🔴 یادداشتهای معلمی من (قسمت یکصد و نهم: رانندهای که ایستاد؛ اما😕)
🖋 دکتر اسماعیل کلانتری
⭕️ از تیر ۹۲ تا مهر ۹۳، حدود یک سال و چند ماهی برای طی کردن دوره خدمت سربازی شیراز بودم. البته خدمتم به صورت امریه بود و با توجه به پروژهای که برای بنیاد نخبگانِ نیروهای مسلح انجام دادم، یک سالی بیشتر طول نکشید. در این مدت هفته ای دو روز برای تدریس به تهران میرفتم. معمولا یک طرف را با اتوبوس و یک طرف را با هواپیما سفر میکردم. مسیرهایی را که با اتوبوس میرفتم حتما یک وعده به نماز برخورد میکرد؛ لذا یکی از نگرانیهای همیشگیِ من...
🔻ادامهی این یادداشت را در #صراط بخوانید👇
🔻یادداشتهای معلمی من را روزهای زوجِ هفته (به جز روزهای تعطیل) در کانال #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی) دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
#یادداشتهای_معلمی_من