کانال تنهامسیری های مازندران
#افزایش_ظرفیت_روحی 66 محبت خداوند ✅ یکی از راه های راحت تر شدن امتحانات الهی این هست که انسان بره
#افزایش_ظرفیت_روحی 67
تا بی نهایت...
☢️ موضوع بعدی در مورد امتحانات الهی اینه که ما باید روی یه باور مهم کار کنیم:
✅ اینکه عملکرد درست در امتحانات الهی بسیاااار مهم هست... "بی نهایت مهم هست..."
- ببخشید چرا بی نهایت؟ این که یه سری امتحانات ساده و روزمره هست!🤔
- چون ما قراره بعدا با نتایج به دست اومده از همین امتحانات تا بعد ها زندگی کنیم.☺️
تا کی؟
تا ده سال دیگه؟ صد سال دیگه؟ تا روز قیامت؟ یک میلیون سال در قیامت؟ هزار میلیارد سال بعد از قیامت؟ نه!!!! بیشتر... خییییییلی بیشتر از این حرفا...
💥 ما قراره تا بی نهایت با نتیجه همین امتحانات روزمره خودمون زندگی کنیم...
✅ هر یک دونه امتحانی که در دنیا با موفقیت پشت سر بذاری در واقع داری تا بی نهایت برای خودت آذوقه فراهم میکنی...
⭕️ و هر یه امتحانی که خراب کنی تا ابد حسرتش رو خواهی خورد...
اگه آدم عمیقا به این چند تا جمله فکر کنه، سرش گیج میره از این همه اهمیت...
🔸 عزیز دلم... اون لحظه ای که در امتحان قرار میگیری حواست به این موارد هست؟!
کانال تنهامسیری های مازندران
#افزایش_ظرفیت_روحی 67 تا بی نهایت... ☢️ موضوع بعدی در مورد امتحانات الهی اینه که ما باید روی یه با
#افزایش_ظرفیت_روحی 68
✅ توجه به عاقبت زندگی ما در دنیا میتونه ما رو در امتحانات خودمون قوی تر کنه.
اصولا یکی از دلایل اینکه در قرآن کریم انقدر به موضوع قیامت و بهشت و جهنم پرداخته همینه که در ما انگیزه کافی برای موفقیت در امتحانات به وجود بیاره.
❇️ فرض کنید یه نفر در طول روز ده ها بار قرآن رو باز کنه و چند آیه بخونه. معلومه چنین فردی سعی میکنه مراقب تک تک اعمال خودش باشه تا بتونه امتیازات بیشتری به دست بیاره و به رتبه های بالاتری برسه.
💢 تا شیطان و هوای نفس میخواد وسوسه کنه که یه غیبتی از یه نفر کنه یادش به آیه قرآن میفته که میفرماید: لا یغتب بعضکم بعضا... همدیگه رو غیبت نکنید...
💢 تا میخواد به پدر و مادرش بی احترامی کنه یادش میفته به این فرمایش قران کریم: و لا تقل لهما اف... حتی یه اف هم به پدر و مادرت نگو...
🔸 تا میخواد نگاه به یه نامحرم کنه یادش میفته که: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ...
عزیزم مراقب نگاهت باش...
🌷 خوندن قرآن یکی از بهترین راه های افزایش موفقیت در امتحانات الهی هست
❣#سلام_امام_زمانم❣
سلام مهربان پدر ، مهدی جان!🌹
محتاج گرمی دستان توام ،
طنین دلنشین صدایت ،
عطر ملایم و بهشتی گریبانت ،
تشعشع نافذ نگاهت ،
و طنین پدرانه ی گام هایت ...
محتاج توام پدر ...
محتاج توام تا هزار عقده ی ناگفته را بازکنم
و رها شوم از چنگال بغضی پیر که همچون خنجری زهرآلود در تمام این سالها گلوی شکایتم را فشرده است ...
محتاج توام پدر ... محتاج و چشم براه ...
#اللهمعجللولیکالفرج
🌹 @Mazan_tanhamasir
🔆#امامخامنهای: فرزند آوری مجاهدت بزرگ زمینه سازان ظهور .
هر نسلی که به دنیا می آید فکری جدید و نیروی کار آماده برای هر جامعه به ارمغان می آورد...
#امام_خامنهای
#فرزندآوری_جهاد_امروز_زنان
🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هوالرزاق 🌸
🍃(پیامبر(ص) فرمود: ازدواج نماييد، زيرا من در فرداى قيامت به فزونى شما بر امت ها افتخار مى كنم،
تا جايى كه فرزند سقط شده با انتظار و ناراحتى بر در بهشت مى آيد به او گفته مى شود:
وارد بهشت شو.
در پاسخ گويد: خير وارد بهشت نمى شوم؛ مگر اين كه پدر و مادرم پيش از من وارد شوند).🍃🌹
☘️دل نوشته #مادرانه:
خالق زیبایی ها از بهشت برایم فرشته ای برای عشق ورزیدن فرستاده؛
تا او را شب ها نگه دارم و تکان دهم و ببوسم
تا او را تنگ در آغوشم بگیرم و چه زیباست حس مادری🌹🍀
دوست داشتن فرزند دلبندم بزرگترین نعمت دنیاست که مرا شاد میکند ☺️و لبخند را به دنیایم هدیه میدهد.
من این دوست داشتن را بیشتر از هرچیز دیگری دراین دنیا دوست دارم
چرا که پروردگارم برای هر شب زنده داری و حتی سیراب کردن فرزندم👶 از شیره جانم، ثواب جهاد می نویسد و چه پاداشی ازین بهتر و بالاتر؟!!!💐🎊
#فرزندآوری_جهاد_امروز_زنان
#جنگ_جمعیتی
#فرزند_صالح_گلی_از_گلهای_بهشت_است
🌹 @Mazan_tanhamasir
723464_383.mp3
30.01M
دعای #کمیل تقدیم به مولای جانها
آقا اباصالح المهدی عج💚
به نیابت از #مؤمنین و #مؤمنات
از ازل تا ابد💐
🌹 @Mazan_tanhamasir
#شبجمعه✨
⚡️این روزا و شبها؛
شدیدا به يه آغوش اَمن و دِنج نیاز دارم
...به آغوش ضریـحـت😔
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله ✋
#اربابمحسین
#شبتون_سرشار_از_آرامش_الهی
🌹 @Mazan_tanhamasir
❤️#سلام_مولا_جانم❤
من هر صبح
به آستان مقدست سلام می کنم
و از امواج بهشتی پاسخت
سرشار از امید می شوم.
من پاسخ پدرانه ی تورا با ذره ذره ی
وجودم احساس می کنم...
من با تو نفس می کشم،
با تو زندگی می کنم،
شکر خدا که تو را دارم...
🌟#یابنالحسن..
دیدنِ رویِ شما کاش میسر میشد
شامِ هجرانِ شما کاش که آخر میشد
بین ما "فاصله ها" فاصله انداخته اند
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد!
🌤#أللَّھُـمَ_عَـجِّـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْـفَـرَج🌤
🌹 @Mazan_tanhamasir
📜 قرائت #دعای_عهد
🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
#امام_خمینی ره:
اگر هر روز(بعدازنمازصبح) #دعای_عهد خواندی ، مقدراتت عوض میشود...⚡️
✅ امروز محکمتر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤
التماس دعا ....🌷
#تکتکاعمالمرانذرظهورتمیکنم
🌹 @Mazan_tanhamasir
🌸•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•🌸
سلام رفیق خوب خدا..☺️ صبح زیبای آدینهتون بخیر و خوشی باد🌺
امیدوارم حال دلتون خوبِ خوبِ خوب باشه ان شاءالله...
🌓شب و روز جمعه بهار صلوات است ،🌺
✍امام صادق علیهالسلام میفرمایند ؛
🔚در قيامت "روز جمعه" مانند عروسي صاحب كمال و جمال جلوي بهشت مي ايستد و ساير روزها پشت سر او قرار ميگيرند آنها شهادت مي دهند و روز جمعه فقط كساني را شفاعت ميكند كه بر محمد و آل محمد صل الله عليه و آله و سلم بسيار #صلوات فرستاده اند♥️
[◇امروز #جمعه است صلوات زیاد یادت نره مومن :)🌿¡•••]
❄️صبح سرد زمستانی مان را گرم میکنیم با صلوات بر حضرت محمد (ص)
❄️و خاندان پاک و مطهرش (ع)
❄️#اللَّهُمَّصَلِّعَلَىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوعَجِّلْفَرَجَهم
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانمازندران
🌹 @Mazan_tanhamasir
AUD-20210917-WA0004.mp3
6.56M
" #ندبه های دلتنگی"
"این معز الولیاء و مذل الاعداء"
♻️ کجایی ای عزت بخش دوستان و
خوارکننده دشمنان؟؟؟
"لَيْتَ شِعْري، اَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوي، بَلْ اَيُّ اَرْض تُقِلُّكَ اَوْ ثَري"
♻️ اي كاش ميدانستم خانه#ات در كجا قرار گرفته، بلكه ميدانستم كدام زمين #تو را دربرداشته؟؟؟
"هَلْ اِلَيْكَ يَا بْنَ اَحْمَدَ سَبيلٌ فَتُلْقي"،
♻️ آيا به جانب #تو اي پسر احمد، راهي هست تا ملاقات شوي؟،
" وَاجْعَلْ صَلوتَنا بِهِ مَقبُولَةً، وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً وَدُعآئَنا بِهِ مُسْتَجاباً، "
♻️ خدايا به وسيله #او نمازمان را پذيرفته،و گناهانمان را آمرزيده و دعاهايمان را مستجاب گردان...
🎊آمین یارب العالمین 🤲🎊
@Mazan_tanhamasir
┈┈•❣💐❣•┈┈
🛑عاقبت نماز خواندن در #جبهه با لباس نجس و پشت به قبله!
💠به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو
آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . .
امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند…..
🍃حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر.بعد دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد.
ترکشی به سینه اش اصابت کرده بودو جای زخم را با دست فشار می داد.
✳️سوار شد تا حرکت کردم صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد.
تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم.
گفتم برادر اسمت چیه؟
جواب نداد.
نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت، زیر لب چیزهای می گوید.
فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم.
🌸مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد..
✨گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟
گفت: نماز می خواندم .
💠نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
گفتم ما که رو به قبله نیستیم، تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که نجسه.
☘گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد.
گفتم نماز عصر را هم خوندی ؟گفت بله!
گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست را
عوض می کردی، آن وقت نماز می خوندی.
✨گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم، فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا.
💠گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود بر می گردی پیش دوستات..
🔴با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با
بدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه!!
♻️در اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا خدا چی بخواد.
با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید…
🌟بیست دقیقه ای آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست اورژانس پرسیدم حال مجروح
نوجوان چطوره؟
گفتند شهید شد... با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت…..
💥تمام وجودم لرزید.
🌺بعدها نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده:
🔵آهای بسیجی خوب گوش کن چه می گویم! من می خواهم به تو پیشنهاد یک
معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود !
🔷من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو،
🌕 و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی
را که تو در میدان جنگ بدون وضو
پشت به قبله
با لباس خونی
و بدن نجس
خوانده ای از تو بگیرم... آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی...؟!
📘خاطرات سردار شهید حسین همدانی
🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «#نیازبهحجت»
🔸 خدا هیچ نیاز اصیلی رو بیپاسخ نگذاشته...
⁉️ قدم اول رو تو مدرسهٔ امام زمان برداریم، قدم اول چیه؟
#صلیاللهعلیکیاصاحبالزمان
#استاد_عالی
🌹 @Mazan_tanhamasir
🌹آیتالله بهجت(ره):
دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست، در روایت است که: در آخرالزمان همه هلاک میشوند، «إِلا مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ؛ مگر کسانی که برای [ تعجیل] فرج دعا کنند».
📚در محضر بهجت، ج١، ص٣۶٣
🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز جمعه
💐اللهم عجل لولیک الفرج
🌹 @Mazan_tanhamasir
#دلنوشته📝
رفته بودم زیارت...
حرم ثامن الحجج...
یک شب نسبتا شلوغ...
هوا خوب بود...
مردم تو صحنهای حرم نشسته بودند...
کفشامو دادم کفشداری...
چشام هوس ضریح داشت...
دستام وصال ضریح داشت...
دلم تمنای یک درددل جانانه...
سرتا پا مشتاق و بیقرار...
کلا حال عجیبی بود ...
به سمت رواقهای منتهی به روضة المنوره...
یا همون ضریح قشنگ آقا...
راه افتادم...
با خودم مقدمه چینی میکردم...
برای حرفایی که میخوام بزنم...
و حرفایی که سنگینی کرده رو دلم...
حاجتایی که باید بگم...
چیزایی که میخوام...
نیازهایی که باید مطرحشون کنم...
با همین افکار قدم به قدم...
نزدیک میشدم به مقصود...
گویا خودم بودم و خودم...
انگار !!! من تنها بودم...
گریه پسربچه چهار ساله ای...
رشته افکارم رو پاره کرد...
نگاهمو انداختم سمت اون...
گوله گوله اشکاش میدوید رو صورتش...
مستاصل بود...
حیرون...
درمانده!!!
رفتم سمتش...
چیشده عزیزم!؟
چرا گریه میکنی!؟
خجالت کشید...
ولی انقد غصه داشت که ...
نمیتونست حرف بزنه...
هق هق امونشو بریده بود...
نشستم مقابلش...
با انگشتم ...
اشکاشو فراری دادم...
نگاهش کردم...
با پس زمینه ای از تبسم...
چیشده!؟
باباتو گم کردی!؟
کودک ، منتظر همین حرف بود...
چشماش درشت شد...
یکی دیگر هم ...
غم اونو فهمید...
درکش کرد...
اما چشاش پُر تر بارید...
شکلاتهای خادمای حرم...
نوازشهای من...
دلجویی مردم...
هیچکدوم فایده نداشت...
اصلا منم یادم رفت...
که چقد حرف با امام رضا داشتم...
ظاهرا عبای من...
ی جورایی باعث شد که ...
به من اطمینان کنه...
چون عبامو گرفت...
اطمینان کرد...
مثل برق از ذهنم عبور کرد...
وای به حال کسانیکه...
مردم به عبایشان اطمینان کردند...
اما خودشان از نفسشان نامطمئن!!!
و چقدر بی رحمند کسانیکه...
به عبایشان اطمینان کردند دیگران...
و شکستند این اطمینان را...
باز کودک را مقابلم دید...
اینبار مانوس تر بودیم
دست من را گرفته...
محکم و با یقین...
قرار است این صاحب عبا...
پدرم را پیدا کند...
هر دو استوار بودیم
او از اطمینان به من...
من به پیدا کردن پدرش...
راه افتادیم...
به سمت صحن...
پرسیدم از او...
آخرین بار کجا پدرت را دیدی!؟
آخرین بار کجا باهم بودین..؟
اشاره کرد به سمت دارالولایه...
_ اونجا بودم با بابام!!!
با تعجب گفتم ...
پس اینجا چکار میکنی!!؟
هیچی نگفت...
نخواستم خجالت...
رو غم گم شدنش اضافه شه...
دستشو گرفتم و رفتیم ...
سمت دارالولایه...
گفتم خوب نگاه کن...
پدرتو دیدی به من بگو...
و خودم فرو رفتم در افکارم...
چه داستان قریبی دارد این طفل...
چقدر آشنای این زمانه هست...
اگر در دارالولایه...
دست پدرت را رها کنی...
و غافل شوی...
نه تنها پدرت را گم میکنی...
حتی از دارالولایه هم خارج میشوی!!!
و سرگردان و متحیر...
باز خدا بیامرزد رفتگان این طفل را...
لااقل به دنبال پدر گمشده اش هست...
دستم را کشید...
به خودم آمدم...
مردی به سمت ما میدوید...
مشتاقتر از طفل...
پریشانتر از گمشده...
انگار خودش گمشده...
دوید و نزدیک...
نزدیک و نزدیکتر...
هیچکس را نمیدید...
جز طفل گمشده...
دستم رو رها کرد...
هر دو به وصال هم رسیدن...
و من نفهمیدم کدام یک...
مشتاقتر بودند...
گمشده یا فراموش شده!!!
پدر برخاست...
صورتم را بوسید...
خدا خیرتون بده...
داشتم دق میکردم...
خدا هرچی میخواین بهتون بده...
نمیدونم چرا لال شدم...
آره... لال لال
سمت ضریح رفتم...
تمام حاجتا و درددلا رو فراموش...
اشک امونم نمیداد...
میگفتم اقا جان...
خودت گفتی...
امام پدری مهربان است...
تمام عمرم...
بلکه به اندازه تمام عمر پدرم...
۱۱۸۲ سال...
پدرمان را گم کرده ایم...
در همان دارالولایه ای که...
دستش را رها کردیم!!!
و غافل ماندیم...
از دارالولایه خارج شدیم...
نفهمیدیم...
به اندازه طفلی هم اشک نریختیم...
نفهمیدیم گم شدیم...
و وای از دل پدرمان...
او که مشتاقتر است به ما...
اوکه میگوید ...
هرگز فراموشتان نمیکنم...
غیر مهملین لمراعاتکم...
او در چه حال است!!!
خودم را مقابل ضریح دیدم...
کی رسیدم.... چگونه رسیدم...
نفهمیدم...
همه حرفهایم را فراموش کردم...
حرف مهمتری داشتم...
گونه ام مرطوب...
چشمانم مرطوب
اما لبانم خشک...
فقط یک حاجت...
یک درد دل...
یک خواسته...
آقا جان...
به عبایت قسم...
ما را به پدرمان برسان...
✍س.ح.ط...
#آقاجان باز به انتظار تو جمعه غروب میکند...
🌹 @Mazan_tanhamasir
کانال تنهامسیری های مازندران
#افزایش_ظرفیت_روحی 68 ✅ توجه به عاقبت زندگی ما در دنیا میتونه ما رو در امتحانات خودمون قوی تر کنه.
#افزایش_ظرفیت_روحی 69
خداوند مهربان به هر کسی علاقه پیدا کنه، امتحان رو یه جوری میگیره که بتونه پیروز بشه...
💕🌹❤️
و خدا نکنه که پروردگار عالم به کسی غضب بکنه...؛ جوری ازش امتحان میگیره که دیگه پیروز نشه... حتما شکست خواهد خورد... نابود خواهد شد...
⚠️ همیشه باید مراقب باشیم ظلمی نکنیم که خداوند به ما غضب بکنه...
اگه به خاطر ستمی که به دیگران کردیم، آه و ناله کسی پشت سرمون باشه، خدا غضب میکنه و روی خودش رو بر میگردونه...
آدم خیال میکنه که حالا یه فحشی هم به فلانی دادیم مگه چی میشه!
💢 انگار حواست نیست که این همه گرهی که توی زندگیت افتاده به خاطر همون فحشی بود که دادی! همون تحقیری بود که فلان فامیلت رو کردی!
😒
⭕️ خصوصا طرف مقابل هر چقدر آدم پاک تر و مومن تری باشه، اثرات وضعیش خیلی بیشتر خواهد بود...
کانال تنهامسیری های مازندران
#افزایش_ظرفیت_روحی 69 خداوند مهربان به هر کسی علاقه پیدا کنه، امتحان رو یه جوری میگیره که بتونه پیر
#افزایش_ظرفیت_روحی 70
❇️ خداوند مهربان وقتی داره از ما امتحان میگیره در واقع یعنی ما رو آدم حساب کرده؛ یه جورایی یعنی ما رو عضو تیم ملی کرده و داره با ما خوب برخورد میکنه.
⭕️ اگه خداوند متعال کسی رو آدم حساب نکنه ممکنه هیچ سختی خاصی بهش نده.
💢 امام صادق علیه السلام فرمود: فرعونیان کسانی بودند که هفتاد سال از عمرشان میگذشت خدا اونها رو به کوچکترین بلائی مبتلا نمیکرد...
برای چی؟ برای اینکه متوجه نشن چه ظلمی کردند؛ میگذاشت آخر سر نابودشون میکرد....
🌹 امام صادق علیهالسلام میفرمود: اما آدم خوب روزی یه خطا بکنه، خداوند متعال تا غروب نرسیده او رو دچار یه ابتلایی میکنه که زود متوجه بشه و خودش رو جمع بکنه.
🌹 @Mazan_tanhamasir
🍃#خروپف_درمان
در چند مرحله اتفاق می افتد و دلایل گوناگونی دارد و معمولا از سن 30 تا 35 سالگی به بعد پدید می آید.
🍃از جمله دلایل پدید آمدن خروپف می توان به مشکلات سینوسی و مشکلات ناحیه گلو به دلیل رسوب بلغم در این نواحی اشاره کرد.
🍃تاحدی که رسوب بلغم سبک است خر و پف در شرایط خستگی بدن در ساعات اولیه مثلا در 30 دقیقه اولیه خواب فقط اتفاق می افتد. اما وقتی این بلغم افزایش پیدا کرد امکان دارد تا صبح هم این اتفاق رخ دهد و شخص تا صبح خروپف کند.
⬅درمان خروپف با طب سنتی :
۱-اولین اقدامی که باید برای رفع این مشکل انجام دهیم تنظیم محل خواب و بالش مورد استفاده می باشد.
۲-دومین اقدامی که باید انجام داد گرم کردن سر و گلو می باشد به این ترتیب که:
🌿اول باید سینوس ها را تخلیه کرد که ساده ترین آن ها استفاده از بخور اکالیپتوس یا هر تخلیه کننده ای که سینوس ها را تخلیه می کند. توجه کنید که از روغن بنفشه یا روغن سیاه دانه هم می توان استفاده کرد به این صورت که هر شب سه قطره در یک بینی و شب بعد در بینی دیگر تا 14 شب به صورت مداوم و سپس یک هفته صبر می کنیم و دومرتبه ادامه می دهیم و هر شب سه قطره در بینی می چکانیم.
#طب_مزاج
🌹 @Mazan_tanhamasir
❄️ نکات مهم گرم نگه داشتن بدن در فصل زمستان
چند قسمت از بدن حتما باید در برابر سرما محافظت شود:
🔸1. پیشانی و روی سر : میتوانید با کلاه یا یک پارچه نخی پنبه ای یا پارچه کتان بپوشانید. چون سر نباید عرق کند
🔹2. دور کمر : سرد شدن کمر عامل مهمی در کاهش قدرت و توان جنسی است. همچنین سرد شدن کلیه ممکن است منجر به سنگ کلیه شود
🔸3. زانو و مفاصل پا : بیماریهای مفصلی از زیاد سرد شدن زانو و مفصل ایجاد میشود
🔹4. زیر بغلها و نواحی تناسلی: این قسمتها حساسیت به سرما و گرمای زیادی دارند و از قسمتهایی هستند که دمای کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهند
🔸5. قفسه سینه و گلو: باعث سرد شدن قلب و ریه میشود که این هم ممکن است منجر به عفونتهای ریوی بشود
#اصول_پوشش
#فصل_زمستان
🌹 @Mazan_tanhamasir
🌓
#نیایـــششبانگاهــــۍ
خدایا ڪاش میتوانستیم آنی
باشیم ڪه #تـو دوست داری.
الهــــے ڪمڪمان ڪُـن یڪــ
انسان حقــیقی باشیم و یڪ
لحـــظه از وجودت #غافــــل
نباشـــــــــــــــــــــــــــــــــیم.
⚡️#آمینیاربالعالمین 🤲⚡️
✨ #شــــبـتونمـــــهدوۍ✨
🌹 @Mazan_tanhamasir