eitaa logo
مصباحیه ...
135 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
523 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
نقش اسلامی سازی علوم انسانی در تمدن اسلامی از نگاه علامه مصباح (Trimmed).mp3
10.8M
🎤موضوع سخنرانی: 🔶نقش اسلامی‌سازی علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی از منظر علامه مصباح یزدی 🔷همایش علمی «حکیم جریان‌ساز» 🔶تاریخ: ۹/ ۱۲/ ۱۳۹۹ 🔴محل برگزاری: موسسه ‌آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🏴 إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ . 🏴 اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ✅ پ.ن: تا انسان روی زمین، و چراغ اسلام روشن، و نظام علوم انسانی برای زندگی بشر برنامه می‌دهد، کسی نمی‌تواند در نظر بدهد و خود را -نفیا یا اثباتا- بی‌نیاز از تفکرات مرحوم آیت‌الله بداند. ✅ تا علوم انسانی اسلامی تولید می‌شود، هر نظریه‌ی جدیدی در پرتو جریانی شکل می‌گیرد که آیت‌الله در تحقق آن نقش کلیدی داشته است. 🔰 او با کوله‌باری از تلاش خالصانه رفت. خدا به ما توفیق بدهد در مسیرش گام برداریم. 🌐 aliebrahimpour_ir
🔴نقدی بر کوتاه‌نوشت دکتر مصلح با عنوان «علوم انسانی اسلامی» و «آیت‌الله محمدتقی مصباح» 🖊احمدحسین شریفی جناب دکتر علی‌اصغر مصلح استاد دانشگاه علامه طباطبائی در کوتاه‌نوشتی ضمن اعتراض به نامگذاری روز رحلت یزدی (۱۲ دی ماه) به روز «علوم انسانی اسلامی»، نکاتی بیان کرده است که بررسی آنها نیازمند فرصتی فراخ است. در عین حال، ضمن دعوت از ایشان برای حضور در یک مناظره و گفتگوی علمی در این موضوع، در هر مکانی که صلاح می‌دانند، به اختصار چند نکته را متذکر می‌شوم: نکته اول: نوشته‌اند: «‌آیت‌الله مصباح درکی سطحی و مخدوش از فرهنگ و تمدن غرب داشت» پیشفرض این سخن آن است که شرط طرح ایده این است که درکی عمیق و درست از فرهنگ و تمدن غرب داشته باشیم! روشن است که این پیشفرض، بدیهی نیست!‌ بلکه نیاز به اثبات دارد و ایشان هیچ دلیلی برای اثبات آن بیان نکرده‌اند! همچنین هیچ توضیحی نداده‌اند که به چه دلیل و با استناد به چه شواهدی درک آیت‌الله مصباح را از آنچه که فرهنگ و تمدن غرب می‌نامند، سطحی و مخدوش می‌دانند! ای کاش به جای این سخنان نادقیق و ناسنجیدنی، مورد یا مواردی از سخنان ایشان را برای اثبات مدعای خود ذکر می‌کردند! نکته دوم: گفته‌اند نظرات آیت‌الله مصباح «درباره علوم انسانی در حدّ سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی بود.» اولاً، خوب است جناب ایشان بدانند که ایده «علوم انسانی اسلامی» بحثی ناظر به «فلسفه علوم انسانی» است و نه «مسأله‌ای از مسائل علوم انسانی»! ثانیاً نمی‌دانم جناب ایشان چه فهمی از «علوم انسانی» دارند و چه میزان از آثار علامه مصباح را مطالعه کرده‌اند که چنین قضاوتی را درباره ایده‌های ایشان در علوم انسانی دارند. آیا اطلاعی از اندیشه‌های ابتکاری ایشان در انسان‌شناسی اسلامی، حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و امثال آن دارند و با این حال همه آنها را «صرفاً سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی» می‌دانند؟! فی المثل آیا نظریه تعلیم و تربیت اسلامی علامه مصباح را صرفاً سفارشی اخلاقی می‌دانند؟! نکته سوم: گفته‌اند علامه مصباح درک درستی از نظریه «ادراکات اعتباری علامه طباطبائی» نداشته‌ است! برای اینکه میزان درستی این سخن را بتوانیم بسنجیم کمترین انتظار از جناب دکتر مصلح این است که اولاً‌، «درک درست» از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی را مشخص کنند! ثانیاً «معیار درستی درک خودشان» را بیان کنند؛ ثالثاً، معیار نادرستی درک‌های دیگران را تعیین کنند. رابعاً، درک علامه مصباح از این نظریه را تقریر کنند؛ خامساً، معیار درستی فهم خودشان از نظریه علامه مصباح را بیان کنند و در گام ششم مشخص کنند که درک علامه مصباح از نظریه علامه طباطبائی نادرست بوده است! نکته چهارم: گفته‌اند عنوان «علوم انسانی اسلامی» در حد یک «تمنا و درخواست» است و یا «ترکیبی متناقض»! چنین سخنی نشان می‌دهد که ایشان از ادبیات تولید شده درباره این ایده در چندین دهه اخیر، مطلع نبوده‌ و نیستند. تقاضا می‌کنم دست کم کتاب «رابطه علم و دین» علامه مصباح را، به عنوان یکی از پرشمار کتاب‌هایی که در این موضوع نگاشته شده است، مطالعه کنند و سپس درباره این قضاوت خود به داوری بنشینند! نکته پنجم: گفته‌اند آیت‌الله مصباح «تصور می‌کرد که با قدرت عریان و فرمایشی می‌توان علوم انسانی را دگرگون ساخت و به خدمت گرفت.» این هم نشان می‌دهد که متأسفانه جناب ایشان هیچ (یعنی هیچ) اطلاعی از اندیشه‌ها و اقدامات علامه مصباح درباره علوم انسانی اسلامی ندارند! این نسبت چه تناسبی با اقدامات و اندیشه‌های کسی دارد که نزدیک به پنج دهه از عمر خود را (از سال ۱۳۵۳ تا واپسین روزهای عمرشان) صرف تأسیس نهادهای علمی و آموزش و پژوهش و تربیت دانشجو و پژوهشگر در این موضوع کرده است؟! نکته ششم: نوشته‌اند «اگر ضرورتاً امر دائر بر تعیین روزی با عنوان روز «علوم انسانی اسلامی» باشد، حضرت آیت‌الله جوادی آملی احقّ عالمان معاصر برای چنین عنوانی است». این بنده مفتخر به تلمذ در محضر آیت‌الله جوادی آملی بوده‌ام؛ اما این سخن نشان می‌دهد متاسفانه ایشان اطلاعی از اندیشه‌های آیت‌الله جوادی هم ندارند. ای کاش یک بار، فقط یک بار، مهمترین کتاب ایشان در این موضوع یعنی «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» را مطالعه می‌کردند تا متوجه می‌شدند اساساً ایده و دغدغه اصلی ایشان در «علم دینی»، علوم طبیعی دینی است و نه علوم انسانی دینی! 🔻مجدداً آمادگی خود را برای گفتگو و مناظره‌ای علمی با جناب دکتر مصلح در موضوع ایده علوم انسانی اسلامی و بررسی دیدگاه‌های علامه مصباح یزدی اعلام می‌کنم. تعیین مکان و زمان این گفتگو را بر عهده جناب دکتر مصلح می‌گذارم. @ahmadhoseinsharifi 🌹
✍️احمدحسین شریفی وصال دولت بیدار ترسمت ندهند که خفته‌ای تو در آغوش بخت خواب زده 🔻نفرت و کینه برخی از افراد و گروه‌ها از و حتی از نام ایشان، قابل درک است؛ و به نظر می‌رسد نوعی بیماری بی‌درمان است! 🔻اما درباره ایده علوم انسانی اسلامی باید گفت: در طول چند دهه اخیر، هزاران کتاب و مقاله در موضوع علوم انسانی اسلامی نوشته شده است و مدافعان این ایده همواره آمادگی خود را برای گفتگو و مناظره اعلام کرده‌اند؛ اما وقتی مخالفان و مقلدان علوم اومانیستی و لیبرالیستی نمی‌خواهند به آزاداندیشی و گفتگو و مناظره تن دهند، چه باید کرد! Ahmadhoseinsharifi 🌹
💥پرورش مدیران غرب زده و مجذوب غرب حاصل انحراف علوم انسانی در کشور است! 🎤 انقلاب: اینکه بنده درباره‌ی علوم انسانی در دانشگاه‌ها و خطر این دانشهای ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی‌ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران می‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. حوزه‌های علمیه و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانه‌اش علمای دین و علمای صاحب‌نظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌های علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست. .۱۳۸۹/۰۷/۲۹
🔺معرفی برخی منابع مطالعاتی برای مطالعه درباره مساله "علم دینی" و "علوم انسانی اسلامی" 1. «علم دينی؛ ديدگاه ها و ملاحظات»، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. اين کتاب به بررسی ديدگاههای شاخص در علم دينی پرداخته و آنها را مورد نقل و نقد قرار داده است. 2. «علم دينی؛ ديدگاه ها و تحليل ها»، نشر مجمع عالی حکمت اسلامی، سال 1393. در اين کتاب، صاحب نظران به مجمع دعوت شده و کرسی نظريه پردازی برای آنها قرار داده شده و آنان نظريات خود را طرح و از سوی برخی از کارشناسان مورد نقد قرار گرفته است. 3. «گفتارهايی در علم دينی»، نشر دانشگاه امام صادق(ع)‌، سال 1391. اين کتاب نيز مشتمل بر نظريات مختلف درباره علم دينی می باشد. 4. «مناظره هايی در باب علم دينی»، سال 1391. در اين کتاب در مناظره چهارم، بحثی با عنوان علوم دينی و ملاک دينی بودن آنها بيان شده که در آن آقای مير باقری و دکتر باقری حضور داشته اند. 5. «مبانی نظری نهضت نرم افزاری»، نشر موسسه فرهنگی فجر ولايت ، سال 1387. اين کتاب که به صورت محدود منتشر شده مشتمل بر چند ديدگاه درباره علم دينی است. 6. «تحليل هويت علم دينی و علم مدرن»، محمد رضا خاکی قراملکی، نشر کتاب فردا، سال 1391 . اين کتاب رساله سطح سه وی بوده که از آقای ميرباقری به عنوان استاد راهنما و استاد مشاور آن علی رضا پيروزمند به عنوان استاد مشاور استفاده شده است. که هر دو از افراد شاخص در فرهنگستان علوم اسلامی هستند. 7. «در جستجوی علوم انسانی اسلامی»، عبدالحسین خسروپناه؛ دفتر نمايندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف. سال 1392 8. معنا و معیار علم دینی در گستره علوم تجربی ، استاد علی ربانی گلپایگانی ، انتشارات رائد قم 9. از علم دینی تا علم سکولار ، دکتر مهدی گلشنی ، پژوهشگاه علوم انسانی 10. معنا و ساختار علم دینی ، به کوشش: قاسم بابایی ، کانون اندیشه جوان 11. کتاب رابطه علم و دین از منظر چهار حکیم مسلمان معاصر، دکتر مهدی گلشنی ، مجمع عالی حکمت اسلامی 12. الگوهای کلان تولید علوم انسانی اسلامی در بستر انقلاب اسلامی ، سید مهدی موسوی ، آفتاب توسعه 13. علم و دین (از تعارض تا گفت و گو) ، جان اف هات ، انتشارات طه
🔴 خبر ویژه | روز علوم انسانی اسلامی با حضور ریاست جمهوری محترم و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۲ دی‌ماه، سالروز رحلت علامه مصباح یزدی(قدس سره) به عنوان روز علوم انسانی اسلامی نامگذاری شد. 📱 @dalil_tv
تفاوت علوم انسانی غربی و اسلامی 🔹️وقتی می ‌گوییم علوم انسانی، به یک معنا موضوع عام آن انسان هست و درباره زندگی انسانی، ارزش‎ های انسانی و شئون مربوط به انسان بحث می‌ کند؛ ولی حتی در تشخیص موضوع و شناخت موضوع ما گاهی با هم اختلاف داریم. ما که می‌ گوییم موضوع این علوم انسان است یعنی همین هیکلی که محسوس هست و دیده می ‌شود و تحت تأثیر قوانین فیزیکی، شیمایی و فیزیولوژیکی هست؟! 🔹️در واقع بحث در این ‌باره، بخشی از زیست شناسی است، یک موجود زنده‌ای است؛ یک شاخه ‌ای هم این است که ما درباره این موجود زنده بحث کنیم؛ منظور از علوم انسانی این است؟! انسانی که موضوع این علوم هست همین است یا نه؟ خود اینکه انسان چیست یک تحقیقی می‌ خواهد و البته اینجاست که اصطکاک واقع می‌ شود بین علوم رایج در دنیا با اسلام. 🔹️اسلام هیچ وقت نمی‌گوید این پیکر، انسان است. بله این هم، مرحله‌ای از وجود انسانی است؛ حقیقت انسان چیزی است که [از مانند این آیه فهمیده می شود:] «زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا قل بلی و ربی لتبعثن؛ کسانى که کافر شدند پنداشتند که هرگز زنده و برانگیخته نمى‏شوند. بگو: چرا، به پروردگارم سوگند که هر آینه شما زنده و برانگیخته مى‏شوید». می فرماید "شما مبعوث می‌شوید". نمی‌گوید روح شما، بخشی از شما «لتبعثن ثم لتنبئن بما عملتم». صرف این نیست که فقط زنده می ‌شوید. 🔹️«لتنبئن بما عملتم» و این «تنبئن» مقدمه است برای پاداش یا کیفر و یا ثوابی که خدای متعال مرحمت می ‌کند و آن تا چه زمانی ادامه دارد؟ «خالدین فیها ابدا». اسلام انسان را این می‌ داند؛ آیا این موضوع علوم انسانی که در دانشگاه‎ های دنیا مطرح هست همین انسان است؟! یا آن‎ چه بحث می‌ شود انسان تا لب گور است؛ بعدش دیگر صحبت از انسانی نیست. 🔺️ بيانات آيت‌الله مصباح در کنگره بين‌المللی علوم انسانی ۱۳۹۸/۰۹/۰۷ 🌸🌸🌸🌸🌸
🔺انسان و آزادی ✍حضرت آیت الله : رسيدن به «سعادت»، آرزوي همه‌ي انسان هاست؛ چنانكه بهره مندي از «آزادي» نيز يكي از خواسته ها و آرمان هاي بشر بوده و هست. اگر چه مفهوم اجمالي اين دو واژه براي همگان روشن است، اما تفسير دقيق سعادت و آزادي و تعيين محدوده و مصاديق آن دو، آسان نيست. از آنجا كه آزادي، وصفي او اوصاف نفساني انسان است، با تعدّد و تفاوت انسان شناسي ها، معنا و مفهوم آن متعدد مي گردد. هستي شناسي و جهان بيني هر شخص، انسان شناسی او را تحت تأثير خود قرار مي دهد و هر انسان شناسی خاص، مفهوم ويژه ای از آزادی به ما عرضه مي كند. از اين رو، آزادی از نظر اسلام با آزادی مورد نظر مكاتب غربی، غير دينی، و غير اسلامی تفاوت فراوان دارد؛ زيرا پايه های شناختی اسلام و مكاتب ديگر درباره‌ ی جهان و انسان و سعادت او متفاوت می باشند. روشن است كه آزادي، هيچ گاه نمي تواند مطلق و نامحدود باشد؛ چرا كه اوصاف هر موجودي، تابع خود آن موجود است؛ موجود محدود، وصف محدود دارد و موجود نامحدود، وصف نامحدود. ذات اقدس خداوند كه وجودي است مطلق و ناحدود، همه‌ي اوصاف ذاتي او نيز مطلق و نامحدود مي باشد و انسان كه موجودی محدود و متناهی است، به ناچار اوصاف كمالي او مانند حيات و آزادي و علم و قدرت و اراده نيز محدود و متناهي مي باشد. اگر هستي يك شیء، محدود باشد و ما براي او اوصاف نامحدودي فرض كنيم، لازمه اش، «تجاوز وصف از موصوف» مي شود كه امر محالي است؛ يعني وصف، در جايي حضور داشته باشد كه موصوفش حضور ندارد و اين فرض، فرض محال است. بنابراين، ممكن نيست كه انسان محدود، آزادي نامحدود داشته باشد و وصفش تابع خود او نباشد. خداوند گرچه انسان را آزاد آفريده و به او اراده و اختيار داده است، امّا اراده و اختياري محدود نصيب او نموده است و لذا انسان اين قدرت و توانايي را ندارد كه با اراده‌ي خود، هر آنچه را كه مي خواهد محقق سازد؛ و همسان همين محدوديّت طبيعي و تكويني، وقتي كه انسان در محيط اجتماعي خود زندگي مي كند، محدوديت قانوني و حقوقي و اجتماعي نيز جلوي رهايي مطلق و آزادي بي قيد و حصر او را مي گيرد. چگونه ممكن است كه هر فردي در اجتماع، از آزادي نامحدود برخوردار باشد و در عين حال، چنين جامعه اي دچار هرج و مرج نگردد و به سعادت و كمال شايسته‌ي خويش نائل گردد؟ 📚ولايت فقيه ؛ولایت عدالت و فقاهت، صفحه 26
27.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ مهمترین غفلتی که در عرصه دین و مخصوصا علوم انسانی دچارش هستیم 🎙 مرحوم استاد حائری شیرازی ♨️ علما، حصون اسلام هستند؛ اما دیوار برای علوم انسانی غربی نکشیده‌ایم... ♨️ در آخرالزمان مردم برای حل مسائل اسلامی خود به علمای یهود و نصاری مراجعه می‌کنند!! 〰〰〰〰〰 📌 مناهج: ۳۲ سال پیش، شورای عالی حوزه‌های علمیه تشکیل شد تا این دغدغه‌ها برطرف شود؛ اما!! اما همچنان در برخی بدیهیات باید مطالبه کنیم که چرا حوزه علمیه را دانشگاهی کردیم، چرا القاب حوزوی را تدوین نکردیم و خیلی چراهای دیگر! براستی امروز به چند درصد از انگیزه‌هایی که برای آن شورای عالی تأسیس شد رسیدیم؟! 〰〰〰〰〰 📌 آگاهی بیشتر: 🌀 در آینده‌ فرزندانتان را در خانه‌هایتان در مشت می‌گیرند👇 https://eitaa.com/manahejj/7642 🌀 حل مسأله به شیوه‌ی شورای عالی؟!!👇 https://eitaa.com/manahejj/7108 🌀 تأسف عمیق رهبری از بحران مدارک حوزوی👇 https://eitaa.com/manahejj/7010 🌀 دارای مشاغل بسیار مهم؛ اما مشغول به حج مستحب👇 https://eitaa.com/manahejj/8061 📲 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/3159949328Ce4657829f7
🎯تاثیر جهان بینی بر علوم انسانی بحث سر این نیست که ما جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی یا علم مدیریت یا تعلیم و تربیت نمیخواهیم یا چیز خوبی نیست یا فایده‌ای ندارد. چرا؛ قطعا خوب است؛ قطعا لازم است. من یکی از حرفهایی که دارم، همین رشته‌ی تعلیم و تربیت در حوزه است. بحث در این نیست که این علوم مفید نیست؛ بحث در این است که اینی که امروز در اختیار ما قرار دادند، مبتنی بر یک جهان‌بینی است غیر از جهان بینی ما. 👌علوم انسانی مثل پزشکی نیست، مثل مهندسی نیست، مثل فیزیک نیست که جهان‌بینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد[1]؛ چرا، تأثیر دارد. شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم می کنید. علوم انسانی ما برخاسته‌ی از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلا که علوم انسانی‌ای وجود نداشته است؛ آنها آمده‌اند همین اقتصاد را، همین جامعه‌شناسی را در قرن هجدهم و نوزدهم و یک خرده قبل، یک خرده بعد تدوین کردند و ارائه دادند؛ خب، این به درد ما نمیخورد. این علوم انسانی، تربیت‌شده و دانش‌آموخته‌ی خود را آنچنان بار می‌آورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است. 🎤بیانات معظم انقلاب ۱۳۸۹/۸/۲ [1]البته برخی از متفکرین معتقدند که در علوم تجربی مثل فیزیک هم جهان بینی و پیش فرض های فلسفی تاثیر بسیار زیادی دارد از جمله قائلین به این نظریه پرفسور مهدی گلشنی است.
🔴نقدی بر کوتاه‌نوشت دکتر مصلح با عنوان «علوم انسانی اسلامی» و «آیت‌الله محمدتقی مصباح» 🖊احمدحسین شریفی. آذر ۱۴۰۱ جناب دکتر علی‌اصغر مصلح استاد دانشگاه علامه طباطبائی در کوتاه‌نوشتی ضمن اعتراض به نامگذاری روز رحلت یزدی (۱۲ دی ماه) به روز «علوم انسانی اسلامی»، نکاتی بیان کرده است که بررسی آنها نیازمند فرصتی فراخ است. در عین حال، ضمن دعوت از ایشان برای حضور در یک مناظره و گفتگوی علمی در این موضوع، در هر مکانی که صلاح می‌دانند، به اختصار چند نکته را متذکر می‌شوم: نکته اول: نوشته‌اند: «‌آیت‌الله مصباح درکی سطحی و مخدوش از فرهنگ و تمدن غرب داشت» پیشفرض این سخن آن است که شرط طرح ایده این است که درکی عمیق و درست از فرهنگ و تمدن غرب داشته باشیم! روشن است که این پیشفرض، بدیهی نیست!‌ بلکه نیاز به اثبات دارد و ایشان هیچ دلیلی برای اثبات آن بیان نکرده‌اند! همچنین هیچ توضیحی نداده‌اند که به چه دلیل و با استناد به چه شواهدی درک آیت‌الله مصباح را از آنچه که فرهنگ و تمدن غرب می‌نامند، سطحی و مخدوش می‌دانند! ای کاش به جای این سخنان نادقیق و ناسنجیدنی، مورد یا مواردی از سخنان ایشان را برای اثبات مدعای خود ذکر می‌کردند! نکته دوم: گفته‌اند نظرات آیت‌الله مصباح «درباره علوم انسانی در حدّ سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی بود.» اولاً، خوب است جناب ایشان بدانند که ایده «علوم انسانی اسلامی» بحثی ناظر به «فلسفه علوم انسانی» است و نه «مسأله‌ای از مسائل علوم انسانی»! ثانیاً نمی‌دانم جناب ایشان چه فهمی از «علوم انسانی» دارند و چه میزان از آثار علامه مصباح را مطالعه کرده‌اند که چنین قضاوتی را درباره ایده‌های ایشان در علوم انسانی دارند. آیا اطلاعی از اندیشه‌های ابتکاری ایشان در انسان‌شناسی اسلامی، حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و امثال آن دارند و با این حال همه آنها را «صرفاً سفارش‌هایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی» می‌دانند؟! فی المثل آیا نظریه تعلیم و تربیت اسلامی علامه مصباح را صرفاً سفارشی اخلاقی می‌دانند؟! نکته سوم: گفته‌اند علامه مصباح درک درستی از نظریه «ادراکات اعتباری علامه طباطبائی» نداشته‌ است! برای اینکه میزان درستی این سخن را بتوانیم بسنجیم کمترین انتظار از جناب دکتر مصلح این است که اولاً‌، «درک درست» از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی را مشخص کنند! ثانیاً «معیار درستی درک خودشان» را بیان کنند؛ ثالثاً، معیار نادرستی درک‌های دیگران را تعیین کنند. رابعاً، درک علامه مصباح از این نظریه را تقریر کنند؛ خامساً، معیار درستی فهم خودشان از نظریه علامه مصباح را بیان کنند و در گام ششم مشخص کنند که درک علامه مصباح از نظریه علامه طباطبائی نادرست بوده است! نکته چهارم: گفته‌اند عنوان «علوم انسانی اسلامی» در حد یک «تمنا و درخواست» است و یا «ترکیبی متناقض»! چنین سخنی نشان می‌دهد که ایشان از ادبیات تولید شده درباره این ایده در چندین دهه اخیر، مطلع نبوده‌ و نیستند. تقاضا می‌کنم دست کم کتاب «رابطه علم و دین» علامه مصباح را، به عنوان یکی از پرشمار کتاب‌هایی که در این موضوع نگاشته شده است، مطالعه کنند و سپس درباره این قضاوت خود به داوری بنشینند! نکته پنجم: گفته‌اند آیت‌الله مصباح «تصور می‌کرد که با قدرت عریان و فرمایشی می‌توان علوم انسانی را دگرگون ساخت و به خدمت گرفت.» این هم نشان می‌دهد که متأسفانه جناب ایشان هیچ (یعنی هیچ) اطلاعی از اندیشه‌ها و اقدامات علامه مصباح درباره علوم انسانی اسلامی ندارند! این نسبت چه تناسبی با اقدامات و اندیشه‌های کسی دارد که نزدیک به پنج دهه از عمر خود را (از سال ۱۳۵۳ تا واپسین روزهای عمرشان) صرف تأسیس نهادهای علمی و آموزش و پژوهش و تربیت دانشجو و پژوهشگر در این موضوع کرده است؟! نکته ششم: نوشته‌اند «اگر ضرورتاً امر دائر بر تعیین روزی با عنوان روز «علوم انسانی اسلامی» باشد، حضرت آیت‌الله جوادی آملی احقّ عالمان معاصر برای چنین عنوانی است». این بنده مفتخر به تلمذ در محضر آیت‌الله جوادی آملی بوده‌ام؛ اما این سخن نشان می‌دهد متاسفانه ایشان اطلاعی از اندیشه‌های آیت‌الله جوادی هم ندارند. ای کاش یک بار، فقط یک بار، مهمترین کتاب ایشان در این موضوع یعنی «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» را مطالعه می‌کردند تا متوجه می‌شدند اساساً ایده و دغدغه اصلی ایشان در «علم دینی»، علوم طبیعی دینی است و نه علوم انسانی دینی! 🔻مجدداً آمادگی خود را برای گفتگو و مناظره‌ای علمی با جناب دکتر مصلح در موضوع ایده علوم انسانی اسلامی و بررسی دیدگاه‌های علامه مصباح یزدی اعلام می‌کنم. تعیین مکان و زمان این گفتگو را بر عهده جناب دکتر مصلح می‌گذارم. ahmadhoseinsharifi