فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 #روزشمار | ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۱
💫 #رهبر_معظم_انقلاب: روشنفکری در کشور ما از اول بیمار و وابسته به بیگانه متولد شد.
🗓 ۱۳۸۴/۰۳/۰۵
#تقویم۱۴۰۱
@Modafeane_harame_velayat
🔴رهبر انقلاب:
🔸️ "علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد... دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد."
۱۱ آبان ۱۴۰۱
🔹️ علائم در حال آشکار شدن است...
@Modafeane_harame_velayat
•دائم سوره قلهو اللهاحد را بخوانید
و ثوابش را هدیه کنید به امام زمان
♥️این کار عمر شما را با برکت میکند
و
♥️ مورد توجه خاص حضرت
قرار میگیرید•
#آیتالله_بهجت رحمه الله علیه⚘
@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این تازه شروع ماجراست...
🔰 #تلاویو
مرگ بر اسرائیل مرگ بر آمریکا
@Modafeane_harame_velayat
♦️سرازیر شدن خودروهای صفر کیلومتر مدل ۲۰۱۶ ایرانمالی!
🔹چند روز اخیر تعداد بسیار زیادی خودروهای صفر کیلومتر با مدل ۲۰۱۶ !!! ریخته تو بازار که به ایران مالی معروف هستند.
🔹شاید برای خبرنگاران مستقل جذاب باشد مالکین ایران مال چه نسبتی با چه افرادی داشته اند که با رانت اطلاعاتی میدانستند چه برسر بازار خودرو میآید که چند هزار احتکار کردند.
🔹توضیح اینکه این خودروها در گمرک نبودهاند بلکه در پارکینگ دپو شده بودند، سوناتا، سانتافه، اپتیما و پیکانتو… گفته بودیم بوی واردات خودرو بیاید خودرو های دپویی زودتر به بازار عرضه میرسند.
@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 کشتی گیر باکو پس از شکست از کشتی گیر ارمنستان، آن هم در حالی که آن کشتی گیر میکوشد با او دوستانه رفتار کند به وی مشت میزند!!
کشتی همین است؛
گاه ممکن است ایران پیروز باشد، گاه ارمنستان و آمریکا و آذربایجان و ...
اصلا ورزش همین است
حالا شما ببین چه تخم نفرتی در داخل مردم باکو کاشته اند و این علیف بادکوبه ای این مردم را چطور کینه ای کرده که چنین واکنشی دارند....
@Modafeane_harame_velayat
🚨#فــــــــــــوری
🔘 مصر خواستار عادی سازی روابط خود با ایران است
🔻این اقدام پس از امضای توافق با عربستان رخ داده.
ـــــــــــــــــــــــ
🔴مذاکرات ایران و بحرین برای ازسرگیری روابط
🔹خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از منابع مطلع اعلام کرد که اکنون گفتوگوهای مهمی میان ایران و بحرین در سطح دوجانبه برای از سرگیری روابط درحال انجام است.
@Modafeane_harame_velayat
🔺شهروند شیعه عربستانی خوشحالی خودش رو از باز شدن پرواز سعودی-مشهد اینطوری نشون داد
سلام بر امام رضا...
@Modafeane_harame_velayat
❌❌ هشدار هشدار ، امروز بعد از ظهر به بعد به هیچ عنوان بیرون نروید ❌❌
🔰 کشف شبکهها و تجهیزات خرابکاری توسط وزارت اطلاعات
🔹وزارت اطلاعات: درپی دریافت اطلاعات معتبر درخصوص وجود توطئههای چندگانه برای انجام اقدامات تروریستی و خرابکارانه در شبهای منتهی به چهارشنبهسوری، سربازان گمنام امام زمان موفق به شناسایی و بازداشت چند تیم تروریستی و کشف انواع مواد و ابزارهای انفجاری، نارنجکهای دستی و خمپارههای دستساز شدند
👈 قطعا منافقین کوردل و دشمنان نظام که در این چندماهه تمام تیرهایشان به سنگ خورده برای به آتش کشیدن شهرها به اسم چهارشنبه سوری برنامه دارند ، مخصوصا برنامه کشته سازی .
❌❌ کشته سازی می کنند و بعد می گویند نظام حتی مخالف جشن های باستانی و شادی جوانان است و آنها را به خاک و خون کشیده ‼️‼️
🌀 قطعا فرزندان خردسال و خانم ها و دختران اصلی ترین سوژه آنان خواهند بود به جهت جنبه احساسی بیشتر ماجرا.
❌❌ یادتان نرود ، امروز بعد از ظهر به بعد از منزل خارج نشوید.❌❌
#نشر_حداکثری
#کشته_سازی_چهارشنبه_سوری
🆔@Modafeane_harame_velayat
⭕️ رئیس دانشگاه اقبال لاهوری استعفا کرد.
🔻رئیس دانشگاه اقبال لاهوری مشهد در پی برگزاری کنسرت مختلط در دانشگاه به بهانه جشن نیمه شعبان و انتشار فیلم این جشن در فضای مجازی، از سمت خود استعفا داد.
🆔@Modafeane_harame_velayat
🔴 ضرورت گرم نگهداشتن کلیهها
♻️ تا حدود نیمه قرن نوزدهم مردم از کودکی تا کهنسالی، زن و مرد کمر و کلیههای خود را با کمربند و شال میبستند.
🔹 چون اندامهای میانی بدن مرطوب هستند و در معرض سرما و رطوبت قرار دارند، پس باید همیشه گرم نگهداشته شوند و کمر و کلیه با شال نخی یا پشمی بسته شود.
🔹 بستن کمر باعث میشود که هم از کلیهها محافظت و نگهداری شود و هم کبد گرم نگه داشته و مانع آسیب رسیدن به آن شود.
🔹 اگر از کلیهها محافظت نکردید و به صورتهای گوناگون کمر و کلیهها در معرض سرما قرار گرفت و کلیه سرما خورد، باید از روغنهای گرم و نفوذ کننده برای ماساژ کمر وکلیهها استفاده کنید. روغن هایی مثل #روغن_سیاهدانه، #روغن_کنجد، #روغن_نمک و بستن و گرم نگهداشتن موضع پس از روغن مالی، تا کلیهها به وسیله این روغن گرم شده و سبب انبساط در نفرون های کلیه و بهبود عملکرد کلیه شود.
🍎@Modafeane_harame_velayat
Part07_خدای خوب ابراهیم.mp3
11.45M
📚کتاب صوتی
#خدای_خوب_ابراهیم
قسمت 7⃣
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
✨🥀أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🥀✨
4_5801153404050869253.mp3
6.61M
▪️حڪایتی عجیب از برڪات حدیث ڪساء.
📚حدیث ڪساء و آثار شگفت، ص۹۸.
#حکایت
#حدیث_کساء
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
✨🥀أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🥀✨
Fani-Ali-Hadith-e-Kisa-Fa.mp3
26.36M
•🎤•
🌱
حدیث ڪساء♥️
با صدای#استادعلیفانی
#حدیث_کسا
🚨کانال مدافعان حرم ولایت در ایتا وروبیکا👇
╭═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╮
@Modafeane_harame_velayat
╰═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╯
🚨کانال بیت الشهدا عاشقان ولایت در ایتا👇
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c
࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐
✨🥀أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🥀✨
با سلام واحترام خدمت تمامی عزیزانم
#از امروز با رمان عشق رنگین در خدمت تون هستم
رمان ❣#عشق_رنگین❣
#داستانی برگرفته از عشقهای فریبنده که گاهی گریبانگیر جوانان ما میشود...امیدوارم مفید واقع شود
❣#عشق_رنگین❣
#قسمت_اول
داستان از زمانی شروع شد که با شکیلا دوست شدم,کاش حرف مامان راگوش میدادم وبا کسی که ازنظر فرهنگی بامن تفاوت داشت دوست نمیشدم...
اه همه چی از اون کلاس نقاشی لعنتی شروع شد وگرنه من دختر سربه راه باباومامانم بودم.
اسمم سمیه است دختربزرگ وفرزند ارشد خانواده,داداش مهدی ازمن کوچکتره وکلاس دوم دبستانه,منم سال سوم دبیرستان,مامانم خانه دارو بابام یه دکه ی روزنامه فروشی داره,زندگیمون خوبه ومیگذره اما خیلی راحت نه,بعضی چیزایی راکه هم سن وسالام دارند برای من شده آرزو...
خانواده ی مذهبی ومعتقدی دارم وهمین دیانتمون باعث شده,همیشه شکرگذار خدا باشیم.
تو مدرسه شاگرد ممتازم وهمیشه باباحسین بهم افتخارمیکند,گاه گاهی توخونه تفننی برای خودم نقاشی میکشیدم ,اما از حق نگذریم ,خیلی قشنگ از اب درمیامد,مامان نرگس میگه:سمیه جان ,دخترم تو شاهکاری .
یک روز که از راه مدرسه برمیگشتم,چشمم به آگهی روی دیوار خورد,اگهی برای پذیرش هنرجو برای کلاس نقاشی بود,خیلی دوست داشتم بروم,اگهی رااز روی دیوار دراوردم وگذاشتم توکیفم,تا به مامان نشون بدهم ویه جورایی دلش رابدست بیارم تا رضایت بدهد وباباهم راضی کند تا توکلاس شرکت کنم.
اخه دو تا امتحان دیگه بدهم,کارتموم ودور درس ومدرسه را تا سال تحصیلی دیگه خط میکشم وراحت میتونم به عشقم یعنی نقاشی برسم...
درحالی که توفکر این بودم که چه طوری بگم تا مامان ,نه نیاره ,وارد خونه شدم...
#ادامه دارد....
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
❣#عشق_رنگین❣
#قسمت_دوم
سلام برمامان گلم...
مامان:سلام عزیزم,امتحانت چطور بود؟
من:عالی....مگه میشه دخترباهوش شما امتحان بده وناراضی باشه.
مامان گونه ام رابوسید وگفت:سمیه خانم گل منه دیگه .
گفتم:ما ما ن
مامان:بگو ,وقتی اینجورصدامیزنی حتما یک خواسته ای داری هااا,بدون مقدمه بگو چی میخوای؟
من:الهی قربون مامان زرنگم بشم من,مامان دو روز دیگه امتحانها تمومه ,من توخونه,حوصله ام سرمیره خوووب...
مامان:واه...خوب اولا استراحت میکنی درثانی سال دیگه امتحان کنکوردرپیش داری,بایدازحالا خودت را آماده کنی.
من:مامان توبزارمن برم کلاس نقاشی,قول میدم با رتبه ای عالی,بهترین رشته,قبول بشم
مامان:پس بگو ,,,میخوای کلاس نقاشی بری.
من:خخخخ خودم را لو دادم مامان.....😊
حالا توامتحاناتت را تموم کن ومنم با بابات یه صحبتی بکنم ,ببینم چی میشه.پریدم یه بوسه از لپای مامان گرفتم ,صدای اذان همه جاپیچیده بودوپاشدم آماده بشم برای نماز.
بعداز نماز ونهار اومدم تواتاقم تا استراحت کنم,اما اصلا خواب به چشمم نمیامد,کتابی راکه فرداش امتحان داشتم,برداشتم تا یه نگاهی بیاندازم,اما چشمم روکتاب بود وتمام حواسم به هال,گوش تیز کرده بودم, ببینم مامان چیزی ازکلاس میگه؟
بالاخره طلسم شکسته شد ومامان انگاری,آگهی راکه بهش داده بودم ,نشان بابا میداد وازش نظرش رامیخواست.
بابا:خانم جان این آدرسش,اون سرشهره,از فاصله اش که بگذریم,معلوم نیست هزینه اش چقد میشه,اخه کلاسی که شمال شهربرگزار بشه مال بچه اعیونهاست..
مامان:واااا چی میگه واسه خودت ,خوب کلاس راگذاشتن برای همه,مگه بچه ها ما دل ندارن؟
سمیه استعداد عجیبی تونقاشی داره,اگه میشه بزار یکی دوماه بره ,اگردیدیدم از پسش برنمیام یامشکل ساز میشه ,ادامه نمیده....
بابا:خیل خوب,حالا بزار امتحاناتش را که داد,عصرش باهم میریم ببینیم چه خبره..
از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم.
مامان در رابازکردوگفت:میدونم که همه چی راشنیدی,پس شرطش هم شنیدی,اگر زمانی مشکل ساز شد دیگه ادامه نمیدی...
پریدم بغلش وگفتم ,قبوله,قبوله آی قبوله....
و ای کاش که هیچ وقت پام به اونجا نمیرسید..
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
❣#عشق_رنگین❣
#قسمت_سوم
امروز آخرین امتحانم را دادم,احتمالا معدل نهاییم ,خوب بشه,اخه به نظرم تمام امتحاناتم ,عالی بود.
خیلی خوشحالم,نه ازاینکه امتحاناتم تموم شده,بلکه برای عصرش که قراره با بابا بریم برای ثبت نام کلاس نقاشی..
بابا حسین قبلنا یک موتور داشت ,اما حالا باکلی تلاش ودوندگی یه پراید خریده بود,مهدی بالا وپایین میپرید ,منم بیام ,منم بیام...
از مامان پرسیدم:مامان ببرمش همرام؟
مامان:اره دخترم ,اشکال نداره,فقط مراقبش باشین.
با داداش مهدی سوار پراید شدیم.
بابا:راهش دوره ,من که هرروز نمیتونم برسونمت,باید ببینی با مترو تاکجاهاش میتونی بری.
رسیدیم درساختمون,اوه عجب ساختمان بزرگ وشیکی بود هااا.
بابا شرایط ثبت نام راپرسید ,وقتی گفت ترمی......تومان میشه,قشنگ دیدم بابا توفکررفت,خودمم پشیمون شدم,اخه خیلی زیاد میگفتن,ماکه ازاین پولا نداشتیم,کلا دخترقانعی بودم.
اومدم به بابا بگم که پشیمون شدم ونمیخوام اسم بنویسم.
دیدم بابا دست کرد توجیبش ویک دسته پول دراورد,۵۰۰۰تومانی۲۰۰۰تومانی,۱۰۰۰۰تومانی و...
دلم سوخت,اخه چقد باید بابا به خودش,سختی بدهد تا این پول راجمع کنه...
شروع کلاس,از هفته ی آینده بود.
نشستیم توماشین وبه بابا گفتم:بابا نمیخواستم اسم بنویسم ,اخه هزینه اش بالا بود.
بابا دستی به صورتم کشید وبالبخندی مهربان گفت:درسته ,کاروکاسبی کساده اما تواین دنیا ازهمه چیز مهم تر ,برام خانوادم هستند,اگه شده درکنار اون دکه ,مسافرکشی هم کنم ,میکنم تا شما احساس راحتی کنید,توکل به خدا,خدا خودش همه چیز رادرست میکنه.
ازاینهمه مهربانی وازخودگذشتگی وایمان بابام ,اشک توچشام جمع شد.
خداراشکر کردم که خانواده ی سالم وصالحی بهم عنایت کرده...
کاش قدر همین سادگی وصمیمیت رامیدونستم ,کاش .....
#ادامه دارد....
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
❣#عشق_رنگین❣
#قسمت_چهارم
امروز اولین جلسه ی کلاس بود,فضای کلاس کمی برام سنگین بود اخه تعداد هنرجوهای تازه کار چندنفری بیشترنبودند,بقیه هنرجوها اکثرا ترم دوم وسومشون بود,کلاس مختلط بود ,تنها دختر چادری هم من بودم,همینجور که داشتم ,سرووضع بچه ها را بررسی میکردم, دوتا دختر خانم وارد شدند وچون کنارمن صندلی خالی بود امدند کنارمن ویکیشون روش راکرد به من وگفت:اجازه هست؟
یک نگاه کردم بهش,وای خدای من هفتاد قلم آرایش کرده بود ,مانتوکه نه بیشترشبیه یک بولیز کوتاه وتنگ پوشیده بودکه همه ی داروندارش رابه معرض نمایش قرار داده بود,
من:بفرمایید....
دختره نشست وخودش را ساره معرفی کرد....
دخترکناریش هم که وضعش بدتراز ساره بود ,باهام دست دادوسلام علیک کرد.
ساره رو کرد به من وگفت:چقد ناز وملیحی,چقد توچادر پاک ومعصوم نشون میدی,من عاشق دخترای چادریم..
با خنده گفتم:خوب خودتم چادر بپوش تا عاشق خودتم بشی 😊😊
ساره با قهقه ای, زد به پشتم وگفت:منم یه روز چادری بودم ,روزگار این شکلیم کرده
😂
الانم رانبین ,حالا سرفرصت باهات آشنا میشم وبرات تعریف میکنم.
استاد امد داخل و ناگزیر ساکت شدیم.
کلاس نقاشی را خیلی دوست داشتم واستاد بعداز,یک تست اولیه از ما تازه کارها,برای من گفت ,استعدادت فوق العاده هست واینجا باکمک هم ازشما یک پیکاسو معروف میسازیم😊
ساره ترم دومی بود,انصافا خیلی,خیلی مهارت داشت.
روز اول کلاس بااین احوالات گذشت واما....
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️