🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃
#همسرداری
هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید
مقایسه همسر با دیگران بدترین عادات زناشویی است که منجر به طلاق عاطفی بین زوجین می شود و اعتماد بنفس طرفین را به شدت پایین می آورد
اگر میخواهید در زندگی زناشویی خود همیشه موفق باشید به شریک زندگی خود و کسی که انتخاب کرده اید احترام بگذارید و او را با همه خوبی و بدی هایش بپذیرید و دوست داشته باشید زیرا هیچ کس خوب مطلق نمی باشد و هرکس خطاهایی دارد پس لزومی ندارد که باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه کنید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست داشتنت را تمدید میکنم😊♥️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مجلهی بانوان ایلای
❤️❤️ #ترنم -آره ماندانا. من خودم هم خيلي شوكه شده بودم. اون فرش رو در ازاي ما مي خواست . ماندان
❤️❤️
#ترنم
خوشبخت به نظر مي رسيد. من بودم، مونا هم اون رو بخشيده بود. زندگيش زيادي خوب به نظر مي رسيد ولي خب پدر منصور خيلي چيزا رو از
دست داده بود. هم پدرش رو، هم اعتبارش رو، هم نيمي از امالش رو. بعدها هم كه مسعود رو اما باباي من با همكاري با پليس تونست خودش رو
از مخمصه نجات بده.
ماندانا - اون رو هم مديون مادرته. هر چند من فكر مي كنم از روي لج و لجبازي از وجود تو به مادرت هيچي نگفت.
چشمام رو مي بندم و با ياد گذشته ميگم:
-ماندانا بابام خيلي مهربون بود. هميشه من رو يه جور ديگه دوست داشت به. اين چهار سال نگاه نكن. بابام اون قبلنا حتي يه بار هم دستش رو
روي من بلند نكرده بود.
ماندانا - مي توني ببخشيش؟
چشمام رو باز مي كنم.
-نمي دونم.
ماندانا - ترنم دلسوزي بي خود رو بذار كنار و زندگيت رو بساز. فهميدي؟
-دل خودم هم همين رو مي خواد. دعا كن بتونم.
ماندانا - بذار راست و حسيني بهت يه چيز رو بگم. اصلا دلم نمي خواد به بخشيدن خونوادت فكر كني. اگه من به جاي تو بودم تف هم تو
صورتشون نمي نداختم.
-نمي دونم ماندانا. اين روزا نمي دونم چي درسته چي غلط. ماني به نظرت ممكنه هنوز باورم نكرده باشن. از امير شنيدم طاهر بعد از مرگم خيلي
پشيمون بود تو. مي دوني چرا خبري ازش نيست؟
رنگ از روي ماندانا مي پره.
چشمام رو باريك مي كنم و ميگم:
-ماني چيزي شده؟
ماندانا - نه، چيزي نشده. لابد روش نميشه بياد از نزديك تو رو ببينه.
-پس چرا طاها مياد ولي بقيه نميان؟
ماندانا - از بس پرروئه! بهتره به جاي اين فكراي مزخرف به زندگيت برسي.
با صداي زنگ گوشيم به خودم ميام .
ماندانا - به به! مي بينم كه گوشي خريدي؟
لبخندي مي زنم و ميگم:
-واسه داداشته.
ماندانا - اون گدا از اين هنرا هم داره!با ديدن اسم مهران لبخندي مي زنم.
-هيس، مهرانه.
ماندانا - نه بابا؟ واقعا؟!
-اوهوم قرار بود بياد دنبالم بريم خريد؟
ماندانا - جواب بده ببين چي ميگه.
سري تكون ميدم و جواب ميدم.
- مسلا .
مهران - سلام خانوم خانوما. چطوري؟
-ممنون، خوبم. تو حالت خوبه؟
مهران - وقتي با خانوم با شخصيتي مثل شما حرف مي زنم، مگه ميشه بد باشم؟
-مهران زنگ زدي اين حرفا رو بزني؟
مهران - نه خير. بنده اس دادم شما جواب ندادي. گفتم زنگ بزنم تا آماده بشي كه دارم با امير ميام.
-الان؟! هنوز كه زوده!
مهران - كجا زوده دختر؟
يه نگاه به ساعت مي ندازم و خشكم مي زنه! اصلا متوجه ي گذر زمان نشده بودم.
مهران - چي شد؟ خوابت برد؟
-چه زود گذشت! اصلا نفهميدم.
مهران - نترس باز هم تو رو پيش ماني جونت مي فرستم. راستي چرا جواب اس ام اسم رو ندادي؟ نميگي اگه برات زنگ بزنم پول تلفنم زياد
مياد؟
-اگه اين همه حرف نزني پولش زياد نمياد. متوجه ي اس ام است هم نشدم.
ماني دستش رو تكون ميده و آروم ميگه:
-چي ميگه؟
-مثل خودت چرت و پرت!
ماني چشم غره اي به من ميره.
مهران - با كي داري حرف مي زني؟
-با ماني.
مهران - نزديك خونه هستيما. زود بيا پايين...
ادامه دارد..
🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
کاری ندارم کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
#قیصرامینپور
روزگاااارتون به عشق💛💚♥️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند
اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند
اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی
و من شاید کمر شکسته ترین بودم
دكتر علی شريعتي
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸