هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
🌷بستگان کمند تو...
⚡حسین (ع) جانم سلام. نامت را که می آورم، اشکم سرازیر می شود. دست خودم نیست. خودت بهتر می دانی چرا.
آقای مهربانم! من چرا از یاد تو سیر نمی شوم؟ چرا برایم تکراری نمی شوی؟
"یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است"
چرا حرارت محبتت هر روز در دلم بیشتر شعله ور می شود؟ چرا اینگونه به تو محتاجم؟ چرا ندیده دلداده ات شده ام.
"همه عمر برندارم سر از این خمار مستی،
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی"
⚡آقا جان! مارا ببخش که روضه هایت را تعطیل کرده ایم. ما را ببخش که تو را با خیل ملائک در حرمت تنها گذاشته ایم. گرفتاریم. گره در کارمان افتاده. آفت بر جانها و اموالمان زده. بی پناهیم. پناهمان بده. وحشت زده ایم، در آغوشمان بگیر. مثل همیشه دستی بر سر ما بکش. گوشه چشمی به ما کن. این غبار اندوه نشسته بر چهره عالم را، به برکت نگاهت کیمیا کن.
"آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
درد تمام مردم عالم دوا کنند"
⚡مهربان آقایم! راستی از بزم شهدا برایمان بگو. از حاج قاسم بگو. چه سرّی با تو داشت که پاکیزه او را پذیرفتی؟ در کدام بیابان، خودت را به او نشان دادی که دیگر در شهر قرار نداشت؟ آواره اش کردی. آزاده اش کردی...
"که بستگان کمند تو رستگارانند"
⚡حسین جان! ما را پاکیزه کن و سلام ما را به شهیدمان برسان. ما را به او برسان. دلمان لک زده است برای دیدن لبخندش. از این به بعد همه لبخندهای او، سهم توست.
⚡آقا جان! سرنوشت ما را پاسداری از راهت و شهادت در پیشگاهت قرار ده. بی گمان روزی که هر گروهی را به نام پیشوایشان فرا می خوانند، بر دو عالم فخر خواهم فروخت که "اَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمیرُ".
⚡آقای مهربان فرازهای باشکوه دعای عرفه!
آنگاه که در پیشگاه خداوند هراسان به حساب و کتاب می ایستم، مرا در زیر عبایت جای ده که آغوش تو گشوده است به وسعت دنیا ..... و عقبی.
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ .... (سوره اسری - آیه 71)
#میلاد_امام_حسین
#روز_پاسدار
✍ #زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
🔴کرونا و تفریحات فست فودی
🔸این روزها که در قرنطینه خانگی همه اوقاتمان فراغت شده اما در کسالت گرفتار شده و نمی دانیم چه باید بکنیم، انگار تازه فهمیده ایم که داشتن اوقات فراغت به خودی خود لذت بخش و شادی آفرین نیست. خودمان را به ناچار با فضای مجازی، تماشای تلویزیون، بازی های رایانه ای و ... سرگرم کرده ایم، اما هرچه بیشتر با اینها وقت می گذرانیم، کسالتمان هم بیشتر می شود!
🔸انگار این روزها بهتر درک می کنیم که تفریحات تکنولوژی محور مثل شبکه های اجتماعی، رایانه و جعبه جادویی برای پر کردن اوقات فراغت ساخته شده اند، نه ایجاد نشاط روحی و سرزندگی. برای سرگرم کردن اختراع شده اند، نه دلگرم کردن.
روابط اجتماعی مجازی، سطح ارتباطمان را بالا برده اما عمق و کیفیت آن را کم کرده. بازی های رایانه ای، مفهوم بازی را از تحرک و نشاط جسم به تمرکز و هیجان کاذب مغز تنزل داده. هنر هفتم اما اوج هنرش این است که حس ششم را قلقلک بدهد! برای فراغت روح و جسم انگار یک چیزی کم داریم.
🔻«تفریح باید به جان بنشیند».
آنها که برای تفریحات ما نسخه پیچیده اند، انگار این انگاره را در نظر نگرفته اند. شاید هم در قد و قواره ای نبوده اند که بتوانند روح ما را نوازش دهند. با روح و روان ما اما خوب بازی کرده اند...
🔸اگر تفریح سالم و فرح بخش را به عنوان بخشی از سبک زندگی در نظر بگیریم، سؤال این است که چه بخشی از زنگ تفریح #سبک_زندگی امروزی را خودمان ساخته ایم؟ این روزها کدام شیوه شادی کردنمان، منطبق با نیازهای روحی و عاطفی و برآمده از فرهنگ ایرانی-اسلامی ماست؟ کدام سرگرمی فاخر، جذاب و روح انگیز، محصول فکر و ایده ایرانی است؟ مگر نه این است که تفریح درست، ضامن سلامت روحی و روانی جامعه و پیش زمینه رشد در ابعاد مختلف است.
🔸می دانیم که در همه فرهنگها تفریحات سالم و مفیدی چون ورزش کردن، کتاب خواندن، بازی های دسته جمعی و ... وجود دارد اما چرا ما کمتر سراغ آنها می رویم؟
🔸به نظر می رسد فرهنگ غرب با بهره گیری از تکنولوژی، ذائقه انسان را به سمت تفریحاتی برده است که لذت آن فوری تر و شادی اش آشکارتر است، اما لایه های سطحی تری از روان ما را هدف قرار داده و در خدمت حس راحت طلبی ما قرار گرفته است.
آری بشر امروز برای عمیق شدن، وقت و حوصله ندارد. برای عمیق کردن لذت، پایش می لنگد. انسان تنبل هزاره سوم، تفریحات فست فودی را می پسندد. تفریح می کند اما بجای آنکه موتورش روشن شود، بیشتر سنگین می شود.
🔻در کنار تهدیدهای وسیعی که کرونا برای زندگی انسان ها به همراه داشته، باید فرصتهایی را که برای بازنگری در شیوه های رایج زندگی و تغییر و تحول در اختیارمان گذاشته است، قدر بدانیم.
کرونا ضعف هایمان را به رُخمان کشیده و مزه تفریح به شیوه فعلی را از دهانمان انداخته است.
تفریح سالم با لذتی عمیق و اثری ماندگار، سهم ما از زندگی در دنیا است که از پرداختن به آن غفلت کرده ایم ...
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا
سهم خود را از (لذات و نعمت های حلال) دنیا فراموش مکن. (سوره قصص- آیه ۷۷)
#کرونا
#باید_قوی_شویم
✍ #زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
ای خدای شیرینکاران عالم!
آنگاه که کام روح کودکانه ام را به شیرینی یادت برداشتی، چگونه شد که ناگاه خود را پای سفره مزه های گس و تلخ دنیا دیدم که هرچه چشیدم، به دهانم مزه کرد اما به دلم نه.
شیرینی سرایت آباد، ذائقه ام عطش یک جرعه نوشداروی یادت را دارد. در این سراب دنیا، تا از تشنگیِ بی تو بودن هلاک نشده ام، برسان آن نوشداروی نوشین را ای حکیم...
#رمضان
✍ #زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴در #مینیاپولیس آمریکا، پلیس یک سیاهپوست را حین دستگیری، با کُندهی زانو خفه میکند. مردم شورش میکنند و قبلهی عالم، ترامپ دستور تیر را توییت میکند. توییتِ ترامپ، ستایش خشونت ارزیابی شده و توسط توییتر مخفی میشود. ترامپ تصمیم میگیرد توییتر را جمع کند تا دیگر جیکش در نیاید. مردم #آمریکا توسط پلیس به خاک و خون کشیده شده و روز روشن وسط گزارش زندهی اعتراضات، خبرنگار سیانان را کت بسته میبرند!
🔺️تمدن غرب، سیرک حیوانات وحشی است که سیرکبان با نورافکنِ قوانینِ به اصطلاح حقوق بشری، قسمت زیبای صحنه را پوشش میدهد تا قانون جنگل در تاریکیهای اطراف آن، پنهان شود. چراغهای افکار عمومی که روشن میشود، تکلیف غربگرایان هم روشن میشود.
گردش آزاد اطلاعات، پوششی برای سرگردان کردن مردم است. آزادی بیان غربی، پایش را که از گلیمش بیرون گذاشت، گاز انبری به حسابش میرسند.
سهم سیاهان از حقوق بشر غربی، سیاهلشکری است که باید برای ژست بشردوستانهی سفیدپوستان کاکل طلا، کف بزنند و الا با قوانین بردهداری مدرن بابت سرکشی باید کف و خون بالا بیاورند...
🔻تمدنی که با سرخی خونهای بر زمین ریختهی سرخپوستان بنا شده، روزی با فریادهای خفه شدهی سیاهان، روزگارش سیاه خواهد شد. لیبرال دموکراسی روزی تمام میشود و روسیاهیاش به غربزدگان میماند. آن روز برای از غرب، زده شدن دیر است...
✍ #زهرا_محسنی_فر
@lafzeghalam
هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
هنوز به تکلیف نرسیده بود اما آن شب تکلیف همه را مشخص کرد. هم سن و سالهایش در کوچههای مدینه مشغول بازی بودند و او در بیابان، حیثیت مرگ را به بازی گرفته بود. لباس رزم در قد و قوارهای نبود که او را سخت در آغوش گیرد. آن شب قاسم قرار نداشت، آخر با پدر قول و قرارهایی داشت.
قاسم، یک سر و گردن بالاتر از مرگ ایستاده بود وقتی که در تلخترین شب تاریخ از دولبش عسل میچکید. آنگاه که زمین کارزار از خون عاشقان لالهزار شده بود، قاسمبنالحسن (ع) از کُشته، پُشته میساخت.
قصهی قاسم هم به سر رسید و چه رازها در سردادگی عاشقان است. ماه روی قاسم که شکافت، خورشید حسین (ع) حادثه را بر نتافت و از گوشهی آسمان کربلا سراسیمه به وسط میدان شتافت. جمع کردن پارهی تن برادر کار راحتی نبود وقتی که پازدنهایش زمین کربلا را با دل حسین (ع) یکجا خراش میداد.
الا لعنة الله علی القوم الظالمین...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648