eitaa logo
کربلایی محسن محمدی پناه
1.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
652 ویدیو
8 فایل
اینستاگرام: http://instagram.com/mohsen.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah توئیتر: https://twitter.com/m_mohammadi13
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️محبان افراطی ⚠️گوش دادن این صوت برای دوستداران اهل بیت است 🔺خرافاتی پیرامون نهم ربیع 🔺برباد دادن ۲ماه عزاداری برای امام حسین علیه السلام 📢لطفارسانه باشید 💠 کربلایی @Mmohamadipanah
هدایت شده از الی الحبیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 "برپایی مراسم جشن و رجزخوانی برخی از ستایشگران در واکنش به پیروزی رزمندگان مقاومت در عملیات طوفان الاقصی" 💠 حاج (تهران) 💠 حاج (زنجان) 💠 حاج (یزد) | | 🆔 @elalhabib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مجلس بی ریای انجمن نابینایان یزد 🔻گاهی وقتا فارغ از همه ی تعلقات باید رفت یه گوشه ای روی زمین نشست و با عزیزانی نشست که به ظاهر، مظاهر این دنیا رو یا نمی بینند یا کم می بینند ولی از همه ماها خالص تر و باصفاتر هستند. 🔸دلم تنگ شده بود برای این مجلس هایی که ۲۰ سال پیش تر ، بیشتر توفیق حضورش رو داشتم. 🔹محبت اهل بیت علیهم السلام محدود به ماها و چهارتا دور و بری هامون نیست ، باور دارم که این عزیزان از ما ها خیلی جلوترند هم در دنیا و هم در آخرت...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفل اشک امام رضا علیه السلام دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ آقای @otagheashk1332
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفل اشک امام رضا علیه السلام دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ آقای قسمت اول @otagheashk1332
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفل اشک امام رضا علیه السلام دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ آقای قسمت دوم @otagheashk1332
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفل اشک امام رضا علیه السلام سه شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ آقای @otagheashk1332
حاشیه‌نگاری دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲ (قسمت دوازدهم/یک) «تغییر جغرافیای حسینیه امام» بعد از نوشته قبلی، آقا پیام داد: «ظاهراً شاعر شعر(مسمط) اقای بود.» گفتم: «اما جایی بیان نشد، درسته؟» نظر این نیست: «من توی ذهنم هست که گفت اسم شاعر رو... بیرون هم که اومدیم رو با دیدم و یه خوش‌وبشی کردیم و یکی از دوستان از بابت شعر، مخصوصاً اون قسمت دبستانی‌ها تشکر کرد...» 💠💠💠 یک رباعی می‌خواند که باز هم به گمانم از خودش باشد: «با مهر پاک حضرت زهراء که کیمیاست دنیا بدان که این سخن از عمق جان ماست ما در کنار رهبر حق ایستاده‌ایم ای اهل کوفه دوره تنهایی شماست» بعد هم: «قراره سرود رو زمزمه کنیم و یواش‌یواش به انتها...» آری، به انتهای اجراها می‌رسیم... توضیح می‌دهد که شعر سرود از حجت‌الاسلام و نغمه‌پردازی آن کار و خود است... چندسالی هست که شعر سرود دیدار را حجت‌الاسلام می‌گوید... سال‌های قبل‌تر این زحمت بر عهده استاد بود... ظاهراً جایی برگه سرود، مثل سال‌های گذشته، پخش شده، اما من ندیده‌ام، برگه را از نفر مجاورم می‌گیرم... همین که می‌گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» یک نفر با صدای زمختی داد می‌زند: «سلامتی آقا صلوات!» هم همراه جمعیت صلوات می‌فرستد و آغاز می‌کند: «شب آیات سوره فردا شد باغ از جلوه صد چمن معنا شد هر ابری به برق ادراک خود بارانی به مقدم زهراء شد ای شکوه بی‌همتا! یا فاطمةالزهراء ای کران ناپیدا! یا فاطمةالزهراء ای فراتر از فردا! یا فاطمةالزهراء» ویژگی سرود امسال این بود که هوشمندانه به نحوی سروده شده بود که بخش‌هایی را مداح می‌توانست تک‌خوانی کند، اما بخش‌هایی هم بود که حتماً باید جمعیت هم‌خوانی می‌کردند، مانند همین «یا فاطمة‌الزهراء» پایان بند اخیر یا «بالروح، بالدم‌...»های پایان هر فراز... «ای... عطری که بهشت پیغمبر دارد قرآن، مدح تو به صد دفتر دارد «انا اعطیناک الکوثر» دارد هستی سرشار، از جام اعطینا بالروح بالدم لبیک یازهراء بالروح بالدم لبیک یازهراء» سرود در چهار فراز سروده شده و هر فراز با «بالروح، بالدم...» پایان می‌یابد... «قرآن، متن و فاطمه تشریحش خلقت چون قصیده او تلمیحش عالم چون کلاف سر در گم بود بی اعجاز رشته تسبیحش ای صبحِ به تن جوشن! یا فاطمةالزهراء ای مشرقِ جان روشن! یا فاطمةالزهراء ای باغ‌ترین گلشن! یا فاطمةالزهراء ای... شوقت بر لب حسین با یا اماه ای با مرتضی در این مقصد همراه یا «نعم العون علی طاعة الله» ای زن! از تو شأن زن شد معنا بالروح بالدم لبیک یازهراء بالروح بالدم لبیک یازهراء» جمعیت به نسبت خوب همراهی می‌کنند، هم با همان نازِ صدا سعی می‌کند نغمه را مدیریت کند، هرچند به نظرم یکی‌دوجا نغمه از دستش خارج شد، یا حداقل با آن‌چه در جلسه کارشناسی اجرا کرده بود، متفاوت شد... محجوب و مأخوذبه‌حیا است و برای اداره جلسه با همان نجابت، خیلی آرام، لابه‌لای جمع‌خوانی‌ها گاهی یک «ماشاءالله»ی به جمعیت می‌گوید... «باغ از لاله‌ها مواسم دارد با داغی به دل مراسم دارد...» واژه «مواسم» اگرچه جمع «موسم» است اما به نظرم واژه متعارفی نیست، به‌ویژه برای سرود که کلاً جنبه عمومی بیش‌تری دارد... «هر جا نامی از شهادت زنده‌است عطر یاد حاج قاسم دارد ای صلابت منظوم! قاسم سلیمانی! ای مقتدر مظلوم! قاسم سلیمانی! راز تا ابد مکتوم! قاسم سلیمانی!...» این «قاسم سلیمانی»ها را هم جمعیت با بغضی حماسی تکرار می‌کنند... «ای... جان تو فدای رهبر از آغاز شد عشق خمینی‌ات بال پرواز حک بر سنگ قبر تو نام «سرباز» یادت در جان هنگام هم عهدی بالروح بالدم لبیک یا مهدی بالروح بالدم لبیک یا مهدی» فراز آخر را که شروع می‌کند، جمعیت از انتها همه ایستاده‌اند... برخی هم در حال حرکت و راه‌یافتن به جلو... جغرافیای حسینیه برای آغاز صحبت‌های آقا، در حال تغییر است! «برپا شد دوباره محشرمحشر در میدان سواره لشکرلشکر ای قدس شریف! النصرالنصر ای صهیون دون! خیبرخیبر بر عهد نخستینم، من یار فلسطینم بر سنت دیرینم، من یار فلسطینم با جهاد تبیینم، من یار فلسطینم...» این «من یار فلسطینم...» را جمعیت با همه انرژی ادا می‌کنند... «ای... راه سربلند طوفان‌الاقصی می‌بینی رهایی خود را فردا از چنگال اسراییل و آمریکا آمد وقت فتح بدر و خیبر بالروح بالدم لبیک یا حیدر بالروح بالدم لبیک یا حیدر» ادامه دارد... ✍️ @qoqnoos2
🟢 قرار چهلم |جـشن بزرگ میـلـاد حضرت رقـیـه خاتـون 🌹به یاد شهید سیدمرتضی حسینی 🎙 به کلام |‌‌ حجت الاسلام 🎤 بانوای | کربلایی 📆 یکشنبه ۱۳ اسفند ماه ⏰ ساعت ۱۹:۳۰ 🔰 یزد،میدان صنعت،بلوار شهید دهقان منشادی،مسجد امام حسین علیه السلام 🔹پایگاه بسیج امام خمینی (ره) 🔹کانون فرهنگی هنری جوانان زهرایی 🔹کانون خدمت رضوی شهدای آزادشهر 🔴 هیئَتِ مَکْتَبُ الْزَّهْــــــٓرا(سَ) دٰارُالْعِبٰادَهْ یَزدْ 🆔 @mmohamadipanah 🆔 @mohsenmohammadipanah1
حاشیه‌نگاری دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲ (قسمت پایانی) «با حاج سعید در فِدِرا» خبر واقعه کرمان بین جلسه می‌پیچد... در هاله‌ای از غم و ابهام و اضطراب جلسه ادامه دارد... خبر که می‌رسد، غم و اندوه مضاعف می‌شود، اگرچه در آن لحظه خیلی‌ها هنوز نمی‌شناسندش‌... همه شیرینی دیدار و شادی روز میلاد به هم می‌ریزد... اخبار و آمار ضدونقیض به طور طبیعی تا چند ساعت اول بعد از واقعه، ادامه دارد... 💠💠💠 یکی می‌گوید یادتان هست! روز شهادت حاج قاسم هم الی‌الحبیب داشتیم... راست می‌گوید... و چه روز عجیبی بود... چه نماز صبحی بود، صبحی که دقایقی قبل از هنگامه اذان، آن خبرِ هم‌چنان باورنکردنی در رسانه‌ها منتشر شد... در مسجد سرچشمه بودم... نفهمیدم نماز را چگونه به پایان رساندم... 💠💠💠 به هر ترتیب این نشست هم به پایان می‌رسد و بچه‌ها راهی می‌شوند، عده کم‌تری صبر می‌کنند تا اذان بشود، نماز مغرب را بخوانند و بعد بروند... ما هم که به رسم ادب باید صبر کنیم تا آخرین نفر... همه رفته‌اند، من مانده‌ام و حاج و ... از درب ساختمان بیرون می‌زنیم، در حالی‌که هر کدام‌مان یکی از این زیلوهای سجاده‌ای که دست‌پخت جدید است، مانند موشک دوش‌پرتاب استینگر، به یادگار از این جلسه در دست داریم... قصد خانه را دارد، می‌گویم ماشین من هست، اما کمی پیاده‌روی دارد، قبول می‌کند... سه‌نفری، پیاده راهی می‌شویم... خیابان دانشگاه را تا جمهوری بالا می‌رویم و بعد هم به سمت شرق، دو ضلع مستطیل را پیاده گز می‌کنیم تا به ماشین برسیم... در راه از دیدار می‌گوید، از اجراها، از خاطرات، از اساتید، از... بی‌وقفه و پرجذبه با همان صدای حجیم و لهجه تهرانی. در این بین با تماس می‌گیرد و با لحن پدرانه، به گمانم از نبودنش گلایه می‌کند و گزارشی از دیدار می‌دهد. رابطه پدرپسری‌شان همیشه برایم جالب توجه بوده... همین که امثال فرزندشان را در طریق پدر حفظ کرده‌اند جای ستایش دارد، ولو در سبک و سیاق دیگری... 💠💠💠 سوار ماشین می‌شویم، روی نقشه نزدیک‌ترین نقطه‌ای که به خانه به ذهنم می‌رسد، خانه مداحان است، در راه مقصد را می‌زنم و حرکت می‌کنیم... تلفنش زنگ می‌خورد، است، تحلیل خودش را از دیدار ارائه می‌دهد، صدایش کم‌وزیاد به گوش می‌رسد، بخشی را می‌پذیرد و بخشی را هم نه... می‌رسیم به سر خیابان ، می‌گوید بپیچ سمت راست و روبه‌روی خیابان استقلال می‌گوید همین‌جا بزن کنار... در بهت و حیرت در مهمان‌مان می‌کند! از این ساندویچی‌های قدیمی که باید گوشه مغازه، روی لبه چوبی کنار دیوار، سرپا نوش‌جان کنی! بعدتر می‌گوید معروف‌ترین ساندویچی محله فخرالدوله تا سرچشمه است؛ چنان با آب‌وتاب از کیفیت فدرا تعریف می‌کند که احساس می‌کنی در بهترین رستوران تهران، قرار است باکیفیت‌ترین غذای آن شب را میل کنی... سه عدد یونانی سفارش می‌دهد و تا ساندویچ‌ها آماده شوند، یک پرس سالاد اولویه هم دست‌گرمی می‌گیرد تا در این فاصله، بی‌کار نمانیم! معلوم است زیاد به این‌جا رفت‌و‌آمد دارد، با بچه‌های مغازه، کَل آبی و قرمز راه می‌اندازد و فضا را دست می‌گیرد... 💠💠💠 هنگام خروج، چند ساندویچ را هم که برای خانه سفارش داده می‌گیرد و سوار ماشین می‌شویم... به سمت منزل، باید برویم سمت مجلس و از پایین دور بزنیم، حاج سعید می‌گوید هفت شهید مجلس را طواف می‌کنیم... از آن‌جا به سرچشمه می‌روم، مراسم بزرگ‌داشت روز زن و میلاد حضرت زهراء(س) است... داخل تالار که می‌شوم، که روی سن میکروفون‌دردست مجلس را اداره می‌کند، همین که چشمانش به درب می‌افتد، با تسلیت شهادت خیرمقدم می‌گوید... برگزیدگان مهرواره هم نرم‌نرمک از دیدار رییس مجلس برمی‌گردند به سرچشمه و برخی موارد تالار می‌شوند، هم می‌رسد... همان انتهای تالار در عوالم خودم هستم، یک‌طرف و هم طرف دیگر نشسته‌اند... عجب روز عجیبی بود... از صبح که در خیابان کشوردوست با خانواده خداحافظی کردیم، تا الآن ندیدمش، مثلاً روز زن بوده... 💠💠💠 از همان روز گفت‌وگوها درباره دیدار گرم است، در جمع هم‌رزمان هم نظرات مختلف است: : «افول اجراها امروز در بیت رهبری تأسف‌بار بود، تأسفاً شدیداً.» : «به نظرم دیدار امسال اتفاقاً خیلی خوب بود، طلایی بود، هم اجراها و هم سرود هم‌خوانی.» حاج : «...اجراها عالی بود، به‌جز یکی‌دوتا اجرا، اشعار و مضمون در اوج بود...» : «...حیف که حلاوت این دیدار هم برای آقا و هم برای مداحان با قضیه کرمان تلخ شد.» و می‌رویم تا سال بعد و دیداری دیگر... و تو تلاش می‌کنی شاید فیض دیدار امتداد بیش‌تری یابد... تمام ✍️ @qoqnoos2
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفل اشک امام رضا علیه السلام چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ آقای @otagheashk1332