eitaa logo
مجله‌ی بانوان ایلای
8.1هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1 فایل
💥ِانَّ مَعَ العُسرِیُسرا💥 کپی برداری از روایت های منتشر سده در کانال حرام میباشد نویسنده راضی نیست و در صورت مشاهده پیگرد قانونی و الهی دارد⚖ ⭕️رزرو تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
فرعون فرمان داد، تا یک کاخ آسمان خراش برای او بسازند، دژخیمان ستمگر او، همه مردم، از زن و مرد را برای ساختن آن کاخ به کار و بیگاری، گرفته بودند، حتی زن‌های آبستن از این فرمان استثناء نشده بودند. یکی از زنان جوان که آبستن بود، سنگ‌های سنگین را برای آن ساختمان حمال می کرد، چاره ای جز این نداشت زیرا همه تحت کنترل ماموران خونخوار فرعون بودند. اگر او از بردن آن سنگ‌ها، شانه خالی می‌کرد، زیر تازیانه و چکمه‌های جلادان خون آشام، به هلاکت می رسید. آن زن جوان در برابر چنین فشاری قرار گرفت و بار سنگین سنگ را همچنان حمل می کرد، ولی ناگهان حالش منقلب شد، بچه اش سقط گردید، در این تنگنای سخت از اعماق دل غمبارش ناله کرد و در حالی که گریه گلویش را گرفته بود، گفت: «آی خدا آیا خوابی؟ آیا نمی بینی این طاغوت زورگو با ما چه می کند؟» چند ماهی از این ماجرا گذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود، که ناگهان نعش فرعون را در روبروی خود دید (آن هنگام که فرعون و فرعونیان غرق شدند) آن زن، در درون وجود خود، صدای هاتفی را شنید که به او گفت: «هان ای زن! ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران می باشیم » منبع. حکایتهای شنیدنی، ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مجله‌ی بانوان ایلای
تقصير شماها نبود. سرنوشت من اين بود . نريمان: ـ ترنم دكتر گفت حتي اگه اتفاقي هم افتاده باشه مي تون
»دلم اصرار دارد فرياد بزند؛ اما من جلوي دهانش را مي گيرم. وقتي مي دانم كسي تمايلي به شنيدن صدايش ندارد! اين روزها، من، خداي سكوت شده ام، خفقان گرفته ام تا آرامش اهالي دنيا خط خطي نشود«. پيمان و نريمان هيچي نمي گن و من ادامه مي دم.ـ اين روزا حتي ديگه اشكي هم واسه ريخته شدن ندارم. از بس گريه كردم اشكام هم خشك شدن. دلم يه آغوش مي خواد. فكر بد نكنيد؛ دلم آغوش مادرم رو مي خواد. دارم ديوونه مي شم. اگه مادرم بود من الان اين جور بدبخت و بي چاره نبودم. اگه مادرم بود من اون جور دزديده نميشدم. اگه مادرم بود من سال ها زير دست و پاي اين و اون به باد كتك گرفته نمي شدم. اگه مادرم بود من چهار سال غرق در غصه هاي شبانه ام نمي شدم. »ديگر احتياط لازم نيست، شكستني ها شكست! هر جور مايليد حمل كنيد«. نريمان با صدايي گرفته ميگه: ـ ترنم پيدا كردن مادرت كاري نداره. خيالت راحت باشه. ـ بعضي وقتا مي ترسم فراموشم كرده باشه. مثل پدرم، مثل سروش، مثل طاها، مثل طاهر، مثل همه ي آدمايي كه يه روزي دور و برم بودن؛ ولي الان نيستن! »تنهايي سخته، خيلي و سخت تر از اون اينه كه خودت بخواي تنها باشي تا كسي تنهات نذاره و درد نكشي«. پيمان: ـ مادرا هيچ وقت بچه هاشون رو فراموش نمي كنند. اين يه مورد رو مطمئنِ مطمئنم. ـ آره، زياد اين جمله رو شنيدم؛ ولي يادت باشه توي دنيا استثنا هم وجود داره. نريمان: ـ چرا فكر مي كني اون استثنا مادر توئه؟ ـ فكر نمي كنم. با همه ي وجودم مي ترسم كه نكنه اون استثنا مادر من باشه. اي كاش دردم فقط درد بخشيدن و بخشيده شدن بود.اي كاش؛ اما درد من تلفيقي از انواع دردهاست! طرد شدن، رونده شدن، خيانت ديدن، خردشدن، تنها شدن در. كوچه پس كوچه هاي اين شهر غريب پرسه زدن و به هيچي جايي نرسيدن. »درد را از هر طرفش بخواني درد است. دريغ از درمان كه عكسش نامرد است«. پيمان: ـ بهش فكر نكن. همه چيز كم كم درست ميشه. اي كاش مي دونستي كه ديگه هيچي درست نمي شه. روزي كه بودم و وجودم براي همه دنيا هيچ بود زندگي رو باختم، الان كه ديگه زندگيم به تاراج رفت چيزي واسه ي از دست دادن ندارم. »مـترسـك، حــرف دلــت را خــوب مي دانـم، مي دانـم درد دارد باشـي و وجـودت را هيـچ بداننـد«! پيمان: ـ ترنم سعي كن گذشته ها رو فراموش كني و خونوادت رو ببخشي. ـ مي خوام ببخشم پيمان. با همه ي وجودم مي خوام ببخشم؛ ولي هر جور كه فكر مي كنم ميبينم هيچ كس بخشيدن رو بهم ياد نداد. نه پدري،نه مادري، نه خواهري، نه برادري، نه كسي كه ادعاي عاشقيش زمين و زمان رو پر كرده بود .بخشيده نشدم كه بخشيده شدن رو ياد بگيرم. وقتي با چشمام التماس ميكردم كه به خاطر كار نكرده ام من رو ببخشين هيچ كس فرياد بي گناهيم رو نشنيد. هيچ كس التماس نگام رو نديد، هيچكس به بغض نشسته تو گلوم توجه نكرد. با همه ي اينا به حرمت تمام سال هايي كه عاشق بودم، عاشق پدر و مادر و خواهر و برادرام، عاشق سروشي كه رفت من رو بين كابوس هاي شبانم تنها گذاشت، مي خوام يه چيزايي رو حفظ كنم؛ ولي در عين حال به خودم فرصت بدم. يه فرصت براي كنار اومدن با خيلي چيزا. نمي خوام توهين كنم،نمي خوام توهين بشنوم، نمي خوام خاطرات تلخ روزايي رو كه دور نيستن رو كالبد شكافي كنم.فقط مي خوام بسازم؛ زندگيم رو، آيندم رو. اين دفعه مي خوام با مادرم شروع كنم. البته اگه قبولم كنه. پدرم راهي براي برگشت نذاشته؛ ولي دليلي نمي بينم كه حرمت شكشته شده ي بينمون رو بيشتر از اين بشكنم. من قبل از اين كه دزديده هم بشم اين تصميم رو گرفته بودم. به ديدنشون مي رم؛ ولي نه الان، روزي كه با خودم و خيلي چيزا كنار اومدم. فعلا ميخوام به زندگيم سر و سامون بدم. پيمان آهي مي كشه و مي گه: ـ نمي دونم چي بگم. واقعا نمي دونم. حالا از اين دوستت مطمئني؟ ـ آره، بيشتر از همه كس و همه چيز. پيمان: ـ همين اعتماداي بي جات هستن كه كار دستت ميدن. تا اون جايي كه يادمه به اون يكي دوستت هم مثل چشمات اعتماد داشتي. از اين حرف پيمان بغض بدي تو گلوم ميشينه آدمايي مثل بنفشه هستن كه باعث مي شن هيچ كس توي دنيا نتونه حتي به چشماش هم اعتمادكنه چشمام رو مي بندم و سعي مي كنم آروم نفس بكشم. اگه امروز نمي تونم از ماندانا دفاع كنم فقط و فقط به خاطر بنفشه ايه كه هر روزسنگشو به سينه مي زدم. اي روزگار با من چه كردي ؟ چه كردي؟ »اگر خيلي مهربان شود، ورق مي زند؛ ولي اغلب، آدم را مچاله مي كند، روزگار«. نريمان: ـ اَه، پيمان، الان وقت اين حرفاست؟! پيمان: ـ... نريمان: ـ خواهري خوبي؟ چشمام رو باز مي كنم و لبخند تلخي مي زنم. ـ خوبم نريمان. خوبم داداش؛ ولي حق با پيمانه. نگام رو به خيابون مي دوزم. چيزي نمونده به مقصد برسم. به خونه اي كه صاحبش خيلي خيلي برام عزيزه. هنوز هم صداي پدر منصور تو گوشمه كه با غيض از ماندانا حرف مي زد... ادامه دارد.. 🍃🍃🍂🍃
. 👇تقویم نجومی سه شنبه👇 ✴️ سه شنبه 👈21 فروردین /حمل 1403 👈29 رمضان 1445👈9 آوریل 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوب و مبارکی است و برای امور زیر خوب است : ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅آغاز و تاسیس امور خیریه. ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅خون دادن و فصد. ✅دیدار بزرگان و علماء. ✅مهاجرت به شهر دیگر. ✅و تعمیر شهر و روستا خوب است. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت : مسافرت خوب است و مال فراوان در پی دارد. 👶زایمان : مناسب زایمان و نوزاد مبارک و صالح باشد. 🔭 احکام نجوم . 🌗 امروز تا عصر قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️فصد و حجامت. ✳️آغاز به کسب و کار. ✳️ختنه نوزاد. ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️خرید لوازم و ما یحتاج. ✳️دیدار با مقامات و مسئولین. ✳️و آغاز معالجه درمان نیک است. 🟣نوشتن ادعیه احراز و نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت. امشب شبِ چهارشنبه فرزند ممکن است از اشرار و فاسدان شود. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ،باعث نجات از بیماری می شود ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب : خواب و رویایی که امشب. (شبِ چهار شنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 1 سوره مبارکه "حمد" است. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که نامه یا حکمی از جانب بزرگی به خواب بیننده برسد و سبب خوشحالی او می گردد. چیزی همانند ان قیاس گردد... ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 خورشید جایش رابه ماه می دهد روز به شب آفتاب به مهتاب ولی مهر خدا همان‌ گونه با شدت می‌تابد امیدوارم قلب هاتون پر از نور درخشان لطف و رحمت خدا باشه🌙✨ شبتـون غـرق در عطـر گـلᥫ᭡⚘ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 روایت کیمیا..... 🍃🍃🍂🍃
مجله‌ی بانوان ایلای
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 به قلم #یاس همه چیز به سرعت می‌گذشت مهر سبحان چنان به دل کیمیا نشسته بود اگر ی
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 به قلم __بریم خونه __ اگه منظورت خونه شماست نه بابا نمی‌تونم به مامان نگفتم __خوب الان زنگ بزن بگو من مطمئنم مامان حرفی نمی‌زنه ___آخه خجالت می‌کشم سبحان همین پریروز خونه شما بودم _خجالت چرا اولاً که خونه خودته دوما پریروز بابا رو ندیدی ___مگه برگشته __بله که برگشته و از وقتی برگشته میخواد که تو رو ببینه برات پیراهن قشنگی خریده دلم می‌خواد زودتر برسیم خونه بپوشیش _بابا هر دفعه میره آلمان یه چیزی می‌خره برام همش شرمنده می‌شم به خدا خجالت می‌کشم سبحان از لپ کیمیا کشید و گفت _ حالا خوبه بابای خودته شرمنده چی بابا برای دخترش می‌خره هر چند می‌دونم اگه عروسشم بودی برای عروسش می‌خرید کیمیا گوشی رو برداشت و به زینب خانوم زنگ زد توضیح داد که بابا برگشته و می‌خوام شام رو خونه بابا باشم زینب خانم که به نوعی خیالش از کیمیا راحت شده بود مخالفتی نکرد و فقط از کیمیا خواست که حتماً برای خواب برگرده خونه خودشون زینب خانم معتقد بود دختر نباید تو نامزد ی خونه نامزدش بمونه حالا فرقی نمی‌کند باسواد باشد یا بی‌سواد زمان‌های قدیم باشد یا زمان حال و سفت و سخت پای این حرفش بود تجربه تلخ نامزدی میلاد و اتفاقات بعدش هم باعث شده بود که خیلی سفت و سخت پای تصمیمش باشد کیمیا با خنده گوشی رو قطع کرد سبحان با خنده گفت _مامان بازم تاکید داشت شب رو پیش آقا گرگه نمونی درسته کیمیا خنده ریزی کرد و گفت _ بس که شلوغی تو آقا گرگه و سبحان نوک دماغ کیمیارو گرفت و کشید و گفت ___باشه برسیم خونه نشونت میدم و هر دو خندیدن .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️ ‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️ ‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️‌◍⃟🍃ꕥ࿐❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۷﴾ 🔸 ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه از تن آنان بر می‌کند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند، همانا آن شیطان و بستگانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند. 💭 سوره: اعراف 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هر یک صفحه از 🌱💚💚💚 @Malakeonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ✨﷽✨الهی به امیدتو 🌺شروع روزتون و پر برکت کنید با صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان پاک و مطهرش🌺 🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💖وآلِ مُحَمَّدٍ 🌺وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🦋🎉صدای پای عید می آیدخداحافظ ای بهترین ماه خداخداحافظ ای روزهای پربرکتخداحافظ ای لحظه های عشق آلودچه دلتنگ می‌مانم که آیا بار دیگر شما را ملاقات کنمخدایا به دوستانت توفیق ملاقات دوباره لحظه های نورانی لبریز از عشق و مهربانیت را عطا بفرما آمین یا رب العالمین🤲    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88