(نامه شهید سلیمانی به خانواده سنی درسوریه)
به نقل از العالم، در این نامه تأثیرگذار که به عربی نوشته شده، آمده است:
خانواده عزیز و محترم! سلام علیکم
من برادر کوچک شما قاسم سلیمانی هستم. حتما مرا میشناسید. ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام دادهایم. من شیعه هستم و شما سنی هستید. اما من هم به نوعی سنی هستم، زیرا به سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتقاد دارم و انشاءالله در راه او حرکت میکنم و شما هم به نوعی شیعه هستید، زیرا اهل بیت علیهم السلام را دوست دارید. از قرآن کریم و صحیح بخاری و دیگر کتب موجود در خانه شما متوجه شدم که شما انسانهای با ایمانی هستید.
اولاً از شما عذر میخواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم.
ثانیا هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آماده پرداخت آن هستیم. از سوی خودم و شما با قرآن کریم استخاره کردهام و در جواب آیات سوره مبارکه فرقان در صفحات 361 و 362 ظاهر شد. امیدوارم که آنها را بخوانید و به حال خود و ما بیندیشید.
من در خانه شما نماز خواندم و دو رکعت نماز هم به نیت شما خواندم و از خداوند متعال خواستارم که عاقبت به خیر شوید.
محتاج دعای شما هستم
برادر یا فرزند شما سلیمانی
۱۴۰۰/۱۰/۱۳
شخصیت والامقام امالبنین؛ مادر چهار شهید کربلا
ازجمله زنان اسوه و الگو «فاطمه بنت حِزام» مشهور به «اُمّ البَنین» است، او همسر امام علی (ع) بود؛ که چهار فرزند برومندش به نامهای: ابوالفضل العباس، عبدالله، جعفر و عثمان، در روز عاشورا در دفاع از کیان امامت و ولایت به شهادت رسیدند.
ازآنجاکه او مادر چهار پسر بود، به امالبنین مشهور شد.
چهار ویژگی و خصوصیت ممتاز امالبنین:
۱- عارف به حق اهلبیت (ع)، ولایت مدار و امام دوست: او وقتی خبر شهادت چهار فرزندش و امام حسین (ع) را شنید، گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.»
۲-شجاعت و غیرتمند: حضرت امام علی (ع) به عقیل (که نسبشناس معروفی بود) میفرماید: زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.
در بازگشت اسراء به مدینه با آنكه بشیر خبر شهادت چهار فرزندش میدهد، وى صبر و بردبارى میکند و فقط از امام حسین(ع)میپرسد!
۳-بصیرت و آگاهی: وقتی «بشیر»، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وى گفت: اى بشیر! با این خبر ناگوار، بندهاى دلم را پاره كردى. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان كبود است، فداى اباعبداللّهالحسین (ع)
۴-فاتح قله صبر و شکیبایی: هنگام شنیدن خبر شهادت چهار فرزندش بهخوبی گویای مقام صبر و تحمل این مادر صبور است. با آنكه بشیر خبر شهادت حضرت ابوالفضل علیهالسلام 34 ساله، عبدالله 24 ساله، عثمان 21 ساله و جعفر 19 ساله را به مادرشان میدهد، وى صبر و بردبارى میکند.
۱۴۰۰/۱۰/۲۶
.
ماه مبارک رجب را میتوان با استغفار، روزهداری، غسل و خواندن دعاهای نقل شده از رسول خدا(ص) برای روز قیامت که ندا داده میشود: این الرجبیون؟ جاودانه کرد.
فردا پنجشنبه ۱۴ بهمنماه مصادف با اولین روز از ماه مبارک رجب است. در اهمیت ماه رجب همین بس که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: رجب ماه بزرگ خداست و ماهی که حرمت و فضیلت به آن نمیرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است. رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسی که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدای بزرگ میشود و غضب الهی از او دور میشود و دری از درهای جهنم بر روی او بسته شود.
همچنین در حدیث قدسی آمده است: ماه رجب را ریسمانی بین خودم و بندگان مقرر کردم و هرکسی چنگی به آن بزند به وصال من میرسد.
اعمال روز اول ماه رجب
روزه، غسل و زیارت امام حسین (ع) اعمال توصیه شده این روز است. روایت شده که حضرت نوح (ع) در این روز به کشتی سوار شد و به کسانی که همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود. در حدیث دیگری نیز آمده است که هر کس سه روز این ماه را روزه بگیرد بهشت بر او واجب میشود.
۱۴۰۰/۱۱/۱۳
( پیشبینی امام کاظم علیهالسلام درباره مردی از شهر قم)
امام كاظم عليهالسلام:
رَجُلٌ مِن أهلِ قُم يَدعُو النّاسَ إلَى الحَقِّ يَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ كَزُبَرِ الحَديِدِ ؛
مردى از قم مردم را به حق فرامیخواند و گروهى استوار، چون پارههاى آهن پيرامون او گرد میآيند.
بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۱۶
زیباترین تصویر از زمینه های بعثت را امیر بیان حضرت علی(ع) ارائه داده و در خطبه ۸۹ نهج البلاغه فرموده است:
«پروردگار رسولش محمد(ص) را در هنگامه ای فرستاد که فاصله قطع رسالت های آسمانی و وحی الهی به درازا کشیده بود. مردمان در خواب بلند بی خبری فرو رفته و فتنه ها کمر به تباهی آفرینی بسته بودند، آتش جنگ ها زبانه می کشید، دنیا تیره بود و پر فریب، خزان زده بود و یأس آفرین و بی برگ و بار، خشکسالی معنویت بود و قحطی حقیقت، نشانه های هدایت فرسوده و پرچم های گمراهی افراشته بود ... روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار و کسب و کارش آلوده، در دل ها هراس و در دست ها شمشیر ...»
همچنین امام علی(ع) اوضاع دینی و فرهنگی و اجتماعی عصر پیش از بعثت را روزگار فترت و غیبت طولانی راهنمایان راه سعادت دانسته و می فرماید:
«پیامبر(ص) هنگامی مبعوث شد که ادیان و مکاتب پرشمار و فرقه های گوناگونی از هر دین و مکتبی سر برآورده بودند.»
۱۴۰۰/۱۲/۹
.
از مختصات عصر جاهلیت؛ پایمال کردن حقوق انسان ها و بی عدالتی و زور گویی و بی منطقی و حاکمیت؛ «زر و زور و تزویر» بود. همان که این روزها در عصر ما و در این دوران جاهلیت مدرن، دیده می شود. هفت سال است ملت بی پناه یمن در فقر و نا امنی و بیماری و آتش جنگ می سوزند مجامع به اصطلاح بین الملل، خود را به کوری وکری زده و سکوت کرده اند و به دست نشانده خود، این گاو شیرده یعنی عربستان، صلاح می دهند و تشویقش می کنند تا سلاح بفروشند و خوی استکباری آنان کم فروغ نگردد. اما در این هفت روزه جنگ اوکراین چه جیغ و دادی بلند شده! و چه همصدایی و انسجامی بین آمریکا و اروپا به وجود آمده؟! و دلشان برای هم نژادان خود کباب شده! بی تردید انسان کشی و ظلم و بی خانمان کردن آدم ها با هر رنگ و پوست و نژادی باشند، توسط هر قدرتی، ظالمانه، ناشایست و محکوم است. اما مواضع کنونی جوامع جهانی، نشأت گرفته از نژادپرستی است و ثابت می کند که برای دادخواهی رنگ و نژاد مهم است و این رفتار خاطرات عصر جاهلیت را زنده می کند!.
۱۴۰۰/۱۲/۱۲
حضرت علی اکبر علیه السلام به نقل معروف در ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در وقت شهادت ۲۷ ساله بودند. پدر شریفشان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و مادر گرامی شان حضرت لیلا سلام الله علیها بود.( که طبق نقل برخی منابع به او آمنه نیز می گفتند)مادر حضرت علی اکبر علیه السلام، از طرف پدر از قبیله ثقفی بوده که با مختار ثقفی نسبت خویشاوندی دارد( پدرش با ابو عبیده مختار ثقفی پسر عمو بودند)، از طرف مادر، مادرش دختر ابوسفیان و لیلا خواهرزاده معاویه ملعون، به حساب میآید( یزید ملعون، پسر دایی لیلا و لیلا دختر عمه او بود). اما بصیرت و ایمان پدر و مادر حضرت لیلا موجب شد ایشان یکی از زنان مؤمنه و پاکدامن در دوران خود باشد، به قدری که لیاقت همسری امام حسین علیه السلام و مادری حضرت علی اکبر سلام الله علیه را داشته باشد.
«إنک لعلی خلق عظیم»
#علی_اکبر(ع) ازنظراخلاق و منطق(سخن گفتن)شبیه ترین فردبه پیامبر(ص)بوده است. گفتار پیامبر به فرموده ی قرآن؛ ازروی هوای نفس نبود، امام حسین(ع) دروصف علی اکبر(ع)فرمود:علی اکبرشبیه ترین فرد از نظر گفتار به پیامبراست یعنی: "ماینطق عن الهوی" ( از روى هوى و هوس حرف نمى زند). ودر ادامه فرمودند: "وکنا اذا شفقنا الی نبیک نظرنا الی وجهه" خدا این پسر را با این ویژگی به میدان می فرستم، هرگاه دلمان برای پیامبر تنگ می شد به جمال اونگاه می کردیم.
(تولد حضرت على اكبر-ع- و روز جوان بر جوانان رهرو آن حضرت مبارك باد.) ۱۴۰۰/۱۲/۲۲
آن شبی که آمریکا حمله کرد و دو اسطوره مقاومت ایران و عراق (حاج قاسم سلیمانی و مهندس المهدی) را در فرودگاه بغداد به شهادت رساند، مسئولان و فعالان سیاسی عراق کجا بودند که اعتراض کنند و بگویند چرا حاکمیت عراق نقض شده؟! در آن ایام سکوت مرگبار را انتخاب کردند. حال که ایران به دفاع از منافع و امنیت ارضی خود پرداخته و #پایگاه_جاسوسی_اسرائیل را منهدم کرده، این غیرتمندان إبن الوقت اظهار ناراحتی از تعرض به خاک عراق دارند. واقعا جای حاج قاسم و مهندس المهدی خالی است.
آمریکا این دو عزیز و فرمانده شجاع را شهید کرد تا خود و مسئولین عراقی جرأت عرض اندام پیدا کنند و غیرت پوشالى خود را نشان دهند.
۱۴۰۰/۱۲/۲۴
دهم ماه مبارک رمضان سالروز وفات حضرت خدیجه(س) است و بجاست به احترام این بانوی بزرگ اسلام و به فرموده پیامبر(ص)؛ « حامیة الرسول»، مؤمنين به منظور تجليل از وى، سفره هاى افطار در مساجد و اماكن عمومى و منازل انداخته و در ماندگاری یاد او شریک شوند و قلب مبارک پیامبر(ص) را شاد کنند.
جمعى از مورخان و بزرگان، مانند؛ «ابوالقاسم کوفى» ، «احمد بلاذرى» ، «علم الهدى» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى» و «شیخ طوسى» در «تلخیص شافى»معتقدند: #حضرت_خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» یعنی با کسی ازدواج نکرده بود . این معنا را علامه مجلسى نیز تایید کرده است . او مى نویسد: «صاحب کتاب الانوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه بودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده اند و براى اثبات ادعاى خود کتاب هایى نوشته اند .
فضایل اخلاقى خدیجه؛ بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب را به فکر ازدواج با وى مى انداخت، تا اینکه با مقام معنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارت همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و کراماتی که از وى دیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند، خدیجه شیفته اخلاق و کمال و مقامات معنوى پیامبر (ص) شد . البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مى رفت ، در باره ظهور پیغمبر آخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود . همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند .
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) ۲ ماه و ۷۵ روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت . ۱۴۰۱/۱/۲۰
حاج علی اصغر پرده دار، انسانی مردمی، متدین، مرد خدمت و مخلص بود. مردم به او علاقمند و از اعماق دل دوستش داشتند. بزرگان و جوانان و نوجوانان کرج او را الگو می دانستند. شیفته اخلاق و رفتار وی بودند و معتمد محل بود.
در بسیاری از امور خیر و عام المنفعة و مذهبی و فرهنگی شهر بی ادعا، عضو بود و نقش مؤثر داشت.
در دوران دفاع مقدس رزمنده و از گردان غواص ها بود و به گفته رزمندگان لحظه لحظه حضور ایشان در جبهه برای همسنگرانش خاطره و پشتوانه ماندگار بود.
شهید خدمت حاج اصغر پرده دار، در دوران شیوع کرونا علیرغم بیماری ریه، تنفسی و.. از هیچ خدمتی به دیگران مضایقه نداشت؛ در اول بیماری کرونا به افرادی در محل سپرده بود، اشخاص مسن برای نیازها و امور شخصی، حتی الامکان از منزل خارج نشوند و خود مایحتاج آنان را تهیه و درب منزل در اختیارشان می گذارد.
قبل از کرونا در نشست اول دوستان قدیمی حاضر شد ولی در نشست دوم رخت بربست و جایش خالی بود.
بیاد و پاس خدماتش در مراسم سالگرد آن عزیز بزرگوار پنج شنبه ۱۴۰۱/۱/۲۵ ساعت ۱۷ در کنار تربتش واقع در امامزاده محمد(س) حاضر می شویم./ روحی
(ویژگی های منحصر به فرد مولا امیرالمؤمنین-ع-)
یا علی! تو نخستین کسی هستی که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد و تنها کسی که با او در غار حراء بود.
یا علی! تو تنها کسی هستی که در کعبه به دنیا آمد.
یا علی! در میان صحابه تنها تویی که خدا نامت را برگزید.
یا علی! تو نخستین کسی هستی که با پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند.
یا علی! تو نخستین کسی هستی که بر پیکر پاک پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند.
یا علی! در میان صحابه تو تنها کسی هستی که لحظهای به خدا شرک نورزید.
یا علی! تنها تویی که در خانه کعبه، پا بر دوش پیامبر صلی الله علیه و آله گذارد و بتها را شکست.
یا علی! تو نخستین جانشین بر حق و تنها وصی بعد از پیامبر هستی.
یا علی! تو کسی هستی که قرآن را زیر نظر پیامبر صلی الله علیه و آله به ترتیب نزول و با تمام مشخصات جمع آوری نمود.
یا علی! تو اگر نبودی، در سراسر جهان هستی، هم شأنی برای زهرای اطهر نبود.
یا علی! تنها تویی که خدا در کتابش، پسرانت را، پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله خواند.
یا علی! پیامبر صلی الله علیه و آله تنها تو را به برادری خویش برگزید.
یا علی! تو تنها کسی هستی که هیچ گاه از جنگ نگریختی و هیچ کس به جنگ با تو پیشقدم نشد، جز آن که به هلاکت رسید.
یا علی! تو تنها کسی هستی که زره اش پشت نداشت.
یا علی! تو تنها کسی هستی که در تمام جنگهای پیامبر صلی الله علیه و آله شرکت داشتی جزجنگ تبوک، و تو ماندی تا از فتنه منافقان جلوگیری نمایی. سپاه اسلام نیز بدون برخورد از تبوک بازگشت.
یا علی! تنها تو، درب قلعه خیبر را از جا بر کندی؛ در حالی که عده زیادی از مردان، توان جابجا کردن آن را نداشتند.
یا علی! تنها تویی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از بین یکصد و بیست هزارنفر، بر پیشواییت، اقرار و بیعت گرفت و همگان به نام امیرالمؤمنین بر تو سلام کرده و تبریک گفتند.
یا علی! تو تنها کسی هستی که نسل پیامبر صلی الله علیه و آله توسط نسل تو ادامه یافت.
یا علی! تنها تویی که محبتت، سرفصل کارنامه مؤمنان قرار میگیرد.
یا علی! تنها تویی که در مورد قاتلت سفارش کردی: خوراکش را خوب و بسترش را نرم کنید، از غذای من به او بخورانید و از آن چه مینوشم به او بنوشانید.
یا علی! ویژگی های منحصر به فرد تو تمام شدنی نیست.
۱۴۰۱/۲/۱
(وصیت امام علی -علیهالسلام- قبل از شهادت)
امام على عليه السلام ـ در وصيت خود پيش از شهادت ـ فرمود:
في وَصِيَّتِهِ قَبلَ شَهادَتِهِ ـ : اللّه َاللّه َ في الأيتامِ ، فلا تُغِبُّوا حديث أفواهَهُم ، ولا يَضِيعوا بحَضرَتِكُم ، فقد سَمِعتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : مَن عالَ يَتيما حتّى يَستَغنِيَ أوجَبَ اللّه ُ عَزَّوجلَّ لَهُ بذلكَ الجَنَّةَ كما أوجَبَ لآكِلِ مالِ اليَتيمِ النّارَ . حديث
درباره يتيمان از خدا بترسيد و مبادا يك روز سيرشان كنيد و يك روز گرسنه بمانند و مبادا كه با حضور شما آنان از بين بروند؛
زيرا از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه میفرمود:
هر كس يتيمى را سرپرستى كند تا آنكه بینياز شود، خداوند عز و جل با اين كار بهشت را بر او واجب گرداند، همچنان كه آتش دوزخ را بر خورنده مال يتيم واجب ساخته است.
آدرس؛ الكافي : ۷/۵۱/۷
« سردار جبهه قلم و هنرمتعهد، نادر طالب زاده»
#نادر_طالبزاده نیز از میان ما رفت و به همسنگرش شهید آوینی پیوست.
در دنیای کنونی که هنر آلت دست دنیاپرستان هالیوود شده و بسیاری میکوشند با هزاران سیاه نمایی و هویت زدایی از خود و ملت خویش برنده جایزه اسکار و هالیوود و... غیره شوند، نادر طالبزاده بر اساس هدایت الهی به همهی امکانات مادی و رفاه دنیوی دست رد زد و عاشقانه در مکتب امام خمینی (ره) به احیاء و معنی بخشیدن به هنر واقعى و اصيل پرداخت و چه زیبا درخشید و چه زود توانست اسطورهی هنر متعهد، اسلامی و انقلابی شود.
نادر طالبزاده، حقیقتا نادر بود همان گونه اورا نامیدند. فهم عمیق او از تمدن غرب و شناخت کاستیها و نارساییهای آن و شناخت صحیح و عمیق از انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی(ره)، او را به هنرمندی نظریهپرداز و دغدغه مند تبدیل کرد که آثار و خدمات فرهنگی و هنری او را علیرغم همهی بیمهریها شاهد هستیم. او هبوط زمینی داشت تا دلدادگان به خاک را به افلاک ببرد.
او در شناسایی نوابغ روزگار و انسان های بیدار دست برتر داشت. شاید اگر کسی او را از نزدیک ندیده و یا نشناخته باشد، برخی از تعابیر در باره وی را زیاده گویی پندارد. اما طالب زاده برای بسیاری ناشناخته رفت!
در سال ۱۳۹۸ که از ایشان و "پروفسور الکساندر دوگین روسی" برای سخنرانی در جمع راهپیمایان ۲۲ بهمن در کرج دعوت کردیم، کاملا محسوس بود که همه خوبی ها ؛ وقار، فروتنی، بلندنظری، بصیرت، ایمان، کمالات علمی و معنوی در او جمع است. همو در مورد ترور بیولوژیک خود می گوید:
همراه ۵۰ نفر زائر لبنانی هنگامی که براى راهپیمایی اربعین در عراق بودم، حدود ساعت ۳ نیمه شب نیروهای امنیتی عراق که مسلح به کلاشینکف و سلاحهای ۹ میلیمتری بودند به هتل ما ریختند و با حاضر شدن در بالای سر من خواستند که چمدان هایمان را به آنها تحویل دهیم.این نیروها با اصرار زیاد چمدانهایمان را گرفتند، آنها به ما گفتند که یک هفته بعد بیایید در کربلا و آنجا چمدان های خود را تحویل بگیرید.
شهید طالبزاده این نیروها را وابسته به سازمان امنیتی آمریکا (NSA) خواند و گفت: بعد از اینکه چمدانها را تحویل گرفتیم برداشت من این بود که هدف آنها سرقت اطلاعات داخل لپتاپ و همچنین مکاتبات من با مهمانان دعوت شده به برنامه های مختلف بوده است.
بعد از آنکه لباسهای داخل چمدان را پوشیدم دو روز بعد دچار تنگی نفس شدید شدم ولی در ابتدا تصورم این بود که به خاطر تغییرات آب و هوایی است، با ادامه این وضعیت و اختلال در وضعیت جسمیام و همزمانی این حوادث متوجه شدم که مورد ترور بیولوژیک قرار گرفتهام.
«روحش شاد و خدماتش ماندگار»
۱۴۰۱/۲/۱۰
(مخرج مشترک)
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با جمعی از دانشجویان، نتیجه مطالبهگری صحیح را تفکیک ضروریِ آرمانها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران دانستند و فرمودند: "مطالبهگری شما به گونهای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راهحلها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید".
در فرمایشات معظم له دو نکته اساسی وجود دارد: ا- تفکیک آرمان ها از عملکرد ضعیف برخی مدیران. ۲- در بیان مسائل و ارائه راه حل ها با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید.
۹ ماه از شروع کار دولت سیزدهم می گذرد اما از ثبات قیمت ها خبری نیست، هر چند بخشی از گرانی ها متاثر از اوضاع نا آرام منطقه و جهان است ولی نبض بازار در اختیار دولت نیست و بیم آن می رود بجای مهار گرانی، گرانی بیش از پیش سرنوشت کشور را رقم بزند، اکنون اکثریت مردم بر سر سفره های بی رمق می نشینند و مایحتاج عمومی در بازار، روزانه افزایش قیمت دارد و موجب سختی معیشت و شرمندگی نان آور خانواده ها شده است!
علیرغم وعده های انتخاباتی رئیس جمهور؛ عوامل متعدد دست به دست هم داده و اکنون مردم را با پدیده شوم گرانی روبرو ساخته اند.
امتیازات دولت آقای رئیسی فراوان است، مانند کابینه جوان و با انگیزه قوی برای خدمت، تلاش بی وقفه و شبانه و روزی، در صحنه و پایکار بودن، دغدغه معیشت مردم داشتن، پاکدستی دولت مردان و بالاخره این که هدف دولت، خاطره خوش خدمت از خود بجای گذاشتن است.
در کنار این ویژگی ها کاستی ها و نقاط ضعف نیز در دولت وجود دارد، مانند این که؛ مدیران ضعیف قبلی ابقاء و در انتصاب ها از مدیران کم تجربه استفاده شده، دستگاه های نظارتی از ظرفیت های قانونی استفاده نمی کنند و با تروريست هاى اقتصادى برخورد جدی صورت نمی گیرد و... این ها کارنامه منفی دولت است.
از سویی به گفته رییس محترم جمهور، در آمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و فرآورده های نفتی قابل قیاس با چند دوره اخیر نیست، در کابینه افراد صاحب تجربه و نظر و مدعی در مسایل اقتصادی، وجود دارند و مهمتر این که مجلس همراه با دولت و آماده همکاری با قوه مجریه است و در هیچ دوره ای این هماهنگی بین قوای سه گانه کشور وجود نداشته، اما بازهم گرانی لجام گسیخته بی مهابا می تازد؟ جدا اين معضل اجتماعی و اقتصادى نیاز به بررسی و واکاوی دقیق و بيطرفانه دارد.
با همه جنبه های مثبتی که در این دولت شاهدیم، نباید از انتقاد و گوشزد کردن مشکلات خودداری کرد، زیرا تذکر به دولت مردان موجب رشد خدمات مفید و کمتر شدن کاستی ها می گردد. هر چند خط قرمز انتقادها همنوايى با دشمنان است و باید نوع انتقادها دلسوزانه و به فرموده رهبر معظم انقلاب به بهبود روند خدمت کمک کند، نه اینکه اهداف دشمنان نظام دنبال و با مواضع مغرضین مخرج مشترک پیدا کند.
لذا دلسوزانه و خیرخواهانه باید عملکرد دولت نقد شود تا به رفع موانع بهتر و بیشتر توجه شود و دوستان جناب آقای دکتر رییسی از این خیرخواهی ها آزرده خاطر نگردند و بگذارند فرزندان انقلاب دلسوزانه نارسایی ها را بگویند تا دشمنان مغرض با کینه ورزی سیاه نمایی نکنند.
١٤٠١/٢/١٧
(#تخریب_بقیع)
هشتم شوال، یادآور خاطره تلخ و غمانگیز تخریب حرم شریف ائمه بقیع (صلوات الله علیهم اجمعین) در سال ۱۳۴۴ هجری قمری به دست وهابیان آلسعود است.
پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز ابن سعود» به مدینه روی آوردند و بعد از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال کرده و به تخریب قبور ائمه بقیع و قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم (ص)، قبور زنان آن حضرت، قبر امالبنین مادر حضرت اباالفضل العباس (ع) و قبر عبدالله پدر پیامبر (ص) و اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و بسیاری قبور دیگر پرداختند .
«محمدبن عبدالوهاب» بنیانگذار وهابیت از نسل یهودیان، تازه مسلمان بود که در قرن دوازدهم به عنوان احیاگر تفکر «ابن تیمیه»، از تفکر دگراندیشی او در دوره جوانی تا گشت و گذار در همه بلاد اسلامی حتی ایران و آشنایی با همفر و قرارگرفتن تحت تأثیر او، دراجرای ماموریتهای مستر همفر(مامور انگلیسی برای جاسوسی در کشورهای مصر، ایران، عربستان و..) و آشنایی و هم پیمانی او با محمد بن سعود همه نشان از دست نشاندگی او و تقویت این تفکر از سوی انگلیس دارد.
یکی از تعهداتی که ابن وهاب به همفر داد، تخریب بارگاه و حرم شریف بزرگان دین بود که وقتی بنای عقیده وهابیت را با بن سعود آغاز کرد، به تعهد خود عمل کرد. زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم (ص) را ممنوع کرد و تصمیم به تخریب بناهای قبور ائمه و حتی حرم شریف نبوی (ص) گرفت و بناهایی که روی قبور ائمه بقیع و صحابه پیامبر(ص) بود را تخریب و تصمیم به تخریب خانه و حرم شریف نبوی (ص) داشت که با پافشاری مسلمانان و دولتهای اسلامی، از این کار صرف نظر کرد.
«نخستین تخریب قبور مطهر ائمه بقیع به دست وهابیون سعودی در سال ۱۲۲۰ هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودیها توسط حکومت عثمانی روی داد، پس از این واقعه تاریخی - اسلامی با سرمایهگذاری مسلمانان شیعه و به کار بردن امکانات ویژهای، مرقدهای تخریب شده به زیباترین شکل بازسازی شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مرقدهای زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل شد.
۱۴۰۱/۲/۲۰ شمسی برابر با ۸ شوال ۱۴۴۳ قمری
(مقام عصمت حضرت فاطمه معصومه -سلام الله علیها-)
عصمت دارای مراتبی است و رسیدن به رتبه ومنزلتی از عصمت برای همه باز است و آن گناه نکردن و مطیع خداوند بودن است؛ انجام واجبات و پرهیز از محرمات و عمل به مستحبات و دقایق اخلاقی و مراقبتهای ویژه مانند مداومت به نماز شب و دهها عمل مستحبی از جمله نیکوکاری و رسیدن به حال محرومان و اعمال نیک و خیر که در سیره اهل بیت وارد شده است، هر کس عمل نماید به درجاتی از عصمت راه خواهد یافت.
لقب معصومه را بر اساس برخی از روایات، امام رضا (ع) به آن حضرت داده است یقینا وجهی و حکمتی دارد و امام معصوم براساس واقعیت به این خواهرش از میان خواهران و برادران زیاد این لقب را داده است.
(شفیعه شیعیان)
امام صادق عليه السلام:
و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِیعَتی الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم
همه شیعیان من با شفاعت او (فاطمه معصومه علیهاالسلام) وارد بهشت خواهند شد.
بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۲۸
(آخرین روزها و دقایق عمر امام خمينى چگونه گذشت؟)
سالها قبل، امام خوابی دیدند و این خواب را برای همسرشان تعریف کردند و متذکر شدند: در زمان حیاتم راضی نیستم که برای کسی تعریف کنید.
ایشان در خواب دیده بودند که فوت کرده اند و حضرت علی (ع) ایشان را غسل و کفن کردند و بر ایشان نماز خواندند. سپس امام را در قبر گذاشتند و از ایشان پرسیدند: حالا راحت شدید؟ امام فرمودند: در سمت راستم خشتی است که ناراحتم می کند. در این موقع حضرت علی (ع) دستی به ناحیه راست بدن امام کشیدند و ناراحتی امام برطرف شد.
ایشان در هنگام وداع با اهل منزل خطاب به آنان گفتند: من برای همیشه از نزد شما می روم و هرگز باز نخواهم گشت. اهل منزل گفتند: شما باز خواهید گشت و سلامتی خود را دوباره خواهید یافت ؛ ولی امام دوباره تکرار کردند: اما این بار می دانم که بازگشتی در کار نیست ودر راه رفتن به بیمارستان، احمد آقا را بغل کرد و چندین بار بوسید؛ حالت آن دو چنان بود که انگار نمی خواهند از یکدیگر جدا شوند. هنگامی که از سرازیری کوچه پایین می رفتند، گفتند: این سرازیری که من می روم، دیگر بالا نمی آیم.
١٤٠١/٣/١٣
(حضرت رضا (ع) فرمود هفت چيز بدون هفت چيز ديگر مسخره است:)
۱-هر کس با زبان استغفار کند ولى با دل پشیمان نباشد خود را مسخره کرده.
۲-شخصی از خدا توفیق بخواهد، اما کوشش ننماید خود را مسخره کرده.
۳-هر کس از خدا بهشت بخواهد، اما بر گرفتاریها صبر نکند خود را مسخره کرده.
۴ -کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولى ترک شهوات دنیا را ننماید خود را مسخره کرده.
۵-کسی که مرگ را یاد کند وخود را برای آن آماده نکند خود را مسخره کرده است.
۶ -کس که اصرار بر گناه دارد، ولی الهی العفو الهی العفو میگوید، خود را مسخره نموده
۷-هر کس به یاد خدا باشد ولى براى دیدار خدا سرعت نگیرد، خود را مسخره کرده است. (بحار الأنوار، الجامعة الدرر أخبار الأئمة الأطهار)
۱۴۰۱/۳/۲۱
*تقویم عاشورا*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها
حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع
) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
(مهمان امام حسین -علیه السلام-) :
شیخ رجبعلی خیاط می فرمود :
در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر.
شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود.
به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد.
غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم،
یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت.
از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود،
برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود.
شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی.
(کشکول کشمیری)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ابتکار عاشورایی)
بیش از ۱۰ سال است عزاداران ظهر عاشورا در مسجدجامع الجواد-ع- واقع در عظیمیه کرج هنگام اذان ظهر طی اقدام آئینی اذان دسته جمعی سر می دهند و سپس نماز ظهر عاشورا در اجتماع با شکوه برگزار می گردد.
(فیلم کوتاهی از اذان دسته جمعی در عاشورای ۱۴۰۱)
.
آیت الله حاج شیخ محمدعلی ناصری(ره) اُسوه و استاد مجسّم اخلاق از میان ما رفت و شیفتگان مکارم اخلاق با رحلتش تشنه ماندند. فقدان این معلم اخلاق سبب از کف دادن سرمایه بزرگی از جامعه دینی گشت.
#آیت الله-ناصری از نفوذ کلام ویژه ای برخوردار بود، کلامشان دلنشین و اثر بخش بود. گمان نمی کنم کسی سخنی از ایشان شنیده باشد و تحت تأثير قرار نگرفته باشد.
معظم له، سرمایه اخلاقی و عرفانی ایران بود، رحلتش خسارت جبران ناپذیر بر اسلام و مسلمین وارد ساخت. با این ثُلمه اخلاق مداران از فیض وجودش محروم گشتند و زمانه از جبران خلأ وجودی آن عزیز عاجز است.
روح بلندشان با اول معلم اخلاق حضرت محمد(ص) محشور باد.