توقع‌ها بالا می‌رود. ۲. شور جوانی فرو می‌کشد. ۳. وسواس به وجود می‌آید. ۴. انگیزه‌ها فرو می‌کشد. ۵. ترس‌ها افزون می‌شود. ۶. ترس از آمدن در میدان مسئولیت، ایجاد می‌شود یا فزونی می‌یابد. و شصت‌وپنج دلیل دیگر! ۲. خانم مهرنوش، ۳۰ ساله، گفته است: «کاهش تعهدهای اخلاقی و افزایش برخی مفاسد اخلاقی باعث شده که دخترانی مثل من، نتوانند مثل گذشته به خواستگارها اعتماد کنند». بلی! از فجایع بزرگ در یک جامعه، کاهش سطح تعهدهای اخلاقی و افزایش سطح مفاسد اخلاقی است. این آسیب، عوامل فراوانی دارد، اما یکی از آن عوامل دانه ‌درشت کاهش آمار ازدواج، افزایش سن دختران و پسران مجرد است. ۳. آقای رضا، ۴۷ ساله، گفته است: «سخت‌گیری طرف مقابل». آری! سخت‌گیری در امر ازدواج، بلایی فضیلت‌سوز است؛ از هر دو طرف. اینکه ایشان گفته‌اند «طرف مقابل»، شاید به این دلیل است که این بلا بر سر ایشان آمده است؛ اما ما که جامعه را در تصویری بزرگ‌تر می‌بینیم و این مسئله را در سطح کلان آن بررسی می‌کنیم، می‌گوییم این آفتی طرفینی است؛ هر دو طرف و خانواده‌هایشان سخت می‌گیرند. ۴. خانم حورا، ۳۱ ساله، گفته است: «آنچه باعث شده تا الان ازدواج نکنم، یکی اهمیت استقلال فردی من است و دیگری این است که جامعة فعلی، نوعی ترس برای انتخاب، اعتماد و تکیه کردن در افراد ایجاد می‌کند». دیدن نابه‌سامانی‌های خانوادگی، دیدن عدم موفقیت بسیاری از ازدواج‌ها، دیدن پاره‌ای از کم‌تعهدی‌ها یا بی‌تعهدی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها، «اعتمادشکن» است، در دل‌های جوانانمان هراس می‌افکند و سبب دیر ازدواجی و یا بی‌ازدواجی می‌شود. ۵. آقای فرشاد، ۲۴ ساله، گفته است: «دختران امروزی، اکثراً یا دنبال تیپ و خوش‌گذرانی‌اند و یا دنبال پول و هیچ‌کدام اهل زندگی نیستند». آقا فرشاد، یک‌تنه به قاضی رفته‌اند؛ اگرچه «راضی» بازنگشته‌اند، اما یک‌سویه نگریسته‌اند. این بلا بر سر دختران و پسران، یکسان باریده است، بی‌‌کم‌‌‌وبیش. ۶. آقای حسین، ۳۰ ساله، گفته است: «خرج‌های حاشیه‌ای ازدواج». آری! «تبرج»های پاره‌ای از ازدواج‌ها، بیش از «خرج»های آن است. راستی! ما داریم به کجا می‌رویم! ۷. آقای پژمان، ۳۰ ساله، گفته است: «نداشتن راهنما در زندگی، بی‌اطلاعی از رسم‌های ازدواج، نداشتن کسی برای وساطت و رفتن به خواستگاری». این آقاپژمان و پژمان‌های بسیار دیگر جامعه، مظلوم‌اند. اشک قلبم برای ایشان جاری شد. در کتاب «جوانان و انتخاب همسر» و «دختران و انتخاب همسر» در این باره‌، به تفصیل نوشته‌ایم. 🔹ادامهٔ مطلب را در پُست بعدی بخوانید. 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹چرا ازدواج نکردی؟ (تحلیل و بررسی) (۱) 🔸از فانتزی‌های فیلم هندی تا ‌آمار ازدواج در کرونا 🖋نویسنده
🔹ادامهٔ پُست قبلی: «چرا ازدواج نکردی؟» (۲) ۸. آقای مهدی، ۳۵ ساله، می‌گوید: «اگر تا یک سنی ازدواج انجام نشود، دیگر هرچه سن بالا می‌رود، انتخاب و تصمیم سخت‌تر می‌شود». آقامهدی درست می‌گوید. اگر ازدواج در «بهار عمر» انجام نگیرد، آسیب‌هایی به آدمی می‌خورد که یکی از آن‌ها وسواس است؛ وسواس در تصمیم، در انتخاب و اندک‌اندک تردید در اصل ازدواج. شور و هیجان جوانی که برود، انگیزه برای ازدواج کم می‌شود؛ تا جایی که به نزدیک صفر می‌رسد. دیده‌اید نهال‌های جوان، به اندک نسیمی، سر و برگشان می‌جنبد؟ اما درختان کهن به بادهای تند هم واکنش نشان نمی‌دهند. ۹. آقای رضا، ۲۵ ساله، می‌گوید: «از لحاظ فکری، هنوز آمادگی زندگی در کنار کسی را ندارم». سخن آقارضا می‌تواند صحیح باشد، اما دربارهٔ جوانان «نارشید». اینان در چهل‌و‌پنج‌‌سالگی هم ممکن است آماده نشوند، اما انسان‌های رشید که خوب تربیت ‌شده باشند و نیروهای درونی‌شان استخراج و سپس شکوفا شده باشد، در آغاز جوانی، آمادهٔ زندگی مشترک‌اند و زندگی‌های موفقی را ایجاد می‌کنند. البته کمک مشاوران و بزرگ‌تران، جایگاه ویژهٔ خود را دارد. افرادی همچون رضا، باید بدانند که هراسشان نابه‌جاست. با مشاوری دانا و توانا، مشاورهٔ حضوری انجام بدهند و نگران نباشند. امیر مؤمنان(ع) فرموده‌اند: «اگر در کاری ترسیدی، خود را در آن افکن».* ۱۰. خانم شیوا، ۳۶ ساله، گفته‌اند: «سخت بودن اعتماد کردن به آدم‌ها، با توجه به پا بر جا نبودن انسان‌ها در حرف و اعتقادات». شیواخانم درست نمی‌گویند؛ این مسئله با تحقیق و مشاوره، حل ‌شدنی است. شیواخانم! دیر شده است؛ دیرترش نکنید. حیفتان نمی‌آید که تاکنون نیمی از عمرتان را بی‌همسر گذرانده‌اید؟ ازدواج کنید؛ هر‌چه زود‌تر. به یاد آورید درد و دل‌های آن دختر بزرگ‌دل را که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. به صراحت می‌گفت از اینکه خود را معطل مدارج و مدارک تحصیلی بالا کرد و اشتغال و ازدواج نکرد، پشیمان است. ۱۱. آقای محمد، ۳۷ ساله، گفته است: «ترس از آینده، ازدیاد طلاق در جامعه». ترس از آینده، بی‌معناست و با مشورت با مشاوری شجاع، زدوده می‌شود. درست است که جامعهٔ ما در این زمان، بیشترین طلاق را در طول عمر خود تجربه می‌کند. این پدیده‌ای «نامبارک» است؛ اما بیشتر این طلاق‌ها، می‌شود که نباشند. ناشکیبایی همسران، نفس‌های پلید ساحران ماهر، ضعف ایمان مذهبی، ناسالمی فرهنگ جامعه و عوامل بسیار دیگر، سبب این طلاق‌ها است. محمدجان! ترستان از آینده و هراستان از طلاق‌ها را از جانتان بیرون افکنید. با توکل بر خدا و دریافت مشاوره از مشاوری دانا و توانا، شجاعانه برای ازدواج، اقدام کنید. ۱۲. خانم فاطمه، ۳۲ ساله، گفته است: «پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج». ۱. اگر منظورتان از فرد مناسب، کسی است که «مطلوب» شما باشد، یافت نمی‌شود. مگر خودتان کاملاً مطلوبید؟ به جای «مطلوب» به «ممکن» فکر کنید. ما آدمیانیم نه فرشتگان. آدمیان در این جهان به کمال مطلوب نمی‌رسند. این جهان، راه کمال است، نه پایان مطلوب. ۲. اکنون کانال‌ها و سایت‌های سالم و هدفمندی در جامعه‌مان وجود دارد. حدود هفتادوپنج درصد اعضای این رسانه‌ها، خانم‌ها هستند. شما هم عضو شوید؛ کانال «پیوند آسمانی (دانشگاه قم)» خوب است و آن را توصیه می‌کنیم. ۳. با مشاوری دانا و توانا مشاوره کنید. ۴. کتاب «دختران و انتخاب همسر» ما را بخوانید. *نهج‌البلاغه - حکمت ۱۶۶ 🔹ادامهٔ مطلب را در پُست بعدی بخوانید. 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹ادامهٔ پُست قبلی: «چرا ازدواج نکردی؟» (۲) ۸. آقای مهدی، ۳۵ ساله، می‌گوید: «اگر تا یک سنی ازدواج ان
🔹ادامهٔ پُست قبلی: «چرا ازدواج نکردی؟» (۳) ۱۳. خانم مرجان، ۳۰ ساله گفته است: «دلیل تجرد من نیافتن عشق حقیقی است. اگرچه تا به حال خواستگارهایی با شرایط مطلوب اقتصادی داشته‌ام، اما هیچ‌یک از نظر حسی برایم مطلوب نبوده‌اند». ما «عشق حقیقی» را قبول داریم؛ حتی آن را توصیه هم می‌کنیم. زندگی مشترک، بدون عشق و محبت و احترام، ضعیف است، اما: ۱. عشق آتشین، با عشق حقیقی یکی نیست. برای ازدواج، عشق حقیقی در حد معقول و پسندیده، لازم است، اما عشق آتشین «پایدار»، اندک است. ما بر پایدار بودن تأکید داریم. بیشتر عشق‌های آتشین، پایدار نیستند، نوسان‌های شدید دارند و زوال‌پذیرند. ۲. عشق حقیقی، بر پایه‌هایی استوار است و دارای معیارهای عقل‌پسند و شرع‌پذیر و البته دل‌نواز است. ۳. عشق حقیقی، معمولاً ناگهانی پدید نمی‌آید و پیشینه و پشتوانة معقول دارد. شما مرجان خانم! بر عشق آتشین چشم بپوشانید و معیارها و ملاک‌های معقول را برای خود معین کنید، آنگاه به خواسته‌تان می‌رسید. ۱۴. آقای حسن، ۲۵ ساله، گفته است: «خانواده، حامی من است و مشکلی از نظر مالی وجود ندارد؛ اما چون خود را آماده برای ازدواج نمی‌بینم، ازدواج نکرده‌ام». مسئله همان مسئلهٔ آقارضای ۲۵ سالهٔ شمارهٔ ۹ است. راه‌حل مسئله‌مان نیز همان راه‌حل است؛ دقیقاً. ۱۵. آقای احمد، ۲۷ ساله، گفته است: «بالا بودن سطح توقعات خانواده‌ها». بلی؛ خویشتن را آدمی ارزان فروخت! پاسخمان به احمد عزیز، همان پاسخ به آقارضای ۴۷ ساله است؛ و نیز آقاحسین ۳۰ ساله. راه‌حل تفصیلی مسئله‌مان را در کتاب «جوانان و انتخاب همسر» بخوانید. ۱۶. خانم ریحانه، ۲۵ ساله، گفته است: «دلیل ازدواج نکردن این است که شخص مورد اعتماد را پیدا نکرده‌ام که بتوانم به او تکیه کنم». فانتزی‌های ذهنی بسیاری از جوانان، به ویژه دخترانمان، شبیه به هم است. این فانتزی‌های کلیشه‌ای، به کار رمان و فیلم هندی و فیلم فارسی می‌آید، نه به کار زندگی عاقلانه. ریحانه‌خانم! مسئلهٔ شما مانند مسئلهٔ شیوا خانم شمارهٔ ۱۰ است. به دخترمان ریحانه‌خانم می‌گوییم: ۱. چرا؛ پسران قابل‌اعتماد کم نیستند. ۲. واقعیت‌های زندگی این‌چنانی را بپذیرد. ۳. خواستگارتان را بدون مشاوره با مشاوری دانا و توانا، رد نکنید. ۴. نگذارید دیر شود. ۱۷. آقای محسن ۲۴ ساله، گفته است: «می‌خواهم اول به آرزوهایم که مهم‌ترین آن‌ها ازدواج خواهرم و خرید خانه است، برسم و بعد ازدواج کنم». این آرزوها پایان ندارند؛ پس از ازدواج خواهر و خرید خانه که آقای محسن را ۳۴ ساله می‌کند، نوبت به خرید اتومبیل می‌رسد، سپس تکمیل تحصیلات علمی و سپس توسعة شغل و این رشته، سر دراز دارد. بلکه سر این رشته، ناپدید است. محسن جان! آفرین بر شما که در فکر ازدواج خواهرتان هستید؛ اما خواهرتان نیز دوست دارد برادرش داماد شود. خریدن خانه نیز یک دهه از عمرتان را مصرف می‌کند. آرزوی ازدواج خودتان و آرزوی ازدواج خواهرتان را کنار هم بگذارید؛ منافاتی ندارد. خرید خانه را برای دوران عقد بگذارید تا با همسرتان، خانهٔ دلخواه هردو را انتخاب کنید. ازدواج را در ردیف سوم یا چندم نگذارید؛ آن را به ردیف اول بیاورید. 🔹ادامهٔ مطلب را در پُست بعدی بخوانید. 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹ادامهٔ پُست قبلی: «چرا ازدواج نکردی؟» (۳) ۱۳. خانم مرجان، ۳۰ ساله گفته است: «دلیل تجرد من نیافتن ع
🔹ادامهٔ پُست قبلی: «چرا ازدواج نکردی؟» (۴) ۱۸. آقای احسان، ۲۴ ساله، گفته است: «بی‌انگیزه بودن برای ازدواج، در شرایط کنونی مملکت. نبودن همسر مناسب برای زندگی در کنار هم». ۱. برای برانگیختگی «انگیزه»، نباید منتظر «شرایط» بود. هر عصری شرایط خود را دارد. هرگز روزگاری بدون «شرایط» نبوده و نیست و نخواهد بود. ظاهر و شرایط متفاوت است؛ اما ریشه‌های مشترک دارند. ما از شصت سال پیش تا اکنون را به یاد داریم. هیچ‌گاه زندگی، جامعه و ازدواج، بدون این «شرایط» نبوده است. در گره زدن ازدواج با شرایط، همیشه ازدواج خسارت می‌کند. هیچ‌گاه شرایط از میدان بیرون نمی‌رود. پس به قول شما جوانان: «بی‌خیال شرایط!». به این سؤال بیندیشید: «چرا تا کرونا آمد، سطح آمار ازدواج بالا رفته است؟» به جواب‌های جالبی می‌رسید. جواب‌هایتان را برای ما هم بنویسید تا به جوانان دیگر نشان دهیم. ۲. همسر مناسب برای هرکس، همیشه بوده و هست و خواهد بود. از زمان خلقت حضرت آدم و حوا تا آخر روزگار بشریت. بجویید، می‌یابید. ۱۹. آقای ابراهیم، ۲۸ ساله، گفته است: «از وضعیت حجاب نسل فعلی گله‌ دارم. به علت بی‌حجابی و بی‌وفایی، فعلاً نمی‌شود ازدواج کرد». ابراهیم‌جان! «نسل فعلی» در مقابل کدام نسل؟ ما پنجاه سال پیش را دیده‌ایم. زمانی بود که چادر مشکی، مخصوص مجالس عزا بود؛ آن ‌هم برای پیرزن‌ها. بسیاری از دختران و خانم‌های جوان، حتی در مجالس عزا و حتی در مجالس اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، چادر بر سر نداشتند. بهانه نگیر جوان! دختران پاک، باحجاب، نجیب و باوفا در همین «نسل فعلی» بسیارند. اگر دختران پاک و باوفا بیشتر از پسران پاک نباشند، کمتر هم نیستند. پایان 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
✅ قدرشناسی و سپاس دربارهٔ نام کتاب «خانه‌ای در بهشت» و متن تقدیم‌نامهٔ آن، با شما عزیزانم مشورت کردم. بزرگواری فرمودید و نظر دادید. همهٔ دیدگاه‌هایتان را به‌دقت خواندم و بر دیدهٔ منّت نهادم و بهره‌ها بردم. از شمایان، همگی‌تان، سپاس‌گزارم. پاداشتان را از خداوند سبحان می‌طلبم. إنَّهٌ وَلیٌّ النِعَم. علی‌اکبر مظاهری ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹عبرت‌های کرونایی 🖋 مناجاتی پناهجویانه از جناب آقای علی ترابی، فرهنگی فرهیخته، از تیران - اصفهان خدایا! نمی‌دانیم کرونا چیست؛ زنگ هشدار است؟ بلاست؟ یا تنبیهی است برای تنبه بندگانت؟! خدایا! اگر امتحان است، سنگین است. توانش را نداریم! اگر هشدار است، به رحمانیت و رحیمیتت قسم که بیدار شدیم. اگر بلاست، به قادریتت سوگند، بلا را دور گردان! خداوندا! به بزرگیت قسم چنان بیدار شدیم که دیگر نه اتومبیل‌های رنگارنگ چشمانمان را خیره می‌کند، نه خانه‌های آنچنانی دل‌هایمان را می‌لرزاند! معبودا! از خوابی سنگین بیدار شدیم و فهمیدیم که اگر عزیزانمان، دوستانمان، خانواده‌هایمان نباشند، نه ثروتی لذتی دارد و نه مقامی آرامشی! خداوندا! ما را ببخش و بپذیر که بندگان ناتوانت را تابی برای تحمل این بار گران، در توان نیست. پس خودت پناهشان ده، که جز درگاه پرمهرت پناهی ندارند! چه تلخ است دنیای بدون شادی، بدون دوست، بدون خنده! چه سرد است دنیای پر از اضطراب، پر از ناامیدی! ایزدا! شادی و باهم‌بودن‌ها را به جمع ما باز گردان و از تقصیراتمان بگذر! یا دافع‌البلاء! ادفع عنا هذا البلاء و اشف کل مریض. ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از گرمای هوا.pdf
1.41M
🔹از گرمای هوا تا تجربهٔ ناکامی 🖋نویسنده: سعیده اسماعیل‌پور 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۴۰ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»، مرداد ۱۴۰۰ ✔️ فایل پی‌دی‌اف 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹از گرمای هوا تا تجربهٔ ناکامی 🖋نویسنده: سعیده اسماعیل‌پور 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۴۰ ماهنامهٔ «خانه
🔹از گرمای هوا تا تجربهٔ ناکامی (۱) 🔸پرخاشگری را بشناسید و با آن مقابله کنید 🖊 نویسنده: خانم سعیده اسماعیل‌پور، مقطع فوق‌لیسانس روان‌شناسی با تشکر از جناب استاد دکتر برزو امیرپور 🔹پرخاشگری، رفتاری است که منجر به آزار و درد می‌شود. پرخاشگری را نباید با جرأت‌مندی اشتباه گرفت، اما بسیاری از مردم، کسانی را که جرأت‌مندانه برای دفاع از حقوقشان ایستادگی می‌کنند و از بی‌عدالتی‌های واقعی یا خیالی شکایت می‌کنند یا بیش از حد، جاه‌طلب هستند، افرادی پرخاشگر قلمداد می‌کنند. حال آنکه پرخاشگری واقعی، با قصد آزار رساندن به دیگران انجام می‌شود. هر عمل خشونت‌آمیز، ممکن است فیزیکی یا کلامی باشد و به هدف برسد یا نرسد. آنچه اهمیت دارد، قصد و نیت است. به همین دلیل است که اگر کسی شیشه‌‌ٔ نوشیدنی را به سمتتان پرتاب کند و شما طوری جاخالی بدهید که شیشه به سرتان نخورد، عملی پرخاشگرانه محسوب می‌شود، اما اگر هنگام عبور از خیابان، راننده‌‌ای به‌طور غیرعمد با شما تصادف کند، یک عمل پرخاشگرانه به حساب نمی‌آید؛ با اینکه صدمهٔ حاصل از آن بسیار بیشتر از آسیب ناشی از پرتاب شیشهٔ نوشیدنی بوده است. خشونت، شکل شدید پرخاشگری است و در جنگ‌ها، قتل‌ها یا حمله و تجاوز روی می‌دهد. با این حال، پرخاشگری فیزیکی، تنها راهی نیست که مردم از طریق آن یکدیگر را آزار می‌دهند. اقدامات مخفیانه‌ای مانند غیبت، شایعه‌پراکنی‌های نادرست در مورد فرد مورد نظر، دوری جستن از او، بی‌توجهی یا ناسزاگویی نیز نوعی از پرخاشگری است که روابط را خدشه‌دار می‌کند. 🔹انواع پرخاشگری ۱. پرخاشگری خصمانه: پرخاشگری خصمانه، به عملی گفته می‌شود که در آن، پرخاشگری، از احساس خشم، نشأت می‌گیرد و هدفش صدمه رساندن به دیگری و رنجاندن او است. ۲. پرخاشگری ابزاری: در پرخاشگری ابزاری، قصد آسیب ‌رساندن به دیگری وجود دارد، اما به ‌جای ایجاد درد و ناراحتی، وسیله‌ای برای رسیدن به هدف می‌شود. مثلاً در فوتبال حرفه‌ای، بازیکن خط دفاع، برای متوقف کردن حریف (مهاجم) معمولاً هر کاری می‌کند و با فرد حامل توپ، مقابله می‌نماید. این کار، معمولاً شامل وارد کردن ضربهٔ عمودی به حریف است و به او کمک می‌کند تا راه حریف را سد کند و‌ توپ را در اختیار بگیرد. این، نوعی از پرخاشگری ابزاری است. 🔹برخی از علت‌های پرخاشگری * شالودهٔ زیستی پرخاشگری در میان انسان‌ها: یکی از عوامل اثرگذار در پرخاشگری در مردان، میزان هورمون تستوسترون است. پژوهش‌ها حاکی از آن است که زیاد بودن تستوسترون با پرخاشگری بیشتر همراه است. این موضوع نشان می‌دهد که پرخاشگری در آدمیان، اساس زیستی دارد. همچنین نظریهٔ یادگیری اجتماعی-شناختی معتقد است که ما رفتار‌های اجتماعی، اعم از پرخاشگری یا نوع‌دوستی را تا حد زیادی با مشاهدهٔ دیگران و تقلید از آن‌ها یاد می‌گیریم. این یادگیری، یادگیری مشاهده‌ای نام دارد. هنگامی‌ که کودکان به والدین خود یا سایر بزرگسالان نگاه می‌کنند، فریاد کشیدن، لگد زدن و سایر اعمال پرخاشگرانهٔ آنان را تحسین و تقلید می‌کنند. * تأثیر درد و گرما: بسیاری از ما وقتی با چکش به انگشت شستمان ضربه می‌زنیم، برافروخته می‌شویم و می‌خواهیم به نزدیکترین چیزی که در دسترسمان قرار دارد، حمله کنیم. در طی یک آزمایش که با تأکید بر این خصلت، طراحی شده بود، دانشجویانی که دستشان را کاملاً در آب سرد یا گرم فرو برده بودند و احساس درد می‌‌کردند، بیشتر از کسانی که درد نداشتند، پرخاشگری می‌کردند. شکل‌های دیگر ناراحتی جسمی، نظیر گرما، رطوبت، آلودگی هوا، ازدحام و بوهای نامطبوع نیز رفتار‌های پرخاشگرانه را افزایش می‌دهند. تجزیه و تحلیل آشوب‌ها در ۷۹ شهر، در طول سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۱ نشان داد که آشوب و اعتراض، بیشتر در روزهای گرم روی می‌دهد. هرچه تعداد روزهای گرم سال بیشتر باشد، احتمال وقوع جرائم خشونت‌‌آمیز هم بیشتر است. * الکل: رابطهٔ بین الکل و رفتار پرخاشگرانه کاملاً مشخص شده است. الکل، موجب کاهش اضطراب و بازداری‌های اجتماعی می‌شود و از سطح هوشیاری فرد می‌کاهد. اگر هوشیار باشید و کسی از روی انگشت پای شما رد شود، متوجه می‌شوید این کار او عمدی نبوده است، اما اگر مست باشید، ممکن است آرامش خود را از دست بدهید و به او پرخاش کنید؛ چون گویی او عمداً پای شما را لگد کرده است. 🔸ادامهٔ مطلب را در پُست بعدی بخوانید. 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹از گرمای هوا تا تجربهٔ ناکامی (۱) 🔸پرخاشگری را بشناسید و با آن مقابله کنید 🖊 نویسنده: خانم سعیده
🔹از گرمای هوا تا تجربهٔ ناکامی (۲) * ناکامی: بر اساس فرضیهٔ ناکامی- پرخاشگری، رفتار پرخاشگرانه، نتیجهٔ مستقیم ناکامی است و بالعکس؛ یعنی وجود ناکامی، همیشه سبب بروز پرخاشگری می‌شود. از زمان ارائهٔ این فرضیه به بعد، روان‌شناسان زیادی در این باره تحقیق کرده‌‌اند. یکی از آثار این تحقیقات، اصلاح فرضیهٔ ناکامی-پرخاشگری بود که از سوی برکوینز عرضه شد. این تئوری، دو بخش مهم را به تئوری اولیهٔ ناکامی-پرخاشگری اضافه کرد: اول اینکه هر عمل پرخاشگرانه‌ای صرفاً نتیجة‌ ناکامی نیست و عوامل دیگری در بروز آن دخیل هستند؛ بنابراین پرخاشگری می‌تواند در غیاب ناکامی هم ظاهر شود. برای مثال، ممکن است فرد از عمل پرخاشگرانهٔ خود برای جلب توجه یا محبت دیگران استفاده کند. دوم اینکه رابطهٔ بین ناکامی و پرخاشگری، ضعیف‌تر از آن چیزی است که مطرح شده است. با این توصیفات، ناکامی، دلیل عمدهٔ پرخاشگری است. در واقع ناکامی زمانی روی می‌دهد که فرد، در راه رسیدن به یک هدف یا لذت مورد انتظار، متوقف شود. 🔹مقابله با پرخاشگری عده‌ای از اشخاص، پرخاشگری و زورگویی را تقبیح نمی‌کنند، بلکه آن را نشانهٔ شهامت و قدرت در فرد می‌دانند. این افراد، رفتار پرخاشگرانهٔ دیگران را موجه، مثبت و حتی لازم می‌دانند؛ در حالی که باید با پرخاشگری، مقابلهٔ جدی داشت. برای کنترل پرخاشگری باید ریشه و علت آن را کشف کرد. حرف زدن با شخصی دیگر در مورد احساساتی که منجر به پرخاشگری می‌شوند، برای درمان این حالت، مفید خواهد بود. گاهی نیز با تغییر حرفه و سبک زندگی، می‌توان از احساسات منفی پرخاشگری دور شد. استراتژی‌های مختلفی برای درمان این مشکل وجود دارند؛ مانند اینکه می‌توان شیوه‌های برقراری ارتباط صادقانه و صریح را یاد گرفت تا از پرخاش و تهاجم در ارتباط با دیگران دور ماند؛ اما اگر پرخاشگری را درمان نکنید، شدت و میزان آن بیشتر می‌شود. در صورتی که ریشه و علت پرخاشگری را بدانید، راحت‌تر می‌توانید پیگیر درمان آن شوید. پایان 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
پیوند_خانواده_و_اما_حسین_ع_رادیو_معارف_91_09_01.mp3
16.59M
🔹 خانواده و امام حسین 🎙 رادیو معارف 🔸 برنامهٔ پیوند 🎤 علی‌اکبر مظاهری ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🍃 یا علی‌اصغر! ... وسط بیابون بنزین تموم کردیم. خونواده‌م توی ماشین بودن. تقریباً نزدیک ظهر بود و هوا خیلی گرم. گالن چهارلیتری رو برداشتم و اومدم کنار ماشین وایستادم. شروع کردم به دست‌بالاکردن واسه ماشینایی که به‌سرعت از کنارم رد می‌شدن. ساعتی گذشت و کسی نایستاد. کلافه شده بودم. از من بدتر، زن و بچه‌هام توی ماشین خیلی از این وضعیت شاکی بودن. بازم سعی خودم رو کردم، ولی فایده نداشت. یه دفعه فکری به ذهنم رسید. سرم رو داخل ماشین کردم و به خانومم گفتم بچهٔ شیرخوارم رو بده. پرسید می‌خوای چی‌کار کنی؟ گفتم مگه نمی‌بینی کسی نگه نمی‌داره که بهمون بنزین بده؟! شاید به‌خاطر بچه نگه دارن. به‌محض اینکه بچه رو بغل گرفتم، دیدم یه ماشین هجده‌چرخ، من رو که دید، به‌سرعت نگه داشت و پایین پرید و با یه کلمن آب به‌سمت ما دوید. نفس‌زنان گفت: چی شده‌؟ بچه تشنشه؟ گفتم: نه. دوساعتیه اینجا وایستادیم برای بنزین. دیدم کسی نگه نمی‌داره، بچه رو بغل کردم. اشک توی چشمای راننده حلقه زد. گفت: مرد حسابی، تو که می‌دونی ما شیعه‌ها به اینجور صحنه‌ها حساسیم. چرا با دل ما بازی می‌کنی؟! نشست کنار ماشین. من و خونواده‌م دیگه حالمون رو نفهمیدیم و شروع کردیم به گریه. نمی‌دونم چندتا ماشین نگه داشتن تا ببینن چه اتفاقی افتاده، ولی همین رو می‌دونم هیچ‌وقت، هیچ‌وقت، دیگه اون لحظهٔ روضه رو یادم نمی‌ره؛ لحظه‌ای که امام حسین علیه‌السلام نگاه کرد، دید گلوی علی‌اصغرش... . 🍂یا علی‌اصغر! ۱۴۰۰/۵/۲۷ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
پیوند_خانواده_و_اهل_بیت_رادیو_معارف_91_09_08.mp3
16.96M
🔹 خانواده و اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎙 رادیو معارف 🔸 برنامهٔ پیوند 🎤 علی‌اکبر مظاهری ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
✳ گمشدهٔ ما خداست! ✅ یک طلاق، به ازای دو ازدواج، در استان تهران! 🔹طبق آمار اعلامی سازمان ثبت احوال: در استان‌های تهران، البرز و مازندران، به ازای هر ۲ ازدواج، ۱ طلاق صورت می‌گیرد. 🔹نسبت ازدواج به طلاق، در دو استان تهران و البرز، پایین‌ترین عدد در سطح کشور است. ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹 آیت‌الله سیدجواد طالقانی، استاد اخلاق ما، از این جهان رفت. رضوان الاهی بر ایشان. ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹چه نوشدارویی! 🖋 دکتر محدثه زجاجی، متخصص داخلی امشب که دارم این‌ها را برایتان می‌نویسم، حال عجیبی دارم. مریض، پشت مریض. فریاد، پشت فریاد. جا نداریم! من بیمارانم را چه‌کار کنم؟! ما چه‌کار کنیم که جا نداریم؟ بخوابانیم کف زمین؟ (دیالوگ مکرر این روزها). الآن بالای سر یک خانم ۳۵ ساله بودم. حالش خیلی بد بود. به پرستار گفتم ببریدش آی.سی‌.یو. بیمار چیزی از پشت ماسک گفت. نفهمیدم. سرم را بردم نزدیک. گفتم جانم؟ بریده بریده گفت: از آی‌.سی‌.یو می‌ترسم. نتوانست جمله‌اش را کامل کند. به سرفه افتاد. اشک‌هایش سرازیر شد. با او حرف زدم. آرامش کردم. گفتم مطمئنم خوب می‌شوی. وقتی از اتاق آمدم بیرون، چشم‌های خودم هم خیس بود، چون مطمئن نیستم که خوب شود. نمی‌دانم اسمش را چی بگذارم؛ مرگ دسته‌جمعی؟ قتل‌عام؟ کشتار دسته‌جمعی؟ ولی همهٔ کسانی که دارند می‌میرند (588)، یکسال‌و‌نیم، بدون واکسن، دوام آورده و زنده بودند. این حقشان نیست. این حق مردم من نیست. نوش‌دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی! نیمهٔ مرداد ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
جنگ و صلح همسران (۵) 🔹زبان زنان - خشم مردان 🔸کاوشی در ریشه‌های نزاع همسران 🖋نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 🔹از پدیده‌های ناخوشایندی که در مشاوره‌ها مشاهده می‌کنم این است که خانم‌ها، ضد شوهرانشان، بسیار بدگویی می‌کنند. از گله و شکایت و درددل بیشتر است؛ بسیار بیشتر. ابتدا با عنوان «طرح مسئله» سخن می‌گویند؛ به‌‌قول خودشان، «مشکل زندگیشان» را بیان می‌کنند، اما به‌زودی سخنانی می‌گویند که حیرت می‌کنم. به ایشان می‌گویم: نکوشید همسرتان را نزد من محکوم کنید، چون من قاضی نیستم و حکم نمی‌دهم. همگی‌شان، بی‌استثنا، می‌گویند: «نه! نمی‌خواهم او را محکوم کنم، می‌خواهم مشکل زندگی ما را بدانید تا کمک‌مان کنید... .» اگر به ایشان بگویم قاضی هستم و می‌خواهم حکم صادر کنم، هرچه می‌توانی از همسرت بد بگو، بیش از آنچه گفته‌اند، چیزی ندارند؛ یعنی همه‌چیز را گفته‌اند. او را کاملاً لجن‌مال کرده‌اند. گاهی با خود می‌اندیشم: چرا چنین است؟ مگر اینان همسر، محرم، یاور و شریک زندگی هم نیستند؟! پاسخی نمی‌یابم. پاسخ‌هایی می‌یابم، اما هیچ‌کدام قانعم نمی‌کند. به روزگاران پیشین که می‌اندیشم و در ذهنم می‌کاوم، هیچ زمانی را مانند اکنون نمی‌یابم. مگر چه شده؟ چه چیزی تغییر کرده که خانم‌های اکنون، بسیار بیش از خانم‌های نسل قبل، از همسرشان بد می‌گویند؟ پاسخ واضحی نمی‌یابم. 🔹اما مردان! مردانی نیز از همسرشان بد می‌گویند، اما نه در ابتدا، بلکه پس از آن که ما می‌خواهیم مسئله‌شان را بگویند. ایشان - تقریباً - بیست درصد خانم‌ها از همسرشان بدگویی می‌کنند. این‌که خانم‌ها پرسخن‌تر از آقایان‌اند، درست. این‌که خانم‌ها ریزبین‌تر از آقایان‌اند، درست. این‌که خانم‌ها عاطفی‌تر از مردان‌اند، درست. اما این‌همه بدگویی از شوهران، طبیعی نیست. 🔹خشم مردان مردان، بر اثر تحقیر زنان و تندزبانی ایشان، به خشم می‌آیند؛ خشمی که بدل به کینه می‌شود و لجبازی، و سپس حس انتقام‌جویی را در آنان برمی‌انگیزد و به‌تدریج از همسرشان متنفر می‌شوند. 🔹صحنه‌ای هولناک این صحنهٔ هولناک را ببینید: بدزبانی زنان، تحقیر مردان، خشم مردان، بدگویی هر دو، آبروریزی زنان، کینه به‌دل‌گرفتن مردان، شکستن اقتدار مردان، تحقیرشدن مردان، لجبازی هر دو، مجادله‌های بی‌امان… و در نهایت، دلسردی هر دو و تباهی زندگی. 🔹برخی از عوامل ۱. دخالت خانواده‌ها: در نسل‌های پیشین، خانم، وقتی ازدواج می‌کرد، از خانواده‌اش فاصله می‌گرفت. حتی اگر در یک شهر بودند، زود به زود همدیگر را ملاقات نمی‌کردند. ممکن نبود. اما اکنون تلفن‌های سیم‌دار (ثابت) و بی‌سیم (موبایل)، خانم را وسط خانهٔ مادرش قرار می‌دهد. هر روز و حتی هر ساعت، با هم در ارتباط‌اند. در این حالت، یکی‌دیگر از ضعف‌های اخلاقی خانواده آشکار می‌شود؛ مادر خانم، دخترش را ضد دامادش تحریک می‌کند. کثیری از نزاع‌های همسران، برآمده از ارتباط تنگاتنگ با خانواده‌هاست. در مشاوره‌هایم، کمتر نزاعی را از همسران دیده‌ام که رگه‌هایی و سرنخ‌هایی پنهان و آشکار، از دخالت‌ خانواده‌هایشان در آن نباشد؛ به‌خصوص از ناحیه مادر خانم و نیز مادر آقا. گاهی در عجب می‌شوم که اینان چگونه دلشان می‌آید آشیانهٔ فرزندانشان را چنین به آتش بکشند؟! این از نشانه‌های ضعف اخلاق در جامعهٔ ماست. 🔸دنبالهٔ عوامل را در پست بعدی بخوانید. ۱ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹خداوندگار اندیشه و قلم 🖋 استاد ابوالفضل طریقه‌دار استاد محمدرضا حکیمی (١٣١۴-١۴٠٠) پژوهشگر، اندیشور، ویراستار، ادیب و مجتهد نام‌آشنای کشور، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. وی از تبار «بیدارگران اقالیم قبله» بود، که با آگاهی و عشق به آموزه‌های علوی به‌سوی «سرچشمهٔ خورشید» می‌تاخت. دل‌بستگی او به تشیع، «امواج غدیر» را در میان توده‌ها جاری می‌ساخت و «فاطمیات» او اندیشه‌های فاطمی را تفسیر می‌کرد. سالکی که زمزمه‌هایش از جنس «واژه‌های لاهوتی» صحیفهٔ سجادیه بود. عاشورا را با «قیام جاودانه» به تصویر کشید. این ادیب فرزانه با قلم زیبا و دانش گسترده، «ادبیات و تعهد» را معنا کرد و به معرفی «دانش مسلمین» اهتمام ورزید. او مروج فرهنگ بود و به امکان دسترسی رایگان و آسان «نان و کتاب» به‌عنوان، خوراک جسم و جان تأکید می‌ورزید. همت او در «جامعه‌سازی قرآنی» و دغدغهٔ اصلی‌اش عدالت و توحید بود و به‌حق، فیلسوف عدالت و مرزبان توحید، لقب گرفت. اندیشه‌های عدالت‌خواهانهٔ خود را در مجموعهٔ چندجلدی «الحیاة» به‌طرز شگفتی ارائه کرد. و بدین‌سان عمر پربار ۸۶ ساله‌اش، پیوسته در گسترش دانایی و عدالت‌خواهی سپری شد. نام و یادش برای همیشه جاودان. 🔹(یادآوری: عبارت‌های داخل گیومه، نام کتاب‌های استاد است) 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔸بنا به پیگیری برخی از مخاطبان عزیز، لینک پنج شماره از مطلب «جنگ و صلح همسران» را «از کانال تلگرام» در اینجا می‌آوریم. ☘همراهی‌تان را قدردانیم. 🔹جنگ و صلح همسران (۱): https://t.me/mazaheriesfahani_ir/1982 🔹جنگ و صلح همسران (۲): https://t.me/mazaheriesfahani_ir/1994 🔹جنگ و صلح همسران (۳): https://t.me/mazaheriesfahani_ir/1995 🔹جنگ و صلح همسران (۴): https://t.me/mazaheriesfahani_ir/2002 🔹جنگ و صلح همسران (۵): https://t.me/mazaheriesfahani_ir/2045 ۲ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سر دلبران! خوش‌تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران 🔹تمجید وزیر خارجه از دکتر ظریف 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹تربیت رشیدانه (۱) 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🔸طرح یک سؤال بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟ از ناحیهٔ جنگ‌ها؟ یا بر اثر بلاهای طبیعی؟ یا از جانب بیماری‌ها؟ یا از ناحیهٔ سوانح رانندگی؟ نه! بزرگترین خسارت بر انسانیّت، از این ناحیه است که: افراد بشر، با استعدادهای فراوان و گوناگون، به این جهان می‌آیند و قابلیت رشد و پیشرفت در زمینه‌های مختلف را دارند، اما این استعدادها و قابلیت‌ها یا اصلاً زمینهٔ بروز و شکوفایی پیدا نمی‌کنند، یا بر اثر عواملی، نابود می‌شوند، یا برای شکوفایی و ثمردهی، زمینه‌ٔ مناسب نمی‌یابند؛ در نتیجه، مقدار کمی از آن استعدادها به نتیجه می‌رسند و بقیه به هدر می‌روند. بنا بر مثال: خانواده‌ای را که دارای پنج فرزند باشد در نظر بگیرید: فرزند اول این خانواده، استعداد آن را دارد که انسان برجسته‌ای مانند «امام‌ خمینی» شود. فرزند دوم، این قابلیت را دارد که مانند خانم «امین» شود. فرزند سوم، مانند «ادیسون» فرزند چهارم، مانند خانم «ماری‌کوری» (کاشف رادیوم)، فرزند پنجم، مانند پروفسور «محمود حسابی». حال اگر عواملی مانع بروز و شکوفایی استعدادها و لیاقت‌های این پنج فرزند شود و نگذارد به آن حدی که شایستگی آن را دارند، برسند و در نتیجه افرادی معمولی بارآیند و هیچ اثر مثبت و مهمی از آنان ظهور نکند و زندگی عادی و بی‌ثمری را طی کنند و از دنیا بروند، چه خسارت بزرگی به این خانواده و جامعهٔ انسانی وارد شده است؟ خانواده‌ها و جوامع بشری، همین وضع را دارند. و این است بزرگترین خسارت برای بشریت! نبود روش‌های صحیح تربیتی و وجود شیوه‌های غلط، بزرگترین لطمه‌ها را به خانواده‌ها و جوامع بشری می‌زند. اگر قابلیت‌ها و استعدادهای افراد، با تحقیرها و توهین‌ها و کتک‌زدن و ترساندن و نزاع‌های پدر و مادر و دیگر «آفت‌های تربیتی»، تباه نمی‌شد، معلوم می‌شد که چه انسان‌های برجسته‌ای در جامعهٔ ما و جوامع دیگر ظهور می‌کردند. اگر نهال توانایی‌ها و لیاقت‌های فرزندان ما، بر اثر کمبود محبت و احترام، یا هجوم آفت‌های تربیتی نمی‌خشکید، جامعهٔ انسانی این‌قدر از کمبود انسان‌های لایق، در فقر نبود. 🔸رساله‌ٔ تربیتی برای یادگرفتن مسائل دینی و عمل به آن‌ها، «رسالهٔ عملیه» وجود دارد و افراد و خانواده‌های متدین، «احکام شرعی»‌شان را از آن می‌آموزند و وظیفه‌ٔ دینی خود را مطابق آن، عمل می‌کنند. چرا نباید «رساله‌ٔ تربیتی» نیز داشته باشیم و خانواده‌ها «احکام تربیتی» را به‌عنوان دستورهای دینی فرا بگیرند و فرزندانشان را مطابق آن «رساله‌ٔ تربیتی» پرورش دهند؟ مگر اهمیت احکام تربیتی، کمتر از احکام شرعی است و مگر مسائل تربیتی، بخشی از همان مسائل شرعی نیست؟ آیا آموختن مسائل تربیتی، مانند آموختن مسائل نماز و روزه، واجب نیست؟ مگر هدف از آموختن مسائل شرعی و عمل به آن‌ها، رسیدن به سعادت انسان نیست؟! آیا هدف از آموختن مسائل تربیتی و عمل به آن‌ها، غیر از سعادت انسان است؟ برخی از مردمان، به احکام رساله‌ٔ عملیه کاملاً پایبندند و با دقت و وسواس به آن‌ها عمل می‌کنند؛ اما به مسائل تربیتی فرزندانشان اهمیتی نمی‌دهند و گویا این‌ها را واجب نمی‌دانند. جداکردن مسائل تربیتی و اخلاقی از مسائل فقهی و شرعی، ناشی از نوعی «انحراف عقیدتی» است. اهمیت مسائل تربیتی و اخلاقی، هرگز کمتر از مسائل طهارت و تیمم و وضو نیست. اسلام، دین زندگی است و از هدف‌های اصلی آن، رساندن انسان به سعادت، در دنیا و آخرت است. رسیدن به این رستگاری، بدون رعایت مسائل تربیتی و اخلاقی، ممکن نیست. قرآن، کتاب انسان‌سازی است و ساختن انسان، بدون آموختن قوانین صحیح تربیتی و اجرای صحیح آن‌ها ممکن نیست. آیا زمانی جامعهٔ ما به جایی می‌رسد که در کنار «رساله‌ٔ عملیه»، «رساله‌ٔ تربیتی» نیز قرار گیرد و خانواده‌های ما، همان‌گونه که به احکام شرعی خود به‌عنوان وظیفهٔ دینی عمل می‌کنند، به احکام تربیتی نیز به‌عنوان وظیفهٔ دینی عمل کنند؟ الاهی که چنین شود. 🔹ادامهٔ مطلب را در پست بعدی بخوانید. ۶ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔹تربیت رشیدانه (۱) 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🔸طرح یک سؤال بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت
🔹تربیت رشیدانه (۲) 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🔸سرمایه‌ٔ تربیت ره‌توشهٔ راه تربیت و سعادت و هدایت را خداوند در وجود نوزاد به ودیعت نهاده و آن، «فطرت توحیدی» است. یعنی خمیرمایه‌ٔ یکتاپرستی و زمینه‌ٔ کسب کمالات معنوی را نوزاد با خود به این جهان می‌آورد. این فطرت توحیدی، زیربنای ارزش‌ها و خوبی‌هاست؛ اما والدین و مربیان باید آن را پرورش دهند و موانع شکوفایی‌اش را بردارند. نگذارند دچار «آفت‌زدگی» شود و اگر دچار آفتی شد، «آفت‌زدایی» کنند. این است معنای تربیت. پیامبران الاهی نیز برای تربیت بشر، همین‌ کار را می‌کردند. خداوند، درباره‌ٔ این سرمایه‌ٔ الاهی فرموده است: «فِطرَةَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها»؛ خداوند مردمان را براساس فطرت خدایی آفریده است. امام صادق (علیه‌السّلام) نیز در این خصوص فرموده است: «کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ»؛ هر نوزادی بر مبنای سرشت خدایی متولد می‌شود. 🔸مراحل تربیت برای تربیت کودک و نوجوان و رساندن آنان به مدارج عالی انسانی، نیز برای استفاده‌ٔ شایسته از استعدادها و قابلیت‌های نهفته در وجود آدمی، پیمودن سه مرحله، لازم است: ۱. مرحله‌ کشف: مربی لایق، ابتدا باید استعدادهای نهفته‌ٔ درونی فردِ تحتِ تربیتِ خود را کشف کند تا بتواند مراحل بعدی را بپیماید. آدمیان، دارای استعدادهای یکسان نیستند؛ بلکه استعدادهای گوناگونی در وجود افراد مختلف نهفته است که شناسایی آن‌ها برای تربیت مطلوب، ضرورتی حتمی است. امام صادق (علیه‌السّلام) در این‌باره فرموده است: «اَلنّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفٍضَّة»؛ مردمان، معدن‌هایند، چونان معادن طلا و نقره‌. همان‌گونه که معدن‌ها انواع گوناگون دارند، انسان‌ها نیز دارای استعدادهای مختلف‌اند. نخستین مرحله‌ٔ مواجهه با آن‌ها، مرحله‌ٔ «کشف و شناسایی» است. بسیاری از استعدادهای آدمیان، حتی برای خود آنان، ناشناخته می‌ماند. وظیفه‌ٔ پدر و مادر و مربی است که با دقت و مهارت، به جست‌وجو و کشف آن‌ها بپردازند. ۲. مرحله‌ استخراج: پس از شناسایی استعدادها، نوبت به استخراج آن‌ها می‌رسد؛ همان‌گونه که پس از کشف معدن، نوبت استخراج آن است. استخراج استعدادها، یعنی آن‌ها را از حالت «قوّه» به «فعل» درآوردن. ۳. مرحله‌ٔ هدایت: پس از کشف و استخراج، مرحله‌ٔ «هدایت» فرامی‌رسد؛ همان‌گونه که پس از کشف و استخراج معدن، نوبت شکل‌دهی و استفاده‌ٔ مطلوب از آن می‌رسد. مربی لایق، که نیروهای متربّی را به فعلیت رسانده است، اکنون باید آن‌ها را در مسیری شایسته، هدایت کند؛ همان‌گونه که مواد استخراج شده از معدن را ذوب می‌کنند و در قالب‌ها می‌ریزند تا شکل بگیرد و قابل استفاده شود. ▫️مثالی دیگر: مردمان یک روستا، از کم‌آبی در رنج‌اند. می‌اندیشند: ما که خواهان آسایشیم، باید در پی آب برآییم. سپس در کوه‌ها و دشت‌های اطراف روستا، به جست‌وجوی آب برمی‌خیزند. پس از کندوکاوهایی، در دامنه‌ٔ کوهی، آثاری از آب می‌یابند (مرحله‌ٔ کشف)، اما سنگ‌ها مانع بیرون آمدن آب شده‌اند. باید سنگ‌ها را شکافت و موانع را زدود. ابزار کار را فراهم می‌کنند و دل سنگ‌ها را می‌شکافند. ناگاه آب فَوَران می‌زند (مرحلهٔ استخراج). خب، خدا را شکر که آب به‌دست آمد؛ اما هنوز مردم روستا سیراب نشده‌اند، زیرا آب چشمه، پراکنده شده و به روستا نرسیده. کانالی لازم است تا آب را به روستا برساند و از هدررفتن آن جلوگیری کند. نقشه‌ٔ یک جوی را می‌کشند و از نزدیکترین راه میان چشمه و روستا، نهری می‌سازند. و چنین می‌شود که آب به روستا می‌رسد و مردمان از آن بهره‌مند می‌شوند (مرحلهٔ هدایت). ۷ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹میراث شهید رجایی 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری آن روز که شهید رجایی، برای گرفتن رأی اعتماد، به مجلس آمده بود، آنجا بودم (نماینده نبودم، مهمان بودم). او فرزند مجلس بود. مجلس ایثار کرد و او را، برای نخست‌وزیری، به ملت هدیه داد. نمایندگان موافق و مخالف سخن گفتند. سپس شهید رجایی پشت تریبون رفت. فکر می‌کنید چه گفت؟ از خودش و دولتش دفاع کرد؟ نه! به مخالفانش پاسخ داد؟ نه! برنامه‌هایش را تشریح کرد؟ نه! او به نمایندگانی که در دفاع از او سخن گفته بودند و شاید اندکی تند شده بودند، «تذکر برادرانه» داد و سفارش به مراعات اخلاق کرد. «سخن تند» در آن روزگار، مانند امروز نبود. کسی به کسی فحش نداده بود. کسی بر سر کسی فریاد نزده بود. کسی بر چهرهٔ کسی پنجه نکشیده بود. شاید کسی اندکی بلند سخن گفته بود. در آن روزگار، «تو»گفتن، «فحش» به‌حساب می‌آمد. آری؛ آن «مرد باادب»، به مدافعانش تذکر برادرانه داد و خواهش کرد که سخن تند نگویند. اگر فیلم‌ها و صوت‌های آن جلسه موجود نبود، خوانندگان جوان ما، که آن روزگار را ندیده‌اند، این حکایت را افسانه می‌پنداشتند. آری؛ حقا که آن «حقیقت»، در این دوران، «افسانه» است! ادب مرد بِه ز دولت اوست. اخلاقم آرزوست... . ۸ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 https://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir