میترسیدم از چرخش عقربه و دلم
میخواست ساعت بایستد.
دوست داشتم گرد و کامل بماند و
تکان نخورد.
موقعی بود که تو داشتی حرف میزدی...
「خطاببهعشق | آلبرکامو」
#تیکهکتاب
آنچه در درون آدم میماند، بینهایت
بیشتر از آن چیزی است که بهصورت
کلمات بیرون میآید.
「جوانخام| فئودور داستایفسکی」
#تیکهکتاب
پس در «جانِ جهان» غرق شد،
و دید که «جانِ جهان» مظهری است
از «پدیدآورنده یکتا»...
و پدیدآورنده یکتا را در وجود خود یافت،
و خود را نمادی از او دید...
「کیمیاگر| پائولو کوئیلو」
#تیکهکتاب
گاهی آدم ترجیح می دهد با گوسفندها زندگی کند که لال اند و فقط دنبال آب و غذا هستند، یا ترجیح می دهد مثل کتاب ها باشد که وقتی آدم دلش می خواهد گوش بدهد، داستان های باور نکردنی برایش تعریف می کنند.
وقتی با آدمها حرف میزنی، چیزهایی می گویند که نمیدانی چه جوری به گفتگو ادامه بدهی…
آدمها حرف های غریبی می زنند!
「کیمیاگر| پائولو کوئیلو」
#تیکهکتاب
من امیـــدوارم که وقتی مُــــردم، یک آدم با فهـم
و شعور پیدا بشود و جنازهی مرا توی رودخانهای،
جایی بیاندازد. هــــر جا که میخـواهد باشد، ولی
فقط توی قبــرستان، وسط مُــردهها، چالم نکنند.
روزهایجمـعه میآیند و روی شکم آدم دستـهگل
میگذارند، و از این جــور کارهای مسخــره. وقتی
که آدم زنده نباشد، گل را میخواهد چکار؟
مرده که به گل احتیاج ندارد..
「ناتور دشت| جیدیسالینجر」
#تیکهکتاب
عشق صرفا کلمهای لطیف نیست، خود به تنهایی قطب نماست.
در دنیایی که هیچکس فرصت پرداختن به ظرایف عشق را ندارد، "ملت عشق" اهمیت بیشتری مییابد.
عشق جوهره و هدف اصلی زندگی است!
روزی میرسد که عشق به چابکی گریبان همه را میگیرد حتی گریبان آنهایی که از آن فراریاند...
「ملت عشق | الیف شافاک」
#تیکهکتاب
حافظهی آدم، در ندارد که آدمها برای رفت و آمدشان اجازه بگیرند. در زندگی هر کس، چند نفری هستند که برای رد شدن از مرزِ ذهن،
ویزا لازم ندارند و خواسته و ناخواسته، همهجا
با او هستند، تا پای گور هم.
「بعد از پایان| فریبا وفی」
#تیکهکتاب
بنظرم یکی قشنگترین تعریفهای آلبرکامو
از کسی که دوستش داره،
اونجاییه که توی کتاب «خطاب به عشق» میگه ؛
تکیه گاهم، سرپناهم، یگانه رنجم!
مرا در قلبت بپذیر :)
#تیکهکتاب
توی کتاب ِ«افزایش اعتماد به نفس» اومده؛
حقیقت این است که عزتنفس، هیچ ربطی به کامل بودن یا اشتباه نکردن، ندارد!
عزتنفس ریشه در پذیرش خود به عنوان موجودی ذاتاً ارزشمند دارد و اینکه؛
خودت را همیشه دوست داشته باشی...
#تیکهکتاب
دیدی؛ همین ابرهای نرم تو آسمون وقتی بهم میرسن چه نعرهای میکشن و چه آتیش بازیای به راه میندازن؟!
درست بر خلاف ما آدما که وقتی بهم میرسیم سکوت میکنیم، شروع میکنیم به چرتکه انداختن یا هی ناله میکنیم و آه میکشیم،
عشق اونان!
#تیکهکتاب دایی وانیا| آنتوان چخوف
این که کسی قصد دلگرم کردن آدمی را داشته
باشد، اصلا چیز کمی نیست.
خصوصاً اگر آدمی باشد که بهطور معجزهآسایی، هنوز دوستت دارد...
#تیکهکتاب یکیمثلهمه| فیلیپراث