﷽
میخواید بدونید توی دو جلسه اول و دوم اردوی نردبان خدا چی گفتیم؟ رو آبی های قشنگ زیر بزنید
جلسه اول
جلسه دوم
و حالا جلسه نورانی سوم 😉👇
#جلسه_سوم
امام، رفیق من تا قیامت🍃😍
سوال!
⁉️چرا روابط انسان کافر در روز قیامت از بین میرود؟
⁉️چگونه میشود رفیقی داشت که همراه انسان تا قیامت باشد؟
⁉️میشود با امام زمان خود رفیق باشیم؟
▫️اهمیت حرف زدن و ارتباط قلبی و زبانی با امام
🍃نیمهی شعبان، شب قدری که باید قدر داشتن امام را فهمید...
💹بین نماز و اعمالی که در طول روز انجام میدهیم رابطهای وجود دارد و بر هم تاثیر میگذارند.
♨️نماز: یک مدل زندگی حقیقی را تمرین میکنیم.
▫️نیت نماز: مقصد معین کردن برای نماز
نیت چیزی است که میتوانپ یه چیزی را نگه دارد یا باطل کند.
▫️وقتی میخواهیم یه کاری انجام بدهیم باید نیت و مقصدمان را تا آخرش داشته باشیم وگرنه خسته میشویم و کارمان مختل میشود.
👌برای همه کارهــــــای خود نیت بگذاریم.
♻️نیت: روح یک عمل، بهش حیات میدهد. خودِ من توی زندگی میتوانم تشخیص بدهم که یک کار را انجام بدهم
یا ن. باید تواناییهایم را بشناسیم.
📍اگر شکست خوردی ناامید نشو برگرد و دوباره قیام کن.
📍اگر در مسیری برای رسیدن به مقصد شکست خوردی یه مسیر دیگه رو امتحان کن.
📍همه مقدمات و همه چیز نماز تمرین زندگی کردن است.
▫️رکوع تمرین کردن فرمانبرداری است.
در طول روز از کی فرمان میبریم؟
مثل اسم الله، خدا من عاشق کی هستم؟
⁉️چرا کارهامون سامون ندارد؟
چون بین زندگی و نماز فاصله میگذاریم.
⚪️هر روز کار میکنیم بعد برای نماز و تنظیمات کارخانه برمیگردیم و دوباره میرویم کار میکنیم.
💟نماز یک هدیــــه آسمانی است.
✴️ما هر وقت نماز میخوانیم انگار در عرش خداییم.
↔️ارتباط نماز و سوره #معارج همین است.
✨با نماز به معراج میرویم و عروج میکنیم.
🍃در نیت کردن یعنی به کارهامون توجه کنیم کارهامونو غیر ارادی انجام ندهیم.
🌱@meshkat_abrar
هدایت شده از نو+جوان
💎 باهم دَر دِژ
💪 صندوقی که به ایران، امنیت و قوت میدهد
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
✌️ #نقش_ما در انتخابات
😎 *دیگران را به حضور در انتخابات تشویق میکنم*
🔺 حضور مردم برای پیشرفت و صیانت کشور لازم است
📌 شما میتونین ۱۴توصیه آقا درباره نقشتون در انتخابات رو از سایت یا #نرمافزار_موبایلی نو+جوان دریافت کنین و در شبکههای اجتماعی به اشتراک بذارین 👇
🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=20807
هدایت شده از گرافیک | سبزنگاره 🌱
سلام و نور
مشکات ابرار از شما نوجوانان عزیز
با قلب های پاکتون ❤️
دعوت میکنه سوره مبارکه نصر و فتح بخونید ✌️
به نیت ظهور آقامون
و با شکوه برگزار شدن #انتخابات 😍🇮🇷
🌱@meshkat_abrar
💠
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
💠
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ
(١)
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا
(٢)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا (٣)
سوره مبارکه نصر
🌱@meshkat_abrar
-1013637375_-1299224816.mp3
12.37M
﷽
#خانواده_آسمانی_من ۱۶
اگه سیاه سیاهم باشم 😔
ولی بازم خانوادم هوامو داره ...
چون دوسشون دارم ❤️
بشنویم از یک استاد معنوی
#استاد_شجاعی
💠اطلاع رسانی
برنامههای نوجوانِ ابرار👇
🌱eitaa.com/Meshkat_abrar
🌱
رفت و آمدم با خانواده آسمانیم
چطوریه؟ 😍
با مادرم حضرت زهرا ؟
با پدران آسمانی م ...
﷽
سلام و نور
میخواید بدونید توی اردوی نردبان خدا چی گفتیم؟ روی آبیهای قشنگ زیر بزن👇
#جلسه_اول
#جلسه_دوم
#جلسه_سوم
و اینک جلسه چهارم😊
#جلسه_چهارم
✅تفکر چون نتیجهاش تغییر است به اندازه یک عمر ارزش دارد.
❤️خدا دلش بیشتر از من برای من میسوزد.
♻️دست بزارید روی یک صفت یا یک کار بگویید میخواهم همین یک کار را ارتقا بدهم.
⭕️بدون عمل کسی را وارد بهشت نمیکنند.
❗️همسر رسول خدا هم که باشی فکر نکن به واسطه این نزدیکی هر کاری میتوانی بکنی.
💯صرفا به ظاهر ایمان داشتن بهشت نمیروی بهشت رفتن به حقیقت کارهاست.
❇️یکی از نیازهای انسان در قیامت، داشتن رفیق حمیم است.
😊حمیم: گرم و صمیمی
〽️هر چی نماز رو بیشتر ارتقا بدهید رفیق گرمتری میشوید.
آنوقت
🍃امام با شما رفیقتر میشود🍃
🔻زندگی روزمره ی ما، تابع نماز ما است
ارتباط بین نماز و زندگی روزانه.
💠نماز، الگو و تمرینی برای داشتن یک زندگی خوب
🌱ارتباط بین ارکان نماز و اعمال انسان
نماز یعنی تمرین خوب زیستن.
🌱 @meshkat_abrar
﷽.
📑 معنای هویت جمعی
معنای هویت جمعی یعنی اینکه:
✅ '' جمعی با یک نظام واحد، اعمال مشترکی انجام بدهد.'' 😍
#برنامه_ریزی (۸)
#قسمت_هشتم
#استاد_اُخُوَّت
💠 اطلاع از برنامههای نوجوانِ ابرار 👇
🇮🇷 eitaa.com/Meshkat_abrar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
قابل توجه اونایی که
به کاشت ناخن💅 علاقه دارن📢 🧕
#دوشنبه_های_احکامی (۸) 😍☺️
💠 اطلاعرسانی برنامههای نوجوانِ ابرار 👇
🌱eitaa.com/Meshkat_abrar
🕊
این یکی توی سحرگاه ضبط شده 😍
قراره مرتب براتون صدای طبیعت بفرستیم
خوب گوش بدید به #صدای_زندگی
تو اوقات مختلف، طبیعت چه صداهایی داره؟
﷽
#روایت_عشق
#نردبان_خدا
روایت شما از اردوی نردبان خدا
تدبر سوره معارج
_خوش اومدید دخترم. از کجا میاین بابا؟
جلوی بخاری حرم ایستادیم و همزمان جواب دادیم.
+از اهواز میایم.
تعجب میکند_اووو اهواز، دانشجویید؟
بهم نگاه میکنیم و میخندیم.
+نه ولی دعا کنید دانشگاه قبول شیم.
_انشالله باباجان انشالله.
سیدهمرضیه با خنده نگاهم میکند.
_بهش بگیم شکلات بهمون بده؟
با خنده نگاهش میکنم+جیب خادمارو خالی کردیم انقدر شکلات خواستیم.
ریحانه_من میرم پایین نماز میخونم.
من و سیدهمرضیه هم رو به روی کفشداری نشستیم. سجادهام را پهن میکنم و میخواهم نیت کنم که چشمم به سنگ حرم ارباب میخورد.
نگاهم را بین سنگ و خادم میچرخانم. صدایی درونم فریاد میزد این سنگ متعلق به همین فرشته است.
دوباره پای سجاده مینشینم.
+مرضیه؟
نگاه از مفاتیح میگیرد و سری به معنای بله تکان میدهد.
+این سنگ رو دوست دارم به یکی از خادما هدیه کنم.
چشمانش برق میزند و با ابرو به خادم مهربان نگاه میکند.
_خب بده به همین خادم.
سرمیچرخانم، یکی دیگر از خادمها آمده و مشغول عوض کردن فرمشان هستند. به گمانم وقت جا به جا کردن شیفتشان رسیده.
سنگ را برمیدارم و قبل از اینکه قالی را کنار بزند جلو میرویم.
+ببخشید
برمیگردد_جانم باباجان؟
لبخندمان عمیق تر میشود+اینو میخواستیم بدیم به شما. سنگ حرم امام حسینِ (ع).
کاملا محسوس اشک در چشمانش حلقه میزند.
_دست شما درد نکنه. کِی کربلا بودید بابا؟
قبل از اینکه جوابی بدهیم. ادامه میدهد.
+من همین یک ماه پیش اونجا بودم، ولادت آقا امیرالمؤمنین اونجا بودم. خوشبحال شما که نزدیک کربلایید.
سیدهمرضیه جواب میدهد.
_خوشبحال شما که نزدیک امام رضا هستین.
سنگ را روی قلبش میگذارد و رو به من با صدایی که از بغض مردانهش مرتعش شده میگوید.
+من این سنگ رو روی قلبم نگه میدارم باباجان.
قند در دلم آب میشود.
+فقط مارو دعا کنید توی حرم هستین به یاد ما باشین.
_چشم بابا حتما، انشالله عاقبتتون بخیر بشه.
دست درون جیبش میکند و نفری دوتا شکلات در دستمان میگذارد.
_اون دوستتون رفت کجا؟
+رفت نمازشو پایین بخونه.
دوباره دستش را در جیبش فرو میبَرد و دوتا شکلات دیگر هم به ما میدهد.
نگاهم به نگاه سیده میافتد و باهم میخندیم. شکلات هم نصیبمان شد.
_دستتون درد نکنه بابا فعلا خداحافظ.
چند قدم دور نشده که دوباره برمیگردد.
_ناهار کجایین بابا؟
مرضیه بُراق میشود_میخواید بهمون فیش غذا بدید؟
میخندد_نه من که فیش ندارم. میخوام غذای خودمو بیارم براتون.
متعجب میشویم.
+نه نه اصلا، ما همین بابالهادی حسینیه اسکان داریم. نیازی نیست واقعا.
اصرار میکند و میگوییم نه پس خودتان چه؟
دوباره میخندد_مشخصه بیمیل نیستین. جایی نرید تا من بیام.
فرصت مخالفت نمیدهد و راهش را میگیرد و میرود.
شوکه به مرضیه نگاه میکنم و میخندم.
چه کنایهای زد، فکر کنم از چشمانمان قلب میبارید که اینطور خندهاش گرفته بود.
کنار دیوار مینشینیم و مرضیه به حرف میآید.
+وااای خداا.
انقدر ذوق زدهایم که حرفی نداریم بزنیم. تنها میتوانم بگویم:
+دلم نمیاد غذای خودشو بگیرم واقعا.
ده دقیقهای نگذشته که دوباره قالی کنار میرود و خادم مهربان با غذا داخل میشود.
_بیا بابا، فسنجون. سه تا نون هم گذاشتم براتون.
ذوق زده تشکر میکنیم.
+پس خودتون چی؟
_چیزی نیست بابا، این غذاهم تبرک آقاست.
+دست شما درد نکنه. دعامون کنید حتما. ما امسال کنکور داریم.
_انشالله موفق بشید عاقبتتون هم بخیر باشه. ولی بابا همیشه همینطور باحجاب بمونید، سمت تجمل نرید، کاش همسن و سالهاتون همه با ایمان و باحجاب باشن.
هردو باهم تشکر میکنیم، نگاهم را به اتیکت اسمش میدهم.
[سید غلامرضا حسینی.]
گمانم این اسم تا ابد در ذهنم حک شود. واقعا غلامِ رضا است . وقتی خادمی را میبینم که مهربان است به این فکر میکنم که خودِ آقا چقدر مهربان است؟ چقدر رئوف است و چقدر ما کم از او توقع داریم.
یادم هست وقتی مشغول جمع کردن وسیلههایم بودم برای آوردن سنگ حرم دلدل میکردم، اما حالا ایمان دارم که سنگ را پدرم از کربلا به اهواز آورد و من از اهواز به مشهد آوردم تا برسد به دست آقاسید، خادم مهربانِ این آستان.
🗓زمستان ۱۴۰۲/ مشهد
پ. ن: روایت شما از اردوی سوره معارج😊
نویسنده: معصومه سادات طباطبایی
🌱@meshkat_abrar