eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.5هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
12.7هزار ویدیو
293 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
#مادر_شهيدمدافع_حرم #محمدرضا_دهقان 🕊🌺 بار آخري ڪه با هم صحبت ڪردیم، باز همان حرف‌ها را تڪرار ڪرد.گفت: مامان، حلالم ڪن. دعا ڪن شهید بشم. من هم با همان جمله تڪراری جوابش را دادم و گفتم: برای شهادت، اول نیتت را خالص ڪن. این‌بار گفت: مامان، بـہ خدا نیتم خالصِ خالصه. ذره‌اۍ ناخالصي توش نیست. این را ڪه شنیدم، به‌اش گفتم: پس شهید مي‌شوۍ. آن‌قدر از شنیدن این حرف #خوشحال شد ڪه از پشت خط، صداي جیغ‌هایش مي‌آمد.😊 باز هم ادامه داد و گفت: پس دعا ڪن بدنم هم مانند شهداي ڪربلا تڪه‌تڪه شود. از این خواسته‌اش جا خوردم و گفتم: محمدرضا! این دعا از من برنمي‌آید😔 #شهادت_آخرمحرم_۹۴ #شب_اول_صفر #سالروز_شهادت @Modafeaneharaam
🔰 مدیر بلند همت 🔻رهبر انقلاب: شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من ۶-۲۵ ساله ایشان را از نزدیک می‌شناسم. همت خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را می‌دید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود. پدر شما یک مدیر طبیعی بود درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود. ۱۳۹۰/۹/۱ 🌷 انتشار به‌مناسبت سالگرد شهادت شهید حسن طهرانی‌مقدم @Modafeaneharaam
17.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️نیاز به استقلال💪 💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶 🎬 بخش‌هایی از دوره ۱ 📌 ویژه اولیاء و مربیان 👈 قیمت اصلی: ۲۸۰ تومان 💰 با تخفیف: ۸۰ هزار تومان😍 🚛 ارسال رایگان 📝 جهت سفارش، عبارت «تربیت نوجوان۱» را به همراه کد تخفیف «پ ۱۱۲» به آیدی زیر ارسال نمایید.👇👇👇👇👇 @serateammar1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« سید مصطفی موسوی ولادت: ۱۸آبان۱۳۷۴ شهادت: ۲۱آبان۱۳۹۴ شهادت: العیس سوریه #نحوه شهادت: شلیک توپ جنگی 23 و ترکش بر قسمت های گلو، قلب و پهلو،چانه و پیشانی😭 #مزار بهشتزهرا #تهران قطعه۲۶ردیف۷۵شماره۱۶ به نقل از مادر شهید سید مصطفی موسوی: خیلی مودب بود ،اصلا اهل شلوغی نبود. دوست داشت بگه و بخنده و شوخی کنه. ولی مثل بعضی بچه ها نبود که صاحب خونه ازشون بیزار میشه. کلا تمام فامیل عاشق سید بودن. بسیار مودب و متین و باوقار بودن. #سالروز_شهادت @Modafeaneharaam
داستان دنباله دار 🌺فرار از جهنم🌺 💠قسمت اول داستان دنباله‌دار فرار از جهنم: اتحاد، عدالت، خودباوری من متولد ایالت لوئیزیانا، شهر باتون روژ هستم. ایالت ما تاثیر زیادی در اقتصاد امریکا داره همیشه در کنار بزرگ ترین سازه های اقتصادی، بزرگ ترین جمعیت های کارگری حضور دارن … . هر چقدر این سازه ها بزرگ تر و جیب سرمایه دارها کلفت تر میشن … فلاکت و فاصله طبقات هم بیشتر میشن … و من در یکی از پایین ترین و پست ترین نقاط شهری به دنیا اومدم … . شعار مدارس و دانشگاه های ما اتحاد، عدالت، اعتماد و خودباوریه … این چیزیه که از بچگی و روز اول، هر بچه ای توی لوئیزیانا یاد می گیره … ما در سایه اتحاد، جامعه ای سرشار از عدالت بنا می کنیم و با اعتماد و خودباوری به خودمون کشور و آینده رو می سازیم … ولی از نظر من، همه شون یه مشت مزخرفات بیشتر نبود … . . برای بچه ای که در طبقه ما به دنیا بیاد … چیزی به اسم عدالت و آینده وجود نداره … برای ما کشوری وجود نداشت تا بهش اعتماد کنیم … برای ما فقط یک مفهوم بود … جنگ … جنگ برای بقا … جنگ برای زنده موندن … . . بله … من توی منطقه ای به دنیا اومدم که جولانگاه قاچاقچی ها و دلال های مواد مخدر، دزدها، آدمکش ها و فاحشه ها بود … منطقه ای که هر روز توش درگیری بود … تجاوز، دزدی، قتل و بلند شدن صدای گلوله، چیز عجیبی نبود … درسته … من وسط جهنم متولد شده بودم … و این جهنم از همون روزهای اول با من بود … . . من بچه ی یه فاحشه دائم الخمر بودم که مدیریت و نگهداری خواهر و برادرهای کوچک ترم با من بود … من وسط جهنم به دنیا اومده بودم … . * 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 💠قسمت دوم داستان دنباله‌ دار فرار از جهنم: یک روز شوم صبح ها که از خواب بیدار می شدم … مادرم تازه، مست و بدون تعادل برمی گشت خونه … حالی که تمام وجودش بوی گندی می داد روی تخت یا کاناپه ولو می شد … دوباره بعد از ظهر بلند می شد …قهوه، یکم غذا، آرایش و …. من، هر روز صبحانه بچه ها رو می دادم … در رو قفل می کردم که بیرون نرن و می رفتم مدرسه … بعد از ظهرها هم کار می کردم تا کمک خرج زندگی باشم …. پول بخور و نمیری بود اما حالم از پول های مادرم بهم می خورد … گذشته از این، اگر بهشون دست می زدم بدجور کتک می خوردم … ولی باز هم به زحمت خرج اجاره خونه و قبض هامون و هزینه زندگی درمیومد …. همه چیز رو به خاطر بچه ها تحمل می کردم تا اینکه اون روز شوم رسید … سر کلاس درس نشسته بودم … مدیر اومد دم در کلاس و معلم مون رو صدا زد … همین طور که با هم حرف می زدن زیر چشمی به من نگاه می کردن … مکث می کردن … و دوباره … .. تمام وجودم یخ کرده بود … ترس و دلهره عجیبی رو تا مغز استخوانم حس می کردم …. معلم مون دم در کلاس ایستاده بود … نگاه عمیقی به من کرد … استنلی لازمه چند لحظه باهات صحبت کنم … از جا بلند شدم …هر قدم که به سمتش می رفتم اضطرابم شدید تر می شد … اما اون لحظات در برابر تجربه ای که در انتظارم بود؛ هیچ چیز نبود … . * 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 💠قسمت سوم داستان دنباله‌ دار فرار از جهنم: خداحافظ بچه ها نفهمیدم چطوری خودم رو به بیمارستان رسوندم … . قفل در شل شده بود … چند بار به مادرم گفته بودم اما اون هیچ وقت اهمیت نمی داد … . . بچه ها در رو باز کرده بودن و از خونه اومده بودن بیرون … نمی دونم کجا می خواستن برن … توی راه یه ماشین با سرعت اونها رو زیر گرفته بود … ناتالی درجا کشته شده بود … زمان زیادی طول کشیده بود تا کسی با اورژانس تماس بگیره … آدلر هم دیر به بیمارستان رسیده بود … . بچه هایی که بدون سرپرست مونده بودن … هیچ کس مسئولیت اونها رو قبول نکرده بود … . . زمانی که من رسیدم، قلب آدلر هم تازه از کار ایستاده بود … داشتن دستگاه ها رو ازش جدا می کردن … . نمی تونستم چیزی رو که می دیدم باور کنم … شوکه و مبهوت فقط از پشت شیشه به آدلر نگاه می کردم … حس می کردم من قاتل اونهام … باید خودم در رو درست می کردم … نباید تنهاشون می گذاشتم … نباید … . . مغزم هنگ کرده بود … می خواستم برم داخل اتاق اما دکترها مانعم شدن … داد می زدم و اونها رو هل می دادم … سعی می کردم خودم رو از دست شون بیرون بکشم … تمام بدنم می لرزید … شقیقه هام می سوخت و بدنم مثل مرده ها یخ کرده بود … التماس می کردم ولم کنن اما فایده ای نداشت … . . خدمات اجتماعی تازه رسیده بود … توی گزارش پزشک ها به مامورین خدمات اجتماعی شنیدم که آدلر بیش از ۴۵ دقیقه کنار خیابون افتاده بوده … غرق خون … تنها … ⬅️ادامه دارد... @Modafeaneharaam
#اطلاع_رسانی 🔰 یادواره شهید مدافع حرم جواد جهانی 🔸 سخنران: سردار افراسیابی 🔸 مداح: سید مصطفی قدمگاهی 📆 شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۵ 📌 مشهدمقدس، بلوار نماز ۵، نیاوران ۲۶، مسجد محمد رسول الله (ص) @Modafeaneharaam
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اولین دیدار مادر شهیده و دختر پس از ۳۷ سال دوری 🌷دختر شهیده فاطمه اسدی پس از ۳۷ سال دقایقی پیش با مادر شهیده خود در حرم امام رضا علیه السلام دیدار کرد @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#عاقبتتان_بخیر مسیحِ چشم تو از ابتدا نجاتم داد همین که اسم تو آمد خدا نجاتم داد نوشته اند مرا از ازل گدای حسین چه خوب قصه ی شاه و گدا نجاتم داد هزار مرتبه تا آمدم سقوط کنم دعای لحظه ی گودالـها نجاتم داد من ِسیاه کجا؟ خانه ی کریم کجا؟ یکی نبود بپرسد چرا نجاتم داد؟ دعا بدون قسم بر تو بی اثر شده بود قسم به نام تو دادم دعا نجاتم داد میان غفلت و ظلمت دلم ز دستم رفت ولی ز دست زمانه بلا نجاتم داد کسی که دل به تو داده دلش نمی میرد محبت تو ز دست فنا نجاتم داد همین که صفحه ی دل پر شد از سیاهیها دو قطره گریه برای شما نجاتم داد همیشه گردن ما زیر دِین کرب و بلاست قسم به مادرتان کـربلا نجاتم داد #نـوكــر_نـوشـت: #حسین_جان💔 بی نام یار، نار گلستان نمی شود بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود صد بار گفته ایم که ذکری برای ما مثل حسین موجب غفران نمی شود #صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن #به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_جهانی #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم @Modafeaneharaam
🚨 خواب جالب استاد در مورد امام زمان😱😳 یه شبی دانشگاه علوم قرآنی شاهرود سخنرانی داشتم اونجا گفتم آقا به ظهور مشتاق تر هست تا ما؟! اومدم جایی که اسکانم بود یه لحظه با خودم گفتم نکنه اشتباه گفتم حالا آقا منتظره وقتش برسه یهوو دیدم یه پرنده اومده تو خونه موقع بیرون رفتن راه رو گم کرده بود همینطور میخورد به شیشه خون می پاشید رو شیشه اومدم شیشه رو بشکونم تا برگشتم بزنم یک صدایی بیخ گوش چپم این طرف گفت...😭😱👇 http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
رفیــق... امـام زمـانــت نیــست راحتے؟؟؟!!😔👇 http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630 eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630 دلت میاد کانال امام زمان رو خالی بزاری💔