eitaa logo
با تو از خود می گویم...
143 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
637 ویدیو
65 فایل
با هر حسی که دوست داری، بخون و با هر عقیده ای که هستی اگه دوست داشتی بمون! ولی . . . حرمت نگه دار اینجا خونه ی دل منه سرشار از افکار و عقایدم... انتقادات و پیشنهادات از طریق @Nasim20
مشاهده در ایتا
دانلود
💬 💬 🔹در زمان هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازه‌اش از همه نوع جنسی می‌فروخت. 🔸به دستور امیرکبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزه گر فقط کوزه و همه به همین شکل. 🔹پس از مدتی به امیرکبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم می فروشد!!! 🔸امیرکبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من می‌خرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو می فروشم!! 🔺از آن زمان کار و حرف بی ربط را به حرفهای بند تنبونی(حرف‌های بند تنبانی) مثال می زنند. 🍃 @Mnasim20
با تو از خود می گویم...
💬 #کنایه💬 🔸ريشه جمله «خواب زن چپه»؟! 👌اصل این جمله «خواب ظن چپ است » بوده و منظور خوابی است که مب
💬 💬 ⁉️خواب زن چپه یعنی چی؟ 📌قبلا هم این مطلب رو توضیح داده بودم که “خواب زن چپه” عبارتی که به توهین و تمسخر در مورد زنان بکار میرود و اسباب تحقیر بانوان است! 🔺اما باید بدانیم این عبارت تحریفی است از واقعیتِ “خواب ظن چپه” 🔸“ظن” یعنی توهم، گمان بردن و شک کردن و “خواب ظن” هم خوابی است که بر مبنای توهم و شک و گمان شکل گرفته، در واقع وقتی چیزی ذهن ما رو به خودش مشغول کرده باشد، وقتی در طول روز با موضوعی زیاد سر و کار داشته باشیم، وقتی موضوع حل نشده‌ای داشته باشیم یا مواردی شبیه به این، همه ی اینها در ناخودآگاه ما بخشی رو به خودش اختصاص میده که تو خواب و رویاهای ما خودش رو نشون می ده و به این خواب ها ” خواب ظن” می گن که معمولا بی اعتباره و قابل اعتماد نیست. ‼️هرچند شاید خیلی‌ها این رو بدونن اما هستند افرادی که هنوز بعد از این که زنی خوابی رو تعریف میکنه از جمله ی خواب زن چپه استفاده میکنند، واقعیت اینه که مردم عامی بدون آگاهی از نگارش ظن (به اشتباه زن) و جهل از معنی و واقعیت اون، این جمله رو تکرار میکنن! 🍃 @Mnasim20
.              ┈┉━❧🍃🌺🍃❧━┉┈ 💬 💬 🔸ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﺑﺎﺩﯼﻫﺎ ﺍﺭﺑﺎﺑﯽ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ ﻇﺎﻟﻢ ﻭ ﺳﺨﺖﮔﯿﺮ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺣﮑﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﺟﻔﺘﯽ ﺩﻭﻣﻦ ﮐﺮﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. 🔹ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﻫﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻫﺮﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﭼﻪﮐﻨﻨﺪ ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽﺭﺳﺪ. ﺁﺧﺮﺵ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﮐﺮﻩ ﻣﻌﺎﻓﺸﺎﻥ ﮐﻨﺪ. ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻏﺒﻐﺐ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﻗﻮﻝ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﺪ ﻭ ﭘﯿﺶ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺮﻭﺩ. 🔸ﮐﺪﺧﺪﺍ ﭘﯿﺶ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺍﺭﺑﺎﺏ! ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﮐﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻗﻮﻩﺷﺎﻥ ﻧﻤﯽﺭﺳﺪ ﺟﻔﺘﯽ ﺩﻭﻣﻦ ﮐﺮﻩ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﯾﮏ ﻟﻄﻔﯽ ﺑﻬﺸﺎﻥ ﺑﮑﻦ. 🔹ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﯽﺧﺒﺮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺭﻋﯿﺖﻫﺎیش ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺻﺎﻑ ﻭ ﺻﺎﺩﻗﻨﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻭﺍﻟﻠﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻫﺮﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺗو رﺍ ﻧﺎﺭﺍﺿﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺩﻟﻢ ﺭﺍﺿﯽ نمی‌شود، ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﺑﮕﻮ ﮐﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻬﺸﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﺪﻡ، ﺟﻔﺘﯽ ﺩﻭﻣﻦ ﺭﻭﻏﻦ ﺑﯿﺎﺭﻥ! 🔸ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﻪﺧﯿﺎﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﻩ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻭ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭ ﺭﻋﯿﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻣﺮﺩﻡ! ﻫﯽ ﺑﮕﯿﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻭ ﻣﻦ ﮐﺮﻩ، ﺩﻭ ﻣﻦ ﺭﻭﻏﻦ ﺑﺪﯾﻦ! ﺣﺎﻻ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺩﻋﺎ کنید! 🔺ضرب المثل "ﮐﺮﻩ ﺭﺍ ﺭﻭﻏﻦ ﮐﺮﺩﯼ" زمانی به کار می‌رود که ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ از او به جای ﮐﻤﮏ ﻭ ﻓﺎﯾﺪﻩ، ﺯﯾﺎﻥ ﻭ ﺿﺮﺭ ﺑﺒﯿﻨﺪ. ان شاء الله که ما از این دسته آدم‌ها نباشیم. 🍃                  ┅═✿🍃🌺🍃✿═┅ ✍ @Mnasim20
💬 💬 🔹در زمان "نادرشاه" یکی از استانداران او به مردم خیلی ظلم می‌کرد و مالیات‌های فراوان از آن ها می گرفت. مردم به تنگ آمده و شکایت او را نزد نادر بردند. 🔸نادر پیغامی برای استاندار فرستاد ولی او همچنان به ظلم خود ادامه می‌داد. 🔹وقتی خبر به نادر رسید، چون دوست نداشت کسی از فرمانش سرپیچی کند، همه ی استانداران را به مرکز خواند و دستور داد استاندار ظالم را قطعه قطعه کنند و از او آشی تهیه کنند. 🔸بعد آش را در کاسه ریختند و به هر استاندار یک کاسه دادند و نادر به آنها گفت: "هر کس به مردم ظلم و تعدی کند، همین آش است و همین کاسه"! 🍃 @Mnasim20
💬 💬 👌یک ضرب المثل یونانی هست که میگه: ‏یک جامعه زمانی به بلوغ می‌رسد که کهنسالانش درختانی را بکارند، درحالی که می‌دانند زیر سایه‌ آن‌ها نخواهند نشست ! 🍃 @Mnasim20
💬 💬 👌یک ضرب المثل آلمانی هست که میگه و البته درست هم میگه که: 🔸سرماخوردگی‌ها با دکتر و دوا و درمان ۷ روز طول میشکند تا خوب بشوند؛ بدون دکتر و دوا و درمان ۱ هفته... 🍃 @Mnasim20
💬 💬 ‼️یک داریم که میگه: "چوب معلم گُله هر کی نخوره خُله!" که تا اواخر دهه شصت، کم و بیش برای دلداریمون زیاد از این مَثَل استفاده میشد، حالا دیگه فکر نمی‌کنم کاربرد چندانی داشته باشه. 🔺این عکس هم که می‌بینید، استاد و شاگردان در یک کارگاه دوزندگی را نشان می‌دهد. 🔸آن زمان از چوب و فلک برای تنبیه استفاده می‌شده است. فلک بیشتر در زندان‌ها، مکتبخانه‌ها (بر روی پسربچه‌ها)، خانه‌های اشرافی برای نوکرها و غلامان و ... بوده است. 🔹برای انجام این کار پای مجرم را بر روی چوب قرار داده، دو نفر دو سر چوب را نگه داشته تا پاهای مجرم بالا باشد آنگاه شخص دیگر با چوب بر کف پای مجرم زند. از این تنبیه در مکتبخانه‌ ها و آموزشگاه ها استفاده می‌شده. 🔸در ایران اولین قانونی که در آن برنامه‌ریزی آموزشی، تعلیمات اجباری، حدود اختیارات وزارت معارف... و سرانجام مجازات بدنی در مکاتب و مدارس مطرح شده، قانون اساسی معارف است که پس از انقلاب مشروطه و در سال ۱۲۹۰ ه. ش. به تصویب رسیده. طبق ماده ۲۸ این قانون مجازات بدنی در مکاتب و مدارس ممنوع است. 🔹با این حال در مکتب خانه‌ها و حتی در مدارس استفادهٔ زیادی از این نوع تنبیه می‌شد . فلک بعد از وقوع انقلاب هم برای مدتی و برای تنبیه گران فروشان کاربرد داشت، اما رفته رفته منسوخ شد. ✍ @Mnasim20
💬 💬 🔹شجاع ‌السلطنه پسر فتحعلی ‌شاه، زمانى حاکم کرمان بود و اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود، او در کرمان تجربه کرده و متوجه شده بود تَرکه‌ های نازک انار، می‌تواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه ‌تر هم می‌شود. 🔸بدین جهت پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد؛ و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: طوری کباب را بگردانید که "نه سیخ بسوزد نه کباب" ! 🔺این دستور او بعدها شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که این روزها ورد زبان این و آن شده است... ✍ @Mnasim20
💬 💬 👌« کفم برید » این رو شنیدین؟ 🔺«کف» اینجا یعنی کف دست و اشاره داره به ماجرای یوسف و زلیخا که وقتی یوسف وارد میشه زن‌ها مات و مبهوت میشن و جای ترنج «کف» دستشون رو می‌برند! 💢امروزه هم این تکیه کلام رو زیاد از زبون جوون‌های کف خیابون می‌شنوید که اشاره داره به شگفتی و حیرت زدگی و شاخ درآوردنشون از دیدن یک چیز یا یک نفر یا یک رفتار و حرکت خاص ✍ @Mnasim20
💬 💬 🔸می گویند روزی مالک یک آبادی به خانه کدخدا می رود. ساززن آبادی پیش مالک می آید و یک پنجه عالی ساز می زند. مالک که خوشش آمده بود، وعده می دهد، سر خرمن که شد، یک خروار گندم به ساززن بدهد. 🔹ساززن هم خوشحال شده و تا موعد خرمن روزشماری می کند. رفته رفته سر خرمن می رسد و مالک برای برداشت محصول به آبادی می آید و ساززن با خوشحالی پیش مالک می‌رود و بعد از عرض سلام به یادش می اندازد که: من همان ساززن هستم که وعده نمودید، سر خرمن یک خروار گندم می دهید لطف بفرمایید. 🔸مالک خنده ای می کند و می‌گوید:« ساده دل، تو یک چیزی زدی، من خوشم آمد، من هم یک چیزی گفتم که تو خوشت بیاید. حوصله داری؟» و ساززَن بیچاره را محروم می کند. 🔺این حکایت "وعده ی سرخرمن" بود که از این جور وعده و وعیدها زمان انتخابات زیاد می‌بینیم، بخصوص هشت سال دولت روحانی که به طور عجیب و غریب، یک عده خام این وعده و وعیدهای پوچ و توخالی شدن... باور می‌کنید هنوز به‌ اون دولت غرب زده ویران‌گر، بیشتر از این دولت معتقدند!!! البته نسبت به این دولت هم انتقادهایی وجود داره که درسته اما در برابر اون دولت کارهای بسیار بسیار بزرگی انجام شده که نمیشه نادیده گرفت. ✍ @Mnasim20
با تو از خود می گویم...
💬 #یادآوری💬 🔺کاریکاتوری تامل برانگیز در حاشیه سفر ایلان ماسک به اراضی اشغالی 🔸جنایات‌هایشان را مخف
💬 💬 🔸گریه دروغین را به "ریختن اشک تمساح" شبیه دانسته اند. 🔹بخشی از خوراک تمساح به وسیله اشک چشمانش تأمین می شود. 🔸او هنگام گرسنگی به ساحل می رود و مانند جسد بی جانی ساعتها بر روی شکم دراز می کشد. اشک لزج و مسموم کننده ای از چشمانش خارج میگردد که حیوانات و حشرات برای خوردن بر روی آن می نشینند و سم اشک تمساح آنها را از پای در می آورد و تمساح با یک زبان خود آنها را شکار میکند و دوباره برای لقمه های دیگر اشک می ریزد. 🍃 @Mnasim20
.         ┈┉━❧🍃🌺🍃❧━┉┈ 📌 📌 🔹کسی مردی را دید که بر خری کُندرو نشسته و میرود، گفتش: کجا روی؟ گفت: به نماز جمعه! 🔸گفت: ای نادان اینک سه شنبه باشد!؟ گفت: اگر این خر شنبه‌ام به مسجد رساند نیکبخت باشم! 🔺 📌بعضی مرکب‌ها اینگونه‌اند. سوار هستی اما خیلی بعید است تو را به هدفت برسانند. بعضی آدم‌ها هم اینگونه‌اند، هستند ولی نیستند. دلت خوش است که همراه داری اما رفیق نیستند. تو را به منزل مشخص نمی‌رسانند. این آدم‌ها دنبال خودشان هستند. دنیا را می‌چرند. اگر تو هم باشی با تو می‌چرند اما اگر نباشی هم فرقی برایشان ندارد. 📌اما وای از آنهایی که دنیا و تو را با هم می‌چرند. اینها خیلی خطرناکند... خیلی. 👌یک فرانسوی می‌گوید: ‏بعضی از درها رو ببند، نه به خاطر غرور، بی‌ظرفیتی یا تکبر؛ فقط به این دلیل ساده که تو رو به جایی هدایت نمیکنند ...             ┅═✿🍃🌺🍃✿═┅ ✍ @Mnasim20