eitaa logo
مصباحیه ...
135 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9.2هزار ویدیو
527 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کتاب بر مدار حق ؛ توصیفی از سلوک علمی و عملی علامه مصباح یزدی 🔲توضیحات ناشر : 🔶 يزدي(ره)، دوستان، مخالفان و دشمنان فراواني داشت. حتماً هر دسته‌ای هم براي دوستي، مخالفت و یا دشمني‌هايش دلايلي داشت. شايد نتوان گفت كه کدامیک از این سه دسته بیشتر بودند! اما به يقين می‌توان گفت كساني كه «او را نشناختند» يا «آنگونه كه بود نشناختند» از هر سه دسته بيشتر بودند. 🔷توصيف گويا و روان و ملموس اين مرد ايستاده بر مدار حق، كار آساني نيست؛ اما شايد دكتر احمدحسين شريفي از سزاوارترين افراد در نگارش اثري در معرفي اين مردِ همواره «بر مدار حق» باشد. كتاب «برمدار حق» که در ۱۱۷ صفحه با قطع رقعی چاپ شده است، مي‌خواهد ما را به كوچه باغ سيمای اخلاقي و علمي و عملي علامه محمدتقي مصباح يزدي ببرد. 🔷علاقمندان به آشنایی بیشتر با سلوک علمی و عملی علامه مصباح یزدی می‌توانند کتاب را از آدرس زیر تهیه کنند👇👇 https://eshop.iki.ac.ir/shop/7/Product/4597 🌹🌹
🔴مقدمه کتاب «بر مدار حق» در توصیف سلوک علمی و عملی علامه مصباح یزدی نوشته احمدحسین شریفی : 🔷می‌خواهم از سلوک علمی و عملی حکیم فرزانه‌ای بگویم و بنویسم که خمینی کبیر او را «ذو الشهادتین» می‌دانست و علامه علامه‌پروری چون طباطبائی بزرگ او را در میان شاگردان خود «همچون انجیر در میان سایر میوه‌ها» می‌دانست که در گفتار و رفتار و اندیشه او هیچ امر زائدی نیست. می‌خواهم در وصف کسی بنویسم که شهید بهشتی او را «مصباح دوستان» توصیف می‌کرد و آیت‌الله شبیری زنجانی در وصف او می‌گوید «آقاي مصباح را خدا مربي خلق کرده است» و آیت‌الله مشکینی او را «از خزانه‌های وجودی» حوزه‌های علمیه و «شمشیر برنده اسلام در مقابل کفر» معرفی می‌کرد و آیت‌الله مظاهری «حمایت از او را حمایت از امام زمان» می‌داند. می‌خواهم ویژگی‌های علمی و عملی مردی را بگویم که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در وصف او سخن‌هایی بی‌نظیر گفته است: او را همواره «بر مدار حق» و از «برکات ماندگار حوزه‌ علمیه قم» و «وجودی مبارک و مغتنم» و «منبع فکر و اندیشه بی‌غل و غش معارف اسلامی» و «فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب‌نظر در مسائل اساسی اسلام» و «پر کننده خلأ علامه طباطبائی و شهید مطهری» و «عقبه تئوریک نظام» و «یک شخصیت علمی فکری روشنفکری برجسته‌» دانسته و در قدردانی از منزلت او فرمودند: «بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعاً می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقاً و انصافاً ما امروز نظیر ایشان را حالا به این تعبیر بگوییم، خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا. ... این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا.» اما من ناچیز چگونه می‌توانم در وصف مردی سخن بگویم که حکیم فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خود را عزادار و سوگوار رحلت او دانست و در پیامی که به مناسبت رحلت او صادر کرد، او را «عالمی ربانی»، «فقیه»، «حکیمی مجاهد»، «متفکری برجسته»، «مدیری شایسته»، «دارای زبانی گویا در اظهار حق» و «پایی با استقامت در صراط مستقیم» و دارای خدماتی کم‌نظیر در «تولید اندیشه دینی»، «نگارش کتب راه‌گشا» و «تربیت شاگردان ممتاز و اثرگذار» معرفی کردند و حضور انقلابی او را «در همه میدان‌هایی که به حضور او احساس نیاز می‌شد» کم‌نظیر دانستند و در بیان پارسایی و پرهیزگاری مادام العمر ایشان، چنین شهادت دادند که «پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی ایشان از دوران جوانی تا آخر عمر بود» حق بدهید که نوشتن و گفتن از چنین مرد بزرگ و بی‌نظیری برای همچون من حقیر و ناتوانی بسیار دشوار است. همین آغاز کار اعتراف می‌کنم که هرگز نمی‌توانم «نمی» از «یم» وجود او را نمایان کنم. هرگز نمی‌توانم قطره‌ای از دریای علم و حکمت و سلوک مجاهدانه و زاهدانه و عارفانه او را به لبان تشنگان حقیقت برسانم. کمال حسن رویت را صفت کردن نمی‌دانم که حیران باز می‌مانم چه داند گفت حیرانی اما چه باید کرد؟ مگر ذهن و زبانی که پرورش یافته آن حکیم افسانه‌ای و آن سالک «طریق معرفت توحیدی» است، می‌تواند به بهانه ناتوانی در نمایاندن چهره کامل ماه، آرام نشیند و زبان در کام گیرد و بهرة خود را از شعاع نور حکمت‌تاب مصباح معرفت و چراغ فروزنده حکمت، بازگو نکند؟ مگر می‌توان چشم عاشق را دوخت که معشوق را نبیند؟ و مگر می‌توان پای بلبل را بست که بر گل ننشیند و بر گل نسراید؟ با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری ماه نو هر که ببیند به همه خلق نماید 🌷🌷🌷🥺
🟢کاستی‌های اعلاميه جهانی حقوق بشر از نگاه علامه مصباح یزدی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یزدی به مناسبت‌های مختلفی به نقد «اعلامیه جهانی حقوق بشر» پرداخته است، افزون بر نقدهایی که بر تک‌تک مواد این اعلامیه ذکر می‌کنند، هفت کاستی و نقص عمده‌ی ناظر به آن را نیز متذکر می‌شوند: يک. فقدان نظم و ترتيب منطقي: با مقايسه اين اعلاميه با «قانون‌نامه» حَمُورابي (که دو هزار سال پیش از میلاد می‌زیسته است) که مشتمل بر 285 ماده در زمينه حقوق ناظر به اموال منقول و غيرمنقول، تجارت، صناعت، خانواده، آزارهاي بدني و کار، تنظيم شده است، نقاط ضعف اين اعلاميه روشن مي‌شود. دو. بي‌اعتنايي به دين: در این اعلامیه هيچ اشاره‌اي به خدا و پيامبران و دين نشده است. حتي تعبيري که بيانگر وجود خدا باشد ندارد؛ هر چند در موادي از آن نام دين آمده است مثل ماده شانزدهم و هجدهم اما محتوای آن این است که اولاً دينداري با بي‌ديني مساوي است و ثانياً هيچ دين و مذهبي نسبت به دين و مذهب ديگري برتري ندارد! سه. برهان‌ناپذيري مفاد اعلاميه: این اعلامیه يک سلسله مطالب شعارگونه را بيان مي‌کند. براي هيچ کدام از مواد آن دليل خردمندانه‌اي ذکر نکرده‌اند. از اصول موضوعه و پیشفرض‌های حاکم بر این آیین‌نامه می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. هر انساني ذاتاً آزاد است؛ در حالي که ارسطو مي‌گفت بعضي از انسان‌ها ذاتاً برده‌اند. خوب راه اثبات آن چيست؟ 2. همه انسان‌ها با هم برابرند؛ اما اگر نظام خلقت انسان بر اساس دين را نپذيريم هيچ راهي براي اثبات اين اصل نيست؛ 3. انسانيت محترم است و نبايد کاري کرد که به کرامت انساني لطمه‌اي وارد آيد؛ خوب چرا انسان کرامت دارد؟ کرامت او از کجا آمده است؟ چرا نبايد در هيچ حالي کرامت او را ناديده گرفت؟ معلوم است که اين اصول موضوعه بديهي نيستند؛ نيازمند دليل‌اند که هيچ دليلي براي اثبات آنها نيامده است. چهار. فقدان شالودة نظري: ارتباط آن با نظام‌هاي ارزشي غيرحقوقي و نيز با جهان‌بيني آن معلوم نيست. در حالي که نظام حقوقي برخاسته از نظام کلي ارزش‌هاست؛ و نظام کلي ارزش‌ها برخاسته از نظام جهان‌بيني است؛ پنج. غفلت از توازن حق و تکليف: تأکيد اعلاميه فقط بر حقوق و آزادي‌هاست؛ در صورتي که حق و تکليف متضايف‌اند. البته در مواردي به بعضي از تکاليف جزئي اشارت رفته است. شش. عدم انسجام: مواد آن در بسياري موارد با هم انسجام ندارند؛ مثلاً الف) بند سوم ماده 26: پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به ديگران اولويت دارند. اما در بند اول همان ماده آمده است که آموزش ابتدايي اجباري است! ب) ماده 3: هر کس حق زندگي ... دارد؛ اما ماده 18: هر کس حق دارد از آزادي فکر و وجدان و مذهب بهره‌مند شود. اين حق متضمن ... تعليمات مذهبي و اجراي مراسم ديني است». براساس احکام بعضي از اديان و مذاهب، اين دو ماده قابل جمع نيست. مثلاً در برخی از آيين‌هایی هندی قرباني کردن انسان روا است؛ ج) در ماده 19: هر کس حق آزادي عقيده و بيان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقايد خود بيم و اضطرابي نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و انتشار آن به تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزي آزاد باشد» در بند اول ماده 21: هرکس حق دارد که در ادارة امور عمومي کشور خود ... شرکت جويد» از طرف ديگر در بند سوم همان ماده 21: اساس و منشأ قدرت حکومت، مردم است. جمع اين مواد در مورد کساني که بر ضد يک نظام قانوني و مبتني بر خواست اکثريت، اقدام به فعاليت سياسي و اجتماعي و فرهنگي و تبليغاتي مي‌کنند امکان‌پذير نيست. مطابق ماده 19 کساني که قصد براندازي يک نظام مشروع و مورد حمايت مردم را دارند بايد آزاد باشند چون هر کسي حق آزادي عقيده و بيان دارد ... اما مطابق بند سوم ماده 21 اينان نبايد آزاد باشند زيرا قيام دربرابر نظام سياسي که متکي به اراده ملت است و اقتدار قانوني دارد جايز نيست. هفت. عدم شفافيت: مثلا بند اول ماده 17: هر شخص ... حق مالکيت دارد»؛ از سویي شکی نيست که در سراسر جهان دولت‌ها تصرفات کمابيش فراواني در اموال مردم مي‌کنند؛ وضع و تحمیل ماليات‌ها، عوارض و ... از این نوع تصرفات‌اند. و می‌دانیم از اينگونه تصرفات هم گريزي نيست. اما پرسش اين است که اعلاميه، دربارة اينگونه تصرفات که منجر به سلب مالکيت مردم نسبت به بخشي از اموالشان مي‌شود چه مي‌گويد؟ 😶 گفتنی است علامه مصباح، خود منشور حقوق بشر براساس مبانی دینی و اسلامی را طراحی و تدوین کرده اند...
784.7K
🎤 احمدحسین شریفی 🔻گفتگو با خبرنگار خبرگزاری ایرنا درباره توئیتهای کینه توزانه ی عباس عبدی درباره علامه مصباح . دی ماه ۱۴۰۱
🔴نقدی بر کوتاه‌نوشت دکتر مصلح با عنوان «علوم انسانی اسلامی» و «آیت‌الله محمدتقی مصباح» 🖊احمدحسین شریفی. آذر ۱۴۰۱ جناب دکتر علی‌اصغر مصلح استاد دانشگاه علامه طباطبائی در کوتاه‌نوشتی ضمن اعتراض به نامگذاری روز رحلت یزدی (۱۲ دی ماه) به روز «علوم انسانی اسلامی»، نکاتی بیان کرده است که بررسی آنها نیازمند فرصتی فراخ است. در عین حال، ضمن دعوت از ایشان برای حضور در یک مناظره و گفتگوی علمی در این موضوع، در هر مکانی که صلاح می‌دانند، به اختصار چند نکته را متذکر می‌شوم: نکته اول: نوشته‌اند: «‌آیت‌الله مصباح درکی سطحی و مخدوش از فرهنگ و تمدن غرب داشت» پیشفرض این سخن آن است که شرط طرح ایده این است که درکی عمیق و درست از فرهنگ و تمدن غرب داشته باشیم! روشن است که این پیشفرض، بدیهی نیست!‌ بلکه نیاز به اثبات دارد و ایشان هیچ دلیلی برای اثبات آن بیان نکرده‌اند! همچنین هیچ توضیحی نداده‌اند که به چه دلیل و با استناد به چه شواهدی درک آیت‌الله مصباح را از آنچه که فرهنگ و تمدن غرب می‌نامند، سطحی و مخدوش می‌دانند! ای کاش به جای این سخنان نادقیق و ناسنجیدنی، مورد یا مواردی از سخنان ایشان را برای اثبات مدعای خود ذکر می‌کردند! نکته دوم: گفته‌اند نظرات آیت‌الله مصباح «درباره علوم انسانی در حدّ سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی بود.» اولاً، خوب است جناب ایشان بدانند که ایده «علوم انسانی اسلامی» بحثی ناظر به «فلسفه علوم انسانی» است و نه «مسأله‌ای از مسائل علوم انسانی»! ثانیاً نمی‌دانم جناب ایشان چه فهمی از «علوم انسانی» دارند و چه میزان از آثار علامه مصباح را مطالعه کرده‌اند که چنین قضاوتی را درباره ایده‌های ایشان در علوم انسانی دارند. آیا اطلاعی از اندیشه‌های ابتکاری ایشان در انسان‌شناسی اسلامی، حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و امثال آن دارند و با این حال همه آنها را «صرفاً سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی» می‌دانند؟! فی المثل آیا نظریه تعلیم و تربیت اسلامی علامه مصباح را صرفاً سفارشی اخلاقی می‌دانند؟! نکته سوم: گفته‌اند علامه مصباح درک درستی از نظریه «ادراکات اعتباری علامه طباطبائی» نداشته‌ است! برای اینکه میزان درستی این سخن را بتوانیم بسنجیم کمترین انتظار از جناب دکتر مصلح این است که اولاً‌، «درک درست» از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی را مشخص کنند! ثانیاً «معیار درستی درک خودشان» را بیان کنند؛ ثالثاً، معیار نادرستی درک‌های دیگران را تعیین کنند. رابعاً، درک علامه مصباح از این نظریه را تقریر کنند؛ خامساً، معیار درستی فهم خودشان از نظریه علامه مصباح را بیان کنند و در گام ششم مشخص کنند که درک علامه مصباح از نظریه علامه طباطبائی نادرست بوده است! نکته چهارم: گفته‌اند عنوان «علوم انسانی اسلامی» در حد یک «تمنا و درخواست» است و یا «ترکیبی متناقض»! چنین سخنی نشان می‌دهد که ایشان از ادبیات تولید شده درباره این ایده در چندین دهه اخیر، مطلع نبوده‌ و نیستند. تقاضا می‌کنم دست کم کتاب «رابطه علم و دین» علامه مصباح را، به عنوان یکی از پرشمار کتاب‌هایی که در این موضوع نگاشته شده است، مطالعه کنند و سپس درباره این قضاوت خود به داوری بنشینند! نکته پنجم: گفته‌اند آیت‌الله مصباح «تصور می‌کرد که با قدرت عریان و فرمایشی می‌توان علوم انسانی را دگرگون ساخت و به خدمت گرفت.» این هم نشان می‌دهد که متأسفانه جناب ایشان هیچ (یعنی هیچ) اطلاعی از اندیشه‌ها و اقدامات علامه مصباح درباره علوم انسانی اسلامی ندارند! این نسبت چه تناسبی با اقدامات و اندیشه‌های کسی دارد که نزدیک به پنج دهه از عمر خود را (از سال ۱۳۵۳ تا واپسین روزهای عمرشان) صرف تأسیس نهادهای علمی و آموزش و پژوهش و تربیت دانشجو و پژوهشگر در این موضوع کرده است؟! نکته ششم: نوشته‌اند «اگر ضرورتاً امر دائر بر تعیین روزی با عنوان روز «علوم انسانی اسلامی» باشد، حضرت آیت‌الله جوادی آملی احقّ عالمان معاصر برای چنین عنوانی است». این بنده مفتخر به تلمذ در محضر آیت‌الله جوادی آملی بوده‌ام؛ اما این سخن نشان می‌دهد متاسفانه ایشان اطلاعی از اندیشه‌های آیت‌الله جوادی هم ندارند. ای کاش یک بار، فقط یک بار، مهمترین کتاب ایشان در این موضوع یعنی «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» را مطالعه می‌کردند تا متوجه می‌شدند اساساً ایده و دغدغه اصلی ایشان در «علم دینی»، علوم طبیعی دینی است و نه علوم انسانی دینی! 🔻مجدداً آمادگی خود را برای گفتگو و مناظره‌ای علمی با جناب دکتر مصلح در موضوع ایده علوم انسانی اسلامی و بررسی دیدگاه‌های علامه مصباح یزدی اعلام می‌کنم. تعیین مکان و زمان این گفتگو را بر عهده جناب دکتر مصلح می‌گذارم. ahmadhoseinsharifi
🔴 علامه مصباح یزدی؛ الگوی علمی و عملی اسلامی‌سازی علوم انسانی ✍ احمدحسین شریفی 🔻آیت‌الله مصباح یزدی همچون بسیاری از اندیشمندان اسلامی و حتی پاره‌ای از اندیشمندان غربی، به علوم انسانی موجود، نقد داشت و این علوم را نارسا و گرفتار کاستی‌های بی‌شمار می‌دانست و معتقد بود علوم انسانیِ کنونی در شناخت حقایق مربوط به انسان، ناتوان است. به مناسبت‌های مختلف در اطراف نقص‌ها و ضعف‌های علوم انسانی موجود سخن می‌گفت: ✔️اولاً: روش حاکم بر علوم انسانی غربی را روشی نارسا در دستیابی به مراد و مقصود می‌دانست. توضیح آنکه روش حاکم بر علوم انسانی موجود (یعنی روش تجربیِ کمّی، روش تجربی کیفی و روش تجربی تلفیقی) را در تحلیل و تبیین بسیاری از پدیده‌ها و کنش‌های انسانی ناکارآمد می‌شمرد؛ البته معتقد بود که غربی‌ها تا حدودی حق روش تجربی را ادا کرده و تلاش‌های گسترده‌ای در بهره‌گیری از این روش داشته‌اند. به همین دلیل، ایشان علوم انسانی موجود را به طور کلی کنار نمی‌زد، ولی آن را پرنقص‌ و نیازمند اصلاح و بلکه تغییر می‌دانست. ✔️ثانیاً: تأکید می‌کردند که علوم انسانی موجود مبتنی بر مبانی و اصول متافیزیکی نادرست است. برای نمونه، اصل «امکان تصادف» یا صدفه یکی از اصول بنیادین اندیشه داروینی است، درحالی‌که بر اساس فلسفه اسلامی، بطلان اصل تصادف، امری واضح و مبرهن است. در نتیجه وقتی این اصل و پایه تفکر داروینی را از او بگیریم و باطل کنیم، شالوده نظریۀ تکامل فرو می‌ریزد و به نتیجه نمی‌رسد؛ زیرا روشن است که اگر نظریه‌ای مبتنی بر مبنایی نادرست باشد، با ابطال مبنا، آن نظریه هم باطل می‌شود. ✔️و ثالثاً: معتقد بودند بسیاری از توصیه‌های علوم انسانی کنونی با ارزش‌های اسلامی،‌ ناهمخوان، ناسازگار و در تهافت‌اند. توضیح آنکه ایشان علوم انسانی را به دو بخش تقسیم می‌کرد: «علوم انسانی توصیفی» و «علوم انسانیِ توصیه‌ای». پاره‌ای از مبانی علوم انسانی توصیفی را در تعارض با مبانی اسلامی می‌دانست و البته تعارض علوم انسانی توصیه‌ای با ارزش‌های اسلامی را بسیار بیشتر و پررنگ‌تر می‌شمرد. 🔻ایشان برای اسلامی‌سازی علوم انسانی انجام سه کار عمده را به صورت هم‌زمان لازم می‌دانست و خود نیز در حد توان به انجام آن‌ها همت داشت: 🔸یک. در سطح معرفتی و بینشی، تبیین امکان تولید علم دینی، ضرورت آن و چگونگی آن را لازم می‌دانست. 🔸دو. در سطح تربیتی، بر تربیت معرفتی و اخلاقی کنش‌گرایان علم تأکید داشت؛ یعنی معتقد بود که تحول‌گرایی باید در میان استادان و دانشجویان و متون درسی و مراکز مربوط به علوم انسانی رخ دهد. ایشان برای این کار نیز برنامه‌هایی داشت؛ هم برنامه تحول اخلاقی‌ و معرفتی برای استادان و دانشجویان و هم برنامه تغییر و تحول در متون درسی. 🔸سه. بر ایجاد تحول در ساختارها، نظامات و برنامه‌های رسمی آموزشی در حوزه علوم انسانی تأکید داشت. 🔻در شماره‌های بعدی درباره هر کدام از این سه برنامه تحولی علامه مصباح یزدی توضیحاتی اجمالی بیان خواهم کنم. ان شاالله Ahmadhoseinsharifi
🔹 گزارشی از طرح کلان و بی نظیر آیت الله مصباح در باب اخلاق و تربیت اخلاقی؛ حجت الاسلام احمدحسین شریفی. اسفند ماه ۱۳۹۹ 👈 میراث علمی علامه مصباح ، می تواند موتور محرکه برای رشد اخلاق در حوزه های علمیه و مراکز آموزشی باشد 🔹مهمترین آسیب های علمی و پژوهشی در حوزه اخلاق در حوزه های علمیه عبارتند از: 1️⃣سرازیر شدن شبهات بی حد و مرز در زمینه اخلاق ؛ به عنوان مثال در تاریخ سابقه نداشته است که کسانی که حیا و تواضع را تمسخر کرده و نشانه ضعف شخصیت بدانند، اما امروز با عنوان علمی این کار صورت می گیرد. 2️⃣وجود و حضور مکاتب رقیب اخلاقی در جامعه ما؛ در سده های قبل اینگونه آسیبی در جهان اسلام نبود؛ امروز در دهه های اخیر سیر عظیمی از مکاتب اخلاقی به وجود آمده اندو هزاران کتاب از این افراد به فارسی ترجمه شده است. 3️⃣کمبود پژوهشگران در زمینه اخلاقی بسیار قابل توجه هست. فقدان مربیان اخلاقی نیز از دیگر آسیب های حوزه اخلاق است ✅راه حل: ↙️ میراث علمی که از علامه مصباح برای ما بر جای نهاده شده است، می تواند موتور محرکه برای رشد اخلاق در حوزه های علمیه و مراکز آموزشی باشد. 🔹علامه مصباح یزدی در گام اول بر بنیان های هستی شناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی قوی و مبرهن، برای تخستین بار فلسفه اخلاق و فلسفه ارزش ها را در حوزه های علمیه بنیان نهادند. 🔸در حوزه فلسفه اخلاق هم فقط به ارائه یک درس نپرداختند, بلکه دوره آموزشی در مقطع ارشد و دکترا شکل دادند و لذا در حوزه فلسفه اخلاق دست حوزه علمیه پر است و می توان به خوبی در مقابل فلسفه اخلاق های دیگر مکاتب دفاع کرد. 🔹مراکز آموزشی که شکل گرفت مانند مرکز تربیت مربی اخلاق که بعد به گروه اخلاق تبدیل شده که امید است عالمانه تر کار را جلو ببرند. قبل از حرکت علامه، اصلا چنین حرکتی نبود. 🔸راه اندازی مدرسه علمیه رشد با هدف تربیت مجتهدان اخلاقی نیز توسط علامه مصباح صورت گرفت. 🔹کار دیگر علامه مصباح که می تواند از ستون های خیمه اخلاق و معنویت در حوزه های علمیه و مراکز آموزشی باشد، شکل دهی به پژوهش های بنیادین اخلاقی است. برای اولین بار در تاریخ اسلام و بلکه در دنیا، دائره المعارف فلسفه اخلاق ایجاد شده است؛ 🔸بسیاری از بزرگان اصلا اهمیت مسأله فلسفه اخلاق برایشان حل نشده است؛ اما علامه مصباح حتی دائره المعارف فلسفه اخلاق را ایجاد کنند. 🔹وی با اشاره به تصویب اولیه طرح مکتب اخلاقی اسلام توسط علامه مصباح که برای آن صدها جلسه برگزار شد؛ انتظار می رود در 15 جلد این طرح منتشر شود؛ تاکنون 80 درصد کار تحقق یافته و نهایی شده و منتظر بقیه کار هستیم. امید است سال آینده سال انتشار این اثر باشد. 🔸برای این طرح بسیاری از منابع اخلاقی مسیحیت نیز مطالعه شد که ببینیم نظیری داشته است یا خیر؛ این طرح در 4 بخش طراحی شده است. 🔹بخش اول کلیات است که به کلیات مباحث و نحله های اخلاقی و دانش های مرتبط با اخلاق و امثال آن می پردازد. 🔸بخش دوم به مبانی اخلاقی می پردازد:از جمله مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی و ارزش شناسی. بخش عمده این کار تحت عنوان اخلاق اسلامی است: که خود به 5 بخش تقسیم شده است؛ مقدمات، اخلاق الهی ، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق زیستی و هر کدام در سه حوزه بینش و گرایش و کنش مورد بررسی قرار گرفته است و هر کدام نیز همراه با بیان فضائل و رذائل است 🔹بخش چهارم نیز که در واقع بخش های دیگر مقدمه ای برای این بخش هستند؛ تربیت اخلاقی است؛ حضرت علامه مصباح به آن بخش خیلی تأکید داشتند و امیدواریم بتوانیم به آن مسأله جامه عمل بپوشانیم .... 🔸به نظر زیربنای عالمانه اخلاق توسط علامه اماده شده است و می توان بر اساس آن بنیان ها، کار را ادامه داد.
مزار مطهر عبد صادق و‌ صالح، فانی فی الله، آیت الله مصباح 🌷🌷🌷🌷🥺
جهان آرا - شنبه 15 دی 1403.mp3
36.16M
🎧 بشنوید| برنامه تلویزیونی «جهان آرا» 👈🏼استادِ فکر بزرگداشت یاد عالم ربانی، فقیه مجاهد علامه مصباح یزدی 🔰صوت کامل گفت‌وگو با: ▪️حجت‌الاسلام والمسلمین علی مصباح یزدی ۳۴ مگابایت ◽️ شنبه ١۵ دی ۱۴۰۳ 🆔 @jahanara_ofogh
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 سمی که حتی پوست و استخوان و خون حضرت هادی علیه السلام را مسموم کرد... 🎙شیخ حسین انصاریان 🌷🌷🌷🥺😭
⬅️ مصباح حکمت 🔰گروه علمی فلسفه اخلاق 💠تفسیری درباره تمایز حد نصاب اخلاقی و تربیت اخلاقی از منظر آیت‌الله مصباح(ره) 🎤حجت‌الاسلام دکتر حسین احمدی 🗓 سه شنبه ۱۴۰۳/۱۰/۱۸،ساعت۱۸:۳۰ 🖇حضوری و مجازی 💻لینک حضور در جلسه https://b2n.ir/f.akhlagh 🏢 قم، خیابان ۱۹ دی، کوچه ۱۰، فرعی اول سمت چپ، اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی 🆔@hekmateislami ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روابط‌عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 🖥 @iki_ac_ir
✍ دروغ بزرگ، مهمترین ابزار شیاطین اصلاحات و رسانه های فاسد و زنجیره ای شیطانی شون هست. با جوسازی و هجوم فراگیر، روز رو شب جا میزنند و بالعکس. ۲۷ ساله این رویه شیطانی و مغولی را پیش میبرند. عده ای عوام که خودشون رو علامه میدانند و دنبال لجبازی با دین و حکومت اند هم فریب این شیاطین رو میخورند... از جمله به دروغ میگن همتی در چندماه، وقت برای اصلاحات اقتصادی نداشته و لذا نباید استیضاح بشه، در حالیکه او در این مدت کوتاه، ویرانی اقتصادی و فروپاشی را رقم زده با افزایش شدید و عجیب دلار که تبعاتش رو بزودی در همه ی اقلام و اجناس نشان میده، (در حالیکه حدود ۱ سال یا بیشتر، دلار روی قیمت ۶۰ هزار تومان ثابت بود و سیاست‌های سرمايه داری این خبیث، دلار را بشدت افزایش داد)، لذا هر چه سریعتر باید اخراج و محاکمه و مجازات سختی بشه بعلت افساد فی الارض. قالیاف هم کلا یک آدم زدوبندکار و سياست بازه و اجازه اخراج این شيطان خبیث رو نمیده. فرهنگ استبدادی ما موجب این حد از قدرت بالای رییس مجلس میشه در حالیکه او فقط یک نماینده است و ریاستش برای اداره ی مجلس است، نه استبداد و جهت دهی به روال های قانونی در مجلس. مسعود بی کفایت هم کلا ساکت بوده در مقابل افزایش شدید و عجیب قیمت دلار و مشغول شعارهای کذایی درباره عدالت و معیشت است.. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون... 😵‍💫😶