#ارسالی_پردیس ✍🏻بخوانیم از علی (علیه‌السلام) معلمی برای جهان، برای بشریت🌱 📌قسمت اول: علی(علیه‌السلام) و طبقه سابقه‌داران سهم‌خواه 🔹جناح اموی از قدرت با عظم مردمی کنار گذاشته می‌شوند و حالا دور دور ماست!🤔 🔹 نوبتی هم که باشد نوبت ماست بالاخره عمری مجاهده کردیم، هزینه دادیم، آن زمان که دیگران در بی‌خبری بودند ما در کنار امام، انقلاب کردیم علیه اشراف قریش! 🔹 حالا کمترین مزدمان سپردن امارت یک استانی یا یک امتیاز انحصاری‌ای، ویژه‌ای، چیزی توسط علی به‌ ماست... 👈 با این خیال‌ها طلحه و زبیر پیش امام می‌روند و با صحنه‌ی خاموش کردن چراغ توسط امام مواجهه می‌شوند. 🔹نگاهی به هم می‌کنند و پیش خود می‌گویند "هنوز افکارش در سال ۵٧ مانده! کسی نیست بگوید بابا! زمانه عوض شده! ما دیگر آن یلاقباهای اول انقلاب نیستیم؛ ما حالا برای خودمان آلاف و اولوف و برو بیایی داریم". بی‌راه هم نمی‌گفتند: 🔹جناب طلحه، حالا از زمین‌های حاصلخیز رانتی‌ای که در این سال‌ها از عراق به‌دست آورده بود، روزی ١٠٠٠ دینار معادل تقریبا ١٠ میلیارد تومان درآمد داشت 👈یعنی آن یک ساعتی که پیش علی نشسته بودند بیش از ٩٠٠ میلیون تومان تنها از زمین‌های عراقش سود کرده بود 🔹زبیر هم دست کمی نداشت انقلابی‌ای که بیش از ٣هزار میلیارد سرمایه جمع کرده بود حالا علی نگران چند سی‌سی روغن بیت‌المال است. 💠 این چند سی‌سی کلی حرف برای گفتن دارد؛ یعنی: 🔺 من باندباز نیستم 🔻قبیله گرا نیستم 🔴 من ویژه‌خوار خوب، ویژه‌خوار بد نمی‌کنم که اگر امویان بخورند وا اسلاما بگویم، اگر جناح ما بخورند نادیده بگیرم❗️ 🔺من همه همتم مستضعفین است. 🔻و آن آرمانهایی که به‌خاطرش انقلاب کردیم. 🔺من نگران قضاوت کودکان حاشیه نشین هستم، 🔻 نگران سفره‌های خالی 🔻نگران احساس عدالت مردمم من تنها پیشرفت را هدف نمی‌دانم؛ 💡 پیشرفت در سایه عدالت را اصل می‌دانم 💡 و حاضر نیستم به قیمت نگه داشتن چهره‌هایی مثل شما آبروی خود، انقلاب و امید مردم را فدا کنم❗️ ✍🏼 #رضا_افشار ادامه دارد... #مترقی‌ترین_مکتب1️⃣ •پایگاه بسیج دانشجویی پردیس شهید باهنر شیراز• ~🦋~~~~~ 💯کانال معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان| 📲@moalemtaraze 🔗@admin_taraze

#ارسالی_پردیس بخوانیم از علی (علیه السلام) معلمی برای جهان، برای بشریت 🌱 📌قسمت دوم: علی (علیه السلام) و برخورد با رانت فرزندان 💡روایت برخورد حضرت با امکان ویژه دخترشان در استفاده از بیت المال ✍🏻علی بن ابی رافع می‌گوید: من خزانه‌دار و کاتب بیت‌المال در حکومت علی(ع) بودم، در بیت‌المال گردنبندی بود که در جنگ بصره به دست آمد 🔸 از دختران علی(ع) کسی را نزد من فرستاد و گفت: شنیده‌ام که در بیت‌المال امیرالمومنین گردنبند مرواریدی وجود دارد و آن در اختیار شماست؛ من دوست دارم که آن را به عنوان عاریه به من بدهی. 🔸من به او پیغام دادم که آیا آن را به شکل عاریه مضمونه مردوده (یعنی اگر تلف یا معیوب شود، عاریه‌گیرنده ضمانت دهد تا آن را جبران کند) به تو دهم؟ عرض کرد بلی. به مدت سه روز آن را به او دادم. 💠علی(ع) گردنبند را بر گردن دخترش دید و آن را شناخت؛ از او پرسید: این گردنبند چگونه به دستِ تو رسیده است؟ 🔸گفت: آن را از خزانه‌دار بیت‌المال عاریه گرفته‌ام تا در ایام عید از آن استفاده کنم و بعد آن را به بیت‌المال برمی‌گردانم. 💠 علی (ع) به دنبال من فرستاد و من نزد او آمدم و ایشان خطاب به من فرمود:‌ ای ابن ابی رافع! آیا به مسلمین خیانت می‌کنی؟ 🔹 من عرض کردم: به خدا پناه می‌برم از اینکه به مسلمین خیانت کنم. 💠 فرمود: چگونه بدون اذن من و رضایت مسلمین به دختر امیرالمومنین عاریه داده‌ای؟ 🔹 عرض کردم: یا امیرالمومنین! او دختر توست؛ از من خواست که عاریه‌ای به او بدهم و من هم به صورت عاریه مضمونه مردوده به او داده‌ام، من آن را از اموال خودم ضمانت کردم و بر من واجب است که سالم آن را به بیت‌المال برگردانم. (ضامن هم دارد.) 💠 حضرت فرمود: همین امروز آن را برگردان و برحذر باش از اینکه دوباره چنین کنی، که در آن صورت تو را عقوبت خواهم کرد. 👈سپس فرمود: اگر دخترم گردنبند را به صورت عاریه مضمونه مردوده نمی‌گرفت، نخستین فرد هاشمی بود که دستش را به خاطر دزدی قطع می‌کردم. 💠 برای درک بهتر به این فکر کنیم که مردم زمانه‌‌ی امام، بخشش دو هزار و سیصد و سیزده میلیارد و هفتصد میلیون تومانی خلیفه قبلی به دامادش را دیده بودند 👈اما امروز علی نگفت این رفتار دخترم در مقابل قارون صفتی دیگران بازی کودکانه‌ایست❗️ 💎افتخار می‌کنیم که: 🔺 اسلام واقعی ضد تبعیض است 🔺 🛑 و اگر هم در جایی قرار است تبعیضی شود باید به نفع و مصلحت مستضعفین باشد نه آقاها و آقازاده‌ها و سرمایه‌داران ✍🏼 #رضا_افشار ادامه دارد... #مترقی‌ترین_مکتب2️⃣ ~🦋~~~~~ •پایگاه بسیج دانشجویی پردیس شهید باهنر شیراز• 💯کانال معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان| 📲@moalemtaraze 🔗@admin_taraz

#ارسالی_پردیس بخوانیم از علی(علیه السلام) معلمی برای جهان، برای بشریت 🌱 📌قسمت سوم: علی (علیه السلام) چگونه با سوت‌زنان برخورد می‌کرد ❓🤔 ▫️معاویه روی کار آمده، بسر بن ارطاه نماینده دستگاه شده در دیار هَمْدانی‌ها، فساد کرده و مردم را به ستوه آورده. 🔹 سوده که زنی با هوش اجتماعی بالا، پردل و جرات و مطالبه‌گر است نزد معاویه میرد تا از والی حکومت شکایت کند ▫️معاویه تا او را می‌بیند می‌شناسد و می‌گوید: ❓تو همان نیستی که با اشعارت سپاه علی را در صفین علیه ما تهییج می‌کردی؟ 🤔 🔹 سوده می‌گوید: ول کن گذشته را معاویه! سران آن جریان فوت کرده‌اند و تو اکنون به مرادت رسیده‌ای. ▫️معاویه بی‌خیال نمی‌شود و می‌گوید: 👈کار تو و مبارزات برادرانت در صفین عالی نبود (پدر ما را در آورده بودی) 🔹سوده باز می‌گوید: مربوط به گذشته بود حالا تو خلیفه‌ای و من جهت کاری آمدم! ▫️ معاویه می‌گوید بگو چه کار داری؟ 🔹سوده پاسخ می‌دهد: تو به عنوان مسئول جامعه در درگاه الهی نسبت به قسط و عدل مسئول هستی❗️ بسر بن ارطاه نماینده تو در دیار ما نه حق خلق را رعایت می‌کند و نه حکم خدا را، 🔻اگر او را عزل کنی، ما آرام می‌گیریم اما اگر نکنی اوضاع طور دیگری می‌شود❗️ ▫️معاویه عصبانی می‌شود و می‌گوید: 💢تو ما را تهدید می‌کنی؟ 💢 سوار شتر بی‌جهازت کنم و بفرستمت سمت همان بُسر که درباره‌ات تصمیم بگیرد؟ 👈بعد از این برخوردِ معاویه، سوده اشک می‌ریزد و معاویه خیال می‌کند که سوده ترسیده و به غلط کردم افتاده، می‌گوید چه شد ترسیدی؟ 🔹سوده می‌گوید: نه، یاد کسی افتادم که بامرگش عدل هم به زیر خاک رفت و شروع می‌کند به شعر خواندن در مدح او ▫️ معاویه می‌گوید درباره چه کسی حرف میزنی؟ 🔹سوده می‌گوید: علی می‌دانی چرا؟ 👈چون همین اتفاق در زمان علی هم افتاد، اما با این تفاوت که کارگزار علی تنها مقداری گندم اضافه از من گرفته بود و من برای 💎 اعتماد مردم 💎 و اعتبار دولت اسلامی نگران شدم، رفتم کوفه. ➖علی می‌خواست نماز مغرب بخواند تا مرا دید نشست و فرمود حاجتی داری؟ ماجرا را شرح دادم و نگرانیم را مطرح کردم حضرت بعد از روشن شدن شواهد گریست و رو به آسمان فرمود: خدایا! من به ایشان اجازه ندادم به خلق تو ظلم کند و حکم تو را نادیده بگیرند . 📜سپس بر پوستی چنین نوشت: ✍️وقتی نامه‌ام به دستت رسید کارها را جمع و جور کن تا فرماندار جدید بیاید از تو تحویل بگیرد. نامه را دست خودم داد، بدون لاک و مهر و در باز! او فرماندارش را عزل کرد و مرا گرامی داشت، می‌دانست که👇🏻 بدون نظارت مردمی عدالت تضمین نمی‌یابد.❌ او چنین بود در حالی که تو مرا تهدید می‌کنی❗️ ▫️معاویه بر آشفته شد و این جمله تاریخی را که درسی برای همه دولت‌هاست، گفت: 💡 علی به شما جرات و جسارت برخورد با مسئولین را داد 💡 ✍🏼 #رضا_افشار ادامه دارد... #مترقی_ترین_مکتب3️⃣ ~🦋~~~~~ •پایگاه بسیج دانشجویی پردیس شهید باهنر شیراز• 💯کانال معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان| 📲@moalemtaraze 🔗@admin_taraz